eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خیریه شهدای خط شکن شهرستان فلاورجان
مرکز نیکوکاری خیریه شهدای خط شکن شهرستان فلاورجان باتشکر از خواهران بزرگوار که یک عدد بخاری به خیریه شهدا اهدا کردند که تحویل خانواده نیازمند اهدا شد مردم خط شکن شهرستان لوازم خانگی یخچال لباسشوی بخاری و لوازم گرمایشی پتو فرش لباس گرم و لوازم خانگی که در منزل دارد و استفاده نمی کنید را به مرکز نیکوکاری خیریه شهدای خط شکن شهرستان فلاورجان تحویل دهید که تحویل نیازمندان شود باتشکر آدرس دفتر مرکزی فلاورجان اول خیابان شریعتی آدرس پیربکران فلکه سردار سلیمانی (شهرداری سابق ) پاساژ سپاهان واحد 5 شماره حساب وکارت جهت واریزکمکهای به مرکز نیکو کاری خیریه شهدای خط شکن شهرستان فلاورجان 110769749001شماره حساب بانک ملی شناسه واریز881105084 شماره کارت 6037997950411455 شماره دفتر03137432657 تماس۰۹۱۳۱۳۵۲۲۶۴ لطف کنید فیش واریزی را به این شماره ارسال کنید 09130857625 @kheiriyeh_shohaday_khatshekan
🇮🇷 ✅ هم اکنون نشست تصویری با موضوع بسیج اقتدار ملی، با حضور سردار احمد شفائی- "فرمانده سپاه سلمان استان سیستان و بلوچستان" 📌 لینک ورود به نشست: 👇👇 ‏🌏 http://rubika.ir/meyar_pb | | 🆔 http://eitaa.com/meyarpb 🆔 http://rubika.ir/meyar_pb
هدایت شده از خیریه شهدای خط شکن شهرستان فلاورجان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷📲تنها کانال اطلاع رسانی موثر، مختص شهدا⚘ و اخبار کارهای خیریه شهداشهرستان فلاورجان1400 مرکز نیکوکاری خیریه شهدای خط شکن شهرستان فلاورجان 💐شهرستان فلاورجان، دیار خط شکنان💐 @kheiriyeh_shohaday_khatshekan
هدایت شده از سلمان محمدی
از نسل علی منتقم یار می‌آید ای اهل حرم میروعلمدار می‌آید درلشگرش آنروز بگوییدبه فریاد با آل علی هرکه درافتاد ورافتاد رژه موتوری بسیجیان اصفهان 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 پنجشنبه سوم آذر حرکت از مقرهای تعیین شده به سمت میدان شهدای مدافع امنیت (نگهبانی) از ساعت ۱۵ استقرار در میدان شهدای مدافع امنیت ساعت ۱۵:۴۵ لطفاً
✍️ برخوردِ عجیب حاج احمد متوسلیان با زنی که شوهرش جزو منافقین بود... حقوقش رو‌گرفت و از سپاهِ مریوان اومد بیرون. دید زنی بچه به بغل ، کنارِ خیابون نشسته و گریه می‌کنه. رفت جلو و پرسید: چرا ناراحتی خواهرم؟ زن گفت: شوهرِ بی‌غیرتم من و بچه‌ی کوچیکم رو ول کرده و رفته تفنگ‌چیِ کومله شده، بخدا خیلی وقته که یک شکمِ سیر غذا نخوردیم. حاجی بغضش گرفت. بلافاصله دست کرد توی جیبش و همۀ‌ حقوقش رو دو دستی گرفت سمت زن و گفت: بخدا من شرمنده‌ام! این پولِ ناقابل رو بگیرید، هدیۀ مختصریه؛ فعلا اموراتِ خودتون رو بگذرونید، نشانی‌تون رو هم بدید به برادر دستواره ، از این به بعد خودش موادِ خوراکی رو میاره دم درِ خانه و بهتون تحویل میده... 📌خاطره ای از زندگی جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان 📚منبع: کتاب آذرخش مهاجر ، صفحه ۱۰۱ @aviny3412
