eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.4هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. عجل_الله شرمنده کردی بار دیگر نوکرت را شکر خدا دیدم عزای مادرت را روزم سیه گردد اگر از من بگیرند خورشید لطف ِ چشم ِ ذره پرورت را من لکه ی ننگ توام ، هر جا شنیدی نام مرا انداختی پایین سرت را از بس که هستم روسیه حتی ندارم آقای من حکم سیاهی لشکرت را ای آیه ی امن یجیب بی پناهان دریاب این دلدادگان مضطرت را آواره ام روضه به روضه فاطمیه تا که ببینم روی زهرا منظرت را ای وای از سنگینی بار گناهم نشنیده ام یک بار مادر مادرت را آقا سر ِ مادر چه آورد آتش در که سالها سوزانده از پا تا سرت را ✍ .
. شهیدان راه بیداری عطر ناب جبهه ها را باخودش آورده است شورِ مردان خدا را با خودش آورده است این غریبی که پس از یک عمر از راه آمده خاطراتی آشنا را با خودش آورده است با تمام ذره های جسم خود یادی از آن عاشقان بی ریا را با خودش آورده است مادرش کو تا به استقبالش آید این جوان یادگاری پر بها را با خودش آورده است مثل زهرا قصه ی گمنامی اش دل می بَرَد روضه ی آن ماجرا را باخودش آورده است اهل والفجر است یا از کربلای چار و پنج عطر آن حال وهوا را با خودش آورده است پیکرش بوی شلمچه بوی مجنون می دهد رَملِ خونین کجا را با خودش آورده است؟ از شمیمش خوب معلوم است زائر بوده است بوی سیب کربلا را با خودش آورده است آه مادرهای دلخون شهیدان این شهید یادِ فرزندِ شما را با خودش آورده است گرچه مشتی استخوان مانده ست از این تن به جا آسمانی از صفا را با خودش آورده است شرم بادا بی وفاها را که این جسم نحیف شرح یک دنیا وفا را با خودش آورده است این نوای دلنشین عشق را ساکت نبین شور و حال نینوا را با خودش آورده است مانده در هر بند این پیکر طنینی از کمیل شور جانبخش دعا را با خودش آورده است حرف اگر از فتنه ی زن، زندگی، آزادی است حجب و پاکی و حیا را با خودش آورده است این کتابی که ورقهایش چنین از هم جداست درس بیداری ما را با خودش آورده است احمد رفیعی وردنجانی✍ .👇
58bdb17a-7050-4928-9065-1bf19e747f6f.mp3
2.86M
. اجازه بده همین حالا تو رو مادرم صدا کنم کاش بشه یه روزی هم منم تو بقیع چشامو وا کنم انسیه الحورا سیدتی زهرا لبخند تو آرامش قلب مولا ام ابیها تو درمون دردا تو میدونی حالم خوب میشه مادر با تو دستای ما رو بگیر نگاهمون کن نشه دیر پیش لطف تو فقیریم و یتیمم و اسیر ای گل یاس نبی ... 🎤 #️⃣ #️⃣
آروم دلم قبل رفتنت منو حلال کن - کربلایی حسین سیب سرخی _01.mp3
5.67M
آروم دلم قبل رفتنت منو حلال کن 🎤 کربلایی حسین آروم دلم قبل رفتنت منو حلال کن تو خونه من اینها زدنت منو حلال کن زهرای علی منو حلال کن تا آخر عمر خجالت از تو میکشم یاس کبود زیر لب میگم تو کوچه کاشکی دست من بسته نبود تنها دار و ندارم ای کس و کارم نرو نگارم زهرا اگه بری تو یاری ندارم جان فاطمه گریه نکن ای مرد غیورم توی این سه ماه تنها شدی سنگ صبورم ای مرد غیورم شرمندم اگه نشد برای غربتت کاری کنم شرمندم اگه نمیتونم دیگه تو رو یاری کنم علی دردت به جونم ای مهربونم اشکاتو پاک کن علی تو مخفیانه امشب شبانه زهراتو خاک کن تنها دار و ندارم ای کس و کارم نرو نگارم زهرا اگه بری تو یاری ندارم وعده مون باشه غروب عاشورای گودال من ناله کنان میام میشینم پای گودال مادر بمیره میری تو از حال میدونم بازم با چکمه ها لگد میشه چادر من میدونم بازم قراره سیلی بخوره بازم یه زن ای زینب من تنش عریان میمونه رو خاک صحرا خدا میدونه دلش داره میسوزه آخه رو قلبش داغ جوونه تنها دار و ندارم ای کس و کارم نرو نگارم زهرا اگه بری تو یاری ندارم
01 Ya_Montaghem .mp3
9.38M
