🌹سردار شهید محمدرضا زاهدی شب قبل از شهادتشون، حرم امام رضا(علیهالسلام) بودن و آقای مروی لحظه خداحافظی انگشتر تبرک حرم رو بهشون هدیه میده و با همان انگشتر به شهادت رسیدند.
حاج محمود کریمی:
#شهید_محمدرضا_زاهدی مراسم #شب_قدر در حرم امام رضا(علیهالسلام) بودند. او از #امام_رضا شهادت را گرفت.
یادشهداباصلوات
اللهمعجللولیکالفرج
✨﷽✨
✳️ شصتونه بار دیگر میآیم...
✍ مرحوم آیت الله حائری عاشق #امام_رضا علیه السلام بود. گاهی ایشان برای رفتن به مشهد، بلیت اتوبوس گیرش نمیآمد و این پیرمرد روی پیت حلبی مینشستند و به مشهد میرفتند. مدتی هم که در مشهد بود در حرم میماند. در طول عمرش هفتاد بار به مشهد رفته بود. در آخرین بار که ایشان به مشهد رفته بودند میگفتندکه امام رضا (ع) فرموده که تو دیگر نیا، نوبت ماست. ایشان میگفت که من فهمیدم این آخرین باری است که به زیارت میروم.
مرحوم آیت الله مرعشی نجفی باآیت الله حائری قراری گذاشته بودند که هر کدام که از دنیابروند به یکدیگر خبری بدهند.آیت الله حائری زودتر از دنیا رفتند. آیت الله نجفی در حالتی ایشان را دید و ایشان گفتند که وقتی من از دنیا رفتم،دو ملک برای سؤالقبر آمدند که من خیلی ترسیدم که در عمرم اینقدر نترسیده بودم. یک دفعه یک صدای دلنوازی ازپشت گفت که نترس. بانزدیکتر شدن این صدا،این دوملک رفتند. وقتی چهره را دیدم پرسیدم شما چه کسی هستید؟گفت:یکبار از آن هفتادباربه ملاقات تو آمدم،شصت و نه باردگر به ملاقات تو میآیم.این کمکیهابرای کسی است که اعمالی انجام داده ویک جایی کم آورده
✍ استادمسعودعالی
@madadazshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‹🕌✨›
امـام رضـا اونقـدر مهــربونه ك
از هـرجای دنـیا صداش کنـی
همون لحظـه نیـگات میکنـه و میـگه
جــانم💚
‹🕌✨› ↫
#امام_رضا
https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4
#عنایاتامامرضاعلیهالسلام🪴
🌿﷽🌿
ضامن معتبر
(این داستان مربوط به سه دهه پیش است که از زبان علامه حسنزاده آملی نقل میشود)
اذان مغرب نزدیک بود و من باید برای نماز مغرب و عشاء آماده میشدم، به طرف اتاق رفتم، گنجه را باز کردم. سفره خاک را برداشتم و گشودم، کف دستهایم را با خاک، آشنا ساختم، تکاندم و بر صورت کشیدم؛ از بالای پیشانی تا زیر ابروان و ... بله، من تیمم کردم، 5 سال بود که تیمم میکردم، دیگر خسته شده بودم. آب برای چشمانم ضرر داشت و من هم سخت به آنها نیازمند بودم. بدون چشم که نمیشود مطالعه کرد، تدریس کرد، نوشت و یا حتی به خوبی راه رفت.
یک عالم دینی و یک محقق علمی، اگر پا نداشته باشد، میتواند به کارش ادامه دهد، ولی بدون چشم هرگز! پزشک معالجم میگفت: اگر به چشمانت نیاز داری، نگذار قطرهای آب به آن برسد. درست به خاطر دارم که شب چهارشنبه، اول اسفندماه سال 1363 هجری شمسی بود.
