eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.4هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 📋 از سوز سینه میکشم آه ⬛️ ⬛️ ⬛️ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از سوز سینه میکشم آه، سلام یا بقیه الله فدای اشک چشم اشک بارت، آقای من آجرک الله کسی چه میدونه کجایی! کجایِ دشت کربلایی؟ تو خیمه ی عموت اباالفضل، یا که کنار عمه هایی ما مهمونای شهداییم، ما راهی کرب و بلاییم تو روضه خون لبِ سقا، ما سینه زن های شماییم تموم دنیا روضه خونه، اشکام میریزه دونه دونه بهونه ی گریه هام امشب، عموی صاحب الزمونه ساقی کربلا اباالفضل، امید خیمه ها اباالفضل آبـــــــــروی ام بنیـــــن و، آینه ی مرتضی اباالفضل یادمه مادرم که میگفت، ای فدای روضه ی اباالفضل همه پس اندازش و می داد، برای روضه ابالفضل اون که میگیره حاجتش رو، هرکی تو روضه هاش میشینه دوای دردایِ مریضاش، تو سفره ی ام بنینه خدای عشقِ عاشقاشه، ولی خودش عاشق ارباب به روی پاهاش بوسه ی موج، به روی شونش سر مهتاب حسین نگاه می کرد به چشماش، زینب دعا میخوند تو گوشش لباس رزمش و تنش کرد، یه مشک خالی روی دوشش لالایی رباب این شد، بخواب مادر دورت بگرده چشمات و روی هم بزاری، عموت با آب بر میگرده کسی نمونده توی دنیا، مرامش و ندیده باشه فرات از اینجا خیلی دور نیست، دیگه الان باید رسیده باشه الان دیگه تو آب رفته، مشکش و زیر آب برده عموت و که میشناسی مادر، مطمئنم که آب نخورده الان شده سوار اسبش، راهی خیمه هایِ شاهه بزار ببینم از تو خیمه، چشم همه حرم به راهه آب خنک شبیه بارون، مهمون میاره برا مهمون بخواب تا انتظار کم شه، تا وقتی که بیاد عمو جون عمو با مشک خالی رفته، کار عمو نشد نداره گریبون نهر رو میتونه، بگیره تا حرم بیاره وای اگه آب نخورده باشه، جون به تنش نمونده باشه وای اگه روی زمین بیوفته، از رو زمین نتونه پاشه کنار علقمه شلوغه، حسین تنها بین لشکر رو دامنش گرفته ارباب، سر شکسته ی برادر امیر لشکرم بلند شو، بی تو کجا برم بلند شو پاشو ببین که بی حیا ها، دارن میرن حرم بلند شو سر مگه با تبر شکسته، چیشد که اینقدر شکسته دست تو از بدن جدا شد، قد من از کمر شکسته داغ تو ای دار و ندارم، کجایِ این دلم بذارم پاشو بریم کاری نکن که، برم رقیه رو بیارم دستت و توی آب بردی، این همه راه مشک و آوردی گذشته آب از سر خیمه، خودت یه خورده آب میخوردی تموم دلخوشیم همینه، مادرم اومد از مدینه تو نیستی اونوقتی که دشمن، میاد با چکمه روی سینه تو نیستی اونوقتی که آتیش، دامن خیمه رو میگیره پنجه ی وحشی ها تو غارت، گوشه ی معجرو میگیره " تو سر نهاده ای روی دامان فاطمه من را بگو، که رو به زمین میشود سرم " یه قلب مبتلا تو این سینه، مریضمو دوام ابالفضله سینه ما سینه زنا وقفِ، موقوف آقام ابالفضله... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇
. به نام خدا تضمین ازشعر شیخ اجلّ،سعدی شیرازی =======***======‌= می بینمش بالای نِی ، جانِ جهانم می رود سیلاب غم در غربتش از  دیدگانم می رود با دیدن سرها به نِی ،تاب و توانم  می رود ((ای ساربان آهسته ران ،کارام جانم می رود وان دل که با خود داشتم با دل ستانم می رود)) مانده به صحرا پیکرش ، اما سرش شد دور از او می تابد از  بالای نی ، بر آسمانها  نور از  او افتاده در جان جهان در اشتیاقش شور از او ((من مانده ام مهجور از او ، درمانده و رنجور از او گویی که نیشی دور از او در استخوانم می رود)) از بس جسارت دیده ام از دشمن خوار و زبون از کوفه تا شام بلا دردم  شده از حد فزون بر چشمه اشکم شده ، جاری زِ  دل ، دریای خون ((گفتم به نیرنگ و فسون ، پنهان کنم ریش درون پنهان نمی ماند که خون بر آستانم می رود)) منزل به منزل می روم همراه این دلخستگان دیگر نمانده  طاقتی بر جسم و جان کودکان بر حال  زار ما  چرا ، رحمی ندارد  ساربان؟ ((محمل بدار ای ساربان ! تندی مکن با کاروان کز عشق آن سرو روان،گویی روانم می رود)) درگلشن زینب دگر از گل نمانده یک نشان با رفتن گلها  شده ، باغ و  بهار او ،  خزان هستم به دنبال سری ، افتان وخیزان،نیمه جان ((او می رود دامن کشان ،من زهر تنهایی چشان دیگر مپرس از من نشان،کز دل نشانم می رود)) از کودکی کردم صبوری بر مصیبات و مِحَن بی مادری ، داغ  پدر، آه  جگر سوز  حسن از پا نیفتادم  مگر ، با دیدن  صد  پاره  تن ((در رفتن جان از بدن گویند  هر نوعی سخن من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود)) این  روزها بر هر زبان  افتاده  نام  کربلا آنجا که دارد تربتش ، بر دردها حکم شِفا دست من و دامان تو ، لطفی نما یا زینبا! امسال ، خود ،روزی نما یک اربعین بر "کیمیا" هر دَم به یاد کربلا ، آه از نهانم می رود =======***======‌= رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۶/۱۴ 👇
shoor- Ey Kash Mishod .mp3
4.74M
شور ای کاش می شد توی گریه ها بمیرم ای کاش می شد با نگات بها بگیرم به خدا تو این زمونه که تموم سال خزونه اونی برده که بدونه هر چی تو بخوای همونه جانم ، به سینه زنات ای آقا جانم، به حال و هوات ای آقا جانم ، میمیرم برات ای آقا دوست دارم قد کل آسمونا دوست دارم مثل شعر روضه خونا به خدا که دل میسوزه که تموم عمر دو روزه اونی برده که چشاشو به کتیبه هات بدوزه جانم به نفس روضه خونات جانم به سینه زنا گریونات جان به دیوونه ها به مجنونات جانم به سینه زنات ای آقا جانم به حال و هوات ای آقا جانم میمیرم برات ای آقا تو میدونی که گدای خونه زادم من میدونم که تو میرسی به دادم به خدا که روضه هاته که درسترین صراته اونی برده که تو قلبش آرزوی کربلاته جانم به حرم و دربارت ای جانم به نام علمدارت ای جانم به قدم زوارت ای جانم به سینه زنات ای آقا جانم به حال و هوات ای آقا جانم میمیرم برات ای آقا
nohe-zire-saye-parcham.mp3
9.79M
نوحه زیرسایه سار پرچم بهترین پناه عالم دردی و دوای دردی مرده ها رو زنده کردی با قیامت محرم2 ذکر دل شکسته ها حسین یا من اسمه دوا حسین من بدون کربلا بیچاره ام پیشت نباشم اربعین آواره ام یا اباعبدالله بی تو قسمتم خزان شد قسمت تو خیزران درد دل ندارم امشب غیر غصه های زینب عمه قامتش کمان شد عمه شد سپر برای من گشته پیر غصه های من 2 پیش نگاه خواهرت جان میدهم از غصه ی زخم سرت جان میدهم یا اباعبدالله
1400.06.14_2.mp3
11.32M
🔻گزارش صوت هیئت هفتگے 🎤حجت الاسلام 🔊 📆یکشنبه ۱۴ شهریورماه۱۴۰۰ ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۱ در شام غم آورده اند جمع اسیران را بر نیزه ها سر شهیدان را همراه شان دل پریشان را در شام بلا شور و همهمه است زخم زبان ها بر لب همه است در رو به روی زینب حسین بر نیزه رأس پور فاطمه است آه واویلتا امان ز شام۴ در شام غم دشمن دین حق چو مجنون است ظلم و ستم بر همه افزون است دل همه اهل حرم خون است خورشید ولا روی نیزه هاست خون دل خاندان مصطفاست بهر خاندان آل عبا بدتر از کربلا شام بلاست آه و واویلتا امان ز شام۴ در شام غم آنان که جاهل و بد و پستند دست همه اهل حرم بستند قلب گل فاطمه بشکستند روز اهل حرم به شهر شام گشته از ظلم و کینه همچو شام بر سر و روی آل مصطفی سنگ کینه زنند ز روی بام آه و واویلتا امان ز شام۴ در شام غم صبر همه اهل حرم کم شد نصیب شان غصه و ماتم شد قامت ساجدین ز غم خم شد آتش ظلم و کین زبانه زد یتیمانش را بی بهانه زد بر اسیران دشت کربلا با کعب نی و تازیانه زد آه و واویلتا امان ز شام۴ .👇
. 🎤 کسی که از تو و از داغ تو خبر دارد همیشه در غم تو دیدگان تر دارد دلی که سوخت برایت خدا بهایش داد خدا به سوختگان غمت نظر دارد قسم به ناله ی زهرا، کسی نخواهد ماند اگر که ،پرده خدا ،از غم تو بردارد من از تلاطم امواج آب دانستم که در مصیبت تو آب هم جگر دارد به ساحت حَرمت میرسد هر آن کس که شبیه فطرس درگاه ،بال و پر دارد به جمع گریه کنانِ حسین و کرب و بلا ببین ز عرش خدا فاطمه نظر دارد شاعر : دید از دور مسیحا نفسی می‌آید دید با قافله، فریادرسی می‌آید صحنه‌ای دید در آن قافله اما جانکاه بر سر نیزه سری دید، سری همچون ماه این سر کیست که اینقدر تماشا دارد؟ صوت داوودی و انفاس مسیحا دارد؟ از سر هر مژه‌اش معجزه بر می‌خیزد با طنینش همه آفاق به هم می‌ریزد با نسیم از غم دل گفت به صد شیون و آه به ادب نافه‌گشایی کن از آن زلف سیاه با دلی سوخته آمد به طواف سر ماه پاره پاره دلش از داغ لب پرپر ماه گفت ای جان جهان نذر غمت! جانم باش امشبی را ز سر لطف تو مهمانم باش ماه را همره خود با دلِ بی‌تاب آورد نذر لب‌های ترک خورده کمی آب آورد خون از آن چهره که می‌شُست دلش خون می‌شد حال او منقلب و دیده دگرگون می‌شد صورتش را به روی صورت خونین حسین و مُشَرَّف شد از آن لحظه به آئین حسین ... شاعر : تذکر : 1ـ بخش اول مجلس، روضه و داستان مادری که سر مزار فرزندش رفته بود در قالب اجرا شد 👇
خداحافظ محرم🕯🏴 مُحَرَّم مٰاه حُسَيْن خُدٰا نِگَهْدٰارَت نمی‌دانم دوباره تو را خواهم دید یا نه ؟!... اما اگر وزیدی و از سر کوی من گذشتی سلامم را به اربابم برسان و اگر این آخرین محرمم باشد بگو همیشه برایت مشکی به تن می‌کرد و دوست داشت نامش با نام تو عجین شود گر چه جوانی می‌کرد اما از اعماق وجودش تو را از ته دل دوست داشت و اردتمند شما بود با چای روضه، صفا می‌کرد و سرش درد می‌کرد برای نوکری محرم جان تو را به خدا می‌سپارم و دلم شور می‌زند برای صَفری که از "سَفَر" می‌رسد خداحافظ ماه محرم خداحافظ تاسوعای عباس خداحافظ عاشورای حسین خداحافظ ای گریه‌های محرم خداحافظ ای مجلسای پر از غم خداحافظ ای شور و حال و بکا خداحافظ ای پرچم‌های سیاه خداحافظ ای ماه پر شور و شین خداحافظ ای خیمه‌های حسین خداحافظ ای سرزمین بلا خداحافظ ای نینوای کربلا خداحافظ ای یاس ام البنین خداحافظ ای مشک روی زمین خداحافظ ای هجله‌گاه خیمه‌گاه خداحافظ ای گودی قتلگاه خداحافظ ای دیده‌های پر آب خداحافظ ای شیرخوار رباب خـداحـافـظ محـرم 💔
به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من سر تو رو بردند، دیر رسیدم من به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من سر تو رو بردند، دیر رسیدم من آخ به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من سر تو رو بردند، دیر رسیدم من عزیز خواهر   غریب مادر عزیز خواهر   غریب مادر عزیز خواهر   غریب مادر به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من سر تو رو بردند، دیر رسیدم من آخ سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من سر تو رو بردند، دیر رسیدم من دیر رسیدم من ، سر تو رو بردند دیر رسیدم من ، سر تو رو بردند سر تو رو بردند ، دیر رسیدم من   یک گوشه گودال ، مادر رو دیدم من که رفته بود از حال، دیر رسیدم من صدا زدی من رو ، خودم شنیدم من صدای رگ هات بود، دیر رسیدم من   به سمت گودال از خیم دویدم شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من سر تو رو بردند، دیر رسیدم من عمامه ات رو بردند ، دیر رسیدم من شمشیر ات رو بردند ، دیر رسیدم من انگشتر اش هم بردند…   پیراهن رو بردند ، دیر رسیدم من با بوسه از رگ ها ، به خون تپیدم من میان خاک و خون ، دیر رسیدم من عزیز خواهر   غریب مادر عزیز خواهر   غریب مادر عزیز خواهر   غریب مادر   به سمت گودال از خیم دویدم شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من سر تو رو بردند، دیر رسیدم من   عزیز خواهر   غریب مادر عزیز خواهر   غریب مادر عزیز خواهر   غریب مادر  
‍ 🍂🍁روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ شَهادت باب الحوائج آقا موسی ابنِ جَعفر علیه السلام_حاج مهدی رسولی🍁🍂 ┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄ ____ ↶توجه↷: جهت استفاده ، متون حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ____ مردی که نام دیگر او "آفتاب" است بین غل و زنجیر هم عالی جناب است * بریم کاظمین....