eitaa logo
🇵🇸⚘کانال کمیل⚘🇮🇷(شهید ابراهیم هادی)🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
18هزار عکس
10.4هزار ویدیو
142 فایل
مشکل کارمااینه که برای رضای همه کارمیکنیم به جزرضای خدا⚘ حذف آی دی از روی عکس ها وطرح ها مورد رضایت نیست❌ کپی و انتشار مطالب با صلوات جهت تعجیل در فرج امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف بلا مانع هست✅ خادم کانال👇 @sh_hajahmadkazemi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️🍃 💞 عشق ناب . . ✅ روایتی زیبا و از همسر شهید 💓 براش کادو عروسک گرفته😇 💕 شهدا _________________ ┅═✧❁🌷یازهـرا🌷❁✧═┄ 🇮🇷━⊰🍃کانال کمیل🍃⊱━🇮🇷 درایتا👇 👉https://eitaa.com/m_kanalekomeil گروه۱ واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/DjHvq5l3T4y6g1c6x3w0df گروه۲واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/GeMQKfvBTPO4sltpB6OphM ╰━═🇮🇷━⊰🍃❤🍃⊱━🇮🇷═━
~🕊 🙃🍃 به سوریه که اعزام‌ شده‌ بود بعضۍ‌شب‌ها‌ با‌ هم‌ در‌ فضای مجازۍ‌ چت می‌کردیم بیشتر‌ حرفهایمان احوالپرسۍ‌ بود او چیزی مینوشت و من چیزی مینوشتم و‌اندڪ‌ آبۍ‌ می‌ریختیم‌ بر‌ آتش دلتنگۍ‌مان... روزهای آخر ماموریتش بود گوشۍ‌ تلفن‌ همراهم‌ را‌ که روشن‌ کردم دیدم‌ عباس‌ برایم‌ کلۍ پیام فرستاده‌ است...! وقتۍ‌ دیده‌ بود‌ که‌ من‌ آنلاین نیستم نوشته بود: آمدم‌ نبودۍ؛‌ وعده‌ۍ‌ ما‌ بهشت..💔 ✍🏻به روایت‌ همسر ♥️🕊 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید 🕊گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی🕊 ━⊰🍃کانال کمیل🍃⊱━ درایتا👇 👉https://eitaa.com/m_kanalekomeil  گروه۱ واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/DjHvq5l3T4y6g1c6x3w0df گروه۲واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/GeMQKfvBTPO4sltpB6OphM ╰━═🇮🇷━⊰🍃❤️🍃⊱━🇮🇷═━╯
🌷 ❣همسرم💞 شهید ڪمیل خیلے بود☺️ مثل یہ مادرے ڪہ از بچہ اش مراقبت میڪنہ از من مراقبت میڪرد...😇 یادمه تابسـتون بود و هوا بود🌞 خستہ بودم، رفتم پنڪہ رو روشن ڪردم وخوابیدم😴 «من بہ گرما خیلے حساسم»😖 ❣خواب بودم واحساس ڪردم هوا خیلے گرم شدہ و متوجہ شـدم برق رفته☹️ بعد از چند ثانیہ احساس خیلے ڪردم و به زور چشمم رو باز ڪردم تا مطمئن بشم برق اومدہ یا نہ... ❣دیدم ڪمیل بالاے سرم یه ملحفہ رو گرفتہ و مثل پنڪه بالاے سرم مے چرخونہ تا بشم😊 ودوبارہ چشمم بسته شد ازفرط ...😴 شاید بعد نیم ساعت تا یکساعت⏰خواب بودم و وقتے بیدارشدم دیدم ڪمیل دارہ اون ملحفه رو مثل پنڪہ روے سرم مے چرخونه تا خنڪ بشم...😳 ❣پاشدم گفتم ڪمیل توهنوز دارے مےچرخونے!؟ خستہ شدے⁉️😞 گفت: خواب بودے و برق رفت و تو چون به گرما میترسیدم از گرماے زیاد از خواب بیدار بشے ودلم نیومد😍 سلام بر ابراهیم: 🌸🍃🌸🍃🌸 🕊گروه فرهنگے شهید ابراهیم هادے🕊 ╔━━━━๑🇮🇷❤️🇮🇷๑━━━━╗ ڪاناݪ ڪمیݪ [شہید ابـراهیم هادے] 🌻|درایـتا https://eitaa.com/m_kanalekomeil 🌻|در واتساپ [‌1] https://chat.whatsapp.com/DjHvq5l3T4y6g1c6x3w0df ‌[2] https://chat.whatsapp.com/GeMQKfvBTPO4sltpB6OphM [3] https://chat.whatsapp.com/LAjPbrfSmOsFZUbLgZwGaE ╚━━━━๑🌱❤️🌱๑━━━━╝
