🍁 بحث روایتی سوره فلق🍁
✳️تفسیرالمیزان
🔹قسمت دوم
⬅️در #مجمع_البيان است كه: از رسول خدا (ص) روايت شده كه بسيار مى شد #رسول خدا (ص) #حسن و #حسين را با اين دو سوره #تعويذ مى كرد و نيز در همان كتاب از #عقبه بن عامر روايت شده كه گفت: #رسول خدا (ص) فرمود:
آياتى بر من نازل شده كه #نظيرش نازل نشده، و آن #دو سوره (قل اعوذ) است، اين حديث را در #صحيح آورده.
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف: در #الدر_المنثور اين حديث را به #ترمذى و #نسائى و #غير آن دو نيز نسبت داده، و نيز روايتى در اين معنا از كتاب (اوسط) #طبرانى از #ابن_مسعود نقل كرده.
و بعيد نيست كه مراد آن جناب از نازل نشدن #مثل اين دو سوره اين باشد كه تنها اين دو سوره در مورد #عوذه و #حرز نازل شده، و هيچ سوره اى ديگر اين خاصيت را ندارد.
🍁🍁🍁🍁🍁
نظر #ابن_مسعود دائر بر اينكه
(معوذتين) #جزء قرآن نيست، #رد اين نظر و بيان اينكه #تواتر_قطعى بر اينكه اين دو سوره جزء قرآنند وجود دارد.
و #آز ابن عباس و #ابن_مسعود روايت كرده اند كه ابن مسعود دو سوره (قل اعوذ) را از قرآن ها #پاك مى كرد و #مى تراشيد و مى گفت:
قرآن را به چيزى كه جزء قرآن #نيست #مخلوط مكنيد، اين دو سوره جزء قرآن نيست، بلكه تنها به اين منظور نازل شد كه #رسول خدا (ص) خود را به آن دو #حرز كند. و ابن مسعود #هيچ وقت اين دو سوره را به عنوان قرآن نمى خواند.
#مؤلف: سيوطى بعد از نقل اين حديث مى گويد: #بزار گفته #احدى از صحابه ابن مسعود را در اين سخن #پيروى نكردند، و چگونه مى توانستند پيروى كنند، با اينكه به #طرق صحيح از رسول خدا (ص) نقل شده كه در #نماز اين دو سوره را مى خواند، و علاوه بر اين در قرآن كريم #ثبت شده است.
🍁بحث روایتی سوره فلق🍁
✳️تفسیرالمیزان
🔹قسمت سوم
⬅️ در تفسير #قمى به سند خود از ابوبكر #حضرمى روايت كرده كه گفت: خدمت ابى جعفر (ع) عرضه داشتم:
ابن مسعود چرا #دو سوره (قل اعوذ) را از قرآن #پاك مى كرده؟
فرمود: #پدرم در اين باره مى فرمود: اين كار را به #راى خود مى كرده و گرنه آن دو از قرآن است.
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف: و در اين معنا روايات بسيارى از طرق #شيعه و #سنى رسيده، علاوه بر اين، #جزء بودن اين دو سوره براى قرآن، مورد #تواتر_قطعى تمامى كسانى است كه #متدين به دين اسلامند، و لذا مى بينيم پر جزئيت اين دو سوره براى قرآن #اختلاف شود، گفته اند #تواتر قطعى هست بر اينكه اين #دو سوره جزء قرآن است، و اين تواتر #كافى است در اينكه به #اختلاف مذكور اعتنايى نشود، علاوه بر اين آنها هم كه گفته اند: اين دو سوره جزو قرآن #نيست، نگفته اند كه #ساخته خود رسول خدا (ص) است، و از ناحيه #خداى تعالى نازل #نشده، و نيز نگفته اند كه مشتمل بر #اعجاز در #بلاغت نيست، بلكه تنها گفته اند جزو قرآن نيست، كه آن هم گفتيم قابل #اعتناء نيست، چون تواتر عليه آن #قائم است.
