eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
10.7هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج قاسم سلیمانی: ملت و مذهب و کشور؛ دین ماست. چرا؟ اگر مذهب آسیب دید، شیرازه‌ی ملت ما از هم می‌پاشد. شیرازه‌ی مذهب از هم می‌پاشد. اگر ملتی آسیب دید، شیرازه‌ی مذهب از هم ‌می‌پاشد. اینها مکمل هم‌اند. اگر مملکت و کشور آسیب دید هر دوی این آسیب می‌بینند. به این دلیل امام فرمودند: حفظ این نظام از اوجب واجبات است. این از اوجب واجبات دلیلش اینه که این مملکت در حفظ مذهب و در حفظ ملت، در هر دو اثرگذار است.
پایگاه اطلاع رسانی خیمه دل سوختگان - WWW.DELSUKHTEH.IR.mp3
2.82M
چاوشی خوانی به نفس حاج محمود کریمی ره واکنید قافله سالار میرسد یک قافله اسیرعزادار میرسد برخیز یا حسین سری دست و پانما دلبر برای دیدن دلدار میرسد حالا که پیرعشق شدم ناز می‌کنی باشد تو ناز کن که خریدار میرسد سر الحسین سینه سینای زینب است آری حقیقت همه اسرار میرسد بالا بلند بودم و حالا خمیده ام پرغم ترین زمانه دیدار میرسد عباس کو که صبرعقیله سر آمده ناموس حق زکوچه و بازار میرسد بر روی قبر پیرهنت پهن می‌کنم جانم به لب زگریه بسیار میرسد تکرارصحنه‌ها شده درپیش دیده ام نیزه به دست لشگر اشرار میرسد گویا هنوز میشنوم زیر دست و پا فریاد العطش ز لب یار میرسد آن بار گر نشد بدنت را بغل کنم قبرت به روی سینه‌ام این بار میرسد هرجا که شد غرور مرا دشمنت شکست زینب غمین از آن همه آزار میرسد آه رباب و قبر بهم خورده ی علی لالایی اش ازآن دل غمدار میرسد ✍ .
. 📋 نگاه گریه داری داشت زینب ✔️ / حاج محمود کریمی ✔️ ✔️ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نگاه گریه داری داشت زینب چه گام استواری داشت زینب دل با اقتداری داشت زینب مگر چه اعتباری داشت زینب چهل منزل حسین منجلی شد گهی زهرا شد و گاهی علی شد ندیدم زینب کبری تر از این ندیدم زینت باباتر از این ندیدم دختر زهراتر از این حسینی مذهبی غوغاتر از این به پیش پای ما راهی گذارید بنای زینب اللهی گذارید اگر چه غصه دارد آه دارد به پایش خستگیِ راه دارد به گِردش آفتاب و ماه دارد به والله که ایوالله دارد همین که با جلالت سر نداده به دست هیچ کس معجر نداده پس از آن که زمین را زیر و رو کرد سپاه کوفه را بی آبرو کرد به سمت کربلا خوشحال رو کرد کمی از خاک را برداشت بو کرد رسیدم کربلا ای داد بی داد! حسین سر جدا، ای داد بی داد! چهل روز است گریانم حسین جان! چو موی تو پریشانم حسین جان! چهل روز است می خوانم حسین جان! حسین جانم حسین جانم حسین جان! تویی ذکر لبم الحمدلله حسینی مذهبم الحمدلله همین جا شیرخواره گریه می کرد رباب بی ستاره گریه می کرد گهی بر گاهواره گریه می کرد گهی بر مشک پاره گریه می کرد خدایا از چه طفلم دیر کرده؟ مرا بیچاره کرده، پیر کرده همین جا دور اکبر را گرفتند ز ما شبه پیغمبر ما را گرفتند ولی از من دو دلبر را گرفتند هم اکبر هم برادر را گرفتند "به تو گفتم که ای افتاده از پا ز جا بر خیز ور نه معجرم را..." همین جا بود که سقای ما رفت به سمت علقمه دریای ما رفت پناه عصمت کبرای ما رفت پی او گوشواره های ما رفت فقط از علقمه یک مشک برگشت حسین بن علی با اشک برگشت همین جا بود که دل ها گرفت و ... کسی روی تن تو جا گرفت و ... سرت را یک کمی بالا گرفت و... و از پشت سرت سر را گرفت و... همین