نماز که خواندم سفره شام پهن بود. مثل همیشه شام مختصر و سبکی تناول کردم اما در عین حال، مزاجم بنای بهانه را گذاشت و در آن هوای سرد مرا به داخل حیاط کشاند و تا ساعت 12 شب به پیادهروی و قدم زدن وا داشت. بدجوری خسته شده بودم و خواب هم به من فشار میآورد، ولی من سعی میکردم تا حد امکان دیرتر به رختخواب بروم تا اندکی غذایم هضم شود. بالاخره به رختخواب رفتم. هنوز سرم به بالش نرسیده بود که خوابم برد، خوابی عمیق و شیرین. خودم را در محضر ولی الله الاعظم، حضرت امام علی بن موسیالرضا (علیه السلام) دیدم، خواستم چیزی بگویم اما جرأتش را پیدا نکردم، آقا با نگاهی مملو از مهر و محبت به من نگریست و با اشاره دست و گاه خود به من فهماند که؛ چرا این روزها کمتر خود را به ما نشان میدهی؟ سعی کردم چیزی بگویم. میخواستم عرض کنم که آقا، خودتان که بهتر میدانید این روزها چقدر مشغول تدریس و تألیف بوده و گرفتارم، البته همه اینها هم در جهت خدمت به شما است، ولی ... ولی در عین حال چشم! اطاعت میکنم. همین صبح زود به زیارت بیبی فاطمه معصومه (سلام الله علیها) مشرف خواهم شد و عذر خواهم خواست، حق با شماست. مدتی است که به زیارت بیبی مشرف نشدهام...
توی همین افکار غوطهور بودم که آقا، بزرگوارانه، مسیر سخن را تغییر داد و اجازه نداد که بیش از آن خجالت بکشم و فرمود: ما ضامن چشمان توایم، ناگهان از خواب بیدار شدم، به سوی شیر آب رفتم و با خیال راحت وضو گرفتم، دیگر هیچ بیم و واهمهای از جهت چشمانم نداشتم زیرا معتبرترین ضامن، آن را ضمانت کرده بود، همان آقایی که به «ضامن آهو» معروف است. دیگر چشمانم درد نمیکردند و اکنون نیز که چند سال از آن زمان میگذرد از هر جهت سالماند، هیچ شکی ندارم که تا آخر عمر، چشمانم سالم بوده و بینایی خوبی خواهم داشت.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#فقط_حیدرامیرالمومنین_است
#امامشناسی 🪴
#معجزه 🪴
#آقاجانسلام🪴
#عاشقانِامامرضا🪴
💞فقطعاشقای #امام_رضا.
@madadazshohada
#عنایاتامامرضاعلیهالسلام🪴
🌿﷽🌿
ضامن معتبر
(این داستان مربوط به سه دهه پیش است که از زبان علامه حسنزاده آملی نقل میشود)
اذان مغرب نزدیک بود و من باید برای نماز مغرب و عشاء آماده میشدم، به طرف اتاق رفتم، گنجه را باز کردم. سفره خاک را برداشتم و گشودم، کف دستهایم را با خاک، آشنا ساختم، تکاندم و بر صورت کشیدم؛ از بالای پیشانی تا زیر ابروان و ... بله، من تیمم کردم، 5 سال بود که تیمم میکردم، دیگر خسته شده بودم. آب برای چشمانم ضرر داشت و من هم سخت به آنها نیازمند بودم. بدون چشم که نمیشود مطالعه کرد، تدریس کرد، نوشت و یا حتی به خوبی راه رفت.
یک عالم دینی و یک محقق علمی، اگر پا نداشته باشد، میتواند به کارش ادامه دهد، ولی بدون چشم هرگز! پزشک معالجم میگفت: اگر به چشمانت نیاز داری، نگذار قطرهای آب به آن برسد. درست به خاطر دارم که شب چهارشنبه، اول اسفندماه سال 1363 هجری شمسی بود.
نماز که خواندم سفره شام پهن بود. مثل همیشه شام مختصر و سبکی تناول کردم اما در عین حال، مزاجم بنای بهانه را گذاشت و در آن هوای سرد مرا به داخل حیاط کشاند و تا ساعت 12 شب به پیادهروی و قدم زدن وا داشت. بدجوری خسته شده بودم و خواب هم به من فشار میآورد، ولی من سعی میکردم تا حد امکان دیرتر به رختخواب بروم تا اندکی غذایم هضم شود. بالاخره به رختخواب رفتم. هنوز سرم به بالش نرسیده بود که خوابم برد، خوابی عمیق و شیرین. خودم را در محضر ولی الله الاعظم، حضرت امام علی بن موسیالرضا (علیه السلام) دیدم، خواستم چیزی بگویم اما جرأتش را پیدا نکردم، آقا با نگاهی مملو از مهر و محبت به من نگریست و با اشاره دست و گاه خود به من فهماند که؛ چرا این روزها کمتر خود را به ما نشان میدهی؟ سعی کردم چیزی بگویم. میخواستم عرض کنم که آقا، خودتان که بهتر میدانید این روزها چقدر مشغول تدریس و تألیف بوده و گرفتارم، البته همه اینها هم در جهت خدمت به شما است، ولی ... ولی در عین حال چشم! اطاعت میکنم. همین صبح زود به زیارت بیبی فاطمه معصومه (سلام الله علیها) مشرف خواهم شد و عذر خواهم خواست، حق با شماست. مدتی است که به زیارت بیبی مشرف نشدهام...
توی همین افکار غوطهور بودم که آقا، بزرگوارانه، مسیر سخن را تغییر داد و اجازه نداد که بیش از آن خجالت بکشم و فرمود: ما ضامن چشمان توایم، ناگهان از خواب بیدار شدم، به سوی شیر آب رفتم و با خیال راحت وضو گرفتم، دیگر هیچ بیم و واهمهای از جهت چشمانم نداشتم زیرا معتبرترین ضامن، آن را ضمانت کرده بود، همان آقایی که به «ضامن آهو» معروف است. دیگر چشمانم درد نمیکردند و اکنون نیز که چند سال از آن زمان میگذرد از هر جهت سالماند، هیچ شکی ندارم که تا آخر عمر، چشمانم سالم بوده و بینایی خوبی خواهم داشت.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#فقط_حیدرامیرالمومنین_است
#امامشناسی 🪴
#معجزه 🪴
#آقاجانسلام🪴
#عاشقانِامامرضا🪴
💞فقطعاشقای #امام_رضا.
@madadazshohada
💔
#کرامات_شهدا
وقتی از سوی خانواده تحت فشار قرار گرفتم تا علیرغم میل باطنی، از بین چند خواستگار یکی را انتخاب کنم، اجازه گرفتم اول به مشهد بروم و بعد، تصمیم بگیرم
روز اول که مشرف شدم خیلی بیتابی کرده و از امام رضا تقاضای کمک کردم
همان شب خواب دیدم در گلزار شهدای شیراز بالای سر مزار شهید سید کوچک موسوی ایستاده ام
ندایی آمد که این جوانی که مقابل قبر شهید است، فرد موردنظر برای ازدواج با شماست.
از سفر که برگشتم یک روز به گلزار شهدا رفتم
که دیدم جوانی نشسته
از او ساعت پرسیدم، وقتی خواست جواب بدهد دیدم همان جوان است که درخواب،دیده بودم
ناگهان خانمی دستش را بر شانه ام گذاشت و سلام احوال پرسی کرد و مطمئن شد که مجردم
چند روز بعد به خواستگاری آمدند و ازدواج کردیم.
#شهید_سیدکوچک_موسوی
#امام_رضا
جز تو در گوشه دل عشق کسی نیست مرا
جز ملاقات تو میل و هوسی نیست مرا...
💚🌱
#امام_رضا
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
@madadazshohada
آقای امام رضا...
فقط یه برات کربلا
می تونه حالم رو خوب کنه .
#امام_رضا✨
@madadazshohada
آقای امام رضا...
فقط یه برات کربلا
می تونه حالم رو خوب کنه .