🍁چند #روايت درباره مراد از (#فلق) و درباره آثار #حسد🍁
🔹در #الدر_المنثور است كه #ابن_جرير، از ابو هريره از #رسول خدا (ص) روايت كرده كه فرمود:
(فلق) نام چاهى رو پوشيده است در جهنم.
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف: در #معناى اين روايت روايات بسيارى ديگر هست كه در بعضى از آنها آمده: #فلق نام درى است در #جهنم كه وقتى باز شود جهنم افروخته گردد، اين روايت را #عقبه بن عامر نقل كرده. و در بعضى از آنها آمده #چاهى است در #دوزخ كه وقتى بخواهند دوزخ را شعله ور سازند از آنجا #شعله ور مى كنند، ناقل اين روايت #عمرو بن عنبسه است. و از اين قبيل رواياتى ديگر.
🍁🍁🍁🍁🍁
در #مجمع_البيان مى گويد #بعضى ها گفته اند: فلق چاهى در جهنم است كه اهل جهنم از #شدت حرارت آن به دنبال #پناهگاهى مى گردند، #ناقل اين حديث سدى است. و #ابو_حمزه_ثمالى و #على بن ابراهيم هم آن را در تفسير خود آورده اند.
🍁🍁🍁🍁🍁
و در تفسير #قمى از پدرش از #نوفلى از سكونى از امام #صادق (عليه السلام) روايت آورده كه فرموده: #رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: فقر با #كفر فاصله #چندانى ندارد، و #حسد آن قدر موثر است كه گويى مى خواهد از قضا و قدر الهى هم #جلو بزند.
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف: اين روايت به همين عبارت از #انس از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) نقل شده. و در كتاب #عيون به سند خود از سلطى از حضرت #رضا (ع) از پدر بزرگوارش، و آن جناب از آباى گرامش از #رسول خدا (ص) روايت كرده اند كه فرمود: #نزديك است كه حسد از قضا و قدر الهى #سبقت بگيرد.
(اين تعبير #كنايه است از #شدت تاثير حسد، نه اينكه مى تواند #سبقت بگيرد، چون #تاثير حسد هم خود از قضاء و قدر الهى است).
🍁بیان آیه (۱) سوره توحید🍁
🔹بسم الله الرحمن الرحیم
قل هو الله احد1⃣
✳️تفسیرالمیزان
🔹كلمه (#الله) مورد #اختلاف واقع شده، #حق آن است كه (علم به #غلبه) براى خداى تعالى است، يعنى #قبلا در زبان عرب اسم #خاص براى حق تعالى نبود، ولى از آنجايى كه استعمالش در اين مورد #بيش از ساير موارد شد، به خاطر همين #غلبه استعمال، تدريجا اسم خاص خدا گرديد، همچنان كه اهل هر زبانى ديگر براى خداى تعالى نام #خاصى دارند.
🍁🍁🍁🍁🍁
✅فرق بين (#احد) و (#واحد) و #معناى احد بودن خداى تعالى
⬅️ كلمه (احد) #صفتى است كه از ماده (#وحدت) گرفته شده، همچنان كه كلمه (واحد) نيز #وصفى از اين ماده است، چيزى كه هست، بين احد و واحد #فرق است، كلمه احد در مورد چيزى و كسى بكار مى رود كه #قابل_كثرت و #تعدد نباشد، نه در #خارج و نه در #ذهن، و اصولا داخل اعداد نشود، به #خلاف كلمه واحد كه هر واحدى يك #ثانى و #ثالثى دارد يا در خارج و يا در توهم و يا به فرض عقل، كه با #انضمام به ثانى و ثالث و رابع كثير مى شود، و اما احد اگر هم برايش #دومى فرض شود، باز #خود همان است و چيزى بر او اضافه نشده.