که بر گلویت خنجر آمد صدای ناله ی زهرا در آمد همین جا بود الف را دال کردند تنت را بارها پامال کردند ته گودال را گودال کردند تو را با سم مرکب چال کردند اگر خواندم قلیلت علت این بود که یک تصویری از تو بر زمین بود تو ماندی و کبوتر رفت کوفه تو را کشتند و خواهر رفت کوفه خودم در راه و معجر رفت کوفه چه بهتر زودتر سر رفت کوفه و گر نه دردها می کشت ما را نگاه مردها می کشت ما را بهاری داشتم اما خزان شد قدی که داشتم بی تو کمان شد عقیق تو به دست ساربان شد طلای من نصیب کوفیان شد خبر داری مرا بازار بردند میان مجلس اغیار بردند همین جا بود افتادند تن ها همین جا بود غارت شد بدن ها تمامی کفن ها، پیرهن ها بدون تو کتک خوردند زن ها همین جا بود گیسو می کشیدند به هر سو دخترانت می دویدند همین جا بود تازیانه باب گردید رخ ما در کبودی قاب گردید ز خجلت خواهر تو آب گردید که معجر بعد تو نایاب گردید سکینه معجر از من خواست اما خودم هم بودم آن جا مثل آن ها... ز جا برخیز غم خواری کن عباس! دوباره خیمه را یاری کن عباس! برای عزتم کاری کن عباس! علم بردار علم داری کن عباس! سکینه می کند زاری ابالفضل! چه قبر کوچکی داری ابالفضل! شاعر : ✍ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🎼 👇
364.4K
سلام الله علیها بند اول: دلم برات یه ذره شد بدون من کجا بودی آخ.. بمیرم یکی میگفت: به زیر دست و پا بودی شده اشک چشام بیشتر ولی سوی چشام کمتر تنت وقتی تو آفتابه توی سایه میام کمتر قرار نبود بری و برنگردی رفتی ولی منو خبر نکردی بی تو خوراک من همش کتک بود بابا یتیم شدن داره چه دردی تو قوت قلب منی من الذی ایتمنی ➖➖➖ بند دوم: هرجوری میشه را میام ولی به تو نمیرسم سنان تو گوشم میزنه فک میکنه که بی کسم شد از تو فاصله م بیشتر تو راه شد تاولم بیشتر مثه موی پریشونت موهام سوخته دلم بیشتر قرار نبود که سهم من غم بشه تموم جونم داره تیر میکشه سنان منو به حرمله نشون داد میگفت بهش لگد بزن حقشه تو قوت قلب منی من الذی ایتمنی ➖➖➖ بند سوم: خبر داری که چند شبه چشای من مونده به در خسته شدم تورو خدا بابا بیا منو ببر شده داغ دلم بیشتر ولی موی سرم کمتر به یاد حنجر خشکت بابا آب میخورم کمتر بابا سر توعه میون طبق یا سرزده خورشید من از فلق وقتی سر تو رو بغل گرفتم به دست و پام دوباره اومد رمق تو قوت قلب منی من الذی ایتمنی۴ ➖➖➖ ✍ .👇
. عوضِ عمّه ی خود راه برو بینِ مسیر.. پسرِ فاطمه!..با آه برو بینِ مسیر... به قدم های تو سوگند پُر از خستگی ام عوضِ من کمی ای شاه برو بینِ مسیر.. چه کنم این همه دلتنگی پُر واهمه را وَ نشد تا که مددکار شوم فاطمه را آخرین حجّتِ دوران!..فقرا را ببرید وَ تصّدق ز کرم ..فوجِ گدا را ببرید اربعین باشد و در شهرِ خودم کِز بکنم تذکره داده و این اهلِ خطا را ببرید همه ی خواسته هایم شده یک کرببلا وَ تمامیّ ِدعایم شده یک کرببلا پسرِ فاطمه!..ای وارثِ دلجوی حسین یک سلامی بده از جانبِِ ما سوی حسین لا اقل یک قدمی رنجه نما محفلِ ما.. تا مگر پُر شود از آمدنت ..بوی حسین عنقریب است که این عقده مرا هم بکشد مطمئن باش که من را غم و ماتم بکُشد پسرِ فاطمه!..خیلی گله دارم ز خودم نظری کن دلِ بی حوصله دارم ز خودم.. کربلا رفت ز دستم..نکند رانده شوم؟ وامصیبت..چقَدَر فاصله دارم ز خودم.. دل به دست آر ..الهی که نبینی تو بلا جانِ زهرا ببرم زود فقط کرببلا ✅ .
