🌺 مدد از شهدا 🌺
@madadazshohada #کتاب_شهید_نوید📚 #روایت_سوم_همنفس✍ درخت هم مثل دل آدمیزاد است برای اینکه بزرگ ش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 مدد از شهدا 🌺
@madadazshohada #کتاب_شهید_نوید📚 #روایت_سوم_همنفس✍ درخت هم مثل دل آدمیزاد است برای اینکه بزرگ ش
❥:@madadazshohada
#کتاب_شهید_نوید📚
#روایت_سوم_همنفس✍
زد مادر روزی که همراه پدرت از تهران رفتم روستای طلابر چهارده سالم بود فقط میدانی پای پدرت را چی به زندگی من باز کرد؟ پای شکسته ی فامیلشان باور بابا بزرگت شکسته بند .بود دست و پای شکسته ی بچه های در و همسایه را وصله پینه میکرد توی همین رفت و آمدهای درمانی با فامیل پدرت رفیق شدند از روستای طلا بر برایشان زیتون می آورد. چقدر بدم می آمد از زیتون! بعد از عقد که رفتیم طلابر هفت شبانه روز برایم عروسی گرفتند! خسته کننده بود. بی نمک شده بود دیگر عروسی هم یک بار لذت دارد نه بیشتر خسته هم بودم البته سه چهار ساعت از مسیر را نمیشد با ماشین رفت. همه ی این مسیر را با پای پیاده تا روستا رفته بودیم من بیشتر دلم میخواست هفت شبانه روز بخوابم تا برایم عروسی بگیرند! هیچ کدام شما را طلا بر به دنیا نیاوردم ما دوسه ماهی بیشتر روستا نماندیم پدرت توی یک شرکت خصوصی کار پیدا کرد و برگشتیم تهران . زندگی توی روستا آن هم توی یک خانه ی جمعیتی سخت بود. سال ۵۶ بود، آمدیم تهران خیابان پیروزی کنار خانه مادرم برای خودمان خانه کوچکی اجاره کردیم و زندگی مان رنگ و بوی جدیدی گرفت. برادرهایت رضا و حمید را همان جا به دنیا آوردم.
💯~ادامهدارد...همراهمونباشید😉
#کتابشهیدنویدصفری📗 / #پارتبیستوپنجم
@madadazshohada
May 11
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
@madadazshohada
سـ🌸ــلام
روزتون پراز خیر و برکت 🌸
🗓 امروز سه شنبه
☀️ ٢٨ شهریور ١۴٠٢ ه. ش
🌙 ٣ ربیع الاول ١۴۴۵ ه.ق
🌲 ١٩ سپتامبر ٢٠٢٣ ميلادی
@madadazshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌺شروع روز تون پر برکت و معطر به صلوات
بر حضرت محمد (ص) و خاندان مطهرش 🌸 🍃
🍃🌺اللّهُمَّصَلِّعَلي
🍃💖مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد
🍃🌺وَعَجِّلفَرَجَهُــم
@madadazshohada
💞✨در آخرین سه شنبه تابستان
🌼✨و شهریور ماه براتون
🌷✨از خدای مهربان میخواهم
🌼✨بهترین ها نصیبتون بشه
💞✨حالتون ،کارتون
🌼✨تقدیرتون قشنگ
🌷✨زندگیتون
🌼✨عاقبت تون
💞✨و عمرتون بلنـد
🌼✨روزتون زیبا و در پناه خدا 💐
@madadazshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷یادمان باشد امروز همان فردایی است که تصمیم گرفتیم بیشتر به یاد امام زمان باشیم...
☀️روزتون سرشار از معنویت به همراه نگاه پر مهر حضرت پدر...
@madadazshohada
🔴خانواده شیرازی در مراسم ترحیم عزیزشان از مهمانان خواستند به جای آوردن دسته گل و بنر تسلیت، کیف مدرسه ای با نیت کمک به دانش آموزان بی بضاعت شیرازی اهدا کنند..
درود بر اندیشه های زیبا
#فرهنگسازی
#کارخیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حالا شما ازدواج نکنید،بچه نیارید کی ضرر میکنه؟! 😄
#دلخوشیِ_زندگی✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کجا میشه از اینا سفارش داد؟؟
شیعیان امیرالمومنین به خدا قیامت باید جواب بدید در فرزند آوری کوتاهی نکنید
🔴 هر روز با دو نفر بیعت کنید
🔵 حجت الاسلام شیخ جعفر ناصری:
🟢 توجه به دو نفر به سبکِ روزانه، سفارش شده: یکی تجدید عهد روزانه با امیرالمؤمنین علیه السلام است و یکی آقا بقیة الله روحی له الفداء. هر روز و هر ساعت و هر لحظه، جا دارد [که انسان، این عهد را تجدید نماید]. توجه به امیرالمؤمنین علیه السلام، عین ذکر است.
