eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
10.7هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
تا زمانی که جان در بدن دارم مرا با اشک حسرت بار خود مسوزان.‌ ای بهترین زنان! آنگاه که من کشته شدم، تو برای گریه سزاوارتری!(۸) امام حسین(ع) راهی میدان نبرد شد، طولی نکشید که مرکب امام حسین(ع) به حالت خون آلود و پریشان، بدون امام(ع) به سمت خیمه ها آمد‌. خوارزمی می نویسد : 📋《أَقْبَلَ فَرَسُ الحسینِ(ع) وَ قَدْ عَدَا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ أَنْ لَا یُؤْخَذَ فَوَضَعَ نَاصِیَتَهُ فِی دَمِ الحسینِ(ع) ثُمَّ أَقْبَلَ یَرْکُضُ نَحْوَ خَیْمَهِ النِّسَاءِ، وَ هُوَ یَصهَلُ وَ یَضْرِبُ الْأَرْضَ بِرَأْسِهِ عِنْدَ الْخَیْمَهِ》 ♦️در روز عاشورا؛ اسب امام حسین(ع) از میان لشکر ابن سعد دوید که دستگیر نشود. پیشانى خود را به خون آن بزرگوار رنگین نمود. سپس به سوی خیمۀ‏ زنان تاخت و نزد خیمه شیهه می‌کشید و سر خود را به زمین مى‏ کوبید.(۹) امام زمان(عج) در زیارت ناحیه مقدسه، این لحظه را اینگونه وصف می کند : 📋《فَلَمَّا رَاَینَ النِّسَاءُ جَوادَكَ مَخْـزِيّا وَنَظَرْنَ سَرْجِكَ عَلَيْهِ مَلْوِيّاً بَرَزْنَ مِنَ الْـخُدُورِ ناشِـراتِ الّشُعُورِ عَلَى الْخُدُودِ لاطِمَاتٍ لِلوُجُوهِ سافِراتٍ وَبِالْعَويلِ داعِياتٍ》 ♦️و زنان خیام مشاهده کردند که؛ اسب تو بلا زده به خیمه ها رسید و در حالی که زنان زين تـو را بر اسب واژگونه يافتند، پس اهل خیام آمدند درحالي که خود را پريشان ساخته بودند و گیسوانشان را بر چهره ها ریخته بودند و سيلي بر صورت هايشان مي زدند و با صداي بلند گريه مي کردند و ناله و فريادکنان تو را مي خواندند.(۱۰) گویی مرکب امام حسین(ع) آمده بود که خبر شهادت امام حسین(ع) را به اهل خیام برساند و آنان را به سمت قتلگاه ببرد. در مقاتل آمده است که؛ سکینه(س) خود را بر بالین بدن بی جان پدر رساند. مرحوم کفعمى از حضرت سکینه(س) روایت مى کند که وقتی پدرم شهید شد، آن بدن نازنین را در آغوش گرفتم و حالت اغماء و بیهوشى برایم روى داد، در آن حال شنیدم که پدرم مى فرمود : 📋《شِیعَتِی مَهْمِا شَرِبْتُم مَاءِ عَذْبٍ فَاذکُرُونِی، اَوْ سَمِعْتُم بِغَـــــریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی》 ♦️شیعیان من! هنگامی که آب گوارا نوشیدید، مرا یاد کنید و یا هنگامی که ازغریبی یا شهیدی خبری شنیدید، برمن ندبه کنید.(۱۱) مقتل می نویسد : 📋《ثُمَّ إِنَّ سُكَيْنَةَ اعْتَنَقَتْ جَسَدَ أَبِيهَا الْحُسَيْنِ(ع) فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ》 ♦️حضرت سكينه(س) پيكر پدرش امام حسين(ع) را در آغوش كشيد، اما گروهى از اعراب اجتماع كردند و سكينه(س) را از روی بدن پدرش کنار زدند.(۱۲) حضرت سکینه(س) آخرین یادگار و بازمانده حادثه غم انگیز کربلاست. هر چند امام محمدباقر(ع) نیز در کربلا حضور داشته است و یعقوبی در این باره نقل می کند که امام(ع) در پاسخ به سؤال فردی که از ایشان پرسید؛ آیا شما زمان امام حسین(ع) را درک کرده اید؟ فرمود : 📋《قُتِلَ جَدِّی الْحُسَینُ(ع) وَ لِی اَرْبَعُ سِنینَ وَ اِنّی لَاَذْكُرُ مَقْتَلَهُ وَ مَا نَالَنَا فِی ذَلِكَ الْوَقْتِ》 ♦️هنگامی كه جدّم امام حسین(ع) به شهادت رسید، من چهار ساله بودم و جریان شهادت آن حضرت(ع) و آنچه در آن روز بر ما گذشت همه را به یاد دارم.(۱۳) ولی امام باقر(ع) در سال ۱۱۴ هجری به شهادت رسیده است.(۱۴) و حضرت سکینه(س) در سال ۱۱۷ هجری وفات نموده است.(۱۵) و از این جهت، ایشان آخرین بازمانده کربلا محسوب می شود. {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : تو کیستی؟ چراغ بهشت مدینه ای آیینه دار حُسن حسینی، سکینه ای باید به رتبه زینب ثانی بخوانمت چون عمه ات به صبر نداری قرینه ای در آسمان صبر فروزنده کوکبی بین تمامی اُسرا رکن زینبی دشمن ذلیل عزّ و وقار سکینه است فریاد کربلای حسینی به سینه است در مکتب مجاهدت و صبر و ابتلا ایثار و استقامت و ایمان گزینه است هر چند درد و رنج اسارت کشیده ای تو خصم را به بند حقارت کشیده ای در منطق تو معجزه نطق مرتضی پیغام تو حیا و عفاف و حجاب بود هر خانه ای که هست رباب و سکینه اش باشد صفای روضه شهر مدینه اش قلب حسین و چشم و چراغ مدینه ای سر تا قدم جلال و وقار و سکینه ای 👤سازگار 📚منابع : ۱)تاريخ مدينة دمشق ابن عساكر، ج۶۹، ص۱۱۹ ۲)الإرشاد شيخ مفيد، ج۲، ص۱۳۵ ۳)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۷ ۴)مقتل الحسين(ع) مقرّم، ص۳۰۷ ۵)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۷ ۶)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۱۰۹ ۷)المجالس الفاخرة علامه شرف الدين، ج۱، ص۲۸۵ ۸)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۱۰۹ ۹)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲، ص۳۷ ۱۰)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۲۴۰ ۱۱)المصباح کفهمی، ص۷۴۱ ۱۲)اللهوف ابن طاووس، ص۱۸۰ ۱۳)تاریخ یعقوبى، ج‏۲، ص۳۲۰ ۱۴)فرق الشیعة نوبختی، ص۶۱ ۱۵)تاریخ مدینه دمشق ابن عساکر، ج۶۹، ص۴۲۱ ‌
روضه (هرکار کردم کاری از من بر نیامد) - حاج محمود کریمی.mp3
13.06M
📌 شب بیست‌وهشتم ماه صفر ١٤٤۳ 🎙 با مدّاحی: 🕌 حسینیه‌ی‌مرحوم‌هاشمی‌شاهرودی .............. 📃 هر کار کردم کاری از من بر نیامد 🎙 از 🗓 در ۱۴۰۰ 📍 "ره" هر کار کردم کاری از من بر نیامد سرنیزه شمر از دهانت در نیامد "خوش آن زمان که خوبان کنند غارت شهر مرا تو گیری و گویی که این اسیر من است" ضجه زدن هایم مرا راضی نمی کرد ای کاش خولی با سرت بازی نمی کرد .