. ‍ فاطمیه ۱۴۰۱ آذر ۱۴۰۱ هیئت ریحانة النبی (س) 🎤 به آه فاطمه برگرد امید ما همه برگرد پناه آخرین برگرد به خون بر زمین برگرد دنیا آروم آروم عوض شده جای ظالم و مظلوم عوض شده جای صید و صیاد عوض شده جای شهید و جلاد عوض شده برگرد تا درست شه کارای دنیا برگرد تو رو خون حضرت زهرا برگرد برگرد یا منتقم انتقم ... بقیة الله ... امان بی امان برگرد امام هر زمان برگرد سپیدی جهان برگرد سیاه روزمان برگرد با تو دنیای ما عوض میشه دین مردم دنیا عوض میشه جای شاه و رعیت عوض میشه حتی رنگ عدالت عوض میشه برگرد که زمین تشنه کام عدله برگرد که قیامت قیام عدله برگرد برگرد یا منتقم انتقم ... بقیة الله ... 🎤 #️⃣ #️⃣
dbba8d0d-558e-4cf3-9e65-426d78304f79.mp3
23.46M
قبل از من پدرم سینه زن تو شده گریون حرم و زخم تن تو شده خوشبختیش اینکه هموطن تو شده ما خانوادتاً عشق و عاشقی را بلدیم ما خانوادتا سینه زن به دنیا اومدیم ما خانوادتا عشق تو توی خونِمون ما خانوادتا نوکری توی جنمون حسین ما با گریه تو بزرگ شدیم حسین با رقیه ی تو بزرگ شدیم حسین سر سفره تو بزرگ شدیم یا رحمه الله اباعبدالله اسم خوشگل تو ذکر محشر ماست اینجا هم علمت بالای سر ماست این اشکا از شیر پاک مادر ماست ما خانوادتن هستیمون فدایی توئه ما خانوادتن شغلمون گدایی توئه ما خانوادتن روزیمونو از تو میگیریم ما خانوادتن آخرش برا تو میمیریم حسین پای منبر تو بزرگ شدیم حسین ما با اکبر تو بزرگ شدیم حسین همه نوکر تو بزرگ شدیم یا رحمة الله اباعبدالله * باب القبله ی ما این در بوده و هست عشق اولمون حیدر بوده و هست نسلاً در نسل ما نوکر بوده و بس ما خانوادتن هرجا باشه پاکار توییم ما خانوادتن عاشق علمدار توییم ما خانوادتن مست عشق و احساس توییم ما خانوادتن زیر دِین عباس توییم حسین زیر پرچم تو بزرگ شدیم حسین آره با غم تو بزرگ شدیم حسین با محرم تو بزرگ شدیم یا رحمة الله اباعبدالله 🎤 #️⃣ #️⃣
haftegi fatemiye (6).mp3
14.69M
. بند اول . زهرای حیدر بعد تو دنیا نمیسازه به ما دنیای حیدر زهرای حیدر حرف رفتن میزنی میلرزه دست و پای حیدر زهرای حیدر روی زخمای تن تو مرهم از اشکم گذاشتم شرمندم آخر تو برام سنگ تموم گذاشتی و من کم گذاشتم حلالم کن حیدر نیومد میزدنت کاری ز دستم بر نیومد همسایه ها دیدن صداشون در نیومد حلالم کن زهرا زهرا(۴) بند دوم . از بعد کوچه روزی صدبار آرزو کردم که من میمردم ای کاش چون که شنیدم هرکسی اون روز تو رو تو کوچه زد گرفته پاداش یادم نمیره اون چهل تا بی حیا که بویی از غیرت نبردن یادم نمیره پشت در بودی همه با هم به در هجوم آوردن تو هم راهی از این بهتر نداشتی کمک خواستی از فضه چون مادر نداشتی یک روز خوش از بعد پیغمبر نداشتی حلالم کن حیدر نیومد میزدنت کاری ز دستم بر نیومد همسایه ها دیدن صداشون در نیومد حلالم کن زهرا زهرا(۴) . 🎤 #️⃣ #️⃣
فدای چادرت.m4a
5.7M
⚫️ فدای چادرت مادر جان 🎙مداح: علیرضا طاهری شاعر: زهرا آراسته‌نیا✍ 🔷 بند اول فدای چادرت مادر جان نگاهی کن به ما تو قلبمون برات مادر جان حرم شده به پا میپیچه عطر سیب با اسمت میون روضه ها چه خوبه اربعین با اذنت بریم به کربلا مدیون به بودن شما مدیونم به بودن شما یه نگات باشه جونمو هم میدم تا چیزی میخوام میگی که بخشیدم از توی روضه‌ت گل اشک‌چیدم من بهشتو توی مجلست دیدم مددی زهرا ، مددی زهرا مددی زهرا ، مددی زهرا 🔷 بند دوم میمیرم از غمت یا زهرا میمیرم از غمت دلم رو زد گره دست حق به تار پرچمت میباره رو سرم، کل عمر دعای نم نمت شفای زخم دل محتاجه به لطف مرحمِت خوشحالم ازینکه دارمت خوشحالم ازینکه دارمت با ولایت من مثل تو میمونم از علی واسه ی همه میخونم راه تو حقه من اینو میدونم میگذرم حتی تو راهت از خونم مددی زهرا، مددی زهرا مددی زهرا مددی زهرا ✍ .