~🕊 *^'💜'^* مادر‌شہید: بابڪ رفت سربازی محل خدمتش رشت بود. در زمان سربازی هرازگاهی خونه نمیومد میگفت:"جای دوستانم ڪه مرخصی رفته ان،موندم" بعدها فهمیدیم‌ڪه به ڪردستان میرفته واونجا لب مرز وداوطلبانه خدمت میڪرده🙂 *♥️🕊* 🍂🍃🍂 ~🕊 *🙃🍃* سرِ سفره‌ےِ عقد آروم درِ گوشم گفت: میدونے من فَردا شَهید میشَم؟ خندیدم و گفتم..از کجا میدونے؟ نڪنه علمِ غِیب داری!💭 گفت: آره..دیشب مادرم حضرتِ زهرا(س) رو تو خواب دیدمـ.. ازدواجمونو بهم تبریڪ گفت بعدشم وَعده‌ے شَهادتمو داد. . . بُغض کردمُ گفتم: پس من چے؟ میخوای همین اولِ کاری منُ تنها بزاری برے؟! نبود شرطِ وَفا بِری و منو نَبری! توڪہ میدونے فردا میخواے شَهید بشے چرا نشستے پایِ سفره عقد. . .💍 چرا خواستے منو به عقدِ خودت دربیاری!؟ دستمو گرفت خندیدُ گفت: آخہ شنیدم شَهید میتونه بستگانشو شفاعت ڪنه! میخوامـ که اون ۲نیا جزوِ شفاعت شده هام باشے. . . میخوام مجلسِ عروسیِ واقعی رو اونجا برات بگیرم. . . روایت‌همسرشهید *♥️🕊* 🍂🍃🍂 *⭐️بخشی از وصیت نامه تخریبچی شهید «کاظم مهدی زاده»* 🌷🌷🌷 می خواستم بزرگ بشم درس بخونم مهندس بشم خاکمو آباد کنم زن بگیرم مادر و پدرمو ببرم کربلا دخترمو بزرگ کنم ببرمش پارک تو راه مدرسه با هم حرف بزنیم... خیلی کارا دوست داشتم انجام بدم خب نشد ...! باید می رفتم از مادرم، پدرم، خاکم، ناموسم، دخترم و … دفاع کنم. رفتم که دروغ نباشه احترام کم نشه همدیگر رو درک کنیم ریا از بین بره دیگه توهین نباشه محتاج کسی نباشیم!🌷🌷🌷 ** 🥀🕊🥀🕊🥀🕊 @m_kanalekomeil
💞 💞 آقا وحید همیشه روی حرف‌هایشان می‌ایستادند و واقعا خوش‌قول بودند. بسیاری از مواقع اتفاق می‌افتاد که در مشکلات پیش آمده می‌توانستند برخورد بدی داشته باشند یا لااقل عصبانی شوند، ولی آقا وحید همیشه با طمانینه و با ملایمت رفتار می‌کردند و عصبانی نمی‌شدند. این خصوصیتشان را خیلی دوست داشتم.😍 👥دوستان زیادی هم داشتند و با دوستانشان وقت بسیاری می‌گذراندند که البته قبل از ازدواج اینطور بود و حتی یکی از آشنایان که آقا وحید را می‌شناخت به من پیغام فرستاده بود که ایشان این خصوصیت را دارند. ببینید می‌توانید کنار بیایید یا خیر. خب من طبیعتا نگران شدم ولی وقتی با آقا وحید صحبت کردم دلم قرص شد. ✨گفتند: من تا پس از ازدواج مسئولیت خانواده بر دوشم است و اولویت اولم شما خواهید بود.☝️ و همینطور هم شد. هرچقدر هم که کار داشتند یا در مسجد یا در پایگاه سرشان هرچقدر هم شلوغ بود،همیشه برای با من بودن وقت میگذاشتند و به دیدنم می‌آمدند.😍💞 ▪︎راوی: همسرشهید 🌹 سلام بر ابراهیم: 🌸🍃🌸🍃🌸 🕊گروه فرهنگے شهید ابراهیم هادے🕊 ╔━━━━๑🇮🇷❤️🇮🇷๑━━━━╗ ڪاناݪ ڪمیݪ [شہید ابـراهیم هادے] 🌻|درایـتا https://eitaa.com/m_kanalekomeil 🌻|در واتساپ [‌1] https://chat.whatsapp.com/DjHvq5l3T4y6g1c6x3w0df ‌[2] https://chat.whatsapp.com/GeMQKfvBTPO4sltpB6OphM [3] https://chat.whatsapp.com/LAjPbrfSmOsFZUbLgZwGaE ╚━━━━๑🌱❤️🌱๑━━━━╝
💕 مراسم عقدمان در نیمه‌ی شعبان و داخل مسجد برگزار شد و من حجاب کامل داشتم فیلمبردار که آمد، از من پرسید که چه آرزویی داری؟! من رضا را خیلی دوست داشتم و عشقِ ما خیلی خاص بود(: می‌دانستم که دوست دارد شهید شود و این را بارها گفته بود گفتم: ان‌شاءالله عاقبت ما ختم به شهادت شود😍 از رضا هم که پرسید، او هم همان جواب را داد! راوی:همسر‌ شهید ❣ 🕊🌷 هدیه به روح مطهرشان صلوات ✨ سلام بر ابراهیم: ❁═══┅┄ https://eitaa.com/m_kanalekomeil