🍁🍁🍁🍁🍁
⬅️ مثالى كه بتواند تا #اندازه اى اين فرق را روشن سازد اين است كه:
وقتى مى گويى (#احدى از قوم نزد من نيامده )، در حقيقت هم آمدن يك نفر را #نفى كرده اى و هم دو نفر و سه نفر به بالا را.
اما اگر بگويى: (#واحدى از قوم نزد من نيامده ) #تنها و تنها آمدن يك نفر را نفى كرده اى، و #منافات ندارد كه چند نفرشان نزدت آمده باشند، و به خاطر همين #تفاوت كه بين #دو كلمه هست، و به خاطر همين معنا و #خاصيتى كه در كلمه (احد) هست، مى بينيم اين كلمه در #هيچ كلام ايجابى به جز در باره خداى تعالى #استعمال نمى شود، (و #هيچ وقت گفته نمى شود: جاءنى احد من القوم - احدى از قوم نزد من آمد)
بلكه هر جا كه استعمال شده است كلامى است #منفى، تنها در مورد خداى تعالى است كه در كلام #ايجابى استعمال مى شود.
⬅️ يكى از بيانات لطيف مولانا امير المومنين (ع) است كه در بعضى از خطبه هايش كه در باره توحيد خداى عزوجل ايراد فرموده:(كل مسمى بالوحده غيره قليل ) و خدا داناتر است- هر چيزى غير خداى تعالى، وقتى به صفت وحدت توصيف شود، همين توصيف بر قلت و كمى آن دلالت دارد، به خلاف خداى تعالى كه يكى بودنش از كمى و اندكى نيست.
✅خدا صمد است یعنی هر چيزى در ذات و آثار و صفات محتاج او است و او منتهی المقاصد است.
🍁بیان آیه (۲) سوره توحید🍁
الله الصمد2⃣
✳️تفسیرالمیزان
🔹اصل در معناى كلمه (#صمد) #قصد كردن و يا قصد كردن با #اعتماد است، وقتى گفته مى شود: (صمده، يصمده، صمدا) معنايش اين است كه فلانى #قصد فلان كس يا فلان چيز را كرد، در حالى كه بر او اعتماد كرده بود. #بعضى از #مفسرين اين كلمه را - كه #صفت است - به معانى #متعددى تفسير كرده اند كه #برگشت بيشتر آنها به معناى زير است:
(#سيد و بزرگى كه از #هر_سو به جانبش #قصد مى كنند تا حوايجشان را برآورد) و چون در آيه مورد بحث #مطلق آمده همين معنا را مى دهد، پس خداى تعالى سيد و بزرگى است كه #تمامى_موجودات عالم در تمامى #حوائجشان او را قصد مى كنند.
🍁🍁🍁🍁🍁
آرى وقتى #خداى تعالى پديد آورنده همه عالم است، و هر چيزى كه داراى #هستى است هستى را خدا به او داده، پس هر چيزى كه نام (#چيز) صادق بر آن باشد، در #ذات و #صفات و آثارش #محتاج به خدا است، و در رفع حاجتش او را #قصد مى كند، همچنان كه خودش فرموده:
(الا له الخلق و الامر)، و نيز به طور #مطلق فرموده:
(و ان الى ربك المنتهى )، پس خداى تعالى در هر #حاجتى كه در عالم وجود تصور شود #صمد است، يعنى #هيچ چيز قصد هيچ چيز ديگر نمى كند مگر آنكه #منتهاى مقصدش او است و بر آمدن حاجتش به وسيله او است.
🍁🍁🍁🍁🍁
از اينجا روشن مى شود كه اگر #الف و #لام بر سر كلمه (#صمد) در آمده، منظور #افاده_حصر است، مى فهماند #تنها خداى تعالى صمد #على_الاطلاق است، به #خلاف كلمه (احد) كه الف ولام بر سرش در نيامده، براى اينكه اين كلمه با معناى #مخصوصى كه افاده مى كند در جمله #اثباتى بر احدى غير خداى تعالى اطلاق نمى شود، پس حاجت نبود كه با آوردن الف و لام حصر #احديت را در جناب حق تعالى افاده كند، و يا احديت #معهودى از بين احديت ها را برساند.
🍁بیان آیه (۲) سوره توحید🍁
الله الصمد2⃣
✳️ تفسیرالمیزان
⬅️و اما اينكه چرا #دوباره كلمه (#الله) ذكر شد، با اينكه ممكن بود بفرمايد:
(قل هو الله احد و صمد)؟
#ظاهرا اين تكرار براى اشاره به اين معنا بوده كه هر يك از #دو جمله (هو الله احد) و (الله الصمد) #مستقلا كافى در #تعريف خداى تعالى است، چون #مقام، مقام معرفى خدا به وسيله #صفتى است كه #خاص خود او باشد، پس معنا چنين است كه #معرفت به خداى تعالى حاصل مى گردد چه از #شنيدن جمله (هو الله احد) و چه از شنيدن (الله الصمد) چه آنجور #توصيف و #تعريف شود و چه اينجور.
🍁🍁🍁🍁🍁
و اين #دو آيه شريفه در عين حال هم به وسيله صفات #ذات، خداى تعالى را #معرفى كرده، و هم به وسيله صفات #فعل.
جمله (الله احد) #خدا را به صفت #احديت توصيف كرده، كه احديت #عين ذات است. و جمله (الله الصمد) او را به صفت #صمديت توصيف كرده كه صفت #فعل است، چون گفتيم صمديت عبارت از اين است كه هر چيزى به سوى او #منتهى مى شود.
🍁🍁🍁🍁🍁
#بعضى از #مفسرين گفته اند: كلمه (#صمد) به معناى هر چيز #توپرى است كه جوفش #خالى نباشد، و در نتيجه نه #بخورد و نه #بنوشد و نه #بخوابد و نه #بچه بياورد و نه از كسى #متولد شود. كه بنابر اين #تفسير، جمله (لم يلد و لم يولد) تفسير كلمه (#صمد) خواهد بود.
🍁تفسیر سوره توحید🍁
سوره #توحید خداى تعالى را به #احديت_ذات و بازگشت ما سوى الله در #تمامى حوائج وجوديش به سوى او و نيز به اينكه احدى نه در #ذات و نه در #صفات و نه در #افعال شريك او نيست مى ستايد، و اين توحيد قرآنى، توحيدى است كه #مختص به خود قرآن كريم است، و #تمامى معارف (اصولى و فروعى و اخلاقى) اسلام بر اين #اساس پى ريزى شده است.
🍁بیان آیات ( ۳ و ۴ ) سوره توحید🍁
لم يلد و لم يولد3⃣
و لم يكن له كفوا احد4⃣
✳️تفسیرالمیزان
🔹 اين #دو آيه كريمه از #خداى تعالى اين معنا را #نفى مى كند كه چيزى را #بزايد. و يا به عبارت ديگر ذاتش #متجزى شود، و جزئى از #سنخ خودش از او #جدا گردد. چه به آن معنايى كه #نصارى درباره #خداى تعالى و #مسيح مى گويند، و چه به آن معنايى كه #وثنى مذهبان #بعضى از آلهه خود را #فرزندان_خداى سبحان مى پندارند.
🍁🍁🍁🍁🍁
و نيز اين #دو آيه از خداى تعالى اين معنا را #نفى مى كنند كه #خود او از چيزى متولد و #مشتق شده باشد، حال اين تولد و اشتقاق به #هر_معنايى كه اراده شود، چه به آن #نحوى كه وثنيت درباره خدايان خود گفته اند، كه بعضى اله #پدر و بعضى ديگر اله #مادر و بعضى ديگر اله #فرزند است، و چه به نحوى ديگر.