63a8c579ef98257d6b008bf7.mp3
4.92M
‍ . 🎤 بغض زمینیا شکست و تو آسمون عزا و ماتمه صف میبندن ملائکه پشت سر امام فاطمه الصلاة الصلاة الصلاة قامت میبندن به نمازش الله اکبر یاد نماز و راز و نیازش الله اکبر شیرین ترین روزای زندگیمو ازم گرفتن خدا شریک خوب بندگیمو ازم گرفتن فاطمه دلخوشی زندگیم بود خودت میدونی دیدی چطور تموم دلخوشیمو ازم گرفتن حیدر و این همه غم یا رب ارحم ... دارم میمیرم از خجالت الله اکبر از این امت دارم شکایت الله اکبر اللهم ان هذه امتک و ابنت عبدک و ابنت امتک آیه های سوره کوثر زخمی و شکسته و پرپر رو پر بال ملائک نزلت بک حیدر و این همه غم یا رب ارحم ... لا نعلم منه الا خیرا جز خوبی ندیدم من از زهرا رسید وقت تکبیر آخر الله اکبر خدا دیگه تمومه کار حیدر الله اکبر نفسی علی زفراتها محبوسه یا لیتها خرجت مع الزفرات 🎤 #️⃣ #️⃣
. ای مرهم شرار جگر یابن فاطمه بر شام تار ِ شیعه سحر یابن فاطمه هر جمعه در هوای ظهور تو مانده‌ایم امّا نیامد از تو خبر یابن فاطمه حق را شکست داده سپاه ِ نفاق وظلم کی می رسد زمان ظَفَر یابن فاطمه از دست ِما مقیم بیابان شدی، ببخش برگرد بین شیعه دگر یابن فاطمه بنگر که روبه روی حسن روی مادرت نیلی شده ست بین گذر یابن فاطمه در پشت درب خانه تو را می‌زند صدا با سوز و آه و دیده‌ی تر یابن فاطمه بین گدازه‌های در ِ نیمه سوخته بر سینه‌اش نشسته شرر یابن فاطمه روی ضریح ِ سینه‌ی او، میخ داغ ِدر از خود به جا نهاده اثر یابن فاطمه او شد سپر برای علی و برای او محسن شده ست همچو سپر یابن فاطمه بشکسته است شاخه‌ی طوبا و از برش روی زمین فتاده ثمر یابن فاطمه با دست بسته خوانده تو را مرتضی بیا ای مرهم شرار جگر یابن فاطمه (عبدالمحسن) 🔆
. دیگه شبای آخره صدای مادر نمیاد مادر میخواد دعا کنه ببینیم اینبار چی میخواد * یه عمریه مادر ما وقتی خدا خدا میکرد همیشه تو نماز شب مردم و هی دعا میکرد * یه دستشو برده بالا یه دست به پهلو میزاره زیر لب آروم میخونه تاب و توانی نداره * میگه بیاین با هم دیگه دستا رو بالا بگیریم من یه دعایی میکنم همه با هم آمین بگین * دعای مادرم اینه میگه خدای مهربون منو ببر از مدینه مرگ منو زود برسون *** من از غریبی علی خون جگر مدینه ام ز بعد ماجرای در هنوز میسوزه سینه ام 👇
. اگرچه بر غم و دردم، دوای دائم نیست مریض عشق تو هستم، علاج لازم نیست به روی شانه ی اشکم، دو چشم بیمار است نشسته پشت درت بنده ای که سالم نیست خودت در اوج گناهان صدا زدی که بیا ببخش، پرده دَری های من مداوم نیست بدون دعوت اگر آمدم حلالم کن به جان فاطمه این بینوا مزاحم نیست کنون که راه حرم ها به روی من بسته است کسی به فکر پناه ِگدای ِنادم نیست بلای توست که دُورِ ضریح ها خلوت و جای آن همه زائر، بغیر خادم نیست مرا دعای شهیدی به هیئت آورده چه حیف! گوشه ی میخانه حاج قاسم نیست شدم خراب زیارت، یکی مرا ببرد کسی به کرببلای حسین عازم نیست!؟ **** دوباره دختر زهرا به دردسر افتاد دوباره دل به دل بیقرار کاظم نیست اسیر روضه ی معصومه ام که چون زینب به دور محمل او لشکری مهاجم نیست -همانکه خورده کتک از همه اراذل شهر همانکه صورت او خالی از علائم نیست- سری مقابل زینب به زیر پا افتاد سری که بر نوک نی، حنجرش مقاوم نیست ✍ .