* _____________ تو كاظمین آقا، حاجتمو داده انگار دلم امشب، پنجره فولاده چه حرمی ،چه گنبدی حس می كنی، تو مشهدی زهرا می گه ،خوش اومدی كرمش، كرم امام رضاست حرمش ،حرم امام رضاست آقامون پدرِ امام رضاست _____________ مردی که نام دیگر او "آفتاب" است بین غل و زنجیر هم عالی جناب است حبل المتین ماست یک تار عبایش این مرد از نسل شریف بوتراب است پیداست از باب الحوائج بودن او هر کس از او چیزی بخواهد مستجاب است با یک سؤالش بشر حافی زیر و رو شد هر کس به پای او بیفتد کامیاب است *چقدر آدم ها رو عوض کرد، اومد دید داره از خونه صدای لهو و لعب میآد،صدا زد: دید کنیزی اومد دم در،صدا زد: کنیز! ببینم صاحب این خونه آزاده یا بنده است؟ گفت: نه آقا آزاده..این خونه و زندگی هم مال اونه،منم کنیزشم...گفت: معلومِ که آزاده،بنده بود که این جوری نمی شد... کنیز برگشت،بُشر یه نگاهی بهش کرد، چرا معطل کردی؟کجا بودی؟ گفت: ارباب این جوری شد،یه آقایی بیرون ازم سئوال کرد، صاحب این خونه آزاده یا بنده است؟.... تو چی گفتی؟ گفتم: آزاده....اون چی گفت؟... گفت: معلومِ که آزاده،بنده بود که این جوری نمی شد...تا اینو گفت،یهو بُشر بلند شد،میگن:پابرهنه اومد تو کوچه،پشت سر آقا دوید، انتهای کوچه رسید به موسی بن جعفر،خودش رو انداخت رو قدمهاش،گفت: موسی بن جعفر! اومدم بهت بگم،نه بنده ام....آقا منم بنده ی خدا کن آقا.....* چیز کمی که نیست ... آقا چارده سال زیر شکنجه ، کنج زندان در عذاب است نامرد ، زندان بان ، یهودی زاده ی شُوم دست و سر و پاهای آقا را چرا بست ؟! *یه مجلسی گذاشت هارون ، گفت: لباس تازه به موسی بن جعفر بپوشونید،آوردن آقارو تو مجلس،میوه و غذا جلوی آقا گذاشتن، همه اش نقشه بود، یه عده رو هم از بزرگان جمع کردن،خواست بهشون بگه:موسی بن جعفر احترام داره کی میگه زندان افتاده؟ همه جمع شدن،نگاه می کردن، موسی بن جعفر هم نشسته،یهو آقا شروع کرد حرف زدن،گفت: همه دروغِ...زد بهم نقشه ی اون نانجیب رو برگردوند آقا رو زندان،این سندیِ ملعون،این زندان بان یهودی،دَرِ زندون رو بست،شلاق و تازیانه را برداشت،گفت:چرا این کارو کردی؟ شروع کرد،اینقدر با این تازیانه به سر و صورت موسی بن جعفر زد.... "اَلسَّلامُ عَلَى الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ"* زخمی که در زیر گلوی او شکفته یادآور زخم و غم طفل رباب است با این غل و زنجیر و لب های تَرَک دار تنها به یاد زینب و بزم شراب است ✍شاعر: علی اکبر لطیفیان *آقامون رو شهید کردن،از زندان بیرون آوردن،چهارتا حمال،بعضی ها میگن:روی نردبانی،بعضی ها میگن:روی لنگه ی در این بدنِ مبارک رو آوردن، یه عده هم افتاده بودن داشتن استشهاد جمع می کردن،می گفتند: بیایید بنویسید آقاتون به مرگ طبیعی از دنیا رفته،داشتن استشهاد جمع می کردن..... می دونی دلت رو میخوام کجا ببرم؟ میخوام بگم:بالای بدن دوتا آقا،دوتا امام، استشهاد جمع کردن،یکی موسی بن جعفرِ،اما یکی هم میدونید چه جوری بود؟ همه ریختن تو گودی ِ قتلگاه..دونه دونه دارن میگن چیکار کردیم، بنویس جایزه ی من اینجوریه....من نیزه زدم، من شمشیر زدم.....
دیگه کسی تو مدینه سراغ زهرا نمی یاد دست شکسته رو ببین که دیگه بالا نمی یاد من شنیدم تو کوچه ها به زخم دل نمک زدند چون حسنت تو خواب می گفت مادرم و کتک زدند زینب من می گفت بابا یه مژده یک خبر دارم سفره نون خونمون گرفته بوی مادرم اگه می خوای خداحافظی قشنگ و با نمک بشه بیا با هم گریه کنیم تا دلمون خنک بشه جون به لبم رسیده است این که به غم خو بگیری تا کی می خوای عزیز من دستی به پهلو بگیری امشب و مهمون منی تا کی می خوای رو بگیری ببین دارم دق می کنم تا کی می خوای رو بگیری
روضه و توسل حضرت علی اکبر علیه السلام شب هشتم محرم _سید مهدی میرداماد↯ ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ ابی عبدالله چند جا تو کربلا یادِ مادرش افتاد،یکیش اونجایی بود که سینه ی شکسته ی قاسم رو به سینه چسبوند،امشب روضه ام روضه ی امیرالمؤمنینِ،آخ دلم برا حرمت یه ذره شده،یه نجف برا ما امضا کن.... چند جا روضه ی امیرالمؤمنین به یادِ ابی عبدالله افتاد،یاد باباش افتاد،چند تا روضه عجیب غربت امیرالمؤمنین بیداد میکنه... یه جا که علی اصغر رو روی دست گرفت،فقط گناه این بچه این بود که اسمش علی بود.... خود ابی عبدالله،روز عاشورا،جلو سنگ باران و تیرباران دشمن،گفت: مگه من حرامی رو حلال کردم؟حلالی رو حرام کردم؟ از من دروغی،فسقی،فجوری؟ چیِ جلو من سی هزار نفر لشکر کشیدید؟ یه نانجیب بلند شد،گفت:حسین هیچ گناهی نداری،میدونی چرا میخواهیم بُکُشیمِت ؟ "بُغضً لِاَبیک" تو بابات علیِ، گناه از این بالاتر...شروع کرد به امیرالمؤمنین دشنام دادن،جلو حسین به باباش ناسزا می گفت.... دیگه کجا یاد امیرالمؤمنین افتاد؟ وقتی علی اکبر رفت میدان....اسمش علیِ،شهادتش هم مثل امیرالمؤمنینِ،فرقش مثل پدر بزرگش شکافته شد، رفت میدان بار آخر،مرحوم مفید در ارشاد میگه:آخرین بار که رفت،ابی عبدالله دیگه رو پاش بند نبود.....ابی عبدالله خودش اجازه داد،زودم اجازه داد،عبارت میگه: "فَاسْتَاذَنَ اَباهُ فِی الْقِتالِ فَاذِنَ لَه" گفت:برم؟ گفت:برو...بار آخر نوشتن حسین هی می رفت رو بلندی نگاه می کرد،از قول خانوم سکینه نقل می کنن،میگه من کنار بابام تو خیمه نشسته بودم،بابام گوشش تو میدون بود،یه مرتبه شنید یکی میگه:" یا اَبَ عَلَیكَ مِنّى السَّلامَ" سکینه میگه دیدم چشای بابام سیاهی رفت،می خواست سوار اسب بشه،رکاب اسب رو گم کرد،دست و پاش رو گم کرد،پسرمِ،عزیزمِ،داره صدام میکنه...* صدای اکبرِ انگار،می شنوی صداش رو عباس نکنه افتاده از اسب،آخه بچه ام تک و تنهاست عصای پیریِ بابا،پاشو قلبِ منو نشکن *یه موقع یه پدر شهید گریه میکنه،بقیه باهاش گریه میکنن،صدای گریه تو گریه ها گم میشه،اما کسی با حسین گریه نکرد،همه هلهله کرد......* عصای پیریِ بابا،پاشو قلبِ منو نشکن گم شده تو خنده هاشون،صدایِ گریه های من واویلا،چیزی نمونده ازتنت واویلا،گوچه وا کردن زدنت *اونایی که توی کوچه های مدینه نبودن،گفتن:بیان.....