🍁🍁🍁🍁🍁
و نيز اين معنا را #نفى مى كنند كه براى خداى تعالى #كفوى باشد كه برابر او در #ذات و يا در #فعل باشد، يعنى #مانند خداى تعالى #بيافريند و #تدبير نمايد، و احدى از صاحبان اديان و غير ايشان قائل به وجود كفوى در #ذات خدا نيست، يعنى #احدى از دين داران و بى دينان نگفته كه #واجب الوجود (عز اسمه ) #متعدد است، و اما در #فعل يعنى تدبير، #بعضى قائل به آن شده اند، مانند وثنى ها كه براى خدايان خود الوهيت و تدبير #قائل شدند، حال چه خداى #بشرى مانند فرعون و نمرود كه ادعاى الوهيت كردند، و چه #غير_بشرى.
🍁🍁🍁🍁🍁
و #۲ملاك در #كفو بودن در نظر آنان اين است كه براى اله و معبود خود #استقلال در تدبير قائلند و مى گويند: الله تعالى #تدبير فلان ناحيه #عالم را به فلان #معبود واگذار نموده و او #فعلا مستقل در تدبير آن ناحيه است، همانطور كه خود خداى تعالى #مستقل در تدبير آن ارباب و آلهه است، و او #رب_الارباب و اله الالهه است. و اگر #برابرى در صفات را نشمرديم، براى آن بود كه #صفت، يا صفت #ذات است يا صفت #فعل، صفت ذات كه #عين ذات است و صفت فعل هم از فعل #انتزاع مى شود.
🍁 بیان آیات (۳و۴) سوره توحید🍁
لم یلد و لم یولد3⃣
ولم یکن له کفوا احد4⃣
✳️ تفسیرالمیزان
⬅️ و اين معناى از #كفو بودن در #غير آلهه مشركين نيز تصور دارد، نظير #استقلالى كه #بعضى براى موجودى از موجودات ممكن بپندارند، اين نيز #مصداقى است براى كفو بودن، چون #برگشت اين فرض نيز به اين است كه انسان بپندارد مثلا فلان #گياه خودش #مستقلا بيمارى ما را شفا مى دهد و در #بهبودى از بيماريمان احتياجى به خداى تعالى نداريم، با اينكه گياه مذكور از هر جهتى #محتاج به خداى تعالى است، و آيه مورد بحث اين را نيز #نفى مى كند.
🍁🍁🍁🍁🍁
بيان اينكه #نزائيدن، زاده نشدن و #كفو نداشتن خدا #فرع بر صمد بودن و يگانگى او در #ذات و #صفات و افعال است. و صفات #سه گانه اى كه در اين سوره #نفى شده، يعنى #متولد شدن چيزى از خدا، و تولد خداى تعالى از #چيز ديگر، و داشتن كفو، هر چند ممكن است نفى آنها را #متفرع بر صفت #احديت خداى تعالى كرد، و به وجهى گفت #فرض احديت خداى تعالى كافى است در اينكه او هيچ يك از اين #سه صفت را نداشته باشد، و ليكن اين معنا #زودتر به نظر مى رسد كه #متفرع بر #صمديت خدا باشند.
🍁🍁🍁🍁🍁
اما اينكه #متولد نشدن چيزى از خدا فرع صمديت او است، #بيانش اين است كه ولادت كه خود نوعى #تجزى و قسمت #پيرى است به هر معنايى كه تفسير شود، بدون #تركيب تصور ندارد، كسى كه مى زايد و چيزى از او #جدا مى شود بايد خودش داراى #اجزايى باشد، و چيزى كه جزء دارد #محتاج به جزء #خويش است، چون بديهى است موجود #مركب از چند چيز وقتى آن موجود است كه آن چند جزء را داشته باشد، و خداى سبحان #صمد است هر محتاجى در حاجتش به او منتهى مى گردد، و چنين كسى #احتياج در او تصور ندارد.