نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها
ای گل پرپرِ بهشت حضرت احمد
ای دل و دلبر و جان و جانانِ محمد
یاسِ قد خمیده مظلومه زهرا
مادرِ شهیده مظلومه زهرا
مادرِ شهیده مظلومه زهرا...
در دلت درد و غم بیکران آه و واویلا
در جوانی شدی قد کمان آه و واویلا
روی تو نیلی است مظلومه زهرا
قسمتت سیلی است مظلومه زهرا
مادرِ شهیده مظلومه زهرا...
در نبردِ حقّ و باطل اِی بضعه ی طاها
ذکر سربند ما تا ابد باشد یا زهرا
ما برای تو ایم مظلومه زهرا
جانفدای تو ایم مظلومه زهرا
مادرِ شهیده مظلومه زهرا...
#فاطمیه #فاطمیه_۹۸
#واحد_حضرت_زهرا
#نوحه_حضرت_زهرا
#حاج_امیر_عباسی
.
.
#قسمت_اول |⇦• روضه و توسل ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها با نوایِ گرم حاج #حسن_خلج سال97
┅═•┄⊰↭⊱•┄═┅
شفیعه ا ی که شفا می دهد، جواب شده است
فَلَک به رویِ سَرِ مرتضی خراب شده است
نفس کشیدنِ زهرا، چقدر قیمتی اَست
که قَدرِ جانِ علی، هر نفس حساب شده است
*گفتم:بابا! مادر مُرد...روای میگه: از خونه تا مسجد راهی نبود،اصلاً تو هم بوده،هی علی می خورد زمین، هی بلند میشد...وارد حجره ی فاطمه شد،دید پارچه ای کشیدن رو صورتِ زهرا...زینبین هر کدوم گوشه ای نشستن،زینب و اُم الکلثوم دارن میلرزن...اومد بالا سر زهرا نشست،پارچه رو کنار زد...فاطمه جان!...*
برای صورتِ او بَرگِ گُل ضرر دارد
همان کسی که به او حورا خطاب شده است
از امام صادق علیه السلام پرسیدند:آقاجان! چرا به مادرِ شما گفتند: اِنسیَّةَ الحورا ؟ فرمود: حوریه توی بهشت اگر برگ بهشتی از درخت جدا بشه،تو آسمون بچرخه...از کنارِ صورتِ حوریه رد بشه،صورت حوریه کبود میشه...
چقدر لطیفِ...اون وقت اون نامرد سیلی هاش مشهور بوده،در عرب میشناختنش،اون وقت شما تصور کنید این نانجیب،دست های بلند،قلبش پر از کینه، حالا زهرا رو تنها گیر آوُرده...*
مهریه ی فاطمه را شَرمِ مرتضی پرداخت
برای دادن مهرش، چقدر آب شده است
دلیل شرم علی، بال زخمی زهراست
دلیل شرم علی، قصه طناب شده است
#شاعر محسن حنیفی
*همچین که پارچه رو کنار زد،زینب داره می بینه،دو تا دستای کوچیکش را گذاشت رو صورتِ مادر تا بابا صورت رو نبینه،هفتاد و چند روزِ زهرا رو گرفته...دستای کوچیک زینب رو علی گرفت،عزیزِ دلِ بابا، تو فکر کردی بابا خبر نداره؟
علی سَرِ فاطمه رو گذاشت رو زانوش،دخترِ رسول الله! دید جواب نمیآد...مادرِ حسن و حسین! دید جواب نمیآد...رمز و کلیدِ قفلِ زبون فاطمه یه کلمه است،زهرا! من علی ام....تا گفت: من علی ام،چشمای زهرا باز شد...دید علی نشسته،قطره قطره اشک های چشمِ علی رویِ صورت فاطمه...زهرا با همون دستِ شکسته، که جون نداره بالا بیاره،هی دست رو میخواد بالا بیاره،اما دست می اُفته،بار دوم،بار سوم،امیرالمؤمنین فرمود: فاطمه! میخوای چه کنی؟ این دستِ شکسته رو اینقدر بالا نیار...دست رو برد زیرِ دست زهرا،دست رو بالا بیاره...اینقدر زهرا خانومِ،اینقدر علی دوستِ،یه بار نگفت:علی تو صورتت رو پایین بیار،اصلاً نمیخوام ببینم سرت پایین باشه،علیِ من همیشه باید سرش بالا باشه،دستِ زهرا رو آورد بالا،بالا،مقابل صورت،یه وقت امیرالمؤمنین دید انگشتای بی رمق زهرا حرکت کرد،اشکایِ صورتِ علی رو پاک کرد،علی جان!جلویِ من اینجور گریه نکن...
