eitaa logo
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
543 دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
833 ویدیو
30 فایل
ما اینجا جمع نشده ایم که تعداد اعضای #کانال و یا #بازدید از مطالب به هر نحوی برای ‌مان مهم شود! ما آمده ایم خود را #بسازیم؛ تا #نفس را از نَفَس در بیاوریم. از کانال #معبر_شهدا به کانال #شهدا؛ وصل شویم. ارتباط با خادم کانال @HOSSEIN_14 تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 امروز سالروز شهادت 🕊شهید مدافع حرم صادق عدالت اکبری 🕊شهید مدافع حرم محرم علیپور 🌷شهید صادق عدالت اکبری🌷 🌹 💐شادی ارواح طیبه شهدا 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
دعوت شده پیامبر💫 همسر شهید: به آقا مصطفی گفتم برای اتمام حجت و آرامش خودم برویم حرم واستخاره بگیریم. وقتی رسیدیم حرم خجالت می کشیدم وارد حرم شوم😞 چون از خدا خواسته بودم که به بنده اش نشان دهد آیا راهی که می رویم درست است یا نه و آیا حضرت آقا راضی به این کار هستند یا نه و خداوند به خوبی با خواب صادقه و تحقیقات نشانم داده بود. وقتی استخاره گرفتیم جوابش اینگونه بود؛ دعوت پیامبر با دعوت انسانهای عادی فرق می کند به او اجازه دهید.☝️ از آقا علی بن موسی الرضا خواستم همانگونه که تا کنون مراقبم بود از این پس نیز هوایم را داشته و صبوری نصیبم کند🌹 هنوز از حرم مطهر بیرون نرفته بودم که به آقا مصطفی گفتم: به گمانم امام رضا(علیه السلام ) برمن منت گذاشتند و صبوری بسیاری به من عطا کردند. ارامشی خاص وجودم را فرا گرفته بود و از آنهمه نا آرامی و بیتابی خبری نبود.🌿 شهید مدافع حرم مصطفی عارفی شهیدی که پیکرش لبخند زد❣️ #🌹 💐شادی ارواح طیبه شهدا 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🌼🌷🌼 سرنوشت محمد مهدی در سه جمعه مقدس رقم خورده بود. سه جمعه ای که با یاد آقا امام زمان ((عج الله تعالی فرجه الشریف) و آرزوی ظهورشان شکل گرفت و سیر زندگی یکی از یاران آن حضرت را در خود خلاصه کرد. 🌺 جمعه اول، روز تولد مهدی که همزمان با بیست و پنجم ذیقعده (روز دحوالارض) بود. 🌺 دومین جمعه، روز بیست و هفتم رجب ، عید مبعث رسول اکرم (صلی الله علیه و آله که به فیض عظیم شهادت نائل آمد. 🌺 سومین جمعه ، روز تشییع و خاکسپاری اش که مصادف شده بود با چهارم شعبان و ایام میلاد مبارک سالار شهیدان و علمدار کربلا حضرت ابوالفضل (علیه السلام ) . به امید آن جمعه ای که محمد مهدی و هزاران یار گلگون پیکرش به همراه صاحب الامر و الزمان (عج الله تعالی فرجه الشریف)، زمین را از جور و ستم پاک گردانند . 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
‍ | سیره ے شهیـد| ❣️ هرکس به اتاقش مےآمد از پشت میز بلند مےشد😌 و درجلو فرد می نشست و کارهایشان را انجـام می داد. یک روز از او پرسیـدم کہ چرا پشت میز کارهایش را انجام نمےدهد؟ با لبخنــد همیشگے اش گفت :😊 برادر من ! میز ریاست یک حال و هوای خاصے دارد که آدم را می گیرد. ☺️ پشت آن میز من رئیسم و مخاطبم ارباب رجوع هستن، من مےآیم این طرف و کنار مردم مےنشینم تا توی آن حال و هوای خاص با آنها برخورد نکنم،😞 این طرف میز من برادر مردم هستم و مثل یک برادر به مشکلاتشان رسیدگی مےکنم...😇 🌹 🌹💐 (مسیح کردستان) 🔰فرمانده سپاه غرب 🍃تولد : ۱۳۳۳ - بروجرد 🍂شهادت : ۱۳۶۲/۳/۱ - جاده مهاباد-نقده 🍁آرامگاه : تهران - گلزار شهدای بهشت زهرا (سلام الله علیها ) 🌹 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