. تکرار اولاجاق (دوقّوزِ دِی) سیزلره بیرده ای فتنه سالان لار آییلون وقتیز آزالدی زنجیرینی شیطان نچه گون بوینوزا سالدی شیطاندی گیریب جیلدیزه یوخ عقلیزی آلدی آز یاره وورون گوللره بو دَشت و دَمَنده آز باعث اولون قان توکوله خاکِ وطنده مین لر یالان اخباری یازیب یوللامیسیز سیز فتنه اودونون شعله سینی قووزامیسیز سیز بیچاره جوانلاری گینه توولامیسیز سیز بو مملکته ضامن آهو کی دایاخدی بو اود اوزوزون ریشه زیده یاندیراجاقدی بیر گون سالیسیز فتنه ی سَبزی بو دیاره چوخ بیگُنَهی یوللامیسیز کُنجِ مزاره قصد ایلمیسوز نقشه ی ایران اولا پاره ؟ سیز فتنه سالون ، رشته ی ایمان کی قیریلماز گوزدن اوزوزی سالمیون ایران کی یخلماز هر گون ایدوری ذاتِ اَحد ، کَشفِ حقایق آزاده اولانلار اولار ایرانیمه عاشق ای داخل و خارجده یاتان ، پَست و منافق آز یاندیروب اود ، دوزَخیزی گَرم ایلیون سیز غَفلت یوخوسوننان اویانون ،شَرم ایلیون سیز حَقّیله سیزین سینه ده، مین کینه لریز وار روباه کیمی سبز و بنفش حیله لریز وار قرخ ایلدی بو ایراندا سیزین فتنه لریز وار قرآنِ مجید حُکمونی اجرا ایدروخ بیز سیز فتنه سالین ، سیزلری رُسوا ایدروخ بیز شَکّ ایله میون خونِ شهیدان ، جوشاجاقدی قانلار یغیشوب بیرگونی باشدان آشاجاقدی قورخون او زماندان ، بو جماعت داشاجاقدی رهبر اوره گین سالساز اگر غُصّیه ، درده تکرار اولاجاق (دوقّوزِ دِی ) سیزلره بیرده ارشاد ایلیوب بیزلری سالارِ شهیدان انسانی شَرافَتدی اِیدن لایقِ جانان جاندان گِچروخ دینه گوره ، ویرمه روق ایمان بِش گون یاشاماخ ، حقّیدن اَل چَکماقا دَگمَز دشمنلره هیچ با شَرف انسان باشین اَگمَز مؤمن آییق اُول ، فتنه ده سن باری کیریخما ثابت قَدم اُول حقّیده ، ناحق یره چیخما بو فتنه لرین آخری روشَندی داریخما هر گون اَلَنوب آیریلاجاق ، حقّیله باطل مُحکم یاپیش اوز دینیوی ، قویما اولا زائل آماده اولون حضرتِ حُجّت گَله جاقدی باطل لر اوگون آغلیه جاق ، حق گوله جاقدی مظلوم اولان اشخاص او گون دینجَله جاقدی بو وَعده ، حقیقتدی ویروب حَیِّ توانا (بیکَسلرین) آخر کَسیدی مَهدیِ زهرا (عج) ۲۸ آبان ۱۴۰۱ الاحقر مهدی عبادی✍ تبریز .👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ‍ (چادرت را بتکان روزیِ ما را بفرست ای که روزیِ دو عالم همه از چادرِ توست )۴ مادرِ خوبِ حسین و حسنی مادرِ ما سایه‌یِ چادرِ خاکیِ شما بر سرِ ما سینه‌زن هستم و این فاطمیه می‌گیرم از همین دستِ شکسته صِله‌یِ کرب‌وبلا (چادرت را بتکان روزیِ ما را بفرست ای که روزیِ دو عالم همه از چادرِ توست )۴ می‌شود چشمِ تر و تارِ خودت باز کنی به خدا خانه‌خرابم تو که پرواز کنی نیمه‌شب غسل‌وکفن می‌کُنمت با گریه یاعلی گفته‌ای و عاشقی آغاز کنی (چادرت را بتکان روزیِ ما را بفرست ای که روزیِ دو عالم همه از چادرِ توست )۴ فاطمه کوثرِ پیغمبر و همراهِ علی فاطمه لشکرِ دین و اسداللهِ علی با نگاهِ تو شود سینه‌زنِ ثارالله زائرِ کرب‌وبلا نوکرِ دلخواهِ علی (چادرت را بتکان روزیِ ما را بفرست ای که روزیِ دو عالم همه از چادرِ توست )۴ آخرِ روضه‌یِ زهرا دلِ ما می‌گیرد سینه‌زن ذکرِ علی‌موسی‌الرضا می‌گیرد بی قرارِ حرم از روضه‌یِ بی‌بیِ کرم رزقِ اربعین و حکمِ کربلا می‌گیرد (چادرت را بتکان روزیِ ما را بفرست ای که روزیِ دو عالم همه از چادرِ توست )۴ .👇
یه-چادرم.oga
2.65M