#امام_زمان
#روز_بیعت
@madadazshohada
🌷طلبه شهید علی مومنی🌷
«کم سن وسالترین طلبه شهید»
شهید «علی مؤمنی» سال 1350 در روستای بیشهدراز شهرستان دهلران به دنیا آمد که نخستین شهید طلبه و یکی از 35 شهید این روستا است
نامش علی بود؛ همزمان با شهادت حضرت علی(ع) به دنیا آمد و در لشکر حضرت علی(ع) به شهادت رسید؛ 15 ساله بود و 15 سال هم پیکرش جلوی آفتاب گرم و سوزان مجنون همچون مولایش حسین بن علی(ع) باقی ماند.
به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت فارس(باشگاه توانا)، تنها پسر خانواده مؤمنی بود؛ مادرش بعد از کلی نذر و نیاز و توسل به امامزادههای ایلام، علی را از خداوند گرفت؛ آن هم در ماه مبارک رمضان و شب شهادت حضرت علی(ع). علی تنها برادر و نورچشمی 5 خواهر بود تا اینکه در یازده سالگی رفت پی طلبگی و در 15 سالگی به شهادت رسید؛ جالب اینجاست که پیکر شهید طلبه «علی مؤمنی» بعد از 15 سال با توسل مادر علی به حضرت ابوالفضل(ع) به آغوش مادرش بازگشت.
@madadazshohada
مادر شهید علی مؤمنی بعد از 15 سال بر بالای پیکر تنها پسرش
🔆شهادتم را به مادرم تبریک بگویید
در بخشی از وصیتنامه شهید «علی مؤمنی» آمده است: «چقدر شهادت در راه خدا زیباست، مانند گل خوشبوست. من در این سرزمین این قدر با دشمن میجنگم تا پیروزی و موفقیت نصیبم گردد و یا به درجه رفیع شهادت نائل گردم، اگر لیاقت داشته باشم که در راه اسلام و قرآن شهید بشوم به مادرم تبریک بگویید چون به مهمانی خدا رفتهام. راستی که مرگ در راه خدا چه خوب و خواستنی است».
والسلام . خدايا خدايا تاانقلاب مهدى خمينى را نگهدار (آمين ) - على مومنى
@madadazshohada
🌴🍀🌴🍀🌴🍀🌴
*خب دوستان*
*امشب*
*مهمان 💕شهید علی مومنی💕بودیم
*هرکس دوست داره این شهدا دعاشون کنه _یک سوره حمد و سه توحید هدیه کند به این شهدای والا مقام*
*در هیاهوی محشر*
*فراموشمون نکنید*
*برادر شهید*
🌺 مدد از شهدا 🌺
@madadazshohada 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 پارت چهارده @madadazshohada علی نگاهی به سمیه که روبرویش،کنارعالیه روی مبل
@madadazshohada
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#به_شرط_عاشقی
پارت پانزدهم
@madadazshohada
باهم قدم میزدند.امروز به اصرار خانواده،باسمیه به پارک رفته بودند.
سمیه:راسی..با بابا حرف زدم..راضیش کردم...
علی به طرفش برگشت:واقعا؟
+بله.
علی لبخندی زد:ممنون...نمیدونم اگه نبودی چیکار میحواستم بکنم..خیلی خوبی سمیه.
سمیه لبخندی محزون زد:خوشحالم
_چرا؟
+چون که تو میگی خوبم.
علی خندید:یجوری حرف میزنی انگار تحفه ام من.
+ازکجامیدونی نیسی؟
_نمیدونم.
+کی میری؟
_کجا؟
+سوریه.
_هروخ کارام درست شه..بریم خونه؟
+بریم.
به طرف ماشین رفتند وسوارشدند...
🌷🌷🌷
صندلی رابیرون کشید وپشت میزنشست:راستی..سمیه خانواده شو راضی کرده برای رفتن.
همه متهجب به علی چشم دوختند.
عاطفه خانم:واقعا؟
_بله.دیگه باید برم دنبال کارام که ان شاا...
عاطفه خانم عصبی،حرف علی را قطع کرد:توغلط میکنی.
هرسه متعجب بخ عاطفه خانم نگاه میکردند.
آقامحمد:خانم مگه شرطط همین نبود؟
عاطفه خانم:علی من نمیتونم بڋارم تو بری.
_پس چراهی امیدوارم میکنی؟
+چون نمیتونم ناراحتیتو ببینم.
علی ازپشت میزبرحاست:مامان بدکردی درحقم.
+علی بشین سرجات.
_این همه کسایی که رفتن شهیدشدن..مادرنداشتن؟عشق وزندگی نداشتن؟وابستگی نداشتن؟
وبه طرف پله ها رفت وبه صدازدن های عاطفه خانم توجهی نکرد...
