eitaa logo
نشریه معارف
2.7هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
416 ویدیو
654 فایل
ویژه استادان معارف، مبلغان و دفاتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها مطالب به‌روز آرشیو غنی (117ش) مقاله،گفتگو،اخبار علمی و صنفی،تازه‌های معارفی... امور مشترکین 02532919219- داخلی 115 ادمین: @aminalla_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
موعود از نسل فاطمه(س) است 📚 گزارشی از گفتگوی شهید ماموستا شيخ‌الاسلام مفتي برجسته شافعي با ✍ از بدو ورود تا ختم گفتگو، تكّیه كلامش «وحدت» و «پرهيز از تفرقه» بود؛ ماموستا دكتر سيد محمد شيخ الاسلام كردستاني، مفتي برجسته شافعي، دبير شوراي افتاء كردستان، منتخب اول مردم استان در مجلس خبرگان رهبري و عضو شوراي عالي مجمع تقريب بين مذاهب اسلامي. وی رأس ساعت مقرر در مجمع تقريب بين مذاهب اسلامي با آغوشي باز پذيرايمان شد تا از "امید" و "آینده" بگوید؛ چه ميزبان امیدوار و شايسته‌اي! 🖌 ماموستا شيخ‌الاسلام بيش از پنجاه سال به امر تدريس و تبليغ آموزه‌هاي علمی و ديني مشغول بود؛ از جمله 6 سال در دانشگاه مذاهب اسلامی تهران، 20 سال در دانشکده الهیات دانشگاه تهران، نزدیک به 15 سال در دانشگاه‌های استان کردستان و نیم قرن تربیت طلاب علوم دینی در غرب ایران. این منادی بزرگ وحدت، که عهده‌د‌ار امامت جماعت مسجد سيدقطب سنندج نیز بود، در 27 رمضان (مهمترین شب قدر به روایت اهل سنت) سال 1388 بعد از اقامه نماز مغرب و هنگام خروج از مسجد، به‌دست عوامل گروهک تروریستی ضد وحدت اسلامی، به فیض شهادت نایل آمد. گزیده سخنان ماموستا شيخ‌الاسلام: ✅ وقتي كلمة «منجي» را مطرح مي‌فرماييد، اگر منظورتان حضرت مهدي(عج) است، بايد قيد «بعد از رسول‌الله»، را اضافه كنيد؛ چون منجي مطلق بشريت، يقيناً حضرت رسول اعظم(ص) است و كساني كه پس از ايشان مي‌آيند و ما هم به درستي ايشان را منجي مي‌دانيم، به اين خاطر است كه اين بزرگواران اعتقاداً و عملاً در خط حضرت رسول(ص) گام برمي‌دارند. ✅ من معتقدم ايمان به منجي و ايمان به اين مسئله كه در آخرالزمان كسي مي‌آيد كه مكتب اعتقادي و عملي رسول‌الله را زنده و احيا مي‌كند و با ظلم و ظالمين مبارزه مي‌نمايد، اين خود يك قوة‌القلب ايماني است در هر مقطع زماني براي مسلمانان؛ يعني آثار يأس را از زندگي مسلمين مي‌برد. از نظر ما، فلسفة ايمان به منجي اين است كه ما استمرار وجودي اسلام را اعتقاداً بپذيريم تا اسلام رو به نابودي نرود. به عقيدة من ايمان به منجي اميد را در قلب‌هاي ما مي‌پروراند تا خوب بدانيم هميشه پشت سر اسلام و قرآن كسي هست كه دوباره اسلام را زنده خواهد كرد. ✂️ در مورد تولد ايشان شما مي‌دانيد كه علماي اهل سنت معتقد نيستند كه به دنيا آمده‌ است؛ يعني معتقد نيستند كه حضرت مهدي(عج) فرزند بلافصل حضرت امام حسن عسكري(ع) باشد. شخص بنده معتقدم مسئلة‌ مهم در بحث