. ▪️روضه برای مجلس ختم مادر روضه وفات خانوم ام البنین *امشب فقط یه نفر میتونه روضۀ عباس بخونه ... اونم مادرِش ام البنینِ ... هر کی اومدِ امشب هم روضۀ عباس بشنوه . هم روضۀ حسین بشنوه ... امشب فقط یه نفر روضه میخونه ... هیچ صدایی محزون تر از صدای مادرانه نیست ... اگر مادر زبون بگیره زمین و زمان میلرزه ... دلِ سنگ آب میشه .... اگه مادر زبون بگیرِ ... دشمنا با گریۀ ام البنین گریه می کردن ... سنگ دل ترینِ آدما تو مدینه وقتی رد می شدن میدیدن دارِ به سینه ش میزنه هی می گه بُنیَّ .... امشب تو هم ناله داری بزن .... فاطمیه دارِ تموم میشه ها .....* امِ بنینم من نه، امِّ بی‌بَنینم یعنی برایم دیگر اَبنائی نمانده دور و برم پُر بود از اولادِ حیدر *یه روز خونم شلوغ بود ... حسین بود حسن بود عباس بود الان دمِ آخری هیشکی نیست این لحظه های آخر سرَمُ به دامن بگیرِ ... آخ بمیرم برات ....* _________ دور و برم پُر بود از اولادِ حیدر این آخرِ عمری منم ... مایی نمانده ... بر چهارقبرِ خالی از بس ریختم اشک از من به غیر از گریه سیمایی نمانده شد گونه هایم چون کویر از آفتابُ *آخه میگن زیر آفتاب مینِشست برا حسین گریه می کرد ... چرا زیرِ آفتاب؟؟؟ شنیدم بدنِ حسینِ زیر آفتابِ گرمِ کربلا ....* شد گونه هایم چون کویر از آفتابُ جز خون دل در چشم دریایی نمانده آن قدر خواندم واحسینا واحسینا در زخم های حنجرم نایی نمانده عباس،نایِ پایِ راهِ باورم بود ... رَفته عَصای پیری ام،پایی نمانده رَفته عَصای پیری ام،وامصیبت ... آمد شبِ دلگیریِ من،وامصیبت ... رفتهِ عصایِ پیریِ من ، وامصیبت ... _______ بعد از رباب و قِصۀ اصغر برایم غمگین تر از لالای نجوایی نمانده بر آب غیر از شرمُ غیر از شرم بر آب بر مشک غیر از اشک سودایی نمانده سقا بدون مَشک یعنی جِسمِ بی روح مشکی اگر شُد پاره سقایی نمانده گفتند جِسمش آب رفت از شرمُ شمشیر زان سروِ رعنا قد و بالایی نمانده .... *ای وای ... هرکی هرچی میرسید برا ام البنین تعریف می کرد،شاید ضرباتِ شمشیر ... شاید تیرِ تو چشم زدن ... شاید دستِ بریده ... انقد ام البنین رو اذیت نمی کرد که میگفتن به بچه ها قول داد آب بیاره ... همچین که میشنید عباس نتونست آبُ برسونه ..... (الهی برا خجالتت بمیرم ..) شنیدم آب شدی کنارِ علقمه ... شنیدم یه نگا کردی به حسین گفتی آقا خجالت زدۀ خودتُ بچه هاتم .... با الله ... عباس من عوضِ تو مادر ... رفتم از همۀ بچه ها حلالیت گِرفتم .... هر وقت نگاش به سکینه می افتاد ... نگاش به رباب می افتاد ... حسین ...... _________ مشکُ علم یک طرف .... دستِ قلم یک طرف ... العطشِ کودکان بین حرم یک طرف ... نالۀ ادرک اخا ... میرسد از علقمه زادۀ ام البنین شد پسر فاطمه امیدِ خیمه شد نا امید جیب الماء للاسکینِ ... بعدِ تو دیگر خسین،بی کَسُ تنها شده پایِ حرامی ببین به خیمه ها وا شدهِ کرببلا والسلام ... کارِحسین شد تمام میرود امشب اسیر زینب او ...