. 📜 خُطَّ المَوت 📜 • بند اول • بسم الله الحمدلله ماشاء الله و لاقوه الا بلله و صلی الله علی رسول الله خُطَ المَوت - عَلی وُلْدِ آدم می میریم - یه روزی پس ما هم مرگ چرا ؟ مرد و مردونه نباشه مرگ چرا ؟ مرگه اینگونه نباشه مرگ ما ! کاش تو خونه نباشه مرگی کنار شاه شهیدانم آرزوست در عرصه ی مبارزه جولانم آرزوست حر غرق خون سرش به روی دامن تو بود مرگی چنین میانه میدانم آرزوست می میریم همه عمر ما کمه مرگ با عزت زیر خیمه ی محرمه • بند دوم • بسم الله الحمدلله ماشاء الله و لاقوه الا بلله و صلی الله علی رسول الله أنَّ القَتل - لنا عادة یعنی ترس از مرگ - نداره پس معنی کاش که با ! تأثیر بمیریم کاش توو این ! تصویر بمیریم تکیه بر ! شمشیر بمیریم ما را همین که کشته ی این درگهیم بس مردانه پای دار اگر سر نهیم بس از دار این جهان و همه زرق و برق آن ما ایستاده رو به نجف جان دهیم بس می میریم همه عمر ما کمه مرگ با عزت تو ورودیایه حرمه ✍ 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. همیشه باز خواهد شد گره از کار با گریه شفا میگیرد آخر آدم بیمار با گریه گرفتاری ندارد روز محشر آن که در روضه سلامی داده سمت تو فقط یک بار با گریه به یاد تشنگی ها و ترک های لبت با بغض همیشه آب خوردم لحظه‌ی افطار با گریه به یاد دخترت با دخترم دیروز با سرعت گذشتم از میان کوچه و بازار با گریه همیشه میگذارم در فراق صحن تو سر را به جای شانه ات بر شانه‌ی دیوار با گریه دوباره اسمی از دیوار آمد ناگهان در من نوای روضه های کوچه شد تکرار با گریه شنیدم از همان روزی که زهرا پشت در افتاد چَکُش را می‌زند بر میخ در نجار با گریه .................. . به نام نامی ات عرش معلیٰ عطرآگین است همان ذکری که با ما از دم روز نخستین است صدایی هم اگر باشد در عالم ، «یاحسین» ماست تویی عشقِ حقیقیِ جهان ، باقی دروغین است چنان داغ محرم‌ها نشسته در دل تقویم... هنوز از ماتم تو سینه ی تاریخ سنگین است یقین دارم که سرگرم گناهانش نخواهد شد کسی که قبل هیئت با کتیبه گرم تزئین است قسم به شوری اشک تمام گریه‌کن‌هایت برایت جان سپردن در بساط روضه ، شیرین است خلیل الله را پیراهنت از شعله ها رد کرد یکی از معجزات دستبافِ مادرت این است سرایت پادشاهان جهان را روی خاک انداخت نشستن گوشه ی این صحن ، آمالِ سلاطین است من‌ از تعظیم پایین‌پای این شش‌‌گوشه فهمیدم که بالا می‌رود در محضرت هرکس که پایین است غذای نذری‌ِ تو فقر ما را ریشه‌کَن کرده هر آنکَس که به نانَت لب نزد در اصل مسکین است دهانِ خاکی اش از عطر سیبِ صحن تو پر شد پدر هنگام بیماری به تربت سخت خوش‌بین است فقط تو قتلگاهت را عبادتگاه خود کردی چُنین محرابِ خونین در کدامین رسم و آئین است؟! ▪️ لبت ذکر خدا می گفت..، شمر آمد خرابش کرد... به روی چکمه ردِّ "یا غیاث المستغیثین" است ✅ ۱۴۰۳ .
4_5801091951658801235.mp3
13.03M
🎙 |شعرخوانی... عجب نیست که دائم سر زبان من است پنجشنبه۲۱تیرماه۱۴۰۳ علیه_السلام عجیب نیست که دائم سر زبان من است حسن قشنگ‌ترین واژه درجهان من است اگر به گفتن ذکرش همیشه مشغولم زبان برای همین کار در دهان من است همیشه أشهَدُ أَنّ حسن کریم الله پس از علی ولی الله در اذان من است گدای سفره ‌ی او بوده اند اجدادم همین بزرگترین فخر خاندان من است به تیره روزی شب های خویش مفتخرم برای اینکه حسن ماه آسمان من است غم نداری خود را نمی‌خورم هرگز چرا که مُهر حسن پای آب و نان من است مرا به شاعر درگاه او شناخته اند هزار شکر که در شهر این نشان من است قبول اگر غزلم در خور مقامش نیست ولی محبت او برتر از توان من است اگر چه جان جهان شد برای ما اما همیشه گفته حسن جان حسین جان من است