eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ . منو بیقراری مادر هوامو تو داری مادر بدی منو هیچ موقع به روم نمی یاری مادر قرار منی-بهار منی تو عالم قبر-کنار منی مادر مادر ای مادر …….. گدای همین دربارم غلامی بچه هات کارم تا روز قیامت می گم حسین تورو دوست دارم باچشم ترم-بیا بخرم یه بار تو بهم-بگو ‌‌‌پسرم مادر مادر ای مادر … https://eitaa.com/emame3vom/87947 👇
. مادر حسین مادر حسن توروخدا رومو زمين نزن يه بار ديگه بگو بخند صدات مي كنم چشمت و نبند نفس بكش-بگو بادرد پهلو مي سازي نفس بكش-علي رو از نفس مي ندازي ففط بمون-يه زندگي بهتر مي سازم فدا سرت-براي خونمون در مي سازم چه زندگي خوبى اى همسفر داشتيم اگه نمي سوخت در بازم پسر داشتيم .... خسته اى هنوز بعد مدتى تو از دست اون ميخ لعنتى نفس نذاشته واسه تو پُر از خون شده باز لباس تو دووم بيار-يه جوري بگذرون اين چند شب رو دووم بيار-تو شونه كن موهاى زينب رو نگا نكن-كه با لگد شكستن پهلوتو تو خوب مى شى-تورو خدا نزن حرف تابوتو شكسته مى شي و شكسته تر مى شم بگو كه مى موني نمي ري از پيشم ... معلومه كه درد می کشی هنوز با این بازو سخته دوخت و دوز يه روز ديگه عزيز من برا حسين مي دوزي پيرهن يه پيرهن-كه واسه دوختنش مي ري ازحال يه پيرهن- كه مي برن از داخل گودال به سر زنان-مي ياي كنار پيكر بي سر مي بيني كه-براش نذاشتن حتي انگشتر کنار اون پیکر بازم می ری از حال همونجا که اسبا می یان توی گودال https://eitaa.com/emame3vom/87949 ‌👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلمی که می بینید مربوط به مراسم ترحیم مادر حاج حسن خلج است. این مراسم که در اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۰ با حضور جمع زیادی از محبین اهل بیت علیهم‌السلام و مداحی اکثر مداحان شاخص کشور در مهدیه تهران برگزار شد از ماندگارترین جلسات روضه سال های اخیر است. در این مراسم از خود حاج حسن خلج هم دعوت شد برای حضرت زهرا نوحه‌خوانی کند . التماس امیرالمومنین اي نور قلب عاشقم شمع اين خانه توئي زهرازهرا مرو مرو لطف كاشانه توئي اي مرغ پر شكسته افتاده كنج قفس از فرط غصه فاطمه در سينه مانده نفس خورشيد شفق پيرهن اي ماه گرفته من از پيش من مرو اي نخل بريده ثمر اي مادر كشته پسر از پيش من مرو دريا دريا ز ديده ام مي ريزد خون دلم صحرا صحرا مرا بود در سينه غصه و غم اي خوب مهربان من يار نه ساله من ياس نيلوفري شده اي پرپر لاله من ممنونم اگر نروي مي ميرم اگر بروي از پيش من مرو زهرا تو پناه مني گرمي ده آه مني از پيش من مرو اي در شام سياه غم تا بنده ماه علي زهرا زهرا ببين ز دل سوزنده آه علي مي سوزم از شرار شرم خوشيد شرم و حيا جان از بهر دفاع من كردي جانانه فدا اي يار كشيده ستم اي مصحف غصه و غم از پيش من مرو ممنونم اگر نروي مي ميرم اگر بروي از پيش من مرو .👇 زبانحال حضرت علی (ع) بر بالین حضرت زهرا (س) امشب ای جان مرتضی از این کاشانه مرو ای مرغ پر شکسته ام بنشین از لانه مرو . یار پهلو شکسته ام مظلومه همسر من آرام جان عاشقم ای خسته دلبر من . زهرا مرو از بر من تو بود و نبود منی ای رونق گلشن من تو یاس کبود منی زهرا مرو مرو .
. شرمندم از تو     یاسِ جوونم پیشم بمون تا      زنده بمونم این هفته هایی که درد میکشی لحظه لحظه ش هر نفسی میکشم میشه آتیش به جونم این روزا روضه خون نمیخوام از میخِ در گریه م میگیره یادم میاد افتادی بینِ اون چل نفر گریه م میگیره ازمیخ در گریه م میگیره مظلومه ی من گریه کمتر کن فکری به حال و روزِ حیدر کن جای علی خیلی کتک خوردی مُردم برات تو کوچه باور کن ای همسرِ مظلومه ی حیدر... شرمنده م از تو      داری چقد درد دیدم مغیره           راهت رو سد کرد تا اومدم روی دوشم بزارم عبامو اومد به گوشم صدای لگد های نامرد این روزا تا میگی با ناله فضه بیا گریه م میگیره یاد گلِ نشکفته محسن با بچه ها گریه م میگیره تو کوچه ها گریه م میگیره باور نمیکردم بیاد روزی رو تو ازم پنهون کنی زهرا کردی وصیت ها،مگه میخوای حیدر رو بی سامون کنی زهرا ای همسرِ مظلومه ی حیدر... دارم میسوزم     با سوز چشمات پاهام میلرزه      میلرزه دستات پهلو به پهلو که میشی منم میکشم درد دیدم خودم پشت در که شکست استخونات ریحانه ام واست بمیرم قنفذ چه بد میزد به بازوت انقد قلافش بوده سنگین انگار لگد میزد به بازوت قنفذ چه بد میزد به بازوت وَ لستُ أدری خبر المسمار از سینه ی غمدیده میپرسم از خونِ پهلویی که خانوم به دیوار و در پاشیده میپرسم ای همسر مظلومه ی حیدر .👇
. خونه ای که بهشت دنیاست..... آتیش گرفته۲ بمیرم این خونه‌ی مولاست...... آتیش گرفته۲ خزون به گلزارِ   پیمبر افتاده غنچه‌ی نشکفته رو خاکا پرپر افتاده زندگی حیدر تو خطر افتاده دری که داره میسوزه رو مادر افتاده مظلومه زهرا ۲  یازهرا یازهرا پشت در از فضه کمک خواست.... قبله‌ی حاجات۲ به پیش بچه هاش زمین خورد.... مادر سادات۲ این همه آزارو   لشکر کفارو با تازیانه کشتن همسر مولارو چهل نفر باهم زدند زهرا رو کاشکه میبستن چشای حیدر کرارو مظلومه زهرا ۲ یازهرا یازهرا زهرا دیگه برید نفسهاش .... نبینه مولا۲ سینه ومیخ درو ای کاش.....نبینه مولا۲ غلاف شمشیر و ضربه‌ی نامردا بازوی همسر علی شکست واویلا فاطمه رو خاکا  خونه دلِ مولا عباشو میکشه رو جسم زخمی زهرا مظلومه زهرا۲  یازهرا یازهرا 👇
. همسرم فاطمه بهر توام بی قرار غم تو بر دل علی شده آشکار علی تنها شده کوه غم ها شده وای از این غم۲ گشته ام از غم داغ تو من خونجگر شعله های غمت بر دل من زد شرر شده ام غم نصیب گشته ام بی شکیب وای از این غم۲ رفتی و ز داغت علی چو شمع گشته آب اشک من ریزد از دیده ی من چون گلاب خانه ماتمسراست بزم ماتم به پاست وای از این غم۲ خانه بی تو شده ماتمسرا فاطمه بهر تو شد به پا بزم عزا فاطمه صبر من کم شده قامتم خم شده وای از این غم۲ علی از داغ تو گردیده غرق محن سوزد از بهر تو حسین و زینب حسن مهربان همسرم می روی از برم وای از این غم۲ ....................... . بعد تو فاطمه خون به دل حیدر است دیده گریان تو زینب بی مادر است گشته نالان تو دیده گریان تو وا مصیبت۲ بعد تو فاطمه گردیده تنها علی بعد تو گشته است اسیر غم ها علی گل گلخانه ام رفتی از خانه ام وا مصیبت۲ بعد تو فاطمه جان علی بر لب است خانه دار علی دختر تو زینب است می کند مرتضی گریه ی بی صدا وا مصیبت۲ بعد تو فاطمه قامت حیدر خمید بی تو یا فاطمه جز غم و محنت ندید بنگر غربتم غرق در محنتم وا مصیبت۲ بعد تو ای گلم خونجگرم فاطمه سوز غم های تو زد شررم فاطمه روی تو شد کبود خون دل من نمود وا مصیبت۲ .👇
Shahadat_Hazrzat-Zahra_Shahitat_1402.mp3
7.01M
آجرک الله یا صاحب الزمان... 🔊 با کفش های خاکی در خانه ام قدم زد آن خانه ای که فرشش بال فرشته ها بود ای کاش ماجرا را حیدر ندیده باشد وقتی سرم به در خورد ، فضه ،علی کجا بود؟... ◾️ 🎤حجت الاسلام سجّاده ام معطّر از بوی ربّنا بود آنچه شنیده می شد از من فقط خدا بود . یک عمر آه و نفرین ، از این و آن شنیدم تنها به جرم این که نفرین من دعا بود . دیشب برای مردم تا صبح گریه کردم ای کاش یک نفر هم دیشب به فکر ما بود . طفلان من به جای مردم گرسنه بودند افطار خانه ی ما در سفره ی شما بود . امروز را نبینید این بی حیا لگد زد دیروز پشت این در جمعیت گدا بود . من هیچ شکوه ای از بیگانگان ندارم آنکه به حال و روزم خندید آشنا بود . من درد مرتضی را با جان خود خریدم در راه دوست باید آماده ی بلا بود . دستم شکست اما من درد حس نکردم اسم علی دوا بود ، ذکر علی شفا بود . رفتم برای مردم حجّت تمام کردم او را که می کشیدید او حجت خدا بود . ای کاش می شکستند این دست دیگرم را اما به جای این دست آن دست بسته وا بود . با کفش های خاکی در خانه ام قدم زد آن خانه ای که فرشش بال فرشته ها بود . ای کاش ماجرا را حیدر ندیده باشد وقتی سرم به در خورد ، فضه ! علی کجا بود ؟!! . تازه میان کوچه قلبم به درد آمد حیدر برهنه سر بود ، حیدر برهنه پا بود . تا قبر بردنم را همسایه هم نفهمید از بس که مردن من چون شمع ، بیصدا بود . از بس که قطره قطره بر پای تو چکیدم تابوت من سبک تر حتی ز بوریا بود . ای آخرت وفا کن با ما شکسته دل ها با ما شکسته دل ها دنیا که بی وفا بود .
. صدها گره ی کور به کارم زده هجران ای وصل کجایی! که کنارم زده هجران محتاج کسیَ ام که به این در زده باشد شاید سحری یار، به او سر زده باشد با فقرِ گدا کار ندارند کریمان از روسیهان عار ندارند کریمان ای خیمه نشین! آمده ام از دل صحرا با بار گناهم چکنم یوسف زهرا؟ من را طرف روضه و این خانه کشاندی از برکت زهرا سر این سفره نشاندی این کلبِ مُقرب شده، غربت نچشیده «حلوا به کسی ده که محبت نچشیده» نامعتبرم جز تو خریدار ندارم تا فاطمه دارم به کسی کار ندارم زهرا یل خیبر شکن خانه ی مولاست پس حبل متین، رشته ای از چادر زهراست آن روز که در کوچه کنارش جدلی بود ... حرزی که به بازوی خودش بست، علی بود تسبیح خدا بوده فقط ذکر شریفش زن بود و چهل مرد نبودند حریفش هرچند که حوریه ی افلاک نشین بود افتاد زمین ... حرف علی روی زمین بود حالا علی است و غمِ نیلوفر خونی مانده چه کند دور و بر بستر خونی فرمود که یاسم وسط باغچه پژمُرد این میخِ درِ خانه به تابوت علی خورد ........ بالا کشانده ما را، بال دعای مادر ما را نشانده در عرش، یا ربنای مادر جاری کن از دو چشمت، باران کوثرش را تطهیر کن خودت را، در روضه های مادر مادر برای فرزند، بخشیده هرچه دارد بخشیدنت ندارد کاری برای مادر در سفره ی سلاطین هم فیضِ این چنینْ نیست گیرت نخواهد آمد همچون غذای مادر وادی طور زهرا آن وادی السلام است رفتم نجف ... حرم داشت حال و هوای مادر فکر غم بقیعم، زهرا حرم ندارد! جانم به تو حسن جان، جانم فدای مادر آن بانوی رشیده خم شد میان خانه آن کوچه در مدینه شد کربلای مادر هر یاحسین نوکر، مدیون فاطمیه است آنکه گذاشت تا صبح، صورت به پای مادر ای کاش جای دیوار ... یا جای ضربه ی در میخورد بر سر ما، درد و بلای مادر با صورتی که زهرا، پنهان ز شوهرش کرد معلوم شد بعید است، دیگر شفای مادر وقتی لباس خونی را فضه شست و شو کرد شد آبْ از خجالت، دختر بجای مادر ✍ .
Shahadat_Hazrzat-Zahra_Mirzamohamadi_1402.mp3
14.5M
آجرک الله یا صاحب الزمان... 🔊هر زمانی در فراقت دیده دریا میشود لطف بی پایان تو در سینه پیدا میشود... سالها ای یوسف گمگشته میپرسم ز خویش فرصت دیدار رویت کی مهیا میشود؟.. عمر ما دارد به پایان میرسد، تعجیل کن پاسخ ما تا به کی امروز و فردا میرسد بی پناهیم و در این عالم پناه ما تویی دردهای ما فقط با تو مداوا میشود ◾️ عجل الله تعالی فرجه الشریف 🎤حجت الاسلام
. طی شد زمان دیدار ، علی خدا نگهدار خانه نشینِ بی یار ، علی خدا نگهدار در موسم جوانی ، سیرم ز زندگانی از بس که دیدم آزار ، علی خدا نگهدار من می شوم زدستِ اهلِ مدینه راحت تو می شوی گرفتار ، علی خدا نگهدار شانه زدم به مویِ حسین و زینبینم برای آخرین بار ، علی خدا نگهدار چرا تو سر به زیری ، زانو بغل نگیری ... منم به تو بدهکار ، علی خدا نگهدار حلال کن نمودم ، در این سه ماهِ آخر من زحمت تو بسیار ، علی خدا نگهدار ببخش اگر به کوچه دست تو وا نکردم افتاد دستم از کار ، علی خدا نگهدار فکر دل تو بودم ، اگر نگفته بودم از ماجرای مسمار ، علی خدا نگهدار امشب که خورد دستت به جای تازیانه بگذار سر به دیوار ، علی خدا نگهدار تابوت یار خود را ، مانند بار شیشه با احتیاط بردار ، علی خدا نگهدار تا چشم تو نیفتد ، بر صورتم ، شبانه تنم به خاک بسپار ، علی خدا نگهدار . . شبها به جای مادر ، بالاسرِ حسینم یک ظرف آب بگذار ، زینب خدا نگهدار قرار بعدی ما باشد میان گودال کنار جسم خونبار ، زینب خدا نگهدار سربسته با تو گویم در کربلا که رفتی معجر اضافه بردار ، زینب خدا نگهدار __________ 👇
. ز خانه میرود زهرا ، شبانه میرود زهرا وای که با تنی غرق ، نشانه میرود زهرا وای من ، وای من ای وای من کفن شد ، پیکر زهرای من یازهرا ، یازهرا یازهرا به جسم کوثرم ریزد ، ز دیده اش گلاب اسماء بند نمی آید این خون ، هر چه که ریزد آب اسماء غمش را ، پهلویش ابراز کرد زخم او ، باز دهن باز کرد یازهرا ، یازهرا یازهرا رسیده وقت تدفینش ، رسیده وقت تدفینم لحد برای زهرا ، نه ، برای خویش میچینم ظاهراً ، مزار زهرا ولی باطنا ، این شده قبر ولی یازهرا ، یازهرا یازهرا .👇
. خونمون پر از داغ و درده جسم مادرم سرده سرده روی نیلیِ زهرا رو تا میبینه علی برمیگرده چشماشو رو هم گذاشته مادر علی تنهاست علی تنهاست میلرزه دل یل خیبر علی تنهاست علی تنهاست میسوزه با دیدن بستر علی تنهاست علی تنهاست بند ۲ تاریکه شب سردِ خونه از غصه حسن نیمه جونه بالای سر جسم مادر زینب داره قرآن میخونه روپوشه ، رو مادرم زهرا ، بمیرم من بمیرم من میزاره با دیده ی دریا ، بمیرم من بمیرم من مادر رو ، رو مغتسل بابا ، بمیرم من بمیرم من بند ۳ با تابوت دلم زیر و رو شد با تابوت...تمام هستم رفت ای سلمان...بیا یاریمون کن دیدی مادرم از دستم رفت بابای غریب ما تنهاست، بیا سلمان بیا سلمان غربت از حال علی پیداست بیا سلمان بیا سلمان وقت دفن مادرم زهراست، بیا سلمان بیا سلمان بند ۴ چشم مردم یثرب در خواب با اشک و غم و قلب بی تاب رو زخمای پر خونِ مادر آهسته میریزه حیدر آب زیر پیرهن به اشک و آه ، بسم الله و بالله میده غسلْ زیر نور ماه ، بسم الله و بالله «عَلَی مِلِّةِ رَسُولِ الله ، بسم الله و بالله» بند ۵ یادِ من نرفته تا حالا پشت در که افتادی از پا با کینه لگد بر در خورد و در افتاد روی جسمت زهرا افتادی راه نفس سد شد ، حلالم کن حلالم کن افتادی زیر در ‌و بد شد ، حلالم کن حلالم کن از رو در چهل نفر رد شد ، حلالم کن حلالم کن بند ۶ قلبم رو سقیفه آزردن یاسَم رو‌ کوچه پژمردن اونهایی که زهرامو کشتن تو گودال حسینم رو بردن خولی از راه که آمد میزد سنان میزد سنان میزد جای هرکس که نمیزد میزد سنان میزد سنان میزد قرآن منُ لگد میزد سنان میزد سنان میزد .👇
. آقای مظلومان عزا گرفته مدینه را غربت فرا گرفته حسن گشته حیران / حسین زار و گریان شده شب شام غریبان      حیدر به سر گرفته قرآن در کوچه های خلوت مدینه گشته نمایان غربت مدینه علی بی پناه است  / دگر غرق آه است مولا و اشک و سوگواری       زهرا و داغ بی مزاری زینب میان خانه زار و تنها گریان شده با روضه های زهرا اسیر و پریشان / دلش بیت الاحزان در چشم او غربت حاکی در دست او چادر خاکی .👇