#امام_رضا✨
@madadazshohada
#عنایاتامامرضاعلیهالسلام🪴
🌿﷽🌿
ضامن معتبر
(این داستان مربوط به سه دهه پیش است که از زبان علامه حسنزاده آملی نقل میشود)
اذان مغرب نزدیک بود و من باید برای نماز مغرب و عشاء آماده میشدم، به طرف اتاق رفتم، گنجه را باز کردم. سفره خاک را برداشتم و گشودم، کف دستهایم را با خاک، آشنا ساختم، تکاندم و بر صورت کشیدم؛ از بالای پیشانی تا زیر ابروان و ... بله، من تیمم کردم، 5 سال بود که تیمم میکردم، دیگر خسته شده بودم. آب برای چشمانم ضرر داشت و من هم سخت به آنها نیازمند بودم. بدون چشم که نمیشود مطالعه کرد، تدریس کرد، نوشت و یا حتی به خوبی راه رفت.
یک عالم دینی و یک محقق علمی، اگر پا نداشته باشد، میتواند به کارش ادامه دهد، ولی بدون چشم هرگز! پزشک معالجم میگفت: اگر به چشمانت نیاز داری، نگذار قطرهای آب به آن برسد. درست به خاطر دارم که شب چهارشنبه، اول اسفندماه سال 1363 هجری شمسی بود.
نماز که خواندم سفره شام پهن بود. مثل همیشه شام مختصر و سبکی تناول کردم اما در عین حال، مزاجم بنای بهانه را گذاشت و در آن هوای سرد مرا به داخل حیاط کشاند و تا ساعت 12 شب به پیادهروی و قدم زدن وا داشت. بدجوری خسته شده بودم و خواب هم به من فشار میآورد، ولی من سعی میکردم تا حد امکان دیرتر به رختخواب بروم تا اندکی غذایم هضم شود. بالاخره به رختخواب رفتم. هنوز سرم به بالش نرسیده بود که خوابم برد، خوابی عمیق و شیرین. خودم را در محضر ولی الله الاعظم، حضرت امام علی بن موسیالرضا (علیه السلام) دیدم، خواستم چیزی بگویم اما جرأتش را پیدا نکردم، آقا با نگاهی مملو از مهر و محبت به من نگریست و با اشاره دست و گاه خود به من فهماند که؛ چرا این روزها کمتر خود را به ما نشان میدهی؟ سعی کردم چیزی بگویم. میخواستم عرض کنم که آقا، خودتان که بهتر میدانید این روزها چقدر مشغول تدریس و تألیف بوده و گرفتارم، البته همه اینها هم در جهت خدمت به شما است، ولی ... ولی در عین حال چشم! اطاعت میکنم. همین صبح زود به زیارت بیبی فاطمه معصومه (سلام الله علیها) مشرف خواهم شد و عذر خواهم خواست، حق با شماست. مدتی است که به زیارت بیبی مشرف نشدهام...
توی همین افکار غوطهور بودم که آقا، بزرگوارانه، مسیر سخن را تغییر داد و اجازه نداد که بیش از آن خجالت بکشم و فرمود: ما ضامن چشمان توایم، ناگهان از خواب بیدار شدم، به سوی شیر آب رفتم و با خیال راحت وضو گرفتم، دیگر هیچ بیم و واهمهای از جهت چشمانم نداشتم زیرا معتبرترین ضامن، آن را ضمانت کرده بود، همان آقایی که به «ضامن آهو» معروف است. دیگر چشمانم درد نمیکردند و اکنون نیز که چند سال از آن زمان میگذرد از هر جهت سالماند، هیچ شکی ندارم که تا آخر عمر، چشمانم سالم بوده و بینایی خوبی خواهم داشت.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#فقط_حیدرامیرالمومنین_است
#امامشناسی 🪴
#معجزه 🪴
#آقاجانسلام🪴
#عاشقانِامامرضا🪴
💞فقطعاشقای #امام_رضا.