) ❣️‍چفيه مخصوصي داشت .... كه با آن اشكهايي را كه بر مصيبت اهل بيت مي گريست ، پاك مي كرد . گفت به اين چفيه دست نزنيد ، نياز به شستن ندارد .... گفت: اين سند آبروي من نزد اباعبدالله الحسين و مادرشان حضرت زهراست ... باشد ، غنيمت و ذخيره شب اول قبرم ... 💢دلنوشته ی دختر بزرگوار شهید🔻 پدر جانم ، حضرت زهرا (سلام الله علیها ) اشكهاي خالصانه ات بر حسينش را خريدار شد ، كه سر بر نيزه ات سند آبرويت گرديد .و حالا آن چفيه گرانقيمت اشكهايت يادگاري است با ارزش براي ما .... پروردگارا،حـَوِل قلـوبنا به بکاءُ علی الحســـین شهيد جاويدالاثر 🌹 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🌹 ❅ 🌹 🔰 @mabareshohada 🔰 🌷 🌹🌷 🌹🍀سردار شهید سید محمد تقی‌ رضوی ‌مبرقع‌🍀🌹 ✅نام پدر : علی نقی ✅تاریخ تولد : 1334/01/29 ✅محل تولد : مشهد ✳️تاریخ شهادت : 1366/03/03 ✅مکان شهادت : منطقه عملیاتی کربلای۱۰ ✳️گلزار : حرم‌ مط‌هر امام‌ رضا علیه‌السلام 🍀🌺دنیا که آمد٬دور حرم امام رضا طوافش دادند.شهید هم که شد باز دور همان حرم طوافش دادند. از این طواف تا به آن٬راهی بود پر از سر زندگی٬مبارزه٬ دانستن٬رنج٬جهاد٬جهاد و جهاد ٬همه ی بچه های جنگ توی عملیات ها پشتشان به او گرم بود 🍃🌺از خصوصیات بارز اخلاقی ایشان مهربانی و متانت بود. 💐🌹او به هنگام شناسایی منطقه ی عملیاتی کربلای 10 در ارتفاعات کوههای سردشت بر اثر انفجار گلوله ی توپی در خون‌ غوطه‌ور شد… 🌹🍀وقتی که همرزمانش به کمک او آمدند، گفت: فایده ای ندارد، زحمت نکشید، من در آغاز راهی قرار گرفته ام، که هفت سال دنبالش بودم، مرا تنها بگذارید و تکانم ندهید.🌹🍀 🌹 🌹 _طیبه_شهدا __صلوات 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 🌹🕊🌹🕊 ✍️مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا ڪلیڪ ڪنید 👇 🌺🍃@mabareshohada 🍃🌺
🌹🌺شهيد عباس صابري(شهيد تفحص)🌹☘️ ✅تاریخ تولد :1351 ✳️شهادت:4/3/75 فكه ✅مزار شهید:تهران/ بهشت زهرا سلام الله علیها 🌹🌺برادر شهیدان حسن و حسین صابری 🌹🌺 ✅خاطره ایی ناب از آخرین خداحافظی شهید به نقل از مادر شهیدان صابری 🍀🌺 ✳️یک روز قبل از آخرین سفرش دست هایش را حنا گذاشت و گفت: حنای آخر است مقداری از آن را روی دست راست و مقداری روی دست چپش قرار داد و گفت : یکی برای حضرت علی اکبر(علیه السلام )، دیگری هم مال حضرت قاسم(علیه السلام قرار بود آن سال محرم در تهران بماند و نوحه بخواند اما آن روز یکباره از خواب بلند شد، بعد از اقامه نماز ، ساکش را بست، گفت: دیشب خواب دیدم سیدی به من گفت: عباس بیا به فکه ، قرارمان آنجاست. و خداحافظی کرد و رفت........... او همچون مولایش ابوالفضل العباس(علیه السلام) با دست و پاهای قطع شده و صورتی در داغ شقایق سوخته بر اثر انفجار مین در منطقه عملیاتی والفجر یك (فكه) به وصال حق رسیده و از چشمه شهادت جرعه ای نوشید. 🌹 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🔹همیشه گوش به زنگ حرف حضرت آقا بود و می‌گفت ما باید ببینیم در مسائل ریز و درشت آقا چه می‌گویند. بسیار با تقوا، منظم و فعال بود. خنده‌رو بود و خیلی روی اعتقاداتش حساسیت داشت. سید فردی متواضع و خیلی هم اجتماعی بود. و همیشه گره از مشکلات دوستانش باز می کرد و در عوض از همه آنها می‌خواست که برای شهادتش دعا کنند. 