✍ میخوام بگم یه روضه از قصه تلخ روزگار یه چادرم، شکسته دل، ساده و خاکی، وصله دار شب عروسی علی(ع)، آروم آروم، قدم قدم رو سر ماه مدینه ، به خونه بخت اومدم روی سرم تو کوچه ها، گُل میزدن همسایه ها وارد خونه میشدم ، میون دست مرتضی(ع) یادم نمیره ، اون روزا ، که بین همه برو بیایی داشتیم شبا تو خونه علی(ع) ، چه قصه هایی داشتیم عجب روزایی داشتیم دم غروبه ، بارون بارون روی پرم ، داره بارون میباره تنگ دل همسفرم ، داره بارون میباره نُه سالِ عاشقی گذشت ، تو خونه ای پر از وفا زیر پرم بزرگ شدن ، حسین(ع) و زینب(س) با صفا خانوم عزیزِ همه بود ، تا که باباش گذاشت و رفت بعد بابا ، عدو رو دل، زخمی رو جا گذاشت و رفت برا تسلای دلش، هیزم آوردن پشت در خانوم منو رو سر گرفت، بلند شد ایستاد پشت در یادم نمیره ، تا که آتیش زدن درو، آتیش نشست رو دامنم تا در وا شد دیدم خانوم، صدا میزد وای محسنم دم غروبه ، بارون بارون روی پرم ، داره بارون میباره تنگ دل همسفرم، داره بارون میباره نفس نفس میزد گلم، سر میومد تحملم کارای خونه رو میکرد، خانوم بی تعادلم کشیده میشم رو زمین، شکوه ز تقدیر میکنم نمیدونم چند روزه که، زیر پاهاش گیر میکنم خدایا من قد کشیدم، یا قد زهرا(س) خمیده یادم نمیره ، منو رو صورت میگرفت، از مرتضی رو میگرفت دستش رو از زیر پرم، بی بی به پهلو میگرفت شدم ز بعد مادر، ارثیه یه دختر دم غروبه، من رو سر یه خواهری، داره بارون میباره تو قتلگاه برادری، داره بارون میباره
محمد حسین پویانفر_۲۰۲۱_۱۲_۱۲_۱۲_۵۲_۴۷_۳۴۱.mp3
2.82M
کربلایی محمد حسین 🎤 چادرت را بتکان‌ روزی ما را بفرست ای که روزی دو عالم همه از چادر توست ای که روزی دو عالم همه از چادر توست 🍀🌼💐🌷🌹🌺🌻🌸 ای مادر ای مادر ای مادر ای مادر ای مادر ای مادر ای مادر ای مادر ای مادر ای مادر ای مادر ای مادر 🍀🌼💐🌷🌹🌺🌻🌸 من از خاک پای تو سر بر ندارم من از خاک پای تو سر بر ندارم مگر لحظه ای که دگر سر ندارم مگر لحظه ای که دگر سر ندارم 🍀🌼💐🌷🌹🌺🌻🌸 من از خاک پای تو سر بر ندارم من از خاک پای تو سر بر ندارم مگر لحظه ای که دگر سر ندارم مگر لحظه ای که دگر سر ندارم مگیر از سرت سایه ی چادرت را 🍀🌼💐🌷🌹🌺🌻🌸 پناهی از این خیمه بهتر ندارم پناهی از این خیمه بهتر ندارم چادرت را بتکان‌روزی ما را بفرست ای که روزی دو عالم همه از چادر توست 🍀🌼💐🌷🌹🌺🌻🌸 ای مادر ای مادر ای مادر ای مادر ای مادر ای مادر ای مادر ای مادر ای مادر ای مادر ای مادر ای مادر 
. علیه‌السلام علیه‌السلام ✍ تفسیر عشق درس الفبای کربلاست لب تشنه خضر در پی صحرای کربلاست «باز این چه‌شورش‌است که‌در خلق‌عالم است» نیل و فرات تشنۀ موسای کربلاست عیسی به‌عرش‌رفت، ولی‌روضه‌خواند و گفت عریان به روی خاک مسیحای کربلاست باید علی شود زکریّای کربلا وقتی که روی نِی سر یحیای کربلاست بعد از گذشت این همه سال از شهادتش خلقت هنوز مات معمّای کربلاست ای باخبر ز سرّ معما شما بگو ای روضه‌خوانِ ناحیه، آقا شما بگو آقا نوشته‌اند که جدت کفن نداشت گیرم کفن نبود، چرا پیرهن نداشت؟ از پای‌کوب اسب سواران شنیده‌ام بردند روی نیزه سری را که تن نداشت پیچیده بود در خودش از آتش عطش داغی که‌داشت در جگرخود حسن نداشت انگشتری که با خودش آورده بود کو؟ ای کاش هیچ وقت عقیق یمن نداشت چشمی به چشم‌قاتل و چشمی به خیمه‌ها همراه کاروان خود ای کاش زن نداشت حق با شماست شام و سحر گریه می‌کنید جای سرشک، خون جگر گریه می‌کنید «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