@madadazshohada
#عنایاتامامرضاعلیهالسلام🪴
🌿﷽🌿
ضامن معتبر
(این داستان مربوط به سه دهه پیش است که از زبان علامه حسنزاده آملی نقل میشود)
اذان مغرب نزدیک بود و من باید برای نماز مغرب و عشاء آماده میشدم، به طرف اتاق رفتم، گنجه را باز کردم. سفره خاک را برداشتم و گشودم، کف دستهایم را با خاک، آشنا ساختم، تکاندم و بر صورت کشیدم؛ از بالای پیشانی تا زیر ابروان و ... بله، من تیمم کردم، 5 سال بود که تیمم میکردم، دیگر خسته شده بودم. آب برای چشمانم ضرر داشت و من هم سخت به آنها نیازمند بودم. بدون چشم که نمیشود مطالعه کرد، تدریس کرد، نوشت و یا حتی به خوبی راه رفت.
یک عالم دینی و یک محقق علمی، اگر پا نداشته باشد، میتواند به کارش ادامه دهد، ولی بدون چشم هرگز! پزشک معالجم میگفت: اگر به چشمانت نیاز داری، نگذار قطرهای آب به آن برسد. درست به خاطر دارم که شب چهارشنبه، اول اسفندماه سال 1363 هجری شمسی بود.
نماز که خواندم سفره شام پهن بود. مثل همیشه شام مختصر و سبکی تناول کردم اما در عین حال، مزاجم بنای بهانه را گذاشت و در آن هوای سرد مرا به داخل حیاط کشاند و تا ساعت 12 شب به پیادهروی و قدم زدن وا داشت. بدجوری خسته شده بودم و خواب هم به من فشار میآورد، ولی من سعی میکردم تا حد امکان دیرتر به رختخواب بروم تا اندکی غذایم هضم شود. بالاخره به رختخواب رفتم. هنوز سرم به بالش نرسیده بود که خوابم برد، خوابی عمیق و شیرین. خودم را در محضر ولی الله الاعظم، حضرت امام علی بن موسیالرضا (علیه السلام) دیدم، خواستم چیزی بگویم اما جرأتش را پیدا نکردم، آقا با نگاهی مملو از مهر و محبت به من نگریست و با اشاره دست و گاه خود به من فهماند که؛ چرا این روزها کمتر خود را به ما نشان میدهی؟ سعی کردم چیزی بگویم. میخواستم عرض کنم که آقا، خودتان که بهتر میدانید این روزها چقدر مشغول تدریس و تألیف بوده و گرفتارم، البته همه اینها هم در جهت خدمت به شما است، ولی ... ولی در عین حال چشم! اطاعت میکنم. همین صبح زود به زیارت بیبی فاطمه معصومه (سلام الله علیها) مشرف خواهم شد و عذر خواهم خواست، حق با شماست. مدتی است که به زیارت بیبی مشرف نشدهام...
توی همین افکار غوطهور بودم که آقا، بزرگوارانه، مسیر سخن را تغییر داد و اجازه نداد که بیش از آن خجالت بکشم و فرمود: ما ضامن چشمان توایم، ناگهان از خواب بیدار شدم، به سوی شیر آب رفتم و با خیال راحت وضو گرفتم، دیگر هیچ بیم و واهمهای از جهت چشمانم نداشتم زیرا معتبرترین ضامن، آن را ضمانت کرده بود، همان آقایی که به «ضامن آهو» معروف است. دیگر چشمانم درد نمیکردند و اکنون نیز که چند سال از آن زمان میگذرد از هر جهت سالماند، هیچ شکی ندارم که تا آخر عمر، چشمانم سالم بوده و بینایی خوبی خواهم داشت.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#فقط_حیدرامیرالمومنین_است
#امامشناسی 🪴
#معجزه 🪴
#آقاجانسلام🪴
#عاشقانِامامرضا🪴
💞فقطعاشقای #امام_رضا.
@madadazshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خاطره ای شنیدنی و خاص از تشرف حاج رضا انصاریان(صاحب اثر معروف صلوات خاصه) به محضر حضرت #امام_رضا علیه السلام در خواب
👌بسیار زیبا ، پیشنهاد دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 ماجرای عجیب ملاقات یک کودک👦🏻
از زرند کرمان با امام رضا علیه السلام❤️
🎙 بابیان شیرین آقای صابرخراسانی
🌱 راه زیارت که جای خود داره
🌱 راه ملاقات با امام هم هنوز بازه
📲 ثواب انتشار این کلیپ با شما
#امام_رضا (علیهالسلام)
#شهادت_امام_رضا (علیهالسلام)
https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹آیت الله نیستم خادم الرضا هستم...
#امام_رضا علیه السلام
#شهید_رئیسی_عزیز
https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4
⭕️ سخنان بسیار جالب آیت الله مبشرکاشانی:
☀️ آن هایی که به حرم #امام_رضا (علیه السلام) میروند، هر موقعی که بروند، حضرت یک عنایت خاصی به آنها میکند. حتی اگر هر روز به زیارت بروند یک لطف خاص و عنایت ویژه معنوی در آن روز شامل حال آنها میشود.
☀️ همان گونه که اگر کسی هر روز به خدمت #امام_زمان (عج)تشرف پیدا کند یا به آن بزرگوار متوسل شود، امام یک فیض و رزق تازه معنوی، به او عطا میکند.
☀️ سالکان الی اللّٰه ارتباط با امام رضا چه از طریق زیارت نزدیک و چه دور را ترک نکنند. عرفایی که در ایران هستند اگر به جایی رسیدند از طریق امام رضا (علیه السلام)بوده است.
☀️ امام رضا در عالم هستی به اذن خداوند متعال سلطنت معنوی دارد. سالکان الی اللّٰه اگر بخواهند اقطار سماوات و ارض معنوی را طی کنند امکان ندارد مگر این که از سلطان مدد بگیرند. امام رضا سلطان و شاه باطنی است و عرفاء، رعیّت او هستند.
@madadazshohada
⭕️رهبر انقلاب ۴مهر۱۴۰۳: «امروز بعضیها در داخل [کشور] ملامت میکنند که ایران با دنیا قهر و بد است؛ این خلافواقع و هوچیگری است.»
#امام_رضا
#ماه_ربیع
#ربیع_الاول
https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4
⭕️ سخنان بسیار جالب آیت الله مبشرکاشانی:
☀️ آن هایی که به حرم #امام_رضا (علیه السلام) میروند، هر موقعی که بروند، حضرت یک عنایت خاصی به آنها میکند. حتی اگر هر روز به زیارت بروند یک لطف خاص و عنایت ویژه معنوی در آن روز شامل حال آنها میشود.
☀️ همان گونه که اگر کسی هر روز به خدمت #امام_زمان (عج)تشرف پیدا کند یا به آن بزرگوار متوسل شود، امام یک فیض و رزق تازه معنوی، به او عطا میکند.
☀️ سالکان الی اللّٰه ارتباط با امام رضا چه از طریق زیارت نزدیک و چه دور را ترک نکنند. عرفایی که در ایران هستند اگر به جایی رسیدند از طریق امام رضا (علیه السلام)بوده است.
☀️ امام رضا در عالم هستی به اذن خداوند متعال سلطنت معنوی دارد. سالکان الی اللّٰه اگر بخواهند اقطار سماوات و ارض معنوی را طی کنند امکان ندارد مگر این که از سلطان مدد بگیرند. امام رضا سلطان و شاه باطنی است و عرفاء، رعیّت او هستند.
@madadazshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه حاجت داری حتما این نماز رو بخون
👤 #کلیپ زیبای «نماز گرهگشا» با سخنرانی حجتالاسلام #رفیعی
▫️ #امام_رضا
#نماز
https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به عالم گر تهی دستی به درگاه رضا رو کن...🌱
#امام_رضا
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به عالم گر تهی دستی به درگاه رضا رو کن...🌱
#امام_رضا
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4