eitaa logo
🌺 مدد از شهدا 🌺
5.3هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
28 فایل
سلام وخیر مقدم به اعضا جدید ♥️دراین گروه میخایم مدد بگیریم از شهدا در زندگیمون هرچی به شهدا نزدیکتر بشی هزار قدم به خدا نزدیکتری دوستی با شهدا دوطرفه است یادشون کنید یادتون میکنن ارتباط با ادمین تبادل وتبلیغ @yazaahrah
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 🌷بسیجی شهید سید روح الله عجمیان زاده ۲۰ بهمن ۱۳۷۴ در کوهدشت استان لرستان از شهدای ناآرامی ها و اخیر در خرمدشت کرج است که شامگاه (۱۲ آبان ۱۴۰۱) در در کرج به رسید. شهید عجمیان در تجمعات ۱۲ آبان در کرج بر اثر جراحت شدید ناشی از اغتشاشگران بیا ضربات چاقو مجروح و سپس به شهادت رسید. مراسم تشییع پیکر مطهر روح‌الله عجمیان در برگزار گردید. روح‌الله عجمیان، اصالتا اهل کوهدشت لرستان و از حوزه ۴۱۷ شهدای کمالشهر کرج بود که سابقه عضویت ۱۲ ساله در را داشت. وی در منطقه خرمدشت کرج در اثر جراحت شدید ناشی از حمله آشوبگران به وی با ضربات به درجه رفیع شهادت نائل آمد.🌷 ❤️ ❤️ 🌹
🌹 🌷در تاریخ بیست و هفتم اردیبهشت سال پنجاه و پنج در تهران و در دیده به جهان گشود دوره ابتدایی را در دبستان سودمند تهرانپارس با موفقیت سپری کرد و از همان ابتدای تحصیل علاقه وافری به آموختن ، شرکت در و ازخود نشان می داد و موفقیت هایی را نیز در این زمینه ها کسب کرده بود. بطوریکه در سال سوم دبستان در مسابقات قرآنی منطقه نفر دوّم شناخته شد. دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی عدل سپری کرد و در سال دوّم راهنمایی رسماً به عضویت پایگاه مقاومت بسیج درآمد و همزمان با فعالیتهای فرهنگی- علمی مدرسه در نیز شرکت می کرد. با شروع دوره دبیرستان فعالیتهای وی رنگ تازه تری به خود گرفت و به همراه دوستان خود در بسیج دبیرستان، پایگاه مقاومت و کتابخانه فعالیتهای قوی و جدیدی را آغاز کردند. در سالهای آخر دبیرستان و با توجه به جوّ مسموم فرهنگی جامعه، فعالیتهای پایگاه به سوی امر مهم فعالیتهای فرهنگی و مخصوصاً امور بسیج نوجوانان سوق داده شد.علاقه شهید به شغل شریف باعث شد که پس از اتمام دبیرستان به این مهم بپردازد ایشان در سال 1374 به عنوان مسئول روابط عمومی پایگاه شهید ضرغامی و در سال 1376 به فرماندهی بسیج نوجوانان حوزه مقاومت 12 عاشورا برگزیده شد. تمام منطقه از وجود پربرکت ایشان استفاده می بردند.شهید، همزمان با این فعالیتها در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و پس از آن در قرب (واحد تخریب سد کرخه) مشغول به کار شد. و در مرداد ماه سال 1377 جهت همکاری با واحد اطلاعات نیروی انتظامی ایرانشهر به سیستان و بلوچستان عزیمت نمود. به اذعان مسئولین واحد اطلاعات نیروی انتظامی ایرانشهر حضور این شهید عزیز باعث ایجاد تحول در این واحد گردید. و و را در بین پرسنل نیرو به شدت تقویت نمود. پس از عملیاتهای مختلف، توسط اشرار شناسایی و شد و مورد اصابت گلوله از ناحیه پا گردید. و بالاخره در ساعت 8 صبح روز جمعه شانزدهم بهمن ماه 