eitaa logo
🌺 مدد از شهدا 🌺
5.2هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
28 فایل
سلام وخیر مقدم به اعضا جدید ♥️دراین گروه میخایم مدد بگیریم از شهدا در زندگیمون هرچی به شهدا نزدیکتر بشی هزار قدم به خدا نزدیکتری دوستی با شهدا دوطرفه است یادشون کنید یادتون میکنن ارتباط با ادمین تبادل وتبلیغ @yazaahrah
مشاهده در ایتا
دانلود
💫♥️🍃♥️🍃💫 🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 ♥️با توسل به شهدای گمنام و۷۲ شهید کربلا♥️ 🌸شهدای این چله🌸 ۱🌷شهید داریوش رضایی نژاد ۲🌷شهیدعبدالحمید هدایتی جلودار ۳🌷شهید سید رضا حسینی ۴🌷شهید مهدی ایمانی ۵🌷شهید ذوالفقار حسن عزالدین روز اول👈🏼 ۱۰ مهر🌼🌿🔴 روز دوم👈🏼 ۱۱ مهر🌼🌿🔴 روز سوم👈🏼 ۱۲ مهر🌼🌿🔴 روز چهارم👈🏼 ۱۳ مهر🌼🌿🔴 روز پنجم👈🏼 ۱۴ مهر🌼🌿🔴 روز ششم👈🏼 ۱۵ مهر🌼🌿🔴 روز هفتم👈🏼 ۱۶ مهر🌼🌿🔴 روز هشتم👈🏼 ۱۷مهر 🌼🌿🔴 روز نهم👈🏼 ۱۸ مهر🌼🌿🔴 روز دهم👈🏼 ۱۹ مهر🌼🌿🔴 روز یازدهم👈🏼 ۲۰مهر🌼🌿🔴 روز دوازدهم👈🏼 ۲۱ مهر🌼🌿🔴 روز سیزدهم👈🏼 ۲۲ مهر🌼🌿🔴 روز چهاردهم👈🏼 ۲۳ مهر 🌼🌿🔴 روز پانزدهم👈🏼 ۲۴ مهر 🌼🌿🔴 روز شانزدهم👈🏼 ۲۵ مهر 🌼🌿🔴 روز هفدهم👈🏼 ۲۶ مهر🌼🌿🔴 روز هجدهم👈🏼 ۲۷ مهر🌼🌿🔴 روز نوزدهم👈🏼 ۲۸ مهر🌼🌿🔴 روز بیستم👈🏼 ۲۹ مهر🌼🌿🔴 روز بیست ویکم👈🏼 ۳۰ مهر🌼🌿🔴 روز بیست دوم👈🏼 ۱ آبان 🌼🌿🔴 روز بیست وسوم👈🏼 ۲ آبان 🌼🌿🔴 روز بیست وچهارم👈🏼۳آبان🌼🌿🔴 روز بیست وپنجم👈🏼 ۴ آبان🌼🌿🔴 روز بیست وششم👈🏼 ۵ آبان🌼🌿🔴 روز بیست وهفتم👈🏼 ۶ آبان🌼🌿🔴 روز بیست وهشتم👈🏼۷ آبان🌼🌿🔴 روز بیست ونهم👈🏼 ۸ آبان🌼🌿🔴 روز سی ام👈🏼 ۹ آبان 🌼🌿 🔴 روز سی ویکم👈🏼 ۱۰ آبان🌼🌿 روز سی دوم👈🏼 ۱۱ آبان🌼🌿 روز سی سوم👈🏼 ۱۲ آبان🌼🌿 روز سی وچهارم👈🏼 ۱۳ آبان🌼🌿 روز سی وپنجم👈🏼 ۱۴ آبان🌼🌿 روز سی وششم👈🏼 ۱۵ آبان🌼🌿 روز سی وهفتم👈🏼 ۱۶ آبان🌼🌿 روز سی وهشتم👈🏼 ۱۷ آبان🌼🌿 روز سی ونهم👈🏼 ۱۸ آبان 🌼🌿 روز چهلم👈🏼 ۱۹ آبان🌼🌿 🌼روزتون شهدایی🌼 ❤️هر روز ۱۰۰ صلوات ( یک دور تسبیح برای هر ۵ شهید) 🌼هر روز ، تاریخ می زنیم 🌼 🌷ثواب ختم را به نیابت از شهدا تقدیم می کنیم به آقا رسول الله صلی الله علیه وآله وامام صادق علیه السلام🌷 ❤️حاجت روا ان شالله❤️ 🌷التماس دعا🌷 💫♥️🍃♥️🍃💫
- امـام‌صـادق علیه‌السلام: هرکس سورهٔ قدر را در واجبی از واجبات الهی بخواند،منادی ندا کند،ای بندهٔ‌خدا،خداوند اعمال گذشتهٔ تو را آمرزیده، پس اعمالت را از اول شروع کن... ☘ •📚ثواب‌الاعمال• @madadazshohada
5.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام بر مهدی😍🤚 روز من با سلام بر تو آغاز می شود❤ @madadazshohada
16.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✋ روزت را زیبا کن! عادت سلام کردن به امام حسین علیه السلام را نشر می دهیم❤ @madadazshohada
