💔
تک پسر بود و عزیز دل خانواده
از روی غیرتی که داشت به سوریه رفت و در خان طومان به شهادت رسید
چند سال بعد، استخوان های سوخته اش، آرام و قرار دل مادر و پدرش شد...
حالا اما طعنهها با دل مادرش چه کرده که بیانیه داده است؟! مادر شهید قربانخانی:
ما هیچوقت از راهی که رفتیم پشیمان نیستیم، تسلیم نمیشویم و محکم خواهیم ایستاد تا آخر. بچههای ما به خاطر یک شخص و یک حکومت به سوریه نرفتند و جان ندادند، مجید همیشه میگفت: «مگه ما مُردهایم که آجری از حرم بیبی کم بشه؟».
🌸الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم🌸
#شهید_مجید_قربانخانی
#سوریه
#خانواده_شهید
♡https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4
💔
تک پسر بود و عزیز دل خانواده
از روی غیرتی که داشت به سوریه رفت و در خان طومان به شهادت رسید
چند سال بعد، استخوان های سوخته اش، آرام و قرار دل مادر و پدرش شد...
حالا اما طعنهها با دل مادرش چه کرده که بیانیه داده است؟! مادر شهید قربانخانی:
ما هیچوقت از راهی که رفتیم پشیمان نیستیم، تسلیم نمیشویم و محکم خواهیم ایستاد تا آخر. بچههای ما به خاطر یک شخص و یک حکومت به سوریه نرفتند و جان ندادند، مجید همیشه میگفت: «مگه ما مُردهایم که آجری از حرم بیبی کم بشه؟».
🌸الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم🌸
#شهید_مجید_قربانخانی
#سوریه
#خانواده_شهید
♡https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4
💔
عجیب اما واقعی...
آقا مسعود جبهه بود. شب خوابش را دیدم. گفت: آقا کاظم یه زحمت برای من می کشی؟
گفتم: بفرما.
گفت: پدرم ناخوش احواله، اگه زحمت نیست ببرش دکتر!
گفتم: آقا مسعود! من که خونه شما را بلد نیستم!
گفت: به این شماره زنگ بزن!
شماره ای را گفت و از خواب پریدم. هنوز شماره تلفن در ذهنم بود. آن را جایی یاد داشت کردم.
صبح گفتم زنگ می زنم به این شماره، ببینم کیه. زنگ زدم. حاج آقا گلارایش بود، پدر مسعود. حال و احوالی کردم. گفتم: شرمنده حاجی، اقا مسعود گفتند ناخوشید!
گفت: اره چند روزه مریض شدم، کسی نیست ببرتم دکتر.
گفتم: آقا مسعود از جبهه سفارش کرد بیام شما را ببرم دکتر.
گفت: خدا خیرش بده، باز این پسر گاهی یاد ما می کند و حواسش به ما هست.
ادرس خانه را گرفتم و رفتم دنبالش.
#شهیدان محمدتقی(مسعود) و حسنعلی گل آرایش
#خانواده_شهید
https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4
💔
تک پسر بود و عزیز دل خانواده
از روی غیرتی که داشت به سوریه رفت و در خان طومان به شهادت رسید
چند سال بعد، استخوان های سوخته اش، آرام و قرار دل مادر و پدرش شد...
حالا اما طعنهها با دل مادرش چه کرده که بیانیه داده است؟! مادر شهید قربانخانی:
ما هیچوقت از راهی که رفتیم پشیمان نیستیم، تسلیم نمیشویم و محکم خواهیم ایستاد تا آخر. بچههای ما به خاطر یک شخص و یک حکومت به سوریه نرفتند و جان ندادند، مجید همیشه میگفت: «مگه ما مُردهایم که آجری از حرم بیبی کم بشه؟».
🌸الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم🌸
#شهید_مجید_قربانخانی
#سوریه
#خانواده_شهید
♡https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4
💔
فلسفه قربان
سر بریدن نیست
دل، بریدن است ؛
دل بریدن از هر آنچه که
به آن تعلق داریم ...
#عید_قربان
#خانواده_شهید
https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4