1377 در یک عملیات تعقیب و گریز (با ) در منطقه بزمان ( ، ، ) در حالیکه تا مرز حدود 2 متری نوک قله ارتفاعات که سنگر تیرباچی اشرار در آن بود پیش رفته بود، نهایتاً با فریاد یا حسین (ع) و الله اکبر قصد یورش به تیرباچی نوک قله را داشت که با گلوله اشرار که به قلب مطهر ایشان اصابت کرد، به جمع عاشورائیان پیوست و شربت شیرین شهادت را که سالها به دنبال آن بود نوشید. پیکر مطهر او را در بهشت زهرای تهران (قطعه 50، ردیف 25، شماره 36) که ساعتها از عمر شریفش را در آنجا سپری کرده بود در کنار سایر یاران روح ا... به خاک سپردند.🌷 ❤️ ❤️ 🌹خاطرات و زندگی نامه شهداء🍃🌺🍃
🌷 ، شهید مهدی خندان را رحمت کند. مرحله دوم عملیات والفجر چهار به عهده نیروهای تهران بود. ستون بچه ها برای عملیات حرکت کرد که شهید خندان بود. وقتی به کمین دشمن رسیدیم ، همه عزا گرفته بودندکه چطور باید از این کمین رد شوند. فاصله ما تا نیروهای دشمن شش کیلومتر بود. «خدا یا چه کنیم؟» تنها جمله ای بود که از دهان همه شنیده می شد. شهید خندان با یک اطمینان خاصی که فقط از دل او می توانست بلند شود، گفت: «مگر آیه وجعلنا یادتان رفته، همه بخوانید. قول می دهم کسی شمارا نبیند.» بعد از این درخواست سه کیلومتر ستون ما از زیر رد شد و کسانی که پشت دوشکا نشسته بودند ما را ندیدند. افراد این ستون از 1 شب تا چهار صبح این راه را طی کردند، بدون اینکه کوچکترین اتفاقی رخ دهد. همه اینها حاکی از است که در جنگ ما نیروهایمان به همراه داشتند.»🌷 ✍ : حاج آقا پروازی ❤️ ❤️ 🌹خاطرات و زندگی نامه شهداء🍃🌺🍃
🌷 پسرم حدود یک سال در نگهبانی می‌داد. در آن ایام هم ازدواج کرد؛ اما او را آرام نمی‌گذاشت. گفتم: «پسرم! تو صاحب زن و فرزندی، برادرت حسن هم در جبهه است؛ دیگر نیازی به رفتن تو نیست!» : «برادرم برای خودش به جبهه می رود و من برای خودم!» ابوالفضل همیشه ما را به خواندن وقت سفارش می‎کرد. همیشه هم نمازهایش را در پنج وقت می‎خواند. به خیلی اهمیت می‎داد.»🌷 ✍ : مادر شهید ❤️ ❤️ 🌹خاطرات و زندگی نامه شهداء🍃🌺🍃
.... 🌷 نماز هاشو همیشه میخوند' هر وقت که مسافرت می‌رفتیم هر جا موقع نماز بود ماشینو کنار میزد نمازش رو میخوند همیشه تاکید بر نماز اول وقت داشت . 'اصلا اهل نبود اگه در جمعی بود که غیبت پیش میومد بحث رو عوض میکرد' از هر چی بگم کم گفتم فقط اینو بگم که بی توقع کمک میکرد و کمکش رو هیج جا فاش نمی‌کرد'هیچ وقت در مورد موضوعی قطعی صحبت نمی کرد ودر جواب سوالات دیگران در مورد موضوعی جواب انشاالله و اگر خدا بخواد میداد. 'این اواخر بر مداومت داشت خودم دیدم در دعا را با گریه میگفت'تا ازش سوال نمیشد حرفی نمی زد . 'در مورد کارش میگفت هر چی کمتر بدونی برات بهتره'خدایی هیچ وقت از کارش سوء استفاده نکرد . چند روز قبل از ماموریتش براش کلیپی از شهدای مدافع حرم گذاشتم دیدم حال عجیبی شد اشک تو چشماش جمع شد و از اتاق خواب رفت تو حال شروع کرد گریه کردن 'تا حالا این حالشو ندیده بودم مطمئنم از شهادتش رو همون روز گرفت' .......🌷 ❤️ ❤️ 🌹خاطرات و زندگی نامه شهداء🍃🌺🍃