. العطش خیمه ها، ناله و اشک رباب ساقی لب تشنه رفت، در پی یک قطره آب زاده ام البنین رفت ولی بر نگشت سوخت دل مادری آب میسر نگشت امید زینب شد نا امید جی بالماء لسکینه ای شهید موج دریا، مشک سقا، اشک زهرا یا ابالفضل، یا ابالفضل، یا ابالفضل مشک و علم یک طرف، دست قلم یک طرف العطش کودکان بین حرم یک طرف ناله ی ادرک اخاک، می رسد از علقمه زاده ی ام البنین شده پسر فاطمه ابروی پیوسته شد جدا کربلا تازه شد کربلا ای تشنه لب، عشق زینب، کاشف الکرب یا ابالفضل، یا ابالفضل، یا ابالفضل در پی روح خدا، سوی خدا می رویم همچو شهیدان سوی، کرب و بلا می رویم جان و دل عاشقان، نذر رضای ولی نذر علمدار عشق، حضرت سید علی همراز گلهای پرپرم، سرباز گمنام رهبرم آخر شهیدم می کند عشق ولی چشم من و فرمان تو سید علی یا اباالفضل .👇 شور بسیار زیبا _ حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام _ سید مجید بنی فاطمه العطش کودکان ، ناله و اشک رباب 2 ساقی لب تشنه رفت،در پی یک قطره آب زاده ی ام البنین ، رفت ولی برنگشت سوخت دل مادری ، آب و میسر نگشت امیدخیمه شد ناامید،جی بلما لسکینه ای شهید موج دریا ، مشک سقا ، اشک زهرا یا ابوالفضل 3 مشک و علم یک طرف دست قلم یک طرف العطش کودکان ، بین حرم یکطرفه ناله ی ادرکنی اخی ، میرسد از علقه زاده ی ام البنین ، شد پسر فاطمه آبروی پیوسته شدجدا کربلا ، تازه شد ، کربلا ای تشنه لب،عشق زینب،کاشف الکرب یا ابوالفضل 6 بعد تو دیگر حسین ، بی کس و تنها شده پای حرامی ببین ، بین حرم وا شده کرببلا والسلام ، کار حسین شد تمام میرود امشب اسیر ، زینب او سوی شام ( ای وای از )3 چشم نامحرمان ای وای از خنده های سنان تا سقا رفت ، حرمت ها رفت یا ابوالفضل .... علیه_السلام .
. دلم را به بزم محبت کشیدی دوباره مرا پای صحبت کشیدی ز بی آبرویی من هم گذشتی از این نوکر پست، منّت کشیدی گناه مرا دیدی و گریه کردی عزیزم بمیرم خجالت کشیدی اگرچه یکی غصه ات را نخورده تو جای همه، آهِ حسرت کشیدی نشد خانه ام، خیمه گاه تو باشد ز نا اهلی ام، درد غربت کشیدی شنیدی که دلتنگ شهر حسینم لب تشنه ام را به تربت کشیدی گنهکارم اما نجف لازمم من چرا روی پرونده ام خط کشیدی اگر روضه دارم دعای تو بوده اگر فاطمی ام، تو زحمت کشیدی سحر در کنار مزارش نشستی به اینجا مسیر زیارت کشیدی سلام ای گل پرپر خانه مادر! چرا پوشیه روی صورت کشیدی؟ الهی که دیگر مصیبت نبینی تو از میخ در هم مصیبت کشیدی دم کوچه افتاده بودی و گفتی؛ علی را چرا پای بیعت کشیدی اگرچه لگد خوردی از حال رفتی... کنارش نفس های راحت کشیدی ✍ .
