eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
10.7هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦•نیا منو از این خجالت... و توسل به باب الحوائج حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده محرم به نفس سیدمهدی میرداماد ●━━━━━━─────── نیا نیا، نیا منو از این خجالت آب نکن این همه شهر کوفه رو انتخاب نکن تا اینجا شرمنده شدم از این به بعد دیگه منو شرمندهٔ رباب نکن اگه داری میاری اصغرت رو شِبح پیمبر علی اکبرت رو دیگه نیار سه ساله دخترت رو داری کجا میاری خواهرت رو بیا ولی نیار انگشتـرت رو داشته باشی اینجا هوای سرت رو «حسین‌ من‌ حسین ضیاء هر دو عین‌ من» کوفه نگو یه درد بی دوا بگو از مردم بی خبر از خدا بگو از شمر بگو سنان بگو خولی بگو از حرملـــه از زُجر بی حیا بگو اینا میخـوان صبرتو سر بیارن لشگر سی هزار نفر بیارن برا گلهات تیغ و تبر بیـارن کاشکی میـشد برات خبر بیارن بگی زَنـا گوشواره در بیارن معجرها رو اضافه تر بیارن «حسین‌ من حسین من..» ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
YEKNET_IR_vahed_shabe_avval_moharram1399_mehdi_mirdamad.mp3
2.23M
|⇦•نیا منو از این‌ خجالت... و توسل به باب الحوائج حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده اولِ محرم به نفس سید مهدی
مداحی آنلاین - اول بسم الله سلام علیک - سیب سرخی.mp3
2.52M
|⇦•اول بسم‌الله .... و توسل به حضرت علیه السلام اجرا شده محرم به نفس کربلایی حسین سیب سرخی ●━━━━━━─────── اول بسم الله سلامٌ علیک یا اباعبدالله سلامٌ علیک  دو سه خط دردِ دل دارم  یا حبیبی قلبی لدیک دار و ندار قلبم  پرِ دردم  الهی من دورت بگردم  بیا و با دست های گرمت  بگیر تو این دست های سردم دلواپسم همین الانشم من بی کسم امون از اون دمی که توی قبر دیگه بی جونم امیّدمه قدم بذاری رو چشمای من  همه کسم تویی آقای من آرومه جونم یه گوشهٔ نگات برای این گدا بسه  آقا نذار بگن که نوکر تو بی کسه  ممنونم تو بهم اجازه دادی که برات گریونم ای سر و سامونم من دارم رو به حرم سلام میدم می خونم آقا جونم  سلام ای سلطانِ کربلا  سلام ای آقای سرجدا  سلام سلام سلام بر حسین ــــــــــــــــــ
کربلا، کربلا، ای تربتِ شهیدان.mp3
2.59M
کربلا، کربلا، ای تربتِ شهیدان حسین عاشقلری، شش گوشه قبره قربان بیز غم رختین سویماروخ کربلادن دویماروخ آند اولا حسینون گنبدینده علَمه کربلا یولوندا بیز دؤزروخ هر غمه صبا بو پیامی یتیر نهر علقمه ثار الله آرتیردی کربلا امتیازین قیلدی قان ایچینده حسین عشقین نمازین قاتلی سجده ده کسدی سوسوز بوغازین وئر باده تشنه ی پیمانه یوخ حسین جان سن شمع وفا، بیز پروانه یوخ حسین جان کربلا عشقینده دیوانه یوخ حسین جان قربانم آقامین قانی آخان مقتله زهرا اوغلون دشمن آتدان ییخان مقتله اوجا تَلّین اوسته زینب باخان مقتله @nohematn
. علیه‌السلام ✍ نه فقط حال ما پریشان است در عزایش رسول گریان است خشکسالی چشم مان کافیست وقت وقت نزول باران است می‌روم روضه بعد هر روضه رعیتی سوگوار سلطان است من نوکر سیاه تن کردم شاه عالم به خاک عریان است کوفه مهمان نواز خوبی نیست رسم این شهر قتل مهمان است .
. علیه‌السلام ✍ میان این همه مخلوق برگزیده شدم برای گریه به داغ تو آفریده شدم اگرچه "وصل" نصیبم نشد، همین کافی‌ست یکی‌دوبار حوالیِ یار دیده شدم همین که اهل توأم، کار من نه، کارِ تو بود رمیده از همه‌جا سمت تو کشیده شدم اگرچه هیچ ندارم، سلاحِ گریه که هست به لطف خشکی لب‌هات آب‌دیده شدم نبود آتش داغ تو! خام می‌ماندم به مجلس تو رسیدم اگر رسیده شدم به ذکر نام شریفت گذشت عمرم و من خوشم که پیش نگاه خودت خمیده شدم .
. سلام‌الله‌علیها ✍ کنون که داغ تو بر سنگ‌ هم اثر بگذارد چه مرهمی ز غمت عمه بر جگر بگذارد برو بهشت که جبریل جای خشت خرابه برای زیر سرت بالشی ز پر بگذارد سه سال داری و صد زخم، باید عمه‌ات امشب برای غسل تنت وقت، بیشتر بگذارد کجاست فاطمه تا بازوی شکسته ببیند علی کجاست به دیوار غصه سر بگذارد منم حسین و تو عباس، پس رواست که عمه کنار  پیکر تو  دست بر کمر بگذارد تن کبود تو را بین قبر می‌نهم اما هلال قامت رنجیده‌ات اگر بگذارد بمان عزیز دلم قول می‌دهم نگذارم دوباره چوب قدم بر لب پدر بگذارد خودم به پای خودم می‌روم دوباره به بازار کفن برات بگیرم سنان اگر بگذارد .