* مثه خزون ریخت،بال و پر تو تموم لشکر ریختن سر تو *از بالای اسب نگاه کرد،دید وسط میدون گرد و خاکِ،همه دور یه سوار حلقه زدن،هی شمشیرا بالا میره،پایین میاد،خودش رو رسوند،مرحوم سید بن طاووس تو لهوف میگه:هر شهیدی رو که ابی عبدالله رفت بالا سرش،با اسب تا کنار بدن رفت، بعد از اسب پیاده شد،اما برا علی اکبر فرق داشت،نوشتن:هنوز به علی نرسیده طاقت نیاورد، "فَسَقَطَ مِنَ الفَرَس" از رو اسب افتاد،شیخ حُر عاملی میگه: دیدن دیگه نمیتونه بلند شه،داره رو زانوهاش راه میره،رسید بالا سر علی،پسرم! عزیزم!* می برم تو رو تا خیمه،اگه هلهله بذاره بغض شون رو خالی کردن،کینه هم اندازه داره دشمنا حیا ندارن،حتی از موی سفیدم می بینی انگار نه انگار من یه بابای شهیدم واویلا،میذارمت بینِ عبا واویلا،توان نداره دست و پام انگار بعد تو شکستم،بابات دیگه پا نمیشه وقتی پیکر رشیدت،قد این عبا نمیشه *بذار مثل قدیمیا روضه بخونم،مثل پیر غلاما،بعضی حرفا،یه عمری تازه است،قدیمی ها اینجوری روضه میخوندن: سر رو گذاشت رو زانو آروم نشد،سر رو چسبوند به سینه آروم نشد،سینه رو چسبوند به سینه آروم نشد،صورتش رو گذاشت رو صورت علی"وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ" همه گفتن حسین جون داد،مرحوم شوشتری میگه:روضه علی اکبر،روضه ی جون دادنِ حسینِ...حسین تکون نمیخوره،همه گفتن:کار پسر و پدر تموم شد،راست گفتن: حسین داشت آروم آروم جون میداد،یه مرتبه شنید یه صدایی داره میاد،برادر! پاشو خواهرت اومده،غیرت الله! پاشو.... این روضه یه جمله گریز میخواد،اینجا دید خواهر وسط نامحرماس،پا شد،علی رو رها کرد،زیر بغل های زینب رو گرفت،جوان های بنی هاشم رو صدا زد،اما ساعتی بعد،همین حسین دید دارن به زینب حمله می کنن،به خیمه ها حمله می کنن،به نیزه تکیه زد، صدا زد: من زنده ام...یه ناله بزن:حسین.... ________ 🌾🍃روضه جانسوز ویژه☘🌾 شب هشتم محرم 🔴حضرت علی اکبرعلیه السلام 🔴
1_523469148.mp3
7.79M
🎵شبهای آخر است گدا را حلال کن... ▪️وداع با ماه و روضه اسارت اهل بیت حضرت سیدالشهدا علیه السلام 🎤حاج احمد واعظی مجموعه : امام حسین (ع) دارد تمام میشود آقا عزای تو و کم گریه کرده ایم محرم برای تو شبهاي آخر است گدا را حلال كن اين هم بساطِ نوكر ِ بي دست و پاي تو دارد چه زود سفره ي تو جمع می شود هستم هنوز سائل ِ آب و غذای تو مارا ببخش گريه ي سيري نكرده ايم چشمانِ خشكِ ما خجل از اين عزاي تو هر روز، روز ِ تو همه جا محضر شما یعنی که هست هر چه زمین کربلای تو میل ِ دوبارگيِّ بهشت آدمی نداشت وقتی شنید گوشه ای از روضه های تو کی دست خالی از در این خانه رفته است؟! دستِ پُر است تا به قیامت گدای تو تنها بلد شدیم تباکی کنیم و بس گریه کند برای تو صاحب عزای تو گریه کن تو حضرت زهراست والسلام جانم فدای فاطمه و جانم فدای تو تازه به شام میرسد از راه قافله تازه رسیده نوبت تشت طلای تو