🔸شجاعت و بی‌باکی‌اش مثال‌زدنی بود. همیشه پیش‌نماز نیروهایش بود و آنها از قنوت‌های پر از شور و احساس سید برایم می‌گویند. سید جانباز شیمیایی بود و بیشتر فصل سرما را در بیمارستان سپری می‌کرد و به گونه‌ای می‌شد که حتی نمی‌توانست حرف بزند و مجبور بود همه حرف‌هایش را بر روی برگه بنویسد تا اینکه به پیاده‌روی اربعین رفت و کمی حالش بهتر شد. به نظرم امام حسین(علیه السلام) شفایش داده بود. 🌷وقتی فهمید تکفیری‌ها در حال رشد و پیش‌روی به حرم خانم حضرت زینب(سلام الله علیها) هستند، به‌صورت نیروی داوطلب به سوریه رفت. یکی از کارهای بسیار قهرمانانه سید بین داعش و النصره اختلاف انداخت و با درگیری‌های بین‌شان تلفات بسیار زیادی دادند و در عراق هم برای سامان‌دهی نیروهای حشدالشعبی یا همان مردمی تلاش بسیار زیادی کرد. 🔹سید جاسم از پیشکسوتان قرارگاه سری نصرت به فرماندهی سردار شهید علی هاشمی بود و سال‌ها پس از اتمام دفاع مقدس نیز روحیه رزمندگی را در خود زنده نگه داشت؛ تا اینکه سال 1392 برای دفاع از حریم آل‌الله راهی سوریه و عراق شد. وی نهایتاً در خرداد ماه 1394 و پیش از ماه مبارک رمضان به شهادت رسید. 🌹 🌹 🕊یادش گرامی با صلوات 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🍃🌺🍃🌺🍃 ☘️شهید جواد تیموری متولد سال 1370 و از نیرو‌های پاسداران انقلاب اسلامی بود که مسئولیت از را به‌عهده داشت. ☘️او سال 90 وارد شد. شهید تیموری اولین شهید مجلس است. برادرش «» سال 67 در عملیات به‌دست کوردلان به شهادت رسید و بعد از گذشت 29 سال از شهادت برادر بزرگش او نیز توسط عده‌ای دیگر از کوردل و های تکفیری در سن 26سالگی که سه سال از ازدواجش می‌گذشت و همزمان با سالروز مراسم با زبان در مجلس شورای اسلامی به شهادت رسید. 🌷 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
«بسم رب الشــّهداء والصدیقین» ⭕️امروز ۲۴ خرداد چهارمین سالروز شهادت شهید مدافع امنیت حسن عشوری از شهدای شهرستان رودسر است. این شهید در سال ۱۳۶۸ در شهرستان رودسر استان گیلان متولد شد و در سن ۲۸ سالگی به شهادت رسید🕊 شهید عشوری در سال ۱۳۹۶ در جریان درگیری با گروهک تروریستی انصارالفرقان در چابهار به درجه رفیع شهادت نائل شد.🥀 گروهک تروریستی انصارالفرقان در آن زمان قصد بر هم زدن امنیت مراسم‌های لیالی قدر در ماه مبارک رمضان را داشت که در جریان درگیری با نیرو‌های اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران این نقشه شوم آن‌ها نقش بر آب شد. ⭕️به نقل از هم رزم شهید: 🔅هنگام ورود به منزل تروریست ها (در درگیری های چابهار) به من گفت: شما نه!!! تو متاهلی من می روم. 🔹رفت که رفت... 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
۲۶ خرداد امروز داران آفتاب دلیر اسلام گرامی باد 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
