eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. خورشید من که صبحدم بالا می آیی بی طاقتم! امروز یا فردا می آیی؟ هر جا نشستی بین روضه یاد ما باش هر جا نیایی، روضه ی سقا می آیی از اول ماه عزا چشم انتظارم چون مطمئنم روز تاسوعا می آیی امروز آقاجان شما بر عکس عباس صد بار رفتی علقمه ... اما می آیی از داغ مشک پاره پاره غصه خوردی با تشنگی از بین خیمه ها می آیی محض تسلای دل ام البنینش امروز را با مادرت زهرا می آیی ارباب او فرمود که ای ماه تشنه... خوشحال بودم دیدم از دریا می آیی دستت قلم شد در قنوتی که گرفتی با فرق خون از کوفه ی مولا می آیی جای مژه چشمت پُر از تیر است اما به چشم تارم باز هم زیبا می آیی برخیز علمدارم علی در خیمه غش کرد به مادرش گفتم همین حالا می آیی باشد نیا ... وقتی که زینب معجرش رفت بر نی کنار زینب کبرا می آیی ... عج ✍ .
. عباس که ترس از غضب شیر نمیکرد تکیه به دم و قبضه ی شمشیر نمیکرد آن گاه که با مشک پُر از علقمه برگشت ای کاش می آمد به حرم، دیر نمیکرد تنها به صف لشکر دشمن زد و جنگید در او رجز حرمله تأثیر نمیکرد هرچند که دستان ابالفضل قلم شد دندان به دهان داشت و توفیر نمیکرد قولش سر جا بود که با سر به زمین خورد فکری بجز آن کودک بی شیر نمیکرد چیزی بجز آن تیر که میخورد به مشکش او را وسط معرکه تحقیر نمیکرد بالاسر عباس، حسین آمد و خم شد او را که غم و داغ جوان پیر نمیکرد... آن صورت پاشیده ز هم پیش حسینش آنقدر ادب داشت که تغییر نمیکرد اصلاً چه تلاشی! همه ی سر متلاشی است با فرق شکسته روی نی گیر نمیکرد عباس اگر بود کسی خواهرشان را همچون اسرا در غل و زنجیر نمیکرد ✍ .
. فکر و ذکرم وسط خوف و رجا ریخت بهم دل بی تاب من از «ادراک اخا» ریخت بهم سعی کن پا نشوی پیش دو زانوی خَمَم بعد سعی ات، همه ی سعی و صفا ریخت بهم علقمه گرچه شده کوفه و تو مثل علی از مدینه چه خبر؟ ... کرببلا ریخت بهم زائر دستِ قلم، دستِ شکسته شده است چه سرت آمده که مادر ما ریخت بهم زخم پهلوی تو پیداست که یادم نرود پهلوی فاطمه با ضربه ی پا ریخت بهم تیر خوردی ولی آتش به نوک تیر نخورد مادرم را نوک آن میخ جفا ریخت بهم پرچمت مثل همان چادر خاکی شده است خاطرات حسن و کوچه مرا ریخت بهم آب مهریه ی زهرا و حرم تشنه ی آب ریخت مشکت همه جا و همه جا ریخت بهم قول دادی به رباب ... آب برایش ببری اصغرش را تب و گرمای هوا ریخت بهم خبر غارت تو زود رسیده به حرم خواهرم را گذر از شام بلا ریخت بهم ✍ ‌.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. هر جا توسل به حضرت فاطمه شد پیروز شدیم «یا مَوْلاتى یا فاطِمَهُ أَغیثینى» ۱۴ مرتبه 💠 این ساعات انتخابات این ذکر رو زیاد بر زبان جاری کنیم: 🔰اللهم لاَ تُسَلِّطْ عَلَيْنَا مَنْ لاَ يَرْحَمُنَا بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ‌🔰 خدایا کسیکه بر ما رحم نمیکنه بر ما مسلط نکن.. .