. علیه‌السلام علیه‌السلام با ناله‌های ارض و سما گریه کرده‌ام آقا برای جدّ شما گریه کرده‌ام از کودکی برای غم آن قتیل اشک با جامۀ سیاه عزا گریه کرده‌ام من هم شبیه مادرتان ای امام عشق شب‌های جمعه کرب و بلا گریه کرده‌ام روزی که‌سوخت خیمه و خرگاه شاه‌دین با کودکان آل عبا گریه کرده‌ام گاهی میان سرخی گودال قتله گاه گاهی به روی نیزه رها گریه کرده‌ام با این همه سیاهی و با این همه گناه من در میان خوف و رجا گریه کرده‌ام هم در کنار مضجع مولایمان علی هم در حریم امن رضا گریه کرده‌ام من هم میان منتظران ظهورتان هر صبح جمعه بین دعا گریه کرده‌ام گفتند از چه گریۀ تو رنگ خون گرفت؟ آخر برای خون خدا گریه کرده‌ام منّت گذار، نام مرا هم سیاهه کن من هم برای جدّ شما گریه کرده‌ام «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. علیه‌السلام ✍ پذیرا باش از مور درت کم را، سلیمانم! همین‌ناقابلی که روی دست آورده‌ام،جانم رسیده کار این‌بیچاره آقاجان به‌جایی که نسیم کربلایت هم بیاید زنده می‌مانم نصیبم می‌شود یکبار دیگر کربلا یا نه؟ نمی‌دانم نمی‌دانم نمی‌دانم نمی‌دانم فقیر و خسته‌ام اما نشستم گوشۀ هیئت به شوق دیدنت دارم زیارتنامه می‌خوانم مرا هم با دعای مادرت آورده‌اند اینجا من این‌سینه‌زنی و گریه را مدیون ایشانم «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
. سلام_الله_علیها ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در آسـمان قـلبم باران گرفته امشب درد وفشار پهلو پایان گرفته امشب با قامتی خمیــده رفــتم ز دار دنـیا یا فاطمه ، یا زهرا (۲)  𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ پشـتِ  در شکـسته تـنها میان دودم یار علی تنـها  ، با چـــهـره ی کبودم از بعـد من علی شد تنها میان اعـدا یا فاطمه ، یا زهرا (۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ داغ پدر نمــوده از ســوز دل کـبابم کوهم ولی سرشکت،مولا نموده آبم بر چهــره ی کبودم منما علی تماشا یا فاطمه ، یا زهرا (۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ هستم گل ، پیمبر مظلومه ی مدینه شــبها ولی نخفتم از رنج درد سینه بـودم گل پیمــبر ، پرپر زدند مـن را یا فاطمه یا زهرا (۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ اینقدر زینب من منـمـای سوگــواری بعد از منِ حزیـنه ،بنمای خـانه داری جـز اشک غـم ندارد داغ دلـم مـداوا یا فاطمه یا زهرا (۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:امیررضا فرجوند
4_5954010199193815852.mp3
1.55M
سلام_الله_علیها ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سلام ای گل یاس احـمـد یا زهرا یا زهرا تویی عصمت حیّ سرمد یا زهرا یا زهرا سَروِ گشته قد خمیده ی علی یار مظلوم و شـهـیده ی علی امان ازین غم،،، ای فروغِ هر دو دیده ی علی یار مظلوم و شــهیده ی علی امان ازین غم ((یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا،،،)) در آن معرکه مانده ای تو یارحیدر یار حیدر شدی شعله ی سوز قلب زار حیدر زار حیدر پشت درمادر بگو چه ها شده محـسنت آنجا چــرا فدا شده امان ازین غم در عزای تو شکســته شد دلم دست مجروح تو گشته قاتلم امان ازین غم ((یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا،،،))