✍ آیت‌الله بهجت قدس‌سره: « خدا ڪند این توجّه و ارادت و محبّت به اهل‌بیت علیهم‌السلام در دل‌هاے ما باقی بماند و با محبّت آن‌ها از دنیا برویم » . 📚 در محضر بهجت، ج١، ص٣٣۴ 💠 @madadazshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سعید متولد 19 فروردين 1370 بود و 9 آبان 1394 به شهادت رسيد. آقا سعيد فرزند آخرخانواده بود. آقا سعيد اراك به دنيا آمد و در اراك بزرگ شد. از ابتدا به دنبال ورزش و تهذيب نفس رفت. بعدها عضو سپاه پاسداران شد و براي دفاع از اسلام مرز نمي‌شناخت. مي‌گفت هر سرزمين اسلامي كه احتياج به دفاع دارد من عازم مي‌شوم و اگر مسلماني صداي مظلومي را در عالم بشنود و به دفاع برنخيزد بويي از مسلماني نبرده است. روحيه ظلم ستيزي داشت. هميشه صبور بود. لبخند به لب داشت و در كارهاي خانه به مادر كمك مي‌كرد. باشگاه ورزشي داشت و مربي كاراته بود. بچه‌ها و جوان‌ها را از كوچه پس كوچه‌ها جمع مي‌كرد و به سمت ورزش سوق مي‌داد. از كودكي خيلي بچه آرام، صبور، با محبت و قانعي بود. بسيار با ايمان بود و نمازش را اول وقت مي‌خواند. هميشه با وضو بود. به مادر و پدرش بسيار احترام مي‌گذاشت. سعيد مربي كيوكوشينگ كاراته بود. در مسابقات استاني رتبه داشت. يك بار مادرمان به او گفت: سعيد چند سال است كه كاراته كار مي‌كني و مربي هستي، پس چرا پول جمع نمي‌كني؟ در جواب گفت: مامان همين كه بچه‌ها را از كوچه خيابان جمع كنم و به سمت ورزش بياورم خيلي ثواب دارد. بعد از شهادتش شاگردانش به منزل پدرم مي‌آمدند و مي‌گفتند آقا سعيد شهريه ما را جمع مي‌كرد و براي بچه‌هاي بي‌بضاعت لباس مي‌خريد. برادرم دو باشگاه ورزشي داشت. شاگردان زيادي هم تحت نظر داشت. از 18 سالگي در مسابقات كاراته مقام آورده بود و در وصيتنامه‌اش نوشته بود؛ ورزش را براي اسلام انجام دهيد. روزي مي‌رسد كه به ورزشكاران احتياج پيدا مي‌شود.
🌴🍀🌴🍀🌴🍀🌴 *خب دوستان* *امشب* *مهمان 💕شهید مسلمی💕بودیم *هرکس دوست داره این شهدا دعاشون کنه _یک سوره حمد و سه توحید هدیه کند به این شهدای والا مقام* *در هیاهوی محشر* *فراموشمون نکنید* *برادر شهید*
💠زندگی 💠 برای هدی مفصلی گرفتیم، با شصت هفتاد تا . مولودی خوان هم دعوت کردیم، ایوب به بهانه جشن تکلیف هدی تلویزیون نو خرید. میخواست این جشن همیشه در ذهن هدی بماند. کم تر پیش می آمد ایوب سر مسائل دینی عصبی شود، مگر وقتی که کسی از روی عمد اعتقادات دانشجوها را زیر سوال می برد. مثل آن استادی که سر کلاس، محبت داشتن مردم به و ایام محرم را محبت بی ریشه ای معرفی کرد. ایوب داد و بیداد راه انداخت و کار را تا کمیته انضباطی هم کشاند. از استاد تا باغبان دانشگاه ایوب را می شناختند. با همه احوال پرسی می کرد، پی گیر مشکلات مالی آنها می شد. بیشتر از این دلش می تپید برای سر و سامان دادن به زندگی دانشجوها. واسطه آشنایی چند نفر از دختر پسرهای دانشکده با هم شده بود. خانه ما یا محل های اولیه بود یا محل آشتی دادن زن و شوهرها.? کفش های پشت در برای صاحب خانه بهانه شده بود. می گفت: “من خانه را به شما اجاره دادم، نه این همه آدم” بالاخره جوابمان کرد. با وضعیتی که ایوب داشت نمی توانست راه بیفتد و دنبال خانه بگردد. کار خودم بود. چیزی هم به نمانده بود. شهیده و زهرا کتاب های درسی را که یازده سال از آنها دور بودم، بخش بخش کرده بودند. جزوه های کوچکم را دستم می گرفتم و در فاصله ی این بنگاه تا آن بنگاه درس می خواندم. 💖 کانال مدداز شهدا 💖 @madadazshohada ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯ «»