.
#بعد_از_شهادت
کسی به باغچه بعد از تو آب خواهد داد؟
به روزهای جهان، آفتاب خواهد داد؟
کدام دامن پُر مهر میشود بالِش؟
به گریههای یتیمانه خواب خواهد داد؟
کدام عشق به این سفرههای نان و نمک
پس از عبور تو رنگ و لعاب خواهد داد؟
مرا هر آینه او از سکوت پر کردهست
هم او که آه مرا بازتاب خواهد داد
برای آنکه بگیریم انتقامت را
خدا به گردش دنیا شتاب خواهد داد
زمانهای که به زهرا چنین جفا کردهست
مگر سلام علی را جواب خواهد داد؟!
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#شهادت
#اعظم_سعادتمند✍
🔹
1. دشتی 1387.mp3
3.55M
#روضه_حضرت_ام_البنین
#حاج_سید_مهدی_میرداماد
با دشتی شروع میکنند اما در ادامه وارد دستگاه شور میشوند ، خصوصا اون شعر : بعد از تو ای ماه مدینه ... که سبک گل پونه هاست ...
#حضرت_ام_البنین
#دشتی
#روضه_بازگشت_به_مدینه جانسوز_حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام و #حضرت_ام_البنین سلام الله علیها _ ویژه شب جمعه _سید مهدی میرداماد
🍂
اخی .... الا مادر به قربون جمالت
اخ رخ چون بدر و ابروی هلالت
آخ ... آخ ... شنیدم کام عطشان جان سپردی
گل ام البنین شیرم حلالت ....
ای حسین .....
گل ام البنین شیرم حلالت .... 2
🍂
شد آسمانم بی ستاره
سوغاتی زینب شده یک مشک پاره ....
*زینب برا ام البنین سوغاتی آورده ...
سوغاتی زینب شده یک مشک پاره ....
آمد شب دلگیری من ... ( ای دریغا )2
رفته عصای پیری من ... ( ای دریغا ) 2
بعد از تو ای ماه مدینه
من ماندم و شرم از سکینه ..... 2
در خواب دیدم (عباسم خواب دیدم،ان شاالله درست نباشه)
در خواب دیدم در منایی ...(پیش زهرا)2
دیدم سوار نیزه هایی ... ( پیش زهرا ) 2
حسین .....
🍂
کربلا بگو حسین .....
مدینه بگو حسین .....
شفای مریض ها بگو حسین .....
فرج امام زمان(عج) بگو حسین .....
به ابوالفضل (ع) یا الله ....
#سید_مهدی_میرداماد
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
#روضه_شب_جمعه
#بازگشت_به_مدینه
.
.
#شب_جمعه
زیارت #امام_حسین(علیهالسلام)
جان بر کف و اشاره جانانم آرزوست
جانان هر آنچه می طلبد، آنم آرزوست
درمان درد من نبود غیر درد دوست
دردم دوا کنید که درمانم آرزوست
با سیل اشک تا که به دریای خون روم
شب تا به صبح، دیده گریانم آرزوست
از چار گوشة دو جهان دست شسته ام
شش گوشة امام شهیدانم آرزوست
با یاد کام خشک علمدار کربلا
در موج بحر، سینه سوزانم آرزوست
پاداش گریه های همه عمر بر حسین
یک نوشخند از آن لب عطشانم آرزوست
صدبار اگر نثار رهش جان و سر کنم
تا باز جان دهم به رهش جانم آرزوست
از دامنی که سوخت به صحرای کربلا
یک شعله وقف آتش دامانم آرزوست
تا دم به دم نثار لب تشنه اش کنم
از آب دیده لؤلؤ و مرجانم آرزوست
در انتظار منتقم خون پاک او
دیدار روی مهدی قرآنم آرزوست
✍️ #غلامرضاسازگار
#استاد_مجید_طاهری 🎤
👇
3. روضه ام البنین س.mp3
4.79M
#روضه_حضرت_ام_البنین
( سلام الله علیها )
#استاد_رشیدی
الا مادر به قربون جمالت
رخ چون بدر و ابروی هلالت
شنیدم کام عطشان جان سپردی
گل ام البنین شیرم حلالت
شنیدم دستهایت را بریدند
شنیدم چشم نازت را دریدند
چو طفلان این سخنها را شنیدند
همه از هم خجالت می کشیدند
عالم فدای اون مادری که به یاد چهار پسر شهیدش ، چهار صورت قبر درست کرده بود ، دور این قبرها میگردید و گریه میکرد ، اما وسط گریه هاش فقط میگفت : #حسینم ...
وقتی می پرسیدند : ام البنین این چهارصورت قبر دیگه چیه ؟ می فرمود مگه خبر ندارید ، پسرام همه فدایی حسین شدند ، اینارو به یاد پسرام درست کردم ، اما وقتی می پرسیدند ام البنین ، اگه این قبرا رو به یاد پسرات درست کردی ، پس چرا یک کلمه نمیگی عباسم ؟ نمیگی عبدالله ؟ عثمانم ؟ جعفرم ؟
هی دوره این قبرا میگردی ، فقط میگی #حسینم وای حسینم ...
یا الله ، جوابی که این مادر داده ، نقلِ ، میگن اینگونه جواب داد : فرمود آخه بچه های من مادر دارند تا براشون اقامه ی عزا کنه ، اما بمیرم حسین فاطمه مظلومه ، آقام غریبه ...
حسیییین ....
#حضرت_ام_البنین
.
Mahmood Karimi _ Delkhontar Az Abro (320).mp3
1.7M
#حاج_محمود_کریمی
دل خون تر از ابر و طوفان؛ غمگین تر از باد و باران
مانده به راه برادر؛ تنهاترین چشم گریان
آهش که بر سینه مانده؛ جانش که بر لب رسیده
نقش دلش شد عزای؛ یک بانوی قد خمیده
رفتی ندیدی که زینب؛ در کوچه ها در به در شد
در موج نامحرمان بود؛ با قاتلت همسفر شد
من زینبم زینبم من؛ از غصه جان بر لبم من
.
@southosein.mp3_۲۰۲۲_۰۱_۰۸_۱۹_۱۰_۲۶_۹۴۵.mp3
10.38M
به در خیره میشم میلرزه وجودم
مثل محسن ای کاش منم سوخته بودم
کربلایی #حسین_طاهری
سوزناک و دلی
#فاطمیه
#زمزمه
(به در خیره میشم
میلرزه وجودم
مثل محسن ای کاش
منم سوخته بودم 2) 2
منم مثل محسن برا مادر ای کاش
توی کوچه سینه سپر کرده بودم
میسوزم از این غم توی کوچه ای کاش
علی غریب خبر کرده بودم 2
(منی که برادر شهیدم
تو هفت سالگی مو سپیدم
همه روضهی مادر و تو کوچه دیدم) 2
نمیگم چطور زد
چطور مادر افتاد
همینو میگم که ز پشت سر افتاد
یه ضربه به من زد یه ضربه به مادر
غرورم ترک خورد که کاری نکردم
میگفتم به مادر پاشو عشق حیدر
میگفت دنبال گوشوارههام میگردم
میدونست عزادر مادر
میدونست که چه حالی داره
میدونست کجا داره نامرد پا میزاره
میگفتم عقب وایسا نامرد
مگه که تو ناموس نداری
چرا اینقدر از مادر ما کینه داری
.
.
#فاطمیه
#بعد_از_شهادت
#غزل
آهسته اسباب سفر را جمع کردی
آثار آن بی بال و پر را جمع کردی
آن دستمالی که به سر می بست بی بی
تصویرِ زردِ دردِ سر را جمع کردی
تا که یتیمان یاد مادر کم بیفتند
جز چادرِ او، بیشتر را جمع کردی
بردی به ایوان و تکاندی چادرش را
جا پایِ آن چندین نفر را جمع کردی
دیوار را شستی به تنهایی علی جان
خاکستر مانده زِ در را جمع کردی
با تکه های چوبِ مانده از همان در
نان پختی و اسبابِ شر را جمع کردی
کج کرده ای یک یک سرِ مسمارها را
از خانه اسباب خطر را جمع کردی
#وحید_محمدی
.
#نوحه
#شور
#زمزمه
#فاطمیه
بسبک : یاحسین غریب مادر(مرحوم ذاکر)
و بسبک : هنوزازخاطره های(خلج)
دل من کرده هوای مدینه دوباره امشب
برافاطمیه این دل دیگه بیقراره امشب
یاد فاطمیه هر دم می زنه آتیش به سینه
تو دلم مونده یه آهی کِی میشه برم مدینه
بی بی جون بگو چه هاشدتوی کوچه مدینه
بشکنه دست عدو که سیلی زد ز روی کینه
برا بانوی مدینه ای خدا کاشکی بمیرم
برا رزق فاطمیه از علی مدد بگیرم
ای خدا کاشکی همیشه نوکر زهرا بمونم
تانفس دارم به سینه روضه ی زهرا بخونم
روضه ٔغربت زهراکه زغم موهاش سفیدشد
واسهٔ عشق ولایت پشت در زهرا شهیدشد
فاطمه اُمِ اَبیها مددی تو از کرم کن
دل غمدیده ی ما رو ساکن کوی حرم کن
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
.
#حضرت_ام_البنین
روضه هایی عجیب می خواند
از شب و روز کربلای حسین
با خجالت به زینبش می گفت:
پسرانم همه فدای حسین
*
از خدا خواست که قد من را
ای خدا بیشتر هلالش کن
دست بر دامن سکینه گرفت
پسرم را بیا حلالش کن
*
زیر این آفتاب چون آتش
بدنش ذره ذره آب شده
تشنه لب مانده آن قدر این جا
صورتش سوخته، کباب شده
*
بعد آن مشک پاره? پسرش
شرم دارد از این چرا زنده است
هر کجا شیر خواره می بیند
از نگاه رباب شرمنده است
*
در کنار چهار صورت قبر
آن قدر گریه کرده بی حال است
ظهر امروز باز غش کرده
روضه خوان شهید گودال است:
*
گفت زینب میان مردم شام
فکر رأس برادرت بودی؟
راستی این دفعه جواب بده
راضی از دست نوکرت بودی؟
*
گفته بودم که روز عاشورا
همه دم پیش خواهرش باشد
قبل از آن که کسی شهید شود
پیش مرگ برادرش باشد
*
سر عباس را به نی دیدی
لب او خشک بود یا تر بود؟
خواب دیدم که آب ها را ریخت
نگران لب برادر بود
*
دست او جای دست مادر تو
من شنیدم که زود پرپر شد
سر عباس را به نی بستند
بس که افتاد مثل اصغر شد
#مهدی_نظری✍
#حضرت_ام_البنین