eitaa logo
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
540 دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
842 ویدیو
30 فایل
ما اینجا جمع نشده ایم که تعداد اعضای #کانال و یا #بازدید از مطالب به هر نحوی برای ‌مان مهم شود! ما آمده ایم خود را #بسازیم؛ تا #نفس را از نَفَس در بیاوریم. از کانال #معبر_شهدا به کانال #شهدا؛ وصل شویم. ارتباط با خادم کانال @HOSSEIN_14 تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽❣️ ❣️﷽ هر روز از نبودنِتان دردّ می ڪِشیم ؛ رَحـــــمی بڪـــــــن بہ حالِ دلِ بی قــرارها ... 📮در ثواب نشر شریک شوید📡 -------------------------- ڪلیڪ ڪنید 👇 🍃🌺 @mabareshohada 🌺 🔶🔷🍃🔷🔶🍃 ™
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃 💝 بارالها... 🌹 در این روز دستانم را 🌹 در دستانت می گزارم 🌹 و تو را سپاس می گویم 🌹 برای تمام داده ها و نداده هایت 🌹 که اگر داده ای... 🌹 همه از لطف و عطوفتت بوده 🌹 و نداده هایت همه ازحکمت ومعرفتت. روز و روزگارتون قشنگ 🌹 💟 ❤️🌹زندکی سرشار از خیر و نیکی و پراز زیبایی برای شما آرزو میکنم. ____🍃🌸🍃____ 🌹اینجا معبر شهداست 👇 ↶【به ما بپیوندید 】↷ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺 🍃🌸🌺🍃🌹🍃🌺🌸🍃 ____🍃🌸🍃____
🏴 ❤️ _علیه السلام قاسم سیزده سال یا کمتر داره اما خوب می فهمه، خوب می بینه: طفل عاشق کی ز عشق بیگانه است بچه ی پروانه هم پروانه است دید باباش صداش زد، جلوی عمو سر به زیر نشسته است، امام حسن (علیه السّلام) دست قاسم را تو دست ابی عبدالله گذاشت، سفارش کرد، این جانشین من در کربلا با توست … . آری، او مصداق این آیه است: (قال انی عبدالله اتانی الکتاب وجعلنی نبیا) فرمود: قاسم جان ! یه وصیت شفاهی کنم، عموت کربلا می ره، نذاری غریب بمونه، همه ی خانواده بر حسن (علیه السّلام) گریه کردند، این بچه ده سال تو دامن عمو بزرگ شد … . ابی عبدالله همون احترامی که به دیگر بچه هاش می کنه به قاسم و عبدالله می کنه، عبدالله همش سکوت داره، همش دارای ذکر است، تا شب عاشورا سردارها سخن گفتند، تا گفت: عمو جان ! عمو فرمود: جانم، کاَنَّ منتظر بود، قاسم حرف بزنه، آیا من هم فردا فدای شما می شوم، فرمود: مرگ در ذائقه ی تو چگونه است، بی درنگ فرمود: احلی من العسل نه برای علی اکبر (علیه السّلام) و نه برای عباس (علیه السّلام) این جمله ای که برای قاسم فرمود را نگفت: فرمود: نه تنها فردا شهید می شوی، بلکه به بلای عظیم گرفتار می شی. تنها رزمنده ای که هیچ زره به تن نکرده قاسمه، آمد میدان صدا زد: ان تنکرونی فابن الحسن گفت: هذا حسین کالاسیر … . برگشت به سمت خیمه ها فرمود: عمو ! تنشمه، فرمود: الان به دست جدم سیراب می شی، برگشت میدان، بعضی پیرمردهای کوفه گفتند: این پسر سلطان جمل است، ریشه ی جملیون را از کار انداخته، فقط باید محاصره اش کرد، از دور نیزه پرتاب کنید، سنگ بزنید، قاتل اومد … . میان این همه آشوب و نیزه و شمشیر مرا ببخش اگر مثل لاله وا شده ام به خاک خیمه گه آرام بگذاریدم مر ا که زیر سم اسب نخ نما شده ام منبع:كتاب گلواژه های روضه 🌹اینجا معبر شهداست 👇 ↶【به ما بپیوندید 】↷ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺🌺
Shab06Moharram1394[02].mp3
7.92M
▪️شب ششم_به نام قاسم ابن الحسن علیه السلام ➖➖➖➖➖ السلام ▪️نشرباذکرصلوات جهت تعجیل درظهور ▪️اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺🌺
# 🏴 (علیه السلام ) دو حالت بود یا بچه را عمودی گرفت، یا روی دو دست ، داشت حرف می زد دید دستاش داغ شد، تا گفت هل من ناصرینصرنی زلزله افتاد تو خیمه، گهواره به تلا طم افتاد، آمد در خیمه ها ،نگفتم تا هستم گریه نکنید، گفت برادر این بچه ببین چه می کند، بچه را زیر عبا آورد ،گفتن حسین قرآن آورده قسم دهد ،علی را بیرون آورد، همه نگاه کردن، عمر سعد صدا زد حرمله کجاست ،کارش را یکسره کن، پدر یا پسر، سفیدی زیر گلو را می بینی، بچه رو دست حسینه ،حرمله اومد جلو، تیر سه شعبه زد ،گوش تا گوش علی پاره شد😭 ... وقتی برای مرحوم آیت الله العظمی میرزای قمی (ره) مشکل پیش می آمد، توسل به ذیل عنایات علی اصغر (علیه السّلام) پیدا می کردند و علت آن را می فرمودند: هر کدام از شهداء می جنگیدند و یا حداقل از خودشان دفاع می نمودند، ولی