شبِ شهادتِ مادرِ،اما بی حسین نمیشه،بی کربلا نمیشه،رفقا وقتی علی گفت:زهرا! من علی ام،زهرا چشماش رو باز کرد،شروع کرد با علی حرف زدن،اما " لا یوْمَ کیوْمِک یا ابا عبدالله " ابی عبدالله هرچی صدا زد:علی اکبر! من باباتم...*
ای پسر من پدرِ پیرِ تو هستم
پدرِ پیر و زمین گیرِ تو هستم
سخنی گوی دلم را خوش کن
تو که آتش زده ای خاموش کن
#حاج_حسن_خلج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
.
.
#قسمت_دوم روضه و توسل ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها با نوایِ گرم حاج #حسن_خلج سال97
┅═•┄⊰↭⊱•┄═┅
بشین خونه رو آب و جارو نكن
بذار زخم پهلوت بهتر بشه
خودم از پَسِ غربتم بر میآم
نمیخوام چشات واسه من تر بشه
می دونم پُر از درد هستی ولی
با این درد باید مُدارا کنی
دَرِ خونَمون رو عوض می کنم
*می دونم چشمت به این در می اُفته یادِ محسن می کنی،می دونم...باشه اما یه شرط داره...*
دَرِ خونَمون رو عوض می کنم
به شرطی نیآیی دَرُ وا کنی
نمی تونم از كوچه مون رد بشم
چیكار كرده این كوچه با روحِ من
خجالت ازت می کشم تا اَبد
من و بسته بودند تو رو می زدند
زندگی با تو بس که شیرین بود
شور چشمان مرا نظر زده اند
*مگه یادم میره زهرا جان!..*
تو زمین خوردی و جماعتِ پست
خنده ها از تَهِ جگر زده اند
#حاج_حسن_خلج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
.
.
#قسمت_پایانی روضه و توسل ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها با نوایِ گرم حاج حسن خلج_سال97
┅═•┄⊰↭⊱•┄═┅
زندگی با تو بس که شیرین بود
شور چشمان مرا نظر زده اند
تو زمین خوردی و جماعتِ پست
خنده ها از تَهِ جگر زده اند
قلم افتاد دستِ بی هنران
رنگ شب بر رُخِ قمر زده اند
سیلی و میخ و تازیانه بر آن
صورت و سینه و کمر زده اند
*اینکه میگن: مغیره و قنفذ تو کوچه بودند، نه،بخدا فقط این دوتا نبودند، بزرگشون ایستاده بود،همه میخواستن خودشون رو به رئیسشون نشون بدن...مغیره زد،قنفذ زد،خالد زد،هر سگ و شغالی از راه رسید زد...خودشم گفت: من دارم از قافله عقب می افتم...خود ملعونش هم اومد جلو...با غلاف...*
بوته ی یاسِ نازنینِ مرا
دستچین نه،بلکه با تبر زده اند
*اما اینا که چیزی نیست،کجا بودید کربلا،دور گودال حلقه زدند،نیزه دار با نیزه میزنه،..... "أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیب..."آقا رو به رو خوابوند، "أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ... أَلسَّلامُ عَلَى الْمَنْحُورِ فِى الْوَری..."حسین....*
#حاج_حسن_خلج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
.
Khalaj Fatemie Aval 97-03.mp3
2.98M
#قسمت_پایانی|⇦• روضه و توسل ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها با نوایِ گرم حاج حسن خلج_سال97
Khalaj Fatemie Aval 97-01.mp3
4.84M
#قسمت_اول روضه و توسل ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها با نوایِ گرم حاج حسن خلج_سال97
Khalaj Fatemie Aval 97-02.mp3
2.33M
#قسمت_دوم |⇦• روضه و توسل ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها با نوایِ گرم حاج حسن خلج_سال97
سلام دوستان متن و شعر هاکلاس فاطمیه هست اسلام دین شاد و پر شوری هست موقع شادی شادیم وموقع محرم فاطمیه غمگین