4_6017157286575735716.m4a
2.23M
می زنه سوسو ،تو خونه،یک شمع به دور این شمع ،یه شاخه گل ،پروانه ها جمع آشــــفته حالند ، شکسـته بالند امید شون لحظه به لحظه میره از هوش پر از نوایـند ، غــــــرق دعایند تا که مبادا شـــمع خــــونه بشِه خاموش همـــه دلا به غـــم اســــیره بهــونه دم به دم می گــیره یه شاپرک با گریه می گفت خــــدایا مــــادرم نمیره (۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ مادر مرو،،، ای مادر من (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ هنوز نرفتی ، دلم می گیره مادر نگاه کن ، که دختر تو ، از دنیا سیره با هـــر نگاهـــت ، با ســــوز آهت کلشکی می شد پر بگیره این خسته دختر سخـته برامون ، پیش چشــامون دیدن تو جون کندن ما شده مادر دنـــــــیا بدون نام مـــــادر صــــفا نداره برا دخــــــتر گاهی که چشماتو می بندی من می زنم آروم روی سر(۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ مادر مرو،،، ای مادر من (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر و اجرا : محمد مبشری
. ستاره غزلخون شده / شب شب نویده ام ابیها فاطمه / امشب عیدی میده مژده که مهتاب اومد /به قلب ماتاب اومد شادی بی حد کنید / خواهر ارباب اومد زینب کبری مدد بهار امید اومد و /گل در چمن اومد مونده ام بگم یاحسین /یاکه حسن اومد غم و فراری بده / بزن به تیر شعف مبارک و تهنیت / بگو به شاه نجف زینب کبری مدد مدینه پر از شادی و / گل زده جوونه فاطمه واسه زینبش / لا لایی می خونه باده بده ساقیا / فروغ عین آمده مسافر کربلا / یار حسین آمده زینب کبزی مدد شاعر: 🔊 دانلود سبک 👇 https://emam8.com/upload/sabks/99/12/71482_13991223163353_175182.ogg .
1. تو جان کلامی.mp3
7.8M
( سلام الله علیها ) تو جان کلامی ، تو ماه تمامی تو مطلع فجر و ، تو حُسنِ ختامی تو شوق پیاپی ، تو شورِ مدامی تو زهرای دوم ، زینت امامی جلوه ی زهرا و حیدری ، محو جمالِ برادری روی تو ، منتها به حسین ، پس تو حسین مُکَرری « عقیلةُ العرب ، یا زینب » تکرار عالِمۀ غَیر معلمه ، زینب آبروی عالَم و آدم ، زینب دخترِ دخترِ رسول خدا و نمونۀ کامل فاطمه ، زینب ( تکرار بند اول ) علی صبح سپیدۀ تو مبارک قمرِ درخشیدۀ تو مبارک رسول خدا میگه« فاطمه جونم » قدم نو رسیده ی تو مبارک چه شوقی چه شوری ، چه شورِ حضوری چه رود وسیعی ، چه دریای نوری اومده به دنیا ، دنیای صبوری دختر محبت ، خواهر غیوری نور تو فوق تصوره ، از نور تو دو عالم پُره هرکسی ، حاجتی رو میخواد، اسم تو رو قسم میخوره « عقیلةُ العرب ، یا زینب » تکرار نفسِ حسین به نفس تو بنده با لبخند رو لب تو میخنده خدا شاهده که خواهری ارباب خیلی خیلی شده به تو برازنده ای حق و حقیقت ، ای نور محبت ای مِهرِ هدایت ، ای مُهرِ عبادت با تو معنا میشه ، صبر در مصیبت خطبه ی تو میشه ، مصداق شجاعت سیده عارفه عابده ، فاضله کامله زاهده دل شده ، بی قرار حرم ، روزی کربُبلا بده « عقیلةُ العرب ، یا زینب » تکرار