شور (خوب خوبایی خیلی آقایی) - حاج محمود کریمی.mp3
18.47M
. 📃 خوب خـــــوبایی، خیــــلی آقایی 🎙 🗓 در ۱۴۰۰ 📍 "ره" خوب خوبایی، خیلی آقایی مهر و مهتابی، اربابی مولایی کسی شد آزاد، که راهش افتاد، به دربار حسین سوامون کردن، صدامون کردن، هوادار حسین حالم آشوبه، قلبم می‌کوبه پای عشق تو، هر عشقی مغلوبه دل آواره، کجا رو داره، بجز خونه‌ی تو همه عاقل ها، ارادت دارن، به دیوونه‌ی تو درمون دردم، دورت میگردم اگر برا تو نمردم نامردم منی که جلدم، نشون بال و پرم، مالِ توئه میام دنبالِ، شهیدای تو سرم، مالِ توئه یک لحظه توو خیمه گام، یک لحظه توو قتلگام دشمنت خنده می کرد با گریه هام به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من سر تو رو بردن، دیر رسیدم من
زمینه (خوشم که از ازل شدم به درگه‌ات گدا حسن) - حاج محمود کریمی.mp3
40.42M
📃 خوشم که از ازل شدم به درگه‌ات گدا حسن 🎙 از 🗓 در _۱۴۰۰ 📍 "ره" خوشم که از ازل شدم به درگهت گدا حسن همیشه می زنم صدا ز سوز دل تو را حسن خدا اجازه می دهد چنین دعا کنم حسن یا من اسمه دوا و ذکره شفا حسن کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن ز دست می روم اگر ز سر مرا تو وا کنی ز جمع عاشقانِ با صفای خود جدا کنی خوشم اگر به یک نظر دلم پر از صفا کنی مرا برای نوکریِ خانه ات خودت صدا کنی به پای سفره ی کریم لطف خویش جا کنی به دست خویش لقمه ای دهی به این گدا حسن کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن دوباره نوبت عزا، دوباره زمزمه نوا دوباره غم، دوباره دم، دوباره ذکر مجتبی دوباره بزم خواندن از یل رشید مرتضی دوباره یاد فاطمه دوباره داغ کوچه ها خدا کند که جان دهم به پای روضه ی شما بخواه حاجت مرا ز درگه خدا حسن کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن تو آخر عنایتی، من اول گدایی ام تو عشق بی نهایتی و دلبر خدایی ام اسیرِ دار هیچ کس نشد سر هوایی ام اگرچه دل شکسته ی حسین و کربلایی ام نوشته روی قلب من که ملک مجتبایی ام تمام فکر و ذکر من تویی همیشه یا حسن کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن و فهم بی کسی تو ز فهم من فراتر است کمی ز غصه های تو به عالمی برابر است به گرد قبر خاکی تو آه من کبوتر است مرید مجتبی شدن عنایتی ز حیدر است غلام مجتبی به روز حشر از همه سر است زبان بده بخوانمت به زیر دست و پا حسن کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن صفا، وفا، عطا، سخا، ولیّ هر کرم حسن دعای من، دوای من، نوا و شور و دم حسن چه می شود که در بقیع تو زنم قدم حسن؟ مدد نما به لطف حق
واحد (سنگ عقیق اگر بتراشم برای تو) - حاج محمود کریمی.mp3
13.23M
. 📃 سنگ عقیـــــق اگر بتراشم برای تو 🎙 از 🗓 در ۱۴۰۰ 📍 "ره" سنگ عقیق اگر بتراشم برای تو باید که از جگر بتراشم برای تو حالا که در ملائکه کس فطرست نشد من حاضرم پر بتراشم برای تو طوف سرت به شیوه حجاج جایز است پی واجب است سر بتراشم برای تو باشد که سوی مرقدت آزاد رو کنم از چوب سرو در بتراشم برای تو از اصفهان ضریح برایت بیاورند یک گنبد از گوهر بتراشم برای تو در مرقد تو لاله ی عباسی اورم فانوس از قمر بتراشم برای تو از والدین خادم درگه بیاورم قربانی از پسر بتراشم برای تو شاعر: حاج .
واحد (در پیش من آتش نزن بال و پرت را) - حاج محمود کریمی.mp3
10.43M
. 📃 در پیش من آتش نزن بال‌وپرت را 🎙 از 🗓 در ۱۴۰۰ 📍 "ره" در پیش من آتش مزن بال و پرت را خونین مکن جان پدر چشم ترت را فردا همینکه جمع کردی بسترم را آماده کن کم‌کم عزیزم بسترت را آماده کن از آن کفن‌ها دومین را بیرون بیاور یادگار مادرت را بگذار روی سینه‌ام باشد حسینت بگذار بر قلبم حسن را، دخترت را بگذار با طفلان تو قدری بسوزم حالا بگویم حرف‌های آخرت را زاری مکن بر حال من با حال و روزت خاکی مکن دنبال بابا معجرت را تو بار شیشه داری و می‌ترسم از تو خیلی مواظب باش طفل دیگرت را وقتی که می‌ریزند هیزم روی هیزم وقتی که می‌سوزاند آتش، سنگرت را بابا حواست باشد آنجا محسنت را بابا مواظب باش پشت در، سرت را ای کاش می‌شد روضۀ بازو نمی‌شد وقتی علی می‌شوید آهسته پرت را این جملۀ آخر عزیزم با حسین است: «با خود مبر در قتلگه انگشترت را» شاعر:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ . ____ بند۱: غربت شهر سامرا غصه این دل منه عکس خرابیش بخدا اتیش به قلبم میزنه گردو غبار حرمش سرمه چشمای منه امشب و با صاحب الامر نوکر به سینش میزنه الهی بشه جونم فدات کی میشه بیام پائین پات مثل تقوی و نوری من بمیرم اقا تو سامرات با مژه هام صحنتو جارو میکنم شب شهادتت اقا فقط یه ارزو میکنم اللهم عجل لولیک الفرج ____ بند۲: میون زندون بلا چند سالیه موندی اقا درد دلاتو همیشه میگفتی اروم بخدا غصه قلب مضطرت تموم نمیشه اقاجون بد دهنی مرد پست تو رو میکشه اقاجون میخونی یه روضه از غما میخونی از زندون بلا زیر لبت اروم هی میگی امون از این مرد بی حیا برای وداع دعای تو فقط همینه مهدی بیادو اقاجون بالا سر تو بشینه اللهم عجل لولیک الفرج ____ بند۳: با لب تشنه و دلی لبریز از غصه و غم میخونی از دردی که شد قد تو با اون دیگ خم میخونی از تشنه لب غریب شهر کربلا از قتلگاه و لحظه ی والشمر جالس علی روی زمینه جسم حسین خواهری میاد با شور و شین میگه پاشو جون زینبت پاشو ای امیر عالمین لحظه های اخری میگه تو لباش دل ها بره سمت حسین و کربلاش ____
بانوای حاج 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 مردی می آید که از دور بی قراره، تک سواره دل رو غارت می کنه با یک اشاره ذوالفقاره علی رو داره شهریاره، آروم نداره در وفا، غیرت، شجاعت مقتداش فقط علمداره او خواهد آمد دلا رو بی سامون کنید او خواهد آمد جاده رو گل بارون کنید او خواهد امد سفر به جمکرون کنید یا ابا صالح مدد ,یا ابا صالح? مردی می آید زمحتاب در نقابه ،عشق نابه به زمین و، به آسمون و، فلک می تابه ازتبار قوم آبه، مستجابه، اربابه ذکر لبهاش کنار کعبه ،یا حیدر ابوتراب او خواهد آمد عالم و با صفا کنید اوخواهد آمد براش خدا خدا کنید او خواهد آمد برا فرج دعا کنید یا ابا صالح مدد ,یا ابا صالح? مردی می آید زخورشید نور العینه، شور و شینه پرچم دوشش لثارات الحسینه عیدی زهرا و حیدر یه سفر بین الحرمینه او خواهد آمد کربلا با صفا میشه او خواهد آمد خاک بقیع طلا مییشه او خواهد آمد اونجا حرم به پا میشه او خواهد آمد 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