🌹🕊🌹 🔴اعمال شب و روز اول ماه صفر 💥ماه صفر دومین ماه قمری است که برای نامگذاری آن دو دلیل ذکر می شود: ✨نخست این که از صُفْرَة به معنای زردی گرفته شده، زیرا زمان انتخاب نام با فصل پاییز و زرد شدن برگ درختان مقارن بوده است. ✨دلیل دوم این که از صِفْر به معنای خالی گرفته شده است، چرا که با پایان یافتن ماه های حرام(رجب، ذی القعده، ذی الحجه و محرم) قبایل بار دیگر وارد جنگ می شدند و شهرها خالی می شد. ✨معروف است که صفر ماهی منحوس است. در چرایی منحوس بودن ماه صفر دلایلی از جمله رحلت پیامبر اکرم(ص)، شهادت امام حسن(ع) و امام رضا(ع) در این ماه را ذکر می کنند. همچنین ابتدای ماه صفر با ورود کاروان اسرا به شهر شام مصادف است، و نیز آغاز جنگ صفین در نخستین روز صفر بوده است. ✨در برخی از روایات اسلامی آمده است که مسلمانان از انجام کارهای مهم در ماه صفر، پرهیز و برای دفع آفات و بلایای این ماه بسیار صدقه دهند. به همین دلیل مسلمانان از این ماه به عنوان ماهی نحس و بد یمن یاد می کنند، چرا که در این ماه وحی قطع می شود. حضرت علی(ع) در این مورد فرموده است: با رحلت پیامبر(ص) چیزی قطع شد که با فوت هیچ احدی قطع نشد. 💥اول ماه صفر اعمال مشترک اول هر ماه در ابتدای ماه صفر نیز قابل توجه است از جمله: ✅دعا در زمان دیدن هلال خواندن دعای هلال وارد شده است. حداقل آن است که سه مرتبه بگوید: اللّهُ اَکْبَر و سه مرتبه لا إلهَ الَّا الْلّه و سپس بگوید: اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذی أذْهَبَ شَهْرَ کَذا وَ جاءَ بِشَهْرِ کَذا. ✅بهترین دعای زمان رؤیت هلال، دعای چهل و سوم صحیفه سجادیه است. ✅قرآن خواندن هفت مرتبه سوره «حمد». ✅روزه از أموری که بر آن تأکید شده، سه روز روزه گرفتن در هر ماه است. مرحوم علامه مجلسی در زادالمعاد می گوید: مطابق مشهور، این سه روز، پنجشنبه اول ماه و پنجشنبه آخر ماه و چهارشنبه اول از دهه وسط ماه است. ✅نماز شب اول ماه: دو رکعت نماز بجا آورد، به این نحو که: در هر رکعت پس از سوره حمد سوره انعام را بخواند سپس از خداوند متعال بخواهد که او را از هر ترسی و هر دردی ایمن گرداند. ✅روز اول ماه: خواندن نماز اول ماه که آن دو رکعت است، در رکعت اول بعد از حمد سی مرتبه سوره توحید و در رکعت دوم بعد از حمد سی مرتبه سوره قدر بخواند و بعد از نماز صدقه ای در راه خدا بدهد،هر کس چنین کند، سلامت خود را در آن ماه از خداوند متعال گرفته است. ✅اعمال مستحبی ماه صفر درباره اعمال مستحبی که در ماه صفر ذکر شده، اهم آن ها خواندن دعا، تلاوت قرآن، اقامه نماز و روزه داری است. 💥دعای ویژه ماه صفر نیز از محدث بزرگ مرحوم «فیض کاشانی» نقل شده که مستحب است هر روز 10 مرتبه قرائت شود: ✨یا شَدیدَ الْقُوی وَیا شَدیدَ الْمِحالِ یا عَزیزُ یا عَزیزُ یا عَزیزُ ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَمیعُ خَلْقِکَ فَاکْفِنی شَرَّ خَلْقِکَ یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنینَ وَصَلَّی اللّهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ.✨ 📚مفاتیح الجنان *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
شب آخر دلم گردیدھ بۍ تاب ... خداحافظ محرم، ماھ ارباب...🥀 ♥️ *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*