. سلام‌الله‌علیها کلام الله هستی که خدا کرده است منقوشت پدر! از غصه جبرائیل گردیده سیه‌پوشت تو آن شمع فروزانی که تا صبح قیامت هم هجوم هیچ‌طوفانی نخواهدکرد خاموشت هنوز ای بی‌کفن یک‌جان‌به‌کف در لشکرت داری خودم با این لباس‌پاره خواهم‌شد کفن‌پوشت به من گفتند دیگر رفته‌ای و بر نمی‌گردی یقین دارم قرار ما نخواهد شد فراموشت تصور هم نمی‌کردم تو را اینگونه می‌بینم گمان کردم می‌آیی و می‌آیم بین آغوشت کف‌پایم چه می‌سوزد کجایی ای عمو جانم؟ کجایی تا مرا قدری بگیری باز بر دوشت؟ .
. سلام‌الله‌علیها صدجا ز صد خطر تن خردش رهانده‌ام تا طفل نیمه جان به خرابه رسانده‌ام صد بار بهر ماندن او کرده‌ام تلاش امشب ولی به ماندن این طفل مانده‌ام هرشب گرسنه خفت ولی سیر گریه کرد تا خواب گیردش ز تو بس قصه خوانده‌ام گر او به‌پا نخاست دویده‌ست خسته است اینجا اگر رسیده من او را کشانده‌ام نگذاشتم به خاک نشیند چو اشک خود همواره روی دامنم او را نشانده‌ام .
. علیه‌السلام آمد مهِ محرم و شادی حرام شد وقتِ غمِ حسین علیه السلام شد با هر که هست بار گناهش چو من گران برگو بیا بیا که گَهِ بار عام شد دعبل بخوان «أفاطِمُ قُومی...» که در جنان زهرا سیاهپوشِ شهِ تشنه کام شد آبی که بر وحوش بیابان بُوَد مباح یارب بر آهوان حرم چون حرام شد؟ بالسَّیف و السَّنانِ و بالسَّهم و العصا مهمان اهل کوفه چنین احترام شد از کوفه داشت دعوت و این شد ضیافتش ای خاک بر سرم که چه خواهد به شام شد! فریاد از آن دمی که شه از قتلگاه گفت: «خواهر برو که کار حسینت تمام شد» .
. علیه‌السلام چون همه صحراییان مجنون شدند پیش لیلا جملگی در خون شدند شه روان شد بر منای عاشقی تا کند بر پا بنای عاشقی باقی دلداگان پشت سرش همنوا با ناله‌های خواهرش کای عزیز فاطمه! تنها مرو جانب گرگان در این صحرا مرو گر چه اینان جمله مدیون تو اند تیغ‌هاشان تشنهٔ خون تو اند رفت تا هنگامه‌ای بر پا کند عهد خود با خون خود امضا کند تیغ بر کف یوسف‌بن فاطمه زد میان گرگ‌ها بی واهمه روز کوفی را شبی خونبار کرد عده‌ای را زیر تیغش زار کرد ناگهان شد رزمگاه کربلا شاهد امواج طوفان بلا روی خاک افتاد از روی فرس نیزه‌ای بگرفت از او راه نفس تا که قاتل از کمر خنجر کشید کودکی از دست زینب پر کشید کرد فریاد ای عمو جانم حسین! ای همه عالم تو را در زیر دِین دیده واکن آمده ابن الحسن تا فدا سازد به راهت جان و تن شرم دارم زنده باشم بی گلم ریزم از سر تا به پایت کاکلم آمدم تا دست در راهت دهم آمدم تا سر به دامانت نهم این عجب نبود اگر احساسی ام شیر نسل حیدرم عباسی ام کار سقای جوانت می‌کنم دست را حائل به جانت می‌کنم مقتل من سینهٔ سوزان تو جان من جانا بلاگردان تو آخرین سربازت ای مولا منم آخرین حاجی در این صحرا منم من شهید سینهٔ ثاراللهم دیده وا کن ای عمو عبداللم .
. سحر آمد ندا آماده کن پیراهن غم را بگیر از فاطمه اذن عزا و اشک ماتم را ببر تا بیکران آه جگر سوز عزاداری بزن در هر قدم تا آسمان با بغض پرچم را بگیر از سینه با سینه زدن آلودگی‌ها را بده با آب چشمت آبرو تسنیم و زمزم را به یک پیراهن کهنه تمام قدسیان از غم به گریه می‌دهند امشب صلا بزم محرم را الا یا اهل عالم سر ز پیکر از قفا بردند دریدند از جفا اعضای قرآن مجسم را یکی پیدانشد در پیش زینب پرده‌ای گیرد که‌چشم او نبیند غرق‌خون آن‌جسم درهم را یکی پیدا نشد گردد عصای خواهری تنها به وقتی که به نی می‌دید هجده ماه مَحرَم را تمام کار ما شد نوحه‌ودم، گریه بر این غم مگیر از ما خدایا گریه و این نوحه و دم را