مهدويت، ولادت نيست، بلكه مسئله مهم «ظهور» آن حضرت است؛ حال اگر عده‌اي از مسلمين معتقد باشند كه فرزند بلافصل حضرت امام حسن عسكري(ع) است، چه مشكلي پيش مي‌آيد؟! يعني اگر اين مسئلة تحقق خارجي پيدا كرده باشد نه مشكل عقلي پيش خواهد آمد و نه امر محالي است و نه اصطكاكي با اصول اعتقادي ديگر فرق اسلامي دارد. اصولاً مشكلي نيست و حتي با اصول اعتقادي اهل سنت نه تصادم دارد و نه تضارب. مسئله اصلي در احاديث ما «ظهور» آن حضرت است كه در يك مقطع زماني، شخصي به نام «محمد» از تبار حضرت فاطمة زهرا(س) قطعاً ظهور خواهد كرد. در مورد نسب آن حضرت هم باز قدري اختلاف است؛ بعضي از اين احاديث مي‌گويند مهدي موعود از نسل امام حسن مجتبي(ع) است و بعضي تصريح مي‌كنند كه از نسل امام حسين(ع) است! آن هم براي شخص بنده و براي دنياي اسلام زياد مهم نيست. اگر حضرت مهدي(ع) آمد قطعاً ايشان مي‌فرمايد كه آنچه مهم است قيام من است، بياييد پشت سر من و در قيام شركت كنيد انشاءالله. لینک متن کامل گفتگو 👈 http://maarefmags.ir/node/674
🌻 «مهدويت از منظر وهابيت» (1) ✍ در گفتگو با مستبصر دكتر عصام العماد یمنی ✅ مستبصر عصام العماد روزگاري از تئوريسين‌هاي وهابيت به شمار مي‌رفت. این فارغ‌التحصیل دكتري از دانشكده اصول الدين دانشگاه «امام محمد بن سعود» عربستان، چند سالي است كه پس از تشرف به مذهب حقه جعفري و در پي صدور فتواي تكفير ايشان توسط بزرگان وهابي، مجبور به اقامت در ايران شده است. خاندان او از پيشقراولان تبليغ وهابيت در يمن و منطقه هستند؛ پدرش «علي يحيي العماد» و عمويش «عبدالرحمن العماد» بزرگ‌ترين عالمای سلفي كشور يمن می‌باشند. عصام در دوران تحصيل در سعودي، به حلقه درس و محفل خصوصي مفتي اعظم وهابيت، شيخ «بن باز» راه يافت و از شاگردان نخبه و آينده دار او به شمار می‌رفت. وي پس از فراغت از تحصيل، به مدت چهار سال امامت جمعه و جماعات مساجد «باب القاع»، «الاسطي»، «هايل سعيد» و «الدعوه» را برعهده گرفت و در اين زمان كتب مهم وهابيت از جمله «التوحيد» محمد ابن عبدالوهاب را در مسجد جامع تدريس می‌كرد. در همين زمان كتاب ضد شيعي«الصله بين الاثني عشريه و فرق الغلاه» (همبستگي شيعه و فرق غالي) را به نگارش درآورد! هر چند خوشبختانه قبل از انتشار آن، در اثر مطالعه عميق آثار شيعي به ويژه كتب شيخ مفيد، به بطلان عقايد وهابيت پي‌برد و به تشيع دوازده امامي گرويد؛ از این رو در ابتداي اين گفتگو برایمان گفت: «از راه دشمني با امام علي (ع) به دوستي با حضرت رسيدم!». ✅ وي پس از استبصار، با برگزاري مناظرات متعدد (حضوري، ماهواره‌اي و مكتوب) با سران مكتب خلفاء و نقد بنيادهاي انديشه وهابيت، و دعوت از علماي وهابي براي تعويض نگاه تكفيري خود به نگاه تقريبي، موفق به هدايتگري شمار زيادي از جوانان جوياي حقيقت، به مكتب رهايي‌بخش تشيع گرديده است. يكي از مشهورترين مناظرات ماهواره‌اي ايشان با «شيخ عثمان الخميس»رهبر وهابيت كويت و از اعلام علماي وهابي معاصر بود كه يك سال به طول انجاميد و مجموعه آن مذاكرات در يك جلد كتاب 869 صفحه‌اي به نام «الزلزال» چاپ و منتشر شد. علت نامگذاري اين كتاب به «الزلزال» اين است كه پيرو استقبال جوانان سني، به ويژه وهابي، از اين مناظرات، بخش‌هايي از جغرافياي جهان عرب شاهد جنبشي اعتقادي در خود گرديد. از ديگر آثار دكتر عصام مي‌توان به كتاب «نقد الشيخ محمد بن عبدالوهاب من الداخل»، «المنهج الجديد و الصحيح في عرض غيبة المهدي علي الوهابيه»، «آينده در قلمرو تشيع»، «المنهج الجديد و الصحيح في الحوار مع الوهابيين» كه به نام «روشي نو و صحيح در گفتگو با وهابيت» ترجمه شد و نيز كتابي كه با عنوان «گفتگوي بي‌ستيز؛ گامي به سوي تفاهم» به فارسي ترجمه و منتشر شد، اشاره کرد. ✂️ گزیده سخنان دکتر عصام العماد: وهابي‌ها در دوره معاصر، حداقل 100 كتاب درباره تواتر روايات و اصل مهدويت نوشته‌اند. با توجه به اينکه آنها به صحاح ستّه، كتاب‌هاي نه گانه و در مجموع كل كتاب‌هاي حديثي مورد قبول اهل تسنن، اعتقاد دارند، لذا اگر مسئله مهدويت، در مذاهب اهل تسنن، يك ضرورت دانسته شود و جزء مسائل متواتره به حساب آيد، به تبعيت از آن، در وهابيت نيز چنين خواهد بود؛ چرا كه وهابیت در اين موضوع، ديدگاه منحصر به خود ندارد. 60 نفر از اعلام علماي سعودي، قبل از ورود به قرن بيست و يكم، فتوا داده‌اند كه امام مهدي(عج)، امام دوازدهم است! دليل آنها بسيار محكم است؛ چون رواياتي است از رسول اكرم(ص) مستند به منابع وهابيت. آنها تصريح كرده‌اند كه اين، ديدگاه ما نيست، بلكه ديدگاه امام ابوداود سجستاني، معاصر بخاري است كه قبل از تولد مهدي شيعيان مي‌زيسته و نيز ديدگاه ابن كثير دمشقي و ديگر بزرگان مورد اعتقاد وهابيت است! لینک متن کامل گفتگو 👈 http://maarefmags.ir/node/851
🌻 «مهدويت از منظر وهابيت»(2) ✍ در گفتگو با مستبصر دكتر عصام العماد یمنی آمار 120 تن از اعلام و منابع اهل سنت كه معترف به ولادت حضرت ولي‌عصر ارواحنا له الفداء در سال 255 هجري هستند، جمع‌آوري شده است؛ کسانی مانند: ابونصر سهل بن عبدالله از علماي قرن چهارم در كتاب «سرالسلسله العلويه»(ص 39)، امام فخر رازي صاحب «تفسير كبير» در كتاب «الشجره المباركه في انساب الطالبيه»(ص 78)، ابن خلكان در «وفيات الاعيان»(ج 4، ص 176)، ابن اثير جزري در کتاب «الكامل في‌التاريخ»(ج 7، ص 274) در حالی که ابن اثير در هنگام وفات امام عسكري (ع) در قيد حيات بود؛ نيز مي‌توان از اين بزرگان جماعت نام برد: ابن حجر هيثمي در كتاب «صواعق‌المحرقه»، امام قندوزي بزرگ حنفيان زمان خود، امام سبط ‌ابن الجوزي در كتاب «تذكرةالخواص»، ابن صباغ مالكي در كتاب «فصول المهمّه» و شماري از معاصرين همچون زركلي عالم بزرگ معاصر وهابي در كتاب «الاعلام». ✅ محمد بن عبدالوهاب علاوه بر شيعه، اهل تسنن معتدل را نيز مورد هجمه قرار مي‌داد. او هر كس را كه تابع افكارش نبود، ضد توحيد قلمداد كرده و كافر مي‌ناميد! وي در مكاتباتش با ديگران مي‌نوشت: «من محمد بن عبدالوهاب الي المشركين»! بسياري مي‌گويند ابن تيميه از شخصيت‌هاي افراطي تاريخ اسلام، از او معتدل‌تر بود. متاسفانه محمد ابن عبدالوهاب اين بدعت را براي نسل‌هاي بعد وهابيت، به ميراث نهاد. ✅شيخ يوسف قرضاوي رئيس جماعت علماي معاصر اهل تسنن مي‌گويد: «در دنياي اسلام كسي اعم از مرده و زنده وجود ندارد، مگر اينكه وهابيت كتابي در لعن او نوشته اند، چه شيعه باشد، چه سني، چه زيدي و...». شاهد اين ادعا، کتابي است که وهابيت در رد او به نام «الكلب العالي، يوسف القرضاوي»!! نوشته است. تمام نقد‌ها و رديه‌ها و تکفيرنامه‌هاي وهابيت فقط عليه مسلمانان است! من قبل از شيعه شدنم در نزد يكي از اساتيد وهابي خود، نزديك به 100 كتاب در تكفير بزرگان اسلامي اعم از شهيد سيدمحمد قطب، عالم معاصر مصري شيخ محمد غزالي، آيت الله العظمي خويي، مصلح بزرگ شيخ محمد عبده و غيره ديدم ولي هرگز در ميان اين حجم انبوه، كتابي در ردّ ماركسيسم، ليبراليسم، بودائيسم، بهائيت، صهيونيسم و ديگر نحله‌ها و فرقه‌هاي انحرافي نديدم!! شجره ‌نامه خانواده‌هايي در كشورهاي سودان و مصر وجود دارد كه نسل آنها به امام زمان(عج)مي‌رسد! بنده خود اين شجره نامه‌ها ‌را ديده‌ام و الان بيش از نيم ميليون نفر در مصر اين شجره‌نامه‌ها را در دست دارند و در وزارت انساب آن کشور نيز ثبت است كه اينها فرزندان امام مهدي، محمد بن حسن العسكري(عج) هستند! اكنون رهبر بزرگ رهيافتگان مصري به نام «الدمرداش العقالي» از آنهاست! ✅ دشمني با شيعه در درون اهل تسنن و وهابيت، كمرنگ‌تر شده است. اكنون اشخاصي مانند فرحان مالكي، نويسنده معروف سعودي حامي تشيع شده‌اند. الان ديگر بسياري از استادان دانشگاه‌هاي عربستان، مانند ما از بين رفتن بغداد توسط خواجه نصيرالدين طوسي و علقمي را يك داستان جعلي و خرافه مي‌دانند. عده‌اي ديگر از علماي عربستان مقالات و كتاب‌هايي در ردّ افسانه «عبدالله بن سبا» نوشته و صريحاً اعلام كرده‌اند كه نقش «عبدالله بن سبا» در ايجاد تشيع، يك افسانه بيش نيست. لینک متن کامل گفتگو👈 http://maarefmags.ir/node/851
✅ «مهدويت از منظر وهابيت»(3) ✍ در گفتگو با مستبصر دكتر عصام العماد یمنی ✂️اهل تسنن در كتاب‌هاي «الفتن»، «الملاحم و الفتن» و «اشراط‌الساعه»، درباره شرايط ظهور و زمان و مكان آن، بحث كرده‌اند. آنها مكان ظهور را «مكه» مي‌دانند؛ رواياتي نقل مي‌كنند كه به خروج و قتل «نفس زكيه» اشاره دارند. مسئله «يماني» را به شكل شيعه ند‌ارند؛ بلكه به شخصي اشاره مي‌كنند به نام قحطاني. در رواياتشان به «سيد خراساني» هم اشاره شده است. بنده پس از شيعه شدن، يك يهودي را ملاقات كردم كه دقيقاً همان حرف‌هاي ابن كثير را مي‌زد. اين يهودي، اول وهابي شد، بعد سني شد و در آخر هم شيعه شد! من علت را از او پرسيدم. او در جواب، سخن ابن كثير را بيان كرد كه در منابع يهوديان و مسيحيان، خبر پيامبر آخرالزمان و دوازده جانشين پس از ايشان را ديده بودم؛ پس از اسلام آوردن از وهابيان منطقه آمريكا درباره اين دوازده نفر پرسيدم. گفتند فقط رافضي‌ها ‌اين ائمه دوازده‌گانه را دارند. گفتم مركز رافضي‌ها كجاست؟ گفتند: قم. من به قم آمده و شيعه شدم! سرسختي گروه‌هايي از اهل سنت در برابر مهدويت، علي‌رغم نص صريح منابع آنها، تنها جنبه سياسي دارد؛ مثلاً وهابي‌هاي سعودي ‌فكر مي‌كنند كه اگر اين حقيقت را بيان كنند، به نفع ايران تمام خواهد شد و ايران از نظر سياسي در كشورهاي اسلامي موفق خواهد شد! پس نتيجه مي‌گيرند براي اينكه «هلال شيعي» به رهبري ايران در منطقه، پا نگيرد، بايد اعتقاد به امام زمان را خدشه‌دار كرد. بنده به اين نتيجه رسيده‌ام كه ريشه تمام ايرادهاي وهابيت به شيعه، در منابع خود آنهاست! اگر پيروان وهابيت به كتب خود مراجعه نمايند، مسئله انتظار را خواهند ديد؛ هرچند بسيار كمرنگ‌تر از شيعه. مسئله مدعيان مهدويت در جهان اهل تسنن، بسيار زياد و حاد شده و اين نشان دهندة آن است كه مسئله انتظار در ميان آنها ريشه دارد! برخي از متعصبان سني و وهابي چون مي‌بينند اسناد حقانيت شيعه، در صحاح شش‌گانه و نه‌گانه آنها ثبت است و يكي از علل عمده گرايش به تشيع را وجود همين روايات مي‌دانند، براي بي‌اثر نشان دادن اين اسناد، بحث جديدي را با عنوان «ما ادخله الشيعه في كتب السنّيه»(آنچه كه شيعه از روايات خود در كتب اهل سنت داخل كرده)!! مطرح مي‌كنند؛ چون سئوالات بسياري براي پيروان آنها پيش آمده؛ مثلاً مي‌گويند: چگونه شيعيان زيادي در سراسر جهان هستند كه تنها توسط كتب صحاح ستّه شيعه شده‌اند! ✂️ با اين اوضاع و احوال، باز معتقدم، در گذشته مشكلات مهدويت به مراتب بيشتر از اين زمان بوده است؛ چون منابع درجه اول اسلامي در دسترس عموم قرار نداشت؛ اما الان با ورود پديده CD، ورود ماهواره و اينترنت و پس از راه اندازي چاپخانه‌ها و انتشارات‌هاي بزرگ و تبديل جهان به دهكده، همه و همه، باعث شده كه حرف‌هاي بزرگان اهل سنت مانند امام فخر رازي، امام طبري، امام ابن حزم‌اندلسي و يا سخنان امام شافعي يا امام ابوداود سجستاني و حتي ابن تيميه، كه در طول حيات خود، در پنهان‌ترين زوايا و در كنج كتابخانه‌هاي شخصي و فارغ از ملاحظات سياسي اين زمان وهابيت، درباره مهدي آخرالزمان(عج) گفته و نوشته بودند، به سهولت در دسترس جهانيان قرار گيرد. لینک متن کامل گفتگو👈 http://maarefmags.ir/node/905🖌
🌻 «مهدويت از منظر وهابيت»(2) ✍ در گفتگو با مستبصر دكتر عصام العماد یمنی آمار 120 تن از اعلام و منابع اهل سنت كه معترف به ولادت حضرت ولي‌عصر ارواحنا له الفداء در سال 255 هجري هستند، جمع‌آوري شده است؛ کسانی مانند: ابونصر سهل بن عبدالله از علماي قرن چهارم در كتاب «سرالسلسله العلويه»(ص 39)، امام فخر رازي صاحب «تفسير كبير» در كتاب «الشجره المباركه في انساب الطالبيه»(ص 78)، ابن خلكان در «وفيات الاعيان»(ج 4، ص 176)، ابن اثير جزري در کتاب «الكامل في‌التاريخ»(ج 7، ص 274) در حالی که ابن اثير در هنگام وفات امام عسكري (ع) در قيد حيات بود؛ نيز مي‌توان از اين بزرگان جماعت نام برد: ابن حجر هيثمي در كتاب «صواعق‌المحرقه»، امام قندوزي بزرگ حنفيان زمان خود، امام سبط ‌ابن الجوزي در كتاب «تذكرةالخواص»، ابن صباغ مالكي در كتاب «فصول المهمّه» و شماري از معاصرين همچون زركلي عالم بزرگ معاصر وهابي در كتاب «الاعلام». ✅ محمد بن عبدالوهاب علاوه بر شيعه، اهل تسنن معتدل را نيز مورد هجمه قرار مي‌داد. او هر كس را كه تابع افكارش نبود، ضد توحيد قلمداد كرده و كافر مي‌ناميد! وي در مكاتباتش با ديگران مي‌نوشت: «من محمد بن عبدالوهاب الي المشركين»! بسياري مي‌گويند ابن تيميه از شخصيت‌هاي افراطي تاريخ اسلام، از او معتدل‌تر بود. متاسفانه محمد ابن عبدالوهاب اين بدعت را براي نسل‌هاي بعد وهابيت، به ميراث نهاد. ✅شيخ يوسف قرضاوي رئيس جماعت علماي معاصر اهل تسنن مي‌گويد: «در دنياي اسلام كسي اعم از مرده و زنده وجود ندارد، مگر اينكه وهابيت كتابي در لعن او نوشته اند، چه شيعه باشد، چه سني، چه زيدي و...». شاهد اين ادعا، کتابي است که وهابيت در رد او به نام «الكلب العالي، يوسف القرضاوي»!! نوشته است. تمام نقد‌ها و رديه‌ها و تکفيرنامه‌هاي وهابيت فقط عليه مسلمانان است! من قبل از شيعه شدنم در نزد يكي از اساتيد وهابي خود، نزديك به 100 كتاب در تكفير بزرگان اسلامي اعم از شهيد سيدمحمد قطب، عالم معاصر مصري شيخ محمد غزالي، آيت الله العظمي خويي، مصلح بزرگ شيخ محمد عبده و غيره ديدم ولي هرگز در ميان اين حجم انبوه، كتابي در ردّ ماركسيسم، ليبراليسم، بودائيسم، بهائيت، صهيونيسم و ديگر نحله‌ها و فرقه‌هاي انحرافي نديدم!! شجره ‌نامه خانواده‌هايي در كشورهاي سودان و مصر وجود دارد كه نسل آنها به امام زمان(عج)مي‌رسد! بنده خود اين شجره نامه‌ها ‌را ديده‌ام و الان بيش از نيم ميليون نفر در مصر اين شجره‌نامه‌ها را در دست دارند و در وزارت انساب آن کشور نيز ثبت است كه اينها فرزندان امام مهدي، محمد بن حسن العسكري(عج) هستند! اكنون رهبر بزرگ رهيافتگان مصري به نام «الدمرداش العقالي» از آنهاست! ✅ دشمني با شيعه در درون اهل تسنن و وهابيت، كمرنگ‌تر شده است. اكنون اشخاصي مانند فرحان مالكي، نويسنده معروف سعودي حامي تشيع شده‌اند. الان ديگر بسياري از استادان دانشگاه‌هاي عربستان، مانند ما از بين رفتن بغداد توسط خواجه نصيرالدين طوسي و علقمي را يك داستان جعلي و خرافه مي‌دانند. عده‌اي ديگر از علماي عربستان مقالات و كتاب‌هايي در ردّ افسانه «عبدالله بن سبا» نوشته و صريحاً اعلام كرده‌اند كه نقش «عبدالله بن سبا» در ايجاد تشيع، يك افسانه بيش نيست. لینک متن کامل گفتگو👈 http://maarefmags.ir/node/851