به قلم🖊️:خادم الرضا
@madadazshohada
🌸🌸🌸🌸🌸
@madadazshohada
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
پارت شانزده
@madadazshohada
چندروز از ماجرای مخالفت دوباره عاطفه خانم گڋشته است وعاطفه خانم هنوز راضی نشده است.
امروز روز سوم ماه رمضان است.علی دیگر نمیدانست چطور مادرش راراضی به رفتن کند.برای بارآخر میخواست تلاش کند...اگرراضی نشد..بیخیالش شود...شایدبه صلاحش نبودرفتن..شاید امام حسین نمیخواست علی شبیه به اوشود.آخر،علی همیشه دوست داشت شبیه امام حسین شود..و شبیه به اوازاین دنیابرود..همیشه آرزویش بود درمحرم شهید شود..ماه شهادت سیدالشهدا...
🌷🌷🌷
واردخانه شد تابرای بازآخر شانسش راامتحان کند.ازقبل باسمیه تماس گرفت و گفت به خانه شان برودتاشاید بتوانند باهم عاطفه خانم را راضی کنند.عاطفه حانم و سمیه هردو روی مبل نشسته اند وصحبت میکنند.قرارشده بودسمیه ازقبل باعاطفه خانم صحبت کند.عالیه کلاس ریاضی بود.دوسه روزبعد،امتحاناتشان شروع میشد.
علی بلند سلام کرد.سمیه وعاطفه خانم به طرفش برگشتند وجواب سلامش رادادند.
_برم لباسامو عوض کنم،میام الان.
همانطورکه به سمت پله ها میرفت،دورازچشم عاطفه خانم روبه سمیه لب زد:حرف زدی باهاش؟
سمیه سرش رابه علامت آره تکان داد.
ازپله هابالاواتاقش رفت.لباسهایش راباتیشرت زردرنگ و شلوارخانگی مشکی عوض کردواز پله ها پایین رفت....
@madadazshohada
به قلم🖊️:خادم الرضا
ادامه دارد...
@madadazshohada
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌺 مدد از شهدا 🌺
❥:@madadazshohada #کتاب_شهید_نوید📚 #روایت_سوم_همنفس✍ زد مادر روزی که همراه پدرت از تهران رفتم ر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 مدد از شهدا 🌺
❥:@madadazshohada #کتاب_شهید_نوید📚 #روایت_سوم_همنفس✍ زد مادر روزی که همراه پدرت از تهران رفتم ر
@madadazshohada
#کتاب_شهید_نوید📚
#روایت_سوم_همنفس✍
وقتی تو به دنیا آمدی همین تهرانپارس بودیم خواهرت هشت ماهه بود که تو را باردار شدم از تو چه پنهان مادر خداخواسته بودی خیلی سعی کردم بی خیال آمدن بشوی؛ ولی سفت و محکم نشستی سرجایت هرچه من از بلندی میپریدم پایین عین خیالت .نبود سر وقت به دنیا آمدی شانزدهم تیر سال ۱۳۶۵ سفید و بور بودی و قدبلند مثل حالا تپل .نبودی پسر آرامی بودی فقط لج میکردی و غیر از شیر من هیچ شیری را نمیخوردی من هم دلم میخواست شیر کمکی بخوری و وزن بگیری؛ ولی تا آخر دو سالگی به هیچ شیری لب نزدی.
دو سالگی ات همزمان شد با شهادت .برادرم دایی محمد که شهید شد. مامان بزرگ خیلی دلتنگ میشد هر هفته میآمد سر خاکش ما هم همراهش می آمدیم من همیشه تو و خواهرت را با خودم می.آوردم ما بزرگ ترها می نشستیم سرخاک و فاتحه میخواندیم و خاطره مرور میکردیم شما بچه ها هم میرفتید برای خودتان اطراف ما بازی میکردید و خوش میگذراندید.
💯~ادامهدارد...همراهمونباشید😉
#کتابشهیدنویدصفری📗 / #پارتبیستوششم
@madadazshohada
-ولیمن...
هروقتیهچیزیروخواستمونشد، اینجملهحاجآقادولابیمنونگهداشت: وقتیخداحاجتتروبهتاخیرمیاندازه،
دارهچیزِبزرگتریروبرات
آمادهمیکنه!
اماتوحواستبهخواستهیِخودته
ومتوجهنمیشی..
تونانمیخواهی،اوبهتوجانمیدهد
#پند
@madadazshohada
16.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌻 در گیر نشو با خدا
👈 داستان علامه امینی "ره" و حاجت گرفتن
حجت الاسلام والمسلمین استاد #عالی
_______________
@madadazshohada
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
🌺 مدد از شهدا 🌺
اعمال قبل خواب😍 شبتون پر نور⭐🌜 @madadazshohada
یادتون نره☝️
التماس دعا🤲
یا علی✋