حضرت علی اصغر (علیه السّلام) قدرت دفاع از خود را نداشت. باب الحوائج حضرت علی اصغر، ص 172 منبع:كتاب گلواژه های روضه السلام 🌹اینجا معبر شهداست 👇 ↶【به ما بپیوندید 】↷ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺🌺
▪️🔹▪️🔹 یه پسر هیئتی باید...... تو جمع ، سرش رو پایین بندازه که مبادا نگاهش به نامحرم بیفته ▪️ در مقابل نامحرم محکم و ترش باشه 🏴 لباس شهرت به تن نکنه▪️ تا میتونه از گناه دوری کنه (هم در خلوت هم آشکارا) تا به خدا و شهادت نزدیک بشه 🏴 احترام به والدین و خوش اخلاقی با خانواده و دوستانش فراموش نشه▪️ تمیز و مرتب و معطر باشه🏴 نمازاول وقتش ترک نشه (اول نماز حسین بعد عزای حسین)▪️ یه دختر هیئتی باید...... چادری که می‌پوشه جلب توجه نکنه آرایش نکنه🏴 سرش رو بندازه پایین مبادا نگاهش به نامحرم گره بخوره▪️ در مقابل نامحرم سنگین رنگین باشه🏴 از درس خوندن وکارهای فرهنگی دور نشه ▪️ محبت به والدین و خوش اخلاقی با خانواده و دوستانش فراموش نشه🏴 نمازاول وقتش ترک نشه (اول نماز حسین بعد عزای حسین)▪️ السلام ↶ ‌ 👇👇🇯‌🇴‌🇮‌🇳 👇👇 🌹اینجا معبر شهداست 👇 ↶【به ما بپیوندید 】↷ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺
محمد_حسین_حدادیان_.mp3
11.38M
🔘 کبود برگِ گلم بخواب عزیز دلم 🎼 🎧 فوق‌العاده زیبا👌 🥀 السلام 🌹اینجا معبر شهداست 👇 ↶【به ما بپیوندید 】↷ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺🌺
- مازیار طاولی.mp3
4.59M
🔘 امیر کرب‌ُ بلایی 🎼 🎧 فوق‌العاده👌 🎧 فوق‌العاده زیبا👌 السلام 🌹اینجا معبر شهداست 👇 ↶【به ما بپیوندید 】↷ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺🌺
🏴 🏴 مرحوم شیخ جعفر شوشتری می گوید: سه جا وقتی امام حسین (علیه السّلام)، علی اکبر (علیه السّلام) رو فرستادند، داشت جون می داد: دفعه ی اول وقتی علی اذن میدان گرفت، خواست بره میدان، رنگ بر صورت حسین (علیه السّلام) نبود، چند قدم پشت سر علی راه می رود، دست به محاسن می کشه، می گوید: «لا حَول و لا قوه الّا بالله ... » پسرم ! کمی آهسته تر برو، کمی بیشتر نگاهت کنم. بار دوم، وقتی که برگشت از میدان صدا زد: «یا ابتا العطش قد قتلنی » عطش منو داره می کشه، ابی عبدالله زبان در دهان علی گذاشت، وقتی علی اکبر دید زبان بابا از او خشک تره خجالت کشید، آنجا هم حسین (علیه السّلام) می خواست جان بدهد. به امام صادق (علیه السّلام) عرض کردند، بهترین نعمات الهی برای یک پدر چیه؟ حضرت فرمودند: بهترین نعمت برای بابا اینه که جوانش بزرگ بشه، پیش او راه بره. باز از حضرت سؤال کردند، سخت ترین لحظه چیه؟ فرمودند: آن لحظه ای که آن جوان به پیش پدر می خواهد جان بدهد. بار سوم مرحوم شوشتری می گه آن لحظه ای بود که ابی عبدالله دم در خیمه قدم می زد، (خدایا چه بر سر پسرم می آید) یه دفعه دید صدای علی داره میاد، ناسخ التواریخ می گه، تا صدای علی را شنید سوار اسب شد، به بالای سر علی آمد. وقطّعوهُ سیوفهُ ارباً اربا. هفت مرتبه صدا زد: ولدی ولدی ... آنجا لشگر یه لحظه فکر کردند حسین جان می ده، گفتند: هم پسر را کشتیم و هم پدر رو، لذا لشگر کف زدند ... . منبع:كتاب گلواژه های روضه السلام 🌹اینجا معبر شهداست 👇 ↶【به ما بپیوندید 】↷ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺🌺
محمد حسین حدادیان.mp3
14.19M
🔘 ارباً اربا علی اکبر من 🎼 🎧 فوق‌العاده👌 ♥️ السلام 🌹اینجا معبر شهداست 👇 ↶【به ما بپیوندید 】↷ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺🌺
🥀🌷🥀 نگهبان درب فرودگاه اهواز از ورود او به داخل ممانعت کرد ، او بدون اهانت به نگهبان . برگشت و در آن گرمای سوزان حدود نیم ساعت روی جدول نشست . به بنده حقیر - مسؤل وقت فرودگاه- اطلاع دادند دم درب مهمان داری . رفتم و با کمال تعجب را دیدم که راحت روی زمین نشسته . پس از سلام عرض کردم جناب چرا تو این گرما اینجا نشستی .؟ خیلی آرام و متواضع پاسخ داد . این نگهبان بنده خدا گفت هواپیما روی باند است و شما نمی توانی وارد شوی ، منهم منتظر ماندم ، مانع پرواز نشوم . در صورتیکه معاونت عملیات فرماندهی وقت نهاجا بودند ، نه به نگهبان اهانت کرد و نه خواستار تنبیه او . بلکه از من خواست که نگهبان را مورد تشویق قرار دهم . 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 @mabareshohada 🍃