🔴 مقام #بسم_الله_الرحمن_الرحیم
حضرت آیت الله #سید_محمد_مهدی_میرباقری " دام ظله " :
« #مقام_بسمالله يعني مطلقاً خودت را #فقير به غيرخدا نبيني. خوردن، خوابيدن، نفس کشيدن، نگاه کردن، حرف زدن و ... همه همراه با «بسم الله الرحمن الرحيم» باشد.
اگر انسان بر سر سفره نشست و «بسم الله الرحمن الرحيم» گفت و بعد يادش رفت، در اين بين، مشرک ميشود. اما اگر از اول تا آخر، بسم الله در وجودش بود، اين میشود: مقام «بسم الله الرحمن الرحيم». يعني ديگر هيچوقت اين بسم الله از وجودش جدا نميشود. ميشود: «في صلاتهم دائمون». دائماً با بسم الله ميخوابد، حرف ميزند، روي زمين راه ميرود، نکاح ميکند، نفس ميکشد و... . اين بسم الله هميشه در وجودش هست. اين ميشود «مقام بسم الله الرحمن الرحيم»؛ یعنی دائماً تکيهاش به اسم اللهِ رحمانِ رحيم است.
اگر نور اين آيه در قلب انسان بيايد و وجود انسان با آيه «بسم الله الرحمن الرحيم» نوراني شود، اين آدم در مقامي قرار میگیرد که ديگر دائماً با خدا سروکار دارد، با اسماء الهي سروکار دارد، «وَ بِأَسْمَائِكَ الَّتِي مَلَأَتْ أَرْكَانَ كُلِّ شَيْء».
آدمي که سروکارش با اين #اسماء است، ديگر آزاد است. تو در کوير هم سيراب است؛ اصلاً کوير و کناردريا و زمين حاصلخيز براي او فرقي نميکند.
کسي که دائم در مقام بسم الله است، وقتي مرگش فرا ميرسد، اتفاق مهمي نميافتد. میبیند ما را از يک خانه خدا به يک خانه ديگر ميبرند؛ اتفاقي نميافتد. ولي کسي که به اين اسباب وابسته شده است، هنگام مرگ، درواقع، خداهايش دارند از او جدا ميشوند؛ لذا ميترسد و حق دارد که بترسد. ولي کسي که به اينها تکيه نداشت، وقتی به او ميگويند «آقا، ميخواهند شما را ببرند و ديگر خورشيد را نميبيني!» ميگويد خب، نبينم! مگر تا حالا خورشيد کارهاي بوده؟ اگر بگویند «ديگر اين زمين را نميبيني!» ميگويد خب، نبينم! مگر تا حالا ما با اين زمين کاري داشتيم؟
#موحد هيچوقت پايش را روي اين زمين نگذاشته است که حالا او را بترسانند و بگویند از اين به بعد نميتواني. ميگويد مگر تا به حال اين زمين را ميديدم؟ مگر تا به حال اين خورشيد و ماه و دوست و رفيق و همسر و اين بدن، کاري براي ما ميکردند که حالا از اين به بعد جدا شوم؟ مگر روزي که به دنيا آمدم، اينها بودند؟ خيليهايشان نبودند، حالا هم نباشند! مگر اينها کارهاي هستند؟!
کسي که در اين مقام است، با يک «بسم الله الرحمن الرحيم» از اين بساط، [میرود و] در آن بساط مينشيند؛ تمام ميشود. با يک «بسم الله الرحمن الرحيم» پايش را آن طرف ميگذارد. کسي که در اين مقام نيست، آن وقت معلوم ميشود، چه اتفاقي ميافتد و اين #شرکها چه بر سر انسان ميآورد.
#ترسهاي_عندالموت همه مربوط به شرکهاي انسان است. شرک در محبت، شرک در دلبستگي، اميد، ترس و... .
ولی انساني که در مقام «بسم الله الرحمن الرحيم» است، پیداست که شرکهايش از او برداشته شده است.»
#معارف
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
🔴 توحید یعنی عبور از #اسباب و رسیدن به #صاحب_اسباب..
آیت الله #سید_محمدمهدی_میرباقری " دام ظله " :
اگر انسان فقرهاي خودش را نديد، #غافل است.
اگر فقرهايش را ديد و کمکم احساس کرد که خودش میتواند مشکلاتش را حل کند، #مُعجِب میشود.
اگر فقرهايش را ديد و به اسباب ارجاع داد، #مشرک میشود. يعني اينطور فکر کرد که اگر گرسنه شويم، غذا ميخوريم و سیر میشویم! اگر تشنه شويم، آب ميخوريم و رفع میشود. اگر خسته شويم، استراحت مي کنيم. اگر ميخواهيم راه برويم، پايمان را روي زمين ميگذاريم. اگر ميخواهيم حرف بزنيم، از زبانمان استفاده ميکنيم، اگر ميخواهيم گوش بدهيم از گوشمان استفاده ميکنيم.
چنین آدم چگونه ميشود؟
اين آدم خاصيتش اين ميشود که خدا را گم ميکند و بقيه را پيدا ميکند. در روز روشن دنبال آفتاب ميگردد. همين است که ميگويد: «بيدلي در همه احوال خدا با او بود/ او نميديدش و از دور خدايا ميکرد». واقعاً همينطور ميشود. سطح فکر چنين آدمي همين است. ميگويد اين که زمين است، اين هم که خورشيد است، اين هم که آسمان است و مابقیِ اسباب.
پس خدا کجاست؟ آدمي که به اينها تکيه ميکند، کمکم همين موارد در نظرش بزرگ ميشوند و خدا گم ميشود. و بعد او دنبال خدا ميگردد.
چنين شخصي اگر در جيبش پول باشد، راحت است؛ اگر نباشد، ميترسد. خب، چرا نترسد؟ آدمي که از دخلش ميخورد، طبيعي است که وقتي دخل خالي است، ميترسد. اصلا ميشود نترسد؟! ميشود وقتي دخلش پر است خوشحال نباشد، آرام نباشد؟!
آيا چنین شخصی #مُوحّد است؟ آيا انبيا هم اينگونه بودند؟ قطعاً اينطور نيست. اينها همان شرکهاي خفي است. آيا انبيا اگر کنار چشمه آب بودند خيالشان راحت بود و اگر وسط بيابان گير مي کردند، ميترسيدند؟ اينطور بودند؟ این ما هستیم که اينگونه هستيم. ما کنار چشمۀ آب خودمان را سيراب ميبينيم و وسط کوير، گرسنه و تشنه!
توحيد يعني اينکه آدم بداند که فرقي بين کوير و کنار دريا نيست. خدايي که سيراب ميکند، يکسان در همه جا هست. همانطور که وسط دريا، اين خدا هست، در دل کوير هم هست. در اين حالت، ديگر #با_خدا_آرام_است. خدا که هست، ديگر هيچ مشکلي نيست. حال اگر اينطور نشد، انسان يک نيازش را از آب گرفت، يک نيازش را از غذا و يک نيازش را از سفتي زمين گرفت، در اين حالت، فراموش ميکند که خداي متعال است که آن را مهد قرار داده است. اگر خداي متعال آن را مهد قرار ندهد، ميبيني که از هر جنبندهاي، جنبانتر است. اگر خداي متعال زمين را سفت نکند، ميبيني که از آب هم شلتر است.»
#معارف
#توحید
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa