eitaa logo
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
543 دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
833 ویدیو
30 فایل
ما اینجا جمع نشده ایم که تعداد اعضای #کانال و یا #بازدید از مطالب به هر نحوی برای ‌مان مهم شود! ما آمده ایم خود را #بسازیم؛ تا #نفس را از نَفَس در بیاوریم. از کانال #معبر_شهدا به کانال #شهدا؛ وصل شویم. ارتباط با خادم کانال @HOSSEIN_14 تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🌺🕊 🌺با بانگ پر صلابتِ قد قامت الصلوة، ما را بہ ڪوے #عشق صدا مے ڪند #نماز باصدای #اذان ... مرا عهدیست با جانان ... #حی_علی_العشق #التماس_دعا 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
✨ 👂شنیدنِ صدایِ اذان و نماز نخواندن؟ 👈 یعنی...⁉️ 😈 کسی یا چیزی را به #خدا ترجیح میدهی... 🔍دقت کردی وقتی دوستت آنلاینه ☹️ولی جوابِ پیامت رو نمیده چقدر ناراحت میشی... 📢 #اذان یعنی #خدایِ همیشه آنلاین 💌بهت پیام داده... ❗️نکنه آنلاین باشے ❗️ 📝و به جایِ چت با #خدا چت با یکی دیگه رو انتخاب‌ کنی🚫 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🕊🕊 به #نماز اول وقت خیلی اهمیت میداد، یه سجاده توماشین گذاشته بود وقتایی که پشت فرمون بود و وقت #اذان میشد کنارخیابون پهن میکردند و نمازشون رومیخوندند. 🌷شهید مدافع حرم مصطفی بختی🌷 🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
🕊🌺🕊 🌺با بانگ پر صلابتِ قد قامت الصلوة، ما را بہ ڪوے #عشق صدا مے ڪند #نماز باصدای #اذان ... مرا عهدیست با جانان ... #حی_علی_العشق #التماس_دعا 🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
#خاطرات_شهدا 🌷 💠برشی از کتاب #سربلند روایت زندگی شهید محسن حججی 🍃🌹دخترم که باردار شد یکی از اتاق هایمان را دادیم دستشان. می‌خواستم هوایشان را داشته باشم. باصدای #اذان صبح پامیشدم. می‌رفتم صدایش بزنم. می‌دیدم #سرسجاده‌اش نشسته. از کی؟ نمی‌دانم. تا صبحانه آماده کنم هنوز مشغول #دعاخواندن بود. 🍃🌹دلم بند نبود. چند دفعه سرک کشیدم. با چشم خودم دیدم که هرروز #حدیث‌کساء، #دعای‌عهد و #زیارت‌عاشورا را می‌خواند. 🍃🌹زمستان‌ها داخل اتاقی که بخاری نداشت سجاده‌اش را پهن می‌کرد. می‌ترسیدم سرما بخورد. می‌گفتم😩 مامان‌جون قربونت‌برم اینجا سرده!)) می‌گفت😩 اتفاقا اینجا خوبه.)) می‌خواست خوابش نبرد و #سست نشود. 🍃🌹زود شناختمش که اهل نماز و روزه #مستحبی است. از همان روز خرید عروسی. سرظهر وسط بازار غیبش زد. با سینی آب‌هویج‌بستنی پیدایش شد. گفت رفته نماز #اول‌وقت بخواند. هنوز باهاش راحت نبودم. به مادرش گفتم😩 چرا آقامحسن برا خودش بستنی نخریده؟)) چادرش را کشید توی صورتش و یواشکی درگوشم گفت😩 #روزه است.)) 🍃🌹موقع انتخاب #حلقه هم گفت😩 من طلا دست نمی‌کنم؛ برای مرد حرومه.)) اولش که افتاد رو دنده لج که اصلا حلقه نمی‌خواهم. بعد که زهرا اصرار کرد به حلقه‌ی #پلاتین رضا داد. همه بازار را زیر پا گذاشتیم تا سِت طلا و پلاتین پیداکنیم. ✍به روایت مادر همسر #شهید_محسن_حججی🌷 #شهید_مدافع_حرم @mabareshohada
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 دائم الوضو... 🌺موقع اذان خیلی ها می رفتند بگیرند ☁ولی حسن و اقامه اش رامی گفت 🍁و ش راشروع می کرد میگفت حیف خدانیست که آدم بدون روش راه بره؟ @mabareshihada
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 دائم الوضو... 🌺موقع اذان خیلی ها می رفتند بگیرند ☁ولی حسن و اقامه اش رامی گفت 🍁و ش راشروع می کرد میگفت حیف خدانیست که آدم بدون روش راه بره؟ @mabareshohada
#نماز #هر_جا_ڪه_بود_اذان_میگفت 👌 👈 در دوران دبیرستان یڪ موتور گازی داشت . موقـع #اذان هر جا ڪه بـود می رفت بالای موتور و اذان می گفت . اگر در خانہ بود می رفت پشت بام ، همین عملش شور و شوق در بچہ های محلہ انداختہ بود . حتی موقعی ڪه مشغول فوتبال بودیم ، دست از بازی می ڪشید و اذان می گفت. #شهید_عبدالمهدی_مغفوری شادی ارواح طیبه شهدا #صلوات 🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺 @mabareshohada
#نماز #هر_جا_ڪه_بود_اذان_میگفت 👌 👈 در دوران دبیرستان یڪ موتور گازی داشت . موقـع #اذان هر جا ڪه بـود می رفت بالای موتور و اذان می گفت . اگر در خانہ بود می رفت پشت بام ، همین عملش شور و شوق در بچہ های محلہ انداختہ بود . حتی موقعی ڪه مشغول فوتبال بودیم ، دست از بازی می ڪشید و اذان می گفت. #شهید_عبدالمهدی_مغفوری شادی ارواح طیبه شهدا #صلوات 🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺 @mabareshohada
🕊🌺🕊 🌺با بانگ پر صلابتِ قد قامت الصلوة، ما را بہ ڪوے #عشق صدا مے ڪند #نماز باصدای #اذان ... مرا عهدیست با جانان ... #حی_علی_العشق #التماس_دعا 🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
🌷 صدای را که میشنید، دست از کار میکشید❌. وضو میگرفت و با اخلاص در درگاه میخواند . نماز خواندنش دیدنی بود👌 . تا به حال کسی را با این حال و ندیده بودم . یک روز مأموریتی داشتیم که به لشکر رفته بودیم کارهایمان که تمام شد💯،سوار ماشین شدیم.. صدای اذان را می شنیدیم که گفت: پیاده شوید تا نمازهایمان را اول وقت بخوانیم و برویم.😇 یکی از دوستان گفت: تا گردان راه زیادی نیست. در نمازمان را می خوانیم. در طول مسیر عبدالحسین دائم می گفت‼️اگر در زمان تأخیر بیفتد در تمام کارها تأخیر می افتد! یکدفعه برای اتفاقی افتاد و به دلیل آن مشکل، توقف کردیم. عبدالحسین خنده ای کرد☺️ و گفت: این هم تأخیر در نماز! 🌷 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🕊🌹🕊 #نماز_اول_وقت با قایق گشت می زدیمـ چند روزی بود عراقی ها راه به راه کمین می زدند. سر یه آب راه، قایق حسین پیچید رو به رویمون... وایستادیمـ و حال و احوال کرد بامون ... . پرسید؛ چه خبر؟ گفتیمـ ؛ حسین آقا چند روز بود قایق خراب شده بود. خیلی وضعیت ناجوری بود. حالا که درست شده، مجبوریمـ صبح تا عصر گشت بزنیمـ... . مراقب بچه ها باشیمـ عصر که میشه ، می پریمـ پایین ، صبحونه و ناهار و شامـ رو یک جا می خوریمـ . پرسید ؛ پس کی #نماز می خونین؟ گفتیمـ ؛ هر وقت شد ... عصر و آخر شب گفت؛ بیخود.... وادارمون کرد پیاده شیمـ همون جا لب آب وایستادیمـ، #نماز خوندیمـ ... . وسط #عملیات ,زیر آتیش عراقی ها فرقی براش نداشت هرجابود #اذان که میشد میگفت من میرمـ #موقعیت_الله ... #اهمیت_بدیمـ_به_نمازمون #اول_وقت باشه اقتدا کنیمـ به #امامـ_زمانمون همون اول وقت ... #شهید_حاج_حسین_خرازی #سالروز_ولادت شادی روحش #صلوات 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
#نماز_اول_وقت خیلی اهل ورزش مخصوصاً فوتبال بود.⚽️ هر هفته می رفتیم سالن فوتبال ساعتی که ما بازی می کردیم همزمان با #اذان مغرب بود. به محض اینکه اذان می داد،همان کنار زمین شروع می کرد به #نماز خواندن✨👌با همان لباس ورزشی... شهید مدافع حرم #محسن_فانوسی یادشون با صلوات❤️ 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
✨همیشه جوری نماز بخون که انگار که داری نماز میخونی✨ فراموش نشود🌿 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 @mabareshohada
1482933377868.mp3
1.39M
🍃🌹🕊 صدای آسمانی صوت بسیار دل نشین #اذان باصدای #شهید_حمید_باکری 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🌷 🔰حاج همت مثل بود که در عین خضوع و خشوعی که در مقابل و برابر برادران دلاور داشت در مقابله با دشمن کافر👹 همچون شیر غرّنده و همچون شمشیر برّنده🗡 بود. 🔰جان کلام آن که آنچه همه داشتند او یک جا داشت👌 و هنگامی که اطمینان نداشت غذای مناسب🍲 به نیروهای خط مقدّم جبهه رسیده باشد لب به غذا نمی زد🚫 و در خانه🏡 هم که بود اجازه نمی داد غذا سر سفره بگذارم 🔰و هنگامی که صدای را می شنید آرام و بی صدا می رفت و مشغول نماز می شد. نمازی از حاجی می دیدیم که در آن نماز اشک نریزد😢 🌷 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
💠اهمیت به 🌷روزی برای تحویل امانتی به شهر "تبنین" رفته بودیم.در راه برگشت صدای آمد گفت"کجا نگه می داری تا بخوانیم؟" گفتم "۲۰دقیقه ی دیگر به شهر می رسیم وهمانجا نماز می خوانیم" 🌷از حرفم خوشش نیامد و نگاه معنا داری به من کرد و گفت "من مطمئن نیستم تا ۲۰ دقیقه ی دیگر زنده باشم! و نمی خواهم خدا را در حالی ملاقات کنم که دارم دوست دارم نمازم با نماز (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و در همان وقت به سوی خدا برود"❤️ 🗣راوی:علی مرعی (دوست شهید) 🌷 📚ملاقات در ملکوت 🌷يادش با ذکر 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