🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از شهیدامروزمون#_شهید جلادتی
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
@madadazshohada
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
قائم آل نور، يا مهدی
عطر سبزِ حضور، يا مهدی...
تا هميشه صبور میمانيم
در هوای ظهور، يا مهدی...
【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ❀ــآن】
#امام_زمان ﷻ
┄┅─✵🕊✵─┅┄
@madadazshohada
وقتی حرف از حضرت زهرا سلام الله شد، پدر ساکت شد و دیگر حرفی نزد.
مصطفی وسایلش را برداشت و راهی محل سپاه و سپس عازم پادگان آموزشی شد.
او سپس به نیروهای رزمنده پیوست و تقریبا دو سال به صورت بسیجی در تمامی عملیات های جبهه حضور داشت. او ساده وپاک دل بود، حضور در میان رزمندگان او را بااخلاص تر نموده بود. همه از ایمان این روستازاده صحبت می کردند.
فروردین ۱۳۶۲ برای آخرین بار با خانواده خداحافظی کرد و راهی منطقه فکه شمالی شد. عملیات والفجر۱ آخرین حضور او در دنیای خاکی بود. اصابت ترکش او را به جمع خوبان ملحق کرد.
پیکرش تشییع شد و به عنوان تنها شهید روستا، در همان روستا و در نزدیک جاده به خاک سپرده شد.
چند سال بعد، بی آبی باعث شد که اکثر اهالی به دیگر روستاها مهاجرت کردند. پدر و مادر و خانواده او نیز به روستایی در ده کیلومتری رفتند و گرد غربت بر کل روستا نشست. منطقه کویری بود و بادهای شدید می وزید.
هربار که به مزار مصطفی می رفتند، یک وجب خاک روی سنگ مزارش بود. همه میگفتند: مصطفی دیگر از یادها رفته، حیف شد و...
اما خدا چیز دیگری می خواست! او را آسمانی ها بهتر از ما می شناختند. نباید در دنیا هم گمنام بماند...
ادامه دارد.
مزار شهید مصطفی افتاده
ادامه از قبل
سالها گذشت و تنها زائران مزار شهید، پدر و مادر پیر او بودند که هرچند وقت یکبار توفیق می یافتند، ده کیلومتر را بروند و مزار پسر را زیارت کنند. تا اینکه...
خبری در روستاهای مجاور پیچید، اینکه برخی شبها نوری از روستای بدون سکنه ملک بابو به سوی آسمان می رود!
برخی دیگر گفتند، ما در حال عبور از جاده کنار روستا که بودیم متوجه این نور شدیم.
تا اینکه اهالی یکبار متوجه شدند، خانواده ای ناآشنا، از یک روستای دیگر به سر مزار او می آیند!
سراغ آنها رفتند. میگفتند مریض بدحالی داشتیم. توسل و دعا و... یک نفر خواب می بیند که حواله می دهند به شهید افتاده!
پرس و جو می کنند تا به مزار او می رسند.
مدتی بعد شخص دیگری از مسیری دورتر آمده بود. او نیز مطلبی همین گونه می گفت.
چیزی نگذشت که با شفا یافتن یک مریض دیگر و حل مشکل یک جوان و... مزار شهید افتاده، باب حاجات مردم منطقه شد.
روز به روز بر زائران این جوان خالص بیشتر می شد. مردم در مناسبت ها در آنجا جمع می شدند.
خلاصه، الان چند سال است که روزهای عاشورا و اربعین، مردم از روستاهای مجاور از چند جهت، پیاده روی به سوی مزار مصطفی را شروع می کنند و مراسم عزاداری را در جوار او برگزار می کنند.
مصطفی مصداق کلام امام عزیز ما شد که فرمودند: ...و این تربت شهدا تا ابد دارالشفا خواهد بود.
مزار شهید توسط اهالی به صورتی که می بینید آماده شد و در بیشتر روزها و مناسبت ها، مردم با پخت آش و دیگر غذاها از زائران مصطفی پذیرایی می کنند.
حاجت روایی شما با نماز توسل به امام جواد در چهارشنبه ها ❤️😍
حتماامروز بخونید🙏
@madadazshohada
🌺توسل به امام جواد در روز چهارشنبه🌺
سلام🌷
.@madadazshohada
.
دوستای خوبم،امروز یه توسل خیلی مجرب به امام جواد داریم😍خودم که عاشقشم😁😉
.@madadazshohada
.
🤔حالا چطوریه این توسل؟
.
👈در روز چهارشنبه
.
👈بعد از نماز ظهر وعصر
.
👈دورکعت نماز به نیت هدیه به امام جواد خونده بشه
(دقیقا مثل نماز صبحه فقط نیتش فرق داره)
.
👈بلافاصله بعد از نماز،۱۴۶مرتبه این ذکر گفته بشه:
.
👈ماشاالله لاحولَ ولا قوةَ الّا بالله
.
👈وبعدش حاجتتون رو میخواید.
.
.
✅بچه ها این توسل به امام جوادخیلی خیلی مجربه وخیلیا ازش حاجت گرفتن،حتما بخونید 🤗
.
✅این پست رو سیو کنید تا گمش نکنید،برای دوستای گُلتون هم بفرستید.
.
