.
📌شور حضرت اباالفضل ع و حضرت علی ع:
#سبک_های_محرم_۹۹
#ویرایش_شده
بند اول:
علم به دوش علم به دوش سقا
عدو زمین گیر از خروشه سقا
بهش میگن حیدر کرار وقتی
توی میدون زره میپوشه سقا
میزنه شمشیر
دشمنه حیرون
تیغ ابروهاش
ضربه ی پنهون
علم میکوبه زمین
لشکری هراسون
دشمن به زیر پاشه
مثل برگ خزون
غوغا به پا میکنه
ضربه هاش تو میدون
بند دوم:
صف شکن و مرد نبرده عباس
کارشونو یکسره کرده عباس
پشت حسین گرمه به علمدارش
مثل علی غیرتی مرده عباس
یا علی گفت و
بر عدو تازید
روبروش لشکر
مرگ خود می دید
هر جا قدم میزاره
پیروزه یقینن
شیره با غضبه تو
جنگای تن به تن
هر چی فن رزمیه
یادش داده حسن
بند سوم:
دست خدا حضرت کرار حیدر
تو شجاعت همیشه معیار حیدر
خیبرو کند با انگشتش از جا و
تو میدونه دشمن اغیار حیدر
با دم زهرا
میشه آماده
گردوخاکی شد
مرهب افتاده
با خشم علی عدو
در حال فراره
وقتی بدون زره
رو دول دول سواره
انگاری که عزرائیل
تیغ ذوالفقاره
#علی_علی_بیگی
#حضرت_عباس
👇
[WWW.FOTROS.IR]Nohe-ImamHossein[54].mp3
5.78M
زمینه | علم به دوش...
📂 نوحه های امام حسین علیه السلام
🎤 بـا نـوای : حاج محمود کریمی
📌 هیئت رایة العباس (ع)
.
دلی گره بزنیم به یادِ یار
🔴 درست می شود‼️
هستند افرادی که امام زمان علیه السلام نزد آنها می آید. مثل آسیّد کریم پینه دوز. صاحبخانه آسیّد کریم او را جواب کرد،جا گیرش نیامد،به همین خاطر صاحبخانه اثاثیۀاو را توی کوچه ریخت . آن موقع گل و برف و باران هم بود.
⭕️یکی از مواردی که امام زمان علیه السلام پیش آسیّد کریم می آید همین جا بود. امام زمان تشریف می آورند و می پرسند : «آسید کریم چیه؟چرا ناراحتی؟»آسید کریم عرض می کند:«آقا خودتان که می دانید، احتیاج به گفتن ندارد. صاحبخانه جواب کرده و شما خودتان می دانید.»
🌺حضرت علیه السلام می فرمایند: « اگر طالب ماهستی، باید این #گرفتاری ها را تحمّل کنی . به خودت فشار نیاور، اعصابت را ناراحت نکن. این ناراحتی ها را تحمل کن. خانه نداشتن مصیبتی است. » وقتی حضرت این سخنان را می گویند، آسید کریم یک چیزی می گوید که ایشان تبسّم می کنند.
🔵👈 آسیّد کریم می گوید: « درست است ،ولی این مصیبت #مستأجری یک مصیبتی است که شما خانواده هم آن را نداشتید.» یعنی ائمه ما علیهم السلام هیچ کدام مستأجر نبودند. تمام ائمه خانۀ ملکی داشتند. تا آسیّد کریم این حرف را به #امام_زمان علیه السلام می گوید، آقا یک لبخندی می زنند و می فرمایند: « درست می شود.» بعد هم رفقا همان خانه ای که از آن بیرونش کرده بودند را برای او می خرند.
[ بررسی گناهان کبیره در مواعظ آیت الله مجتهدی تهرانی، بوستان قرآن ،چاپ ششم ،1395 ،ص78 و 79]
#امام_زمان
#توسل
.
.
#ولادت_عبدالعظیم_حسنی
که«مَن زارَ عَبدالعَظیم بِرِِی»
که«مَن زارَ کَرب و بَلا»می دهد
تو آن سرو بالا بلندی که عشق
بدستت گُل« هَل اَتی »می دهد
تو از نسل پاکان و پاکی تو راست
و حق نور تقوا تو را می دهد
محیط کریمانه ات سبز باد
که گنج سعادت به ما می دهد
جگر گوشه ی سبط پاک رسول
که بوی خوش مجتبی می دهد
کلید در گنج عزّت ، خدای
به حکمت بدست شما می دهد
سراج منیری و نور امید
نگاهت به عالم ضیا می دهد
هر آن کس که مهر تو دارد به دل
کجا دل به راه خطا می دهد
🔸شاعر: #عباس_براتی
___________________________
🔹
.
🔸روضه های شب جمعه
🔹شماره ۴
امام حسين عليه السلام زمانى كه كشته شد آب خواست ولى به او ندادند و با زبان تشنه كشته شد و نزد خدا رفت و خداوند او را از نوشيدنى بهشتى سيراب ساخت. او را آن چنان ، سر بُريدند و خانواده اش را به اسارت بردند و در حالى سرهايشان باز بود* با مَركب هاى بدون جهاز و پالان حركتشان دادند تا وارد دمشق شدند در حالى كه سرِ حسين عليه السلام ، در ميانشان بر بالاى نيزه بود . هرگاه يكى از آنان با ديدن سر مى گريست ، نگهبانان ، او را با تازيانه مى زدند . اهل ذمّه ، در بازار دمشق براى تماشاى آنان ، صف كشيده بودند و به صورتشان ، آب دهان مى انداختند تا اين كه بر درِ كاخ يزيد ، متوقّف شدند .
يزيد ، دستور داد تا سر حسين عليه السلام را بر در بياويزند ، در حالى كه خانواده امام عليه السلام در اطرافش بودند . همچنين ، نگهبانانى را بر آن گماشت و دستور داد كه : هرگاه يكى از آنان گريست ، او را بزنيد.
* طبق اعتقاد شیعه، قطعا منظور نویسنده، عدم وجود پوشیه یا مانند آن بوده است و احتمال نداشتن #حجاب از آن ذوات مقدسه ممتنع است.
📚منبع:
بستان الواعظين و ریاض السامعین اثر عبدالرحمن علی بن جوزی؛ ص ۲۶۳
#روضه
#شب_جمعه
.
.
🔸روضه های شب جمعه
🔹 شماره ۳۰
در ورود اهل بیت(ع) شام
... تا به چهار فرسخى از دمشق رسيدند. بر در شهر، سه روز ايشان را باز گرفتند تا شهر بيارايند و هر حلى و زيورى و زينتى كه در آن بود، به آيين ها بستند به صفتى كه كسى چنان نديده بود.
قريب پانصد هزار مرد و زن با دف ها و اميران ايشان با طبل ها، كوس ها، بوق ها و دهل ها بيرون آمدند و چند هزار مردان و جوانان و زنان، رقص كنان با دف و چنگ و رباب زنان استقبال كردند. جمله اهل ولايت، دستو پاى خضاب كرده و سرمه در چشم كشيده و لباسها پوشيده، در روز چهارشنبه، شانزدهم ربيع الاوّل به شهر رفتند. از كثرت خلق گويى كه رستخيز بود.
چون آفتاب برآمد، ملاعين سرها را به شهر درآوردند. از كثرت خلق به وقت زوال به در خانه يزيد لعين رسيدند. يزيد لعنه اللَّه تخت مرصع نهاده و خانه و ايوان آراسته بود و كرسى هاى زرين و سيمين راست و چپ نهاده بود.حجاب بيرون آمدند و اكابر بر ملاعين كه با سرها بودند به پيش يزيد بردند. او احوال بپرسيد. ملاعين گفتند: «به دولت امير دمار از خاندان ابوتراب برآورديم.» و حالها باز گفتند و سرهاى اولاد رسول را آنجا بداشتند و در اين شصت و شش روز كه ايشان در دست كافران بودند، هيچ بشرى بر ايشان سلام كردن نتوانست.
در آن ميان، پيرى شامى بيامد و روى به امام زين العابدين كرد و گفت: «شكر خدا كه شما را بكشت.»
امام گفت: «يا شيخ! قرآن خوانده اى؟!» گفت: «بله!»
گفت: «آيه «قُلْ لا أسألُكُم عَليهِ أجْراً إلَّاالمَودَّةَ في القُربى» (شورى؛ ۲۳)، را خوانده اى؟»
گفت: «بله!» گفت: «قربى مائيم، «وآتِ ذا القُرْبى» مائيم.»
پس گفت: « «إنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذهبَ عَنكمُ الرِّجسَ أهلَ البَيتِ و يُطهِّركُم تَطهِيراً» در شأن ما نازل شد.»
پير خجل شد و دست برداشت و گفت: «اللَّهمّ! إنِّي أبرأ إليك من أعداء آل محمّد، و من قتل أهل بيت محمّد؛ خدايا! به درستى كه من بیزارى مى جويم به سوى تو از دشمنان آل محمّد و كسى كه كشت اهل بيت محمّد را و گفت: تا امروز قرآن مى خواندم و ندانستم.»
📚منبع: #کتاب
موسوعة الامام الحسين(عليهالسلام)، ج۱۱، ص ۲
به نقل از: عماد الدين طبرى، كامل بهائى، ص۲۹۲
#روضه
#شب_جمعه
.