eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
11هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
عباس جان... اگر چه مانده‌ام با ناله و آه اگر چه هست دستم از تو کوتاه همین‌که کشته‌ی راهِ حسینی هزاران مرتبه الحمدلله ✍️ مقدمتان رابه این کانال3هزارنفری گرامی می داریم
به تیغی حیف گیسویت گسستند دو بازویت دو بازویت گسستند از آنجایی که من بوسیده بودم بمیرم هر دو اَبرویت گسستند بهارم را چه سان پاییز کردند دلم را از غمت لبریز کردند سرت ای کاش رویِ نیزه می‌ماند تