🍃🌸
💌 می گفت ، خواب مادرسادات را دیدم ، پایم که به سوریه برسد هفته بعد میهمان او خواهم بود !
با رفتنش موافقت نشد ، به حضرت زهرا قَسمشان داد و کارش راه افتاد !!
هفته ی بعد ، شب آخر ، جورابهای همرزمانش را میشست ،
همرزمش به مجید گفت : حیف تو نیست با این اعتقادات و اخلاق و رفتار خالکوبی روی دستت داری؟!
گفت ، تا فردا این خالکوبی یا خاک میشه و یا اینکه پاک میشه!!
فردای آن روز با اصابت یک تیر به بازوی سمت چپش که دستش را پاره کرد و سه یا چهار گلوله به سینه و پهلویش نشست و با ذکر یا زهرا (س) به شهادت رسید.
پیکر پاکش بعد از سه سال به وطن بازگشت....
مدافع حرم
#شهید_مجید_قربانخانی
#مـــامــلت_شـــهادتــیـم🕊🥀
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج✨
🌷 @madadazshohada
✳️ از امام حسین (ع) خواستم که آدمم کند
🔻 هشت روز مانده به اربعین سال ۹۳ ساعت یازده شب بود که مجید سراسیمه آمد خانه: «وسایلم را جمع کنید که عازم کربلا هستم.» گفتم: «زودتر میگفتی که به چند تا از فامیل و آشنا خبر میدادیم.» عجله داشت و رفقایش داخل ماشین منتظرش بودند.
🔸 چه رفقایی و چه سفر اربعینی! تا برسند مرز مهران، صدای آهنگ و بگوبخندشان بلند بود؛ گویا کارناوال شادی راه انداخته بودند.
🔹 مجید اولین بار که رفت داخل حرم حضرت علی (ع) کمی تغییر کرد و کمحرف شد. هر بار هم که میرفت حرم، دیر برمیگشت؛ آن هم با چشمهای قرمز. رفقا مانده بودند که این خود مجید است یا نقش بازی جدیدش.
🔸 پیادهروی که شروع شد، مجید غرق در خودش بود. نه میگفت و نه میخندید. پایش که رسید بین الحرمین، از درون شکست. دیگر دست خودش نبود. ذکر لبش یا حسین یا حسین بود و مشغول اشک و ناله.
🔹 وقتی میخواستند برگردند، به صمیمیترین دوستش گفت: «توی این چند روز از امام حسین (ع) خواستم که آدمم کند. اگر آدمم کند دیگر هیچ چیز نمیخواهم.»
🔺 او حُرّی دیگر شده بود. فاصلهٔ بین توبه و شهادتش ۱۳ ماه بیشتر نبود.
📚 برگرفته از کتاب #مجید_بربری | زندگی داستانی حُرّ مدافعان حرم #شهید_مجید_قربانخانی
#امام_زمان
#اربعین
#امام_حسین
@madadazshohada
💔
تک پسر بود و عزیز دل خانواده
از روی غیرتی که داشت به سوریه رفت و در خان طومان به شهادت رسید
چند سال بعد، استخوان های سوخته اش، آرام و قرار دل مادر و پدرش شد...
حالا اما طعنهها با دل مادرش چه کرده که بیانیه داده است؟! مادر شهید قربانخانی:
ما هیچوقت از راهی که رفتیم پشیمان نیستیم، تسلیم نمیشویم و محکم خواهیم ایستاد تا آخر. بچههای ما به خاطر یک شخص و یک حکومت به سوریه نرفتند و جان ندادند، مجید همیشه میگفت: «مگه ما مُردهایم که آجری از حرم بیبی کم بشه؟».
🌸الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم🌸
#شهید_مجید_قربانخانی
#سوریه
#خانواده_شهید
♡https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4
💔
تک پسر بود و عزیز دل خانواده
از روی غیرتی که داشت به سوریه رفت و در خان طومان به شهادت رسید
چند سال بعد، استخوان های سوخته اش، آرام و قرار دل مادر و پدرش شد...
حالا اما طعنهها با دل مادرش چه کرده که بیانیه داده است؟! مادر شهید قربانخانی:
ما هیچوقت از راهی که رفتیم پشیمان نیستیم، تسلیم نمیشویم و محکم خواهیم ایستاد تا آخر. بچههای ما به خاطر یک شخص و یک حکومت به سوریه نرفتند و جان ندادند، مجید همیشه میگفت: «مگه ما مُردهایم که آجری از حرم بیبی کم بشه؟».
🌸الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم🌸
#شهید_مجید_قربانخانی
#سوریه
#خانواده_شهید
♡https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4
💔
تک پسر بود و عزیز دل خانواده
از روی غیرتی که داشت به سوریه رفت و در خان طومان به شهادت رسید
چند سال بعد، استخوان های سوخته اش، آرام و قرار دل مادر و پدرش شد...
حالا اما طعنهها با دل مادرش چه کرده که بیانیه داده است؟! مادر شهید قربانخانی:
ما هیچوقت از راهی که رفتیم پشیمان نیستیم، تسلیم نمیشویم و محکم خواهیم ایستاد تا آخر. بچههای ما به خاطر یک شخص و یک حکومت به سوریه نرفتند و جان ندادند، مجید همیشه میگفت: «مگه ما مُردهایم که آجری از حرم بیبی کم بشه؟».
🌸الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم🌸
#شهید_مجید_قربانخانی
#سوریه
#خانواده_شهید
♡https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4