. من دوست دارم این صفای هفتگی را این هیات این حال و هوای هفتگی را هر چند از راهی بعید اما همیشه عازم شدم این کربلای هفتگی را عمری قریب ماست آقای غریبم دلداده ام این آشنای هفتگی را درمان شده با چای روضه هرچه دردم باید بنوشم این دوای هفتگی را شاید مرا هم جزء یارانت نوشتی سر می دهم یا لیتنایِ هفتگی را داری اجابت می کنی با فیض روضه هر هفته از نو این دعای هفتگی را چون دوست داری روضه های هفتگی را من دوست دارم روضه های هفتگی را احمد رفیعی وردنجانی✍ .
‍ ‍ . ۱۴۰۱ حیف... آتش به جان او افتاد ، آه از آن لحظه های دردآور خبر آنقدر تلخ و سنگین است ، آدم اصلاً نمی کند باور قهرمان دلیر نامیرا ، رستم شاهنامه ی اخلاص یک جهان بود او به تنهایی ، یک تنه او حریف صد لشکر جبهه بود و سپاه کرمانی ، مطلعُ الفَجر مَقطَع وَالفَجر کار او در لباس سربازی ، محشری بود در دل محشر مرد فتح الفُتوح آمِرلی(۱) ، مرد میدان موصِل و تَکریت او شگفت آفرین اِسپایکِر ، روح اربیل و فاتح سِنجَر در گذر از کویر این دنیا ، او فقط تشنه ی شهادت بود او شهیدانه سوخت سر تا پا ، او شهیدانه زیست سر تا سر او اَشِدّاست با همه کفّار ، رُحَما بود بین این مردُم اُسوه ی زندگیّ او حیدر ، شد مرامش مرام پیغمبر ذوالفقار خروش حزبُ الله ، سَرو سرخ سپاه ثارالله جانفدای ولایت اسلام ، جان نثار صلابت کشور از ابومهدی اَلمهندس گفت او که هم خون حاج قاسم بود هم‌قَسم ، هم‌قطار و هم سنگر نور یک روح در دوتا پیکر یادمان هست جمعه بود آن روز در سحرگاه سرد آسایش با پر و بال زخمی اش ققنوس ، پر کشید از میان خاکستر آتش فاطمیه روشن شد ، شعله ی فاطمیه روشن ماند روضه ی حاج قاسم ای مردم ، می دهد عطر روضه ی مادر مقتلش روضه های زهرا داشت ، کربلا بود جاده ی بغداد یادم آورد روضه ی گودال ، دیدن دست زخم و انگشتر ارباً اربا مُقَطّعُ الاعضاء روضه ی سخت عصر عاشوراء او علی اکبری به میدان رفت پیکرش گفت یاعلی اصغر یادمان هست گریه ی مردُم ، در نماز وداع با سردار گریه می کرد با صدای بلند در کنار رفیق خود رهبر ما به جز خیر از او نمی دانیم ، با حیاتی که کُلّه خیر است در نماز وداع با سردار ، چشم ما بود چشمه ی کوثر قاتل چشم ملت ایران ، فتح عینُ الاسد که یادت هست لحظه ی انتقام نزدیک است ، می رسد وقت حمله ی آخر جمعه ای در هوای هم عهدی ، پیش چشمان حضرت مهدی می رود در مصاف آل سُعود ، می رود تا شهادتی دیگر ... .👇 *(۱)محاصرهٔ آمرلی، اشاره به محاصرهٔ شهر شیعه‌مذهب ترکمان‌نشین آمرلی به‌دست نیروهای تروریست داعش در جریان حمله آن‌ها به عراق می‌دارد. در جریان این محاصره در ژوئن ۲۰۱۴ میلادی، دسترسی به آب، خوراک و خدمات مخابراتی بر باشندگان آمرلی قطع شد. ترکمان‌های شیعهٔ آمرلی برای رویارویی با نیروهای خلافت اسلامی، به سازماندهی گروه‌های شبه‌نظامی با هدایت حاج قاسم سلیمانی دست به مقاومت زدند. ............................................ .