✅من هرهفته چهارشنبه ها یاداوری میکنم تا هممون بخونیمش هرهفته.
.
✅بچه ها امام جواد خیییییلی مهربوووووونه ،مطمئن باشید توسل کنید نتیجه میگیرید،پس با ناامیدی نخونید،با امیدواریِ کامل متوسل بشید😍😍😍
.
.
دعا برای سلامتی وظهور امام مهربونمون یادمون نره♥
#امام_جواد
#چهارشنبه
https://eitaa.com/madadazshohada
⭕️ما هر چهارشنبه به نیابت شما انجام میدیم
جهت سفارش به آیدی👇👇👇👇
@yazaahrah
#عنایاتامامرضاعلیهالسلام🪴
🌿﷽🌿
ضامن معتبر
(این داستان مربوط به سه دهه پیش است که از زبان علامه حسنزاده آملی نقل میشود)
اذان مغرب نزدیک بود و من باید برای نماز مغرب و عشاء آماده میشدم، به طرف اتاق رفتم، گنجه را باز کردم. سفره خاک را برداشتم و گشودم، کف دستهایم را با خاک، آشنا ساختم، تکاندم و بر صورت کشیدم؛ از بالای پیشانی تا زیر ابروان و ... بله، من تیمم کردم، 5 سال بود که تیمم میکردم، دیگر خسته شده بودم. آب برای چشمانم ضرر داشت و من هم سخت به آنها نیازمند بودم. بدون چشم که نمیشود مطالعه کرد، تدریس کرد، نوشت و یا حتی به خوبی راه رفت.
یک عالم دینی و یک محقق علمی، اگر پا نداشته باشد، میتواند به کارش ادامه دهد، ولی بدون چشم هرگز! پزشک معالجم میگفت: اگر به چشمانت نیاز داری، نگذار قطرهای آب به آن برسد. درست به خاطر دارم که شب چهارشنبه، اول اسفندماه سال 1363 هجری شمسی بود.
نماز که خواندم سفره شام پهن بود. مثل همیشه شام مختصر و سبکی تناول کردم اما در عین حال، مزاجم بنای بهانه را گذاشت و در آن هوای سرد مرا به داخل حیاط کشاند و تا ساعت 12 شب به پیادهروی و قدم زدن وا داشت. بدجوری خسته شده بودم و خواب هم به من فشار میآورد، ولی من سعی میکردم تا حد امکان دیرتر به رختخواب بروم تا اندکی غذایم هضم شود. بالاخره به رختخواب رفتم. هنوز سرم به بالش نرسیده بود که خوابم برد، خوابی عمیق و شیرین. خودم را در محضر ولی الله الاعظم، حضرت امام علی بن موسیالرضا (علیه السلام) دیدم، خواستم چیزی بگویم اما جرأتش را پیدا نکردم، آقا با نگاهی مملو از مهر و محبت به من نگریست و با اشاره دست و گاه خود به من فهماند که؛ چرا این روزها کمتر خود را به ما نشان میدهی؟ سعی کردم چیزی بگویم. میخواستم عرض کنم که آقا، خودتان که بهتر میدانید این روزها چقدر مشغول تدریس و تألیف بوده و گرفتارم، البته همه اینها هم در جهت خدمت به شما است، ولی ... ولی در عین حال چشم! اطاعت میکنم. همین صبح زود به زیارت بیبی فاطمه معصومه (سلام الله علیها) مشرف خواهم شد و عذر خواهم خواست، حق با شماست. مدتی است که به زیارت بیبی مشرف نشدهام...
توی همین افکار غوطهور بودم که آقا، بزرگوارانه، مسیر سخن را تغییر داد و اجازه نداد که بیش از آن خجالت بکشم و فرمود: ما ضامن چشمان توایم، ناگهان از خواب بیدار شدم، به سوی شیر آب رفتم و با خیال راحت وضو گرفتم، دیگر هیچ بیم و واهمهای از جهت چشمانم نداشتم زیرا معتبرترین ضامن، آن را ضمانت کرده بود، همان آقایی که به «ضامن آهو» معروف است. دیگر چشمانم درد نمیکردند و اکنون نیز که چند سال از آن زمان میگذرد از هر جهت سالماند، هیچ شکی ندارم که تا آخر عمر، چشمانم سالم بوده و بینایی خوبی خواهم داشت.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#فقط_حیدرامیرالمومنین_است
#امامشناسی 🪴
#معجزه 🪴
#آقاجانسلام🪴
#عاشقانِامامرضا🪴
💞فقطعاشقای #امام_رضا.
@madadazshohada
16.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥اصلا این کلیپ را از دست ندهید🤌
💥به کربلای جهانی خوش آمدید
💥ای به فدای خودت و زائرانت❤️
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
@madadazshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر این کلیپ را ببینی جگرت رو جلا میده.
ببینید حاج قاسم برای این خادمه امام حسین علیهالسلام چکار کرد؟
@madadazshohada
25.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کرامت و عنایت ویژه شهید مدافع حرم سجاد زبرجدی
قضیه اینه که ایشون به نیابت یک شهید میره اربعین کربلا خیلی توجه نمی کنه اون شهید کیه ؟؟؟ ادامه ماجرا را گوش کنید و برای اقا سجاد زبرجدی صلواتی هدیه کنید . 😭😭