•••[☘️] ❤️ یکی از دوستانم تعریف میکرد که سومین روز شهادت حامد بود و داشتم به مراسمی که در مسجد طوبای تبریز برپا بود، می‌رفتم، در مسیر، جوانی را دیدم که او هم در چهارراه طالقانی منتظر ماشین بود تا به سمت خیابان آبرسانی برود، به نظر می‌رسید معلول ذهنی و حرکتی باشد، سوارش کردم و از او پرسیدم: شما کجا می‌روید؟ گفت: به مراسم آقا حامد، پرسیدم: او را از کجا می‌شناسید؟ با گریه گفت: او ماهیانه برای منزل ما روغن و برنج می‌خرید و چون نمی‌توانستم حملش کنم، خودش تا داخل خانه می‌آورد. حامد درآمد چندانی نداشت؛ اما بعد از شهادتش فهمیدیم که پنهانی برای خانواده‌های فقیر برنج و روغن و سایر اقلام ضروری زندگی را تهیه می‌کرده است. 🌷شهید حامد جوانی🌷 📚بریده‌ای از کتاب «در رکاب علمدار» 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 ‌ 👇👇🇯‌🇴‌🇮‌🇳 👇👇 🌹اینجا معبر شهداست 👇 ↶【به ما بپیوندید 】↷ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺
دیروز... در همین حوالی! پشت نی های قد بلند ... مردی،پیشانی خود را،بر خاک نهاد... که پر نور تر از همه ی ها ست؛ تا را در تاریکی دنیا گم نکنیم! آن روز با سر انگشتانش؛ مرزهای را برایمان ترسیم کرد! تا ایمان مان سقوط نکند... 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 ‌ 👇👇🇯‌🇴‌🇮‌🇳 👇👇 🌹اینجا معبر شهداست 👇 ↶【به ما بپیوندید 】↷ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺
🥀🌷🥀 نگهبان درب فرودگاه اهواز از ورود او به داخل ممانعت کرد ، او بدون اهانت به نگهبان . برگشت و در آن گرمای سوزان حدود نیم ساعت روی جدول نشست . به بنده حقیر - مسؤل وقت فرودگاه- اطلاع دادند دم درب مهمان داری . رفتم و با کمال تعجب را دیدم که راحت روی زمین نشسته . پس از سلام عرض کردم جناب چرا تو این گرما اینجا نشستی .؟ خیلی آرام و متواضع پاسخ داد . این نگهبان بنده خدا گفت هواپیما روی باند است و شما نمی توانی وارد شوی ، منهم منتظر ماندم ، مانع پرواز نشوم . در صورتیکه معاونت عملیات فرماندهی وقت نهاجا بودند ، نه به نگهبان اهانت کرد و نه خواستار تنبیه او . بلکه از من خواست که نگهبان را مورد تشویق قرار دهم . 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 @mabareshohada 🍃
ڪار ڪه گره میخورد و فرمول‌ها هم ڪم می‌آوردند در حل مشڪل‌ها با خدا خلوت میڪرد ! برڪت داشت ، فڪرو ذهنی ڪه هدایتش را سپرده بود دست خدا . را میگویم . ✍️ 💠شـادی ارواح طیبه شهدا صـلوات🌺🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
🌹🥀🌷 دستم را گرفت، از خوابگاه برد بیرون. روبه‌روی خوابگاه زنجان خانه‌هایی بود که معلوم بود از قدیم مانده؛ از زمان آلونک‌نشین‌ها. همیشه چشمم به این خانه‌ها می‌افتاد، اما هیچ‌وقت فکر نکرده بودم به آدم‌هایی که توی این آلونک‌ها زندگی می‌کنند. اوضاع‌شان خیلی خراب بود. رفتیم جلوتر. از یکی از خانه‌ها خانمی آمد بیرون، سه تا بچه‌ قد و نیم قد هم پشت سرش. مصطفی تا چشمش به بچه‌ها افتاد، قربان صدقه‌شان رفت. خانه درواقع، یک اتاق خرابه‌ نمناک بود. در نداشت؛ پرده جلویش آویزان بود. مصطفی گفت: «ببین اینا چطوری دارن زندگی میکنن. ما ازشون غافلیم.» چند وقتی بود بهشان سر می‌زد. برنج و روغن می‌خرید و برایشان می‌برد. وقتی هم که خودش نمی‌توانست کمک کند، چندتا از بچه‌ها را می‌برد که آن‌ها کمک کنند . 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 🌹اینجا معبر شهداست 👇 ↶【به ما بپیوندید 】↷ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺
در سال ۱۳۳۶ به دنیا آمد، در آبادان درس خواند و با آغاز نهضت انقلاب اسلامی، مجاهدت‌های خود را در راه انقلاب آغاز کرد و پس از پیروزی انقلاب نیز با نهادهای مختلف انقلابی همکاری داشت. از سال ۱۳۵۸ فعالیت خود را در صدا و سیمای مرکز آبادان و رادیو نفت آغاز کرد و در سمت «مدیر خبر» رادیو آبادان و نماینده صدا و سیما در قرارگاه خاتم‌الانبیا(صلی الله علیه و آله) در مناطق عملیاتی جنوب و غرب مشغول به‌خدمت شد. در هنگامه جنگ تحمیلی نیز با حضور در جبهه‌ها و زیر بارش توپ و خمپاره، با پیگیری کار خود، ایثارگری رزمندگان را روایت میکرد. در ۲۱ دی ۱۳۶۵ در دومین روز عملیات کربلای ۵ به ‌ رسید . 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 🌹اینجا معبر شهداست 👇 ↶【به ما بپیوندید 】↷ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺
🍃🌼 📎تمثیلی زیبا از 🌷 .(تصویر مشاهده شود) 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
📌 نقل از : 🍂روزی که داشت میرفت گفتم مادر کجا داری میری با خنده گفت معلومه دیگه 🍂گفتم میدونم ولی تو چهارتا بچه صغیر داری اینا تکلیفشان چی میشه؟ گفت از شما بعیده ، خدایی که *ساره و اسماعیل* وسط بیابان نگهداشت یه فکری به حال بچه های منم میکنه 🍁شب از شهادت سلام الله علیها گفت حاجی یه روضه مادر سادات و برامون بخون بدجوری دلمون هوای مدینه رو کرده به پهنای صورت اشک میریخت😔 شب آخر میگفت قربون برم چی کشیدی ؛ تا لحظه آخر داشت زیارت عاشورا میخوند 🍂 احمد و برادر شهیدش امیر به فاصله ۳۰سال هر دو شب شهادت حضرت زهرا شهید شدن خانم زهرا سلام علیها از ناحیه خورد و شهید حضرت زهرایی شد 🕊 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🌷 |سردار شهید عبدالحسین برونسی| 🌟 سهم خانواده من ... 📍همسر شهید: يك روز با دوتا از همرزماش آمده بود خانه. آن‌وقت‌ها هنوز كوی طلاب می‌نشستيم. خانه كوچک بود و تا دلت بخواهد گرم. فصل تابستان بود و عرق همين‌طور شُرشُر از سرو رويمان می‌ريخت. رفتم آشپزخانه. يک پارچ آب‌يخ درست كردم و آوردم برايشان. یكی ‌از دوست‌های عبدالحسين گفت:"ببخشيد حاج آقا." اگر جسارت نباشد می‌خواستم بگويم كولری را كه داديد به آن بنده‌خدا، برای خانه خودتان واجب‌تر بود. يكی ديگر به تاييد حرف او گفت: آره بابا، بچه‌های شما اينجا خيلي بيشتر گرما می‌خورند. كنجكاو شدم. با خودم گفتم: پس شوهر ما كولر هم تقسيم می‌كند! منتظر بودم ببينم عبدالحسين چه می‌گويد. خنده‌ای كرد و گفت: اين حرف‌ها چيه شما می‌زنيد؟ رفيقش گفت: جدی می‌گويم حاج آقا. باز خنديد و گفت: شوخی نكن بابا جلوی اين زن‌ها! الان خانم ما باورش می‌شود و فكر می‌كند اجازه تقسيم كولرهای دنيا، دست ماست. انگار فهميدند عبدالحسين دوست ندارد راجع به اين موضوع صحبت شود؛ ديگر چيزی نگفتند. من هم خيال كولر را از سرم بيرون كردم. می‌دانستم كاری كه نبايد بكند، نمی‌كند. از اتاق آمدم بيرون. 🔻 بعد از شهادتش، همان رفيقش می‌گفت: آن روزها وقتی شما از اتاق رفتيد بيرون، حاج آقا گفت: می‌شود آن خانواده‌ای كه شهيد دادند، آن مادر شهيدی كه جگرش داغ دار است، توی گرما باشد و بچه های من زير كولر؟! كولر سهم مادر شهيد است، خانواده من گرما را می‌توانند تحمل كنند. 📚منبع: کتاب خاک‌های نرم کوشک 🌹 🌹 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ۹۰ ثانیه برای شناخت نابغه مستندسازی، 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 🌹اینجا معبر شهداست 👇 ↶【به ما بپیوندید 】↷ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺
🍃🍂 شهید_علی_صیاد_شیرازی 🌹نام: 🌾علے 🌹نام خانوادگی: 🌾صیادشیراری 🌹تاریخ تولد: 🌾۲۳ خرداد ۱۳۲۳ 🌹محل تولد: 🌾استان خراسان رضوی،شهرستان درگز 🌹تاریخ شهادت: 🌾۲۱ فروردین ۱۳۷۸ 🌹محل شهادت: 🌾جلوی درب منزل خود 🌹چگونگی شهادت: 🌾به دست نیروهای مسلح سازمان مجاهدین خلق ترور شد. خاطرات شهید ✍️ از یڪ محلہ بہ یڪ مدرسه میرفتند اما با دو مسیر متفاوتـــ... هرچه دوستش اصرار میڪرد کہ بیا از همین ڪوچه برویم او قبول نمیکرد،میگفتـــ: 👈 این ڪوچه پر از دختره من نمیام ، معلوم نیستــــــ این ڪوچه به کجا ختم میشه.. 🔸 " در محضـر شهیـــد " هیچ چــیز ، بر اقامہ نماز و قرائت قــرآن اولویت ندارد . 🕊 =💐شادی ارواح طیبه شهدا 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🥀💐🥀 نماینده مردم مشهد در مجلس چند خانــم رفتند جلو سوالاتشان را بپرسنـد ،در تمام مدت سرش بالا نیامد، نگاهش هم بہ زمین دوختہ بود... خانـم ها ڪہ رفتند، رفتم جلو گفتم: تـو انقدر سرت پایینہ نگاهم نمےندازی بہ طرف ڪہ داره حرف میزنه باهات، اینا فڪر نڪنن تو خشڪ و متعصبے و اثر حرفات ڪم شه... گفت : من نگاه نمےکنم تا خــــدا مرا نگاه کند ... 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🥀🌷🥀 نگهبان درب فرودگاه اهواز از ورود او به داخل ممانعت کرد ، او بدون اهانت به نگهبان . برگشت و در آن گرمای سوزان حدود نیم ساعت روی جدول نشست . به بنده حقیر - مسؤل وقت فرودگاه- اطلاع دادند دم درب مهمان داری . رفتم و با کمال تعجب را دیدم که راحت روی زمین نشسته . پس از سلام عرض کردم جناب چرا تو این گرما اینجا نشستی .؟ خیلی آرام و متواضع پاسخ داد . این نگهبان بنده خدا گفت هواپیما روی باند است و شما نمی توانی وارد شوی ، منهم منتظر ماندم ، مانع پرواز نشوم . در صورتیکه معاونت عملیات فرماندهی وقت نهاجا بودند ، نه به نگهبان اهانت کرد و نه خواستار تنبیه او . بلکه از من خواست که نگهبان را مورد تشویق قرار دهم . 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 @mabareshohada 🍃
🌺💐🌹 لباسهای خیس به تنمون سنگینی می‌کرد😐 ... ستون گردان پایین ارتفاع زیر پای عراقی‌ها بود . همهمه‌ی بسیجی‌ها میان رعد و برق و شر شر باران گم شده بود🙄 ... حالا گونی‌هایی رو ڪہ عراقی‌ها پلہ وار زیر ڪوه چیده بودند از گل و لای لیز شده بود و اسباب دردسر😒 ... بچہ ها از ڪت و ڪول هم بالا می‌رفتند ڪه از شر باران خلاص بشند و خودشان را به داخل غار بزرگ زیر قله برسونند😊 . انگار یہ گونی ،جنسش با بقیه فرق داشت 😳. لیز و سُر نبود ... بسیجی‌ها پا روش ڪه می‌گذاشتند ، می‌پریدند اون ور آب و بعد داخل غار 👌. اما گونی هر از گاهی تڪون میخورد 🧐!! شاید اون شب هیچ بسیجی‌ای نفهمید ڪه علی آقا🌷 ، فرمانده شون پله شده بود برای بقیه 🕊... یڪی دو نفر هم ڪه متوجه شدیم ، دم غار ، اشڪهامون با بارون قاطی شده بود 😢. خدایا... بہ ماتوفیق ده ڪہ اگر باخون وضو نگرفتیم بہ یاد خون دادگان وضو بگیریم.. 🌺 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 🌹اینجا معبر شهداست 👇 ↶【به ما بپیوندید 】↷ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺 ─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─