. نمانده فرصت آن دلبری ها خداحافظ برادر خواهری ها! گرفتارم نکن مشکل گشایم! حلالم کن مرا این آخری ها اگر باید امام خیمه باشم کن آرامم تو با پیغمبری ها مرو دق میکنم! من را بغل کن بجای زحمت آن مادری ها در و میخ و لگد یادت که مانده! پریشانم از این یادآوری ها لباس کهنه ای مادر فرستاد مواظب باش! دارد مشتری ها کمی از تشنگی ات گفته بودی نگفته بودی از غارتگری ها برای زینب انگشتت مهم است برای ساربان انگشتری ها خیالت جمع، قبل از رفتن تو گره خورده تمام روسری ها خودت رخت اسارت بر تنم کن گذشت آن روزها، آن سروری ها مصیبت میشود با شمر و خولی تحمل کردن دربدری ها ✍ .
. دلبر گیسو پریشانم! پریشانم مکن زیر حجم سنگباران، بوسه بارانم مکن چشم تارم خیمه زد بر گودی زیر گلوت در میان خیمه و گودال، حیرانم مکن غیرتی های حرم رفتند، تو ماندی فقط جان زهرا مادرت، درگیر بحرانم مکن از قفا دیدم ترا، پشت سرت خوردم زمین شمر خنجر می کشد، برگرد! ویرانم مکن من اسیر آن لباس پاره ام از صبح زود با لباس پاره همراه اسیرانم مکن معجرم را سفت بستم، پس تو دلواپس مباش از روی نی آمدن با خود، پشیمانم مکن ✍ .
. ۱۴۰۳ أیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقتولِ بِکَرْبَلاء... هنگام عزاست ای خدا روضه خوان عالَم کجاست هنگام عزاست چرا صاحب ِ خیمه از ما جداست ماه غم رسید بین روضه، قامت مهدی خمید ماه غم رسید چرا صاحب الزّمان مونده طرید توی روضه ها با قلبی صبور میخونیم دعا برای ظهور بین گریه ها با اشک دو عین فرج رو میخوایم به حقّ حسین أیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقتولِ بِکَرْبَلاء... 🌸 رحمی کن خدا ما نداریم چاره بین فتنه ها رحمی کن خدا بی پناهیم در بین این دشمنا درده بی حساب تا نیاد مهدی زندگیه عذاب درده بی حساب کن دعای ظهورش رو مستجاب أین المنتقم بر لب زمزمه ست ذکر العجل یابن فاطمه ست بین گریه ها با اشک دو عین فرج رو میخوایم به حقّ حسین أیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقتولِ بِکَرْبَلاء... 🌸 رحمی کن خدا شده مولای ما آواره چرا رحمی کن خدا عمر او بگذشته با صبر و رضا نور چشم ما عمریه خون گریه میکنه چرا نور چشم ما روزو شب تنهایی میگیره عزا عمری مضطره بین کوه و دشت هیچ کس دنبال آقامون نگشت بین گریه ها با اشک دو عین فرج رو میخوایم به حقّ حسین أیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقتولِ بِکَرْبَلاء... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
. ۱۰۷۴ یابن الحسن ای یوسف زهرا کجایی مدینه ای یاکه نجف یا کربلایی بیا که من مردم از این درد جدایی نوای من یا صاحب الزمان دعای من یا صاحب الزمان ندای من یا صاحب الزمان آه کی میشه ببینمت آقاجان میسوزم من از فراق و هجران **** برای ما روضه بخون عزیز زهرا بگو ز جسم غرقِ خون عزیز زهرا بگو ز موی پریشون عزیز زهرا کاشکی یه بار ای هستیِ خدا ناحیه رو بشنوم از شما کاش بمیرم از غم کربلا آه والشمرُ جالسٌ علیٰ صدره خاکی شد مویی که شب قدره **** 👇 ............ ۱۰۷۵ محرم اومدو غمی عظما بپا شد مادر ما فاطمه باز صاحب عزا شد پیرهن جدم پرچم عرش خدا شد یابن شبیب دل غرقِ در غمه عمه‌ی ما اسیر ماتمه چندروز دیگه دورش نامحرمه آه به رسم و شیوه‌ی جاهلیّت کشتن جد مارو توو سه ساعت **** ............... ۱۰۷۶ پشیمونم چجور بگم میا به کوفه نزدیک میشی قدم قدم میا به کوفه شرمنده‌ی روی توام میا به کوفه مسلم آقا جونش فدای تو دلواپسم فقط برای تو کاش نریزه به هم رگای تو آه می‌سوزم برا لب خشکیدت می‌گریم برا تن پاشیدت **** وصیته مسلمت اینه از روی دار برگردو دختراتو تو مدینه بگذار یا لااقل بیا زیاد پوشیه بردار برگرد آقا وگرنه دیر میشه توو این سفر رقیه پیر میشه خواهرته اینجا اسیر میشه آه ناموست بزم جسارت میره می‌بینی معجرا غارت میره **** ................. ۱۰۷۷ بوی جدای می‌آد از اینجا حسین جان به قتلگاهت اومدی شدم پریشان چیکار کنم اگه تنت بمونه عریان روباه برا طفل تو شیر میشه دخترت از غصه ها پیر میشه بی تو دیگه زینب اسیر میشه آه من و تو از کودکی هم دردیم بیا با هم مدینه برگردیم **** خیمه زدی و دل من به پیچ و تابه دلشوره‌ی من واسه‌ی طفل ربابه شیش ماهه جون بده اگه برام عذابه خیمه بزن توو دل خواهرت اونجا نمیان روی پیکرت خنجری نیست اونجا رو حنجرت آه موهات توو پنجه‌ی شمر می‌مونه قصد داره رو خاک برت گردونه **** ............... ۱۰۷۸ یه سر زتو برگشته اما کمه بابا رگای خونینت چقد درهمه بابا یه وقتی اومدی که خوابن همه بابا بر روی نیزه بردنت چجور سر نمی‌رفته زدنت به زور مهمون شدی چرا توی تنور آه چشمای من به چش تو دوخته‌ست نصف صورتت چرا که سوخته‌ست **** شبای بی کسی یه روزی سر می‌آدش دندونم افتاده ولی باز درمیادش عمه همش به من می‌گفت پدر می‌آدش گفت که میای اما نه بی بدن گفت که میای سر میزنی به من حالا با من یه ذره حرف بزن آه دستامو روی گوشام میذارم شرمنده که گوشواره ندارم **** .............. ۱۰۷۹ بذار برن بشن فدای علی اصغر بذار برن تا که نبینن بین لشگر یه عده میرن سراغ خلخال و معجر میدم قسم تو رو به مادرم تا که باشن دو گل پرپرم رو نیزه ها سایه بون حرم آه نبینن تو قتلگاه افتادی نبینن زیر لگد جون دادی **** بیار بالا سرت رو ای غریب مادر دو تا شهید من فدای تو برادر خجالت از خواهر نکش عزیز خواهر سر تا به پا شدی دچار درد ممنون که آوردیشون از نبرد تو تنشون که نیزه گیر نکرد آه رو دستت بر نمی‌گشتن ای‌کاش جسمشون عبا نمی‌خواست داداش **** ........ ۱۰۸۰ با دیدن وضع تنت شدم پریشان خون رفته از تنت چقد ای شاه عطشان من اومدم یه کم نفس بگیر عموجان هر کی رسید یه زخم به تو زده تیراشونو به سینه جا نده از کمرت نیزه دراومده آه باورکن که دل نداره عمه که تیرا رو در بیاره عمه **** از خیمه اومدم عمو جان در بر تو خاکم به سر خاکی شده چرا سر تو سپر کنم دستم رو واسه پیکر تو دستای من آویزونه به مو این نفسای آخره عمو قاتل که اومده روبرو حرمله گلومو از هم پاشید به دست و پا زدنم می‌خندید **** ............. ۱۰۸۱ یکی اومد چنگ زدو موهاتو کشیده تو جون دادی و عمه زینبت خمیده امانت حسن زیر پا قد کشیده حالا چجور بگیرمت بغل می‌زدنت با کینه‌ی جمل بر روی نی میری تو ماه عسل آه تا که تیر باران شدی دامادم به یاد بابات حسن افتادم **** می‌ریزه اشک چشم من شبیه خونت شدی پریشون و عمو شد پریشونت صدای استخوون میاد از هر تکونت روی تنت برو بیا شده خون رو موهات مثه حنا شده بند بند جسمت نخ نما شده آه یه لشگر از روی سینه‌ت رد شد شرمنده که پیکرت لگد شد **** ............ .👇
ارزیابی قدیری ابیانه از نتیجه انتخابات. ارزیابی من این است که دکتر جلیلی پیروز انتخابات خواهد شد. ان‌شاالله 📆 ۱۳ تیر ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷👌دفاع جانانه پسر بچه پنج ساله از شهید حاج قاسم سلیمانی وحمایت از دکتر سعید جلیلی 👆آقای پزشکیان حاج قاسم خار چشم دشمنان ما بود
180.9K
مهدوی۱۴۰۳ منتقم خون خدابیامهدی برای جدت کن روضه به پامهدی بیادعاشوراهمیشه گریانی بخاطرزینب تودل پریشانی بیابیامهدی محمد خرم فر✍
. زانوی سقا خم شده حالا وقت اطرقه تا بیاد پایین عمه سادات از روی ناقه اباالفضل علم رو دوشش رقیه توی اغوشش از چشا معلومه-که دلا ارومه هنوزپوشیده-محمل خانومه امون از دل زینب… ساقی خیمه رفته پُر کرده مشک ابش رو اومده ارباب تا بگیره دست ربابش رو علی اصغر-توی گهواره سرجاشه-هنوز گوشواره شدنفسها تازه-لحظه پروازه هنوز این روزا-دست زینب بازه امون از دل زینب… آه و واویلا تو دل صحرا خیمه برپاشد لمظه اول تو دل زینب شور و غوغا شد علی اکبر کنار لیلا دلش وا می شه می بینش بابا خنده لشکر نیست-صحبت زیور نیست هنوز صحرا پُر-از علی اکبر نیست… ✍ .👇
. علیه السلام تشنه لب کربلا وای حسین کشته ی سرنیزه ها وای حسین مرمل بالدما وای حسین ای که نگاهت شرف داده به این زندگی گریه برای حسین رونق هر بندگی کار منه نوکری عشقمه دیوونگیت عزتمه یا حسین نوکریه خونگیت 2 سوختن از عشق تو نافله ی عاشقاست ذوب شد توو غمت طواف ما نوکراست اشک عزای حسین هدیه ی مادر به ماست هروله توو مجلست جلوه ی سعی و صفاست 3 ناز کن و ناز بده مشتری نازتم از جوونی تا پیری ام همیشه سربازتم منتظرم امر کنی تا که فدات بشم حسین ایشالا توی روضه هات شهید برات بشم حسین 4 ای که کفن برا تو جز کهنه حصیری نبود سزای زینب علی والله اسیری نبود ای سر روی نیزه ها قاری لب شکسته ام چشاتو واکنه و ببین اسیر دست بسته ام ✍ .👇
. بسکه منو سیلی زدن دیگه نمیبینه چشَم درد میگیره پیکرم همین که آه میکشم آه زدن دخترت رو با کدوم جرم و گناه زدن آه زدن منو هرجا خسته میشدم تو راه زدن آه زدن تا تموم پیکرم بشه سیاه زدن زخمی مثل زهرا   "شده بدنم "۲ هرجا گفتم بابا   "فقط زدنم"۲ آه بابا... خودت میدونی که چقدر اسیر آزار شدم شبی که خوابت رو دیدم با سیلی بیدار شدم آه زدن تا دیدن رقیه مونده بی پناه زدن آه زدن منو ای پدر تموم این سپاه زدن آه زدن حرفای بدی رو به دختر شاه زدن نامردی که بابا    "سرت رو برید"۲ دنبالم کرد اینجا  "موهامو کشید"۲ آه بابا... ✍ ‌👇
. اومدی پیشم بابایی روی پام بخواب لالایی ای سر زخمی، سر زدی به این، دختر زخمی، بابایی طاول پاهامو می پوشونم، با پر زخمی، بابایی تا عموهامو - گرفتن بابا کل موهامو - گرفتن بابا النگوهامو - گرفتن بابا - بابایی کار دنیا رو - می‌بینی بابا کبودی‌ها رو - می‌بینی بابا زخم مسمارو - می‌بینی بابا - بابایی یا اباالمظلوم حسین بابا (۳) بابایی توی کوه و دشت بابایی خیلی سخت گذشت بابایی بسکه نیزه دار، بسکه ساربون، رفت توی صحرا، به سرعت از روی ناقه، از روی نیزه، هر دو افتادیم، به شدت تو سرت شکست - نبودم بابا من سرم شکست - نبودی بابا هر دومون رو کشت - یهودی بابا - ای بابا حرف بد می‌زد - نبودی بابا با لگد می‌زد - نبودی بابا بی عدد می‌زد - نبودی بابا - ای بابا یا اباالمظلوم حسین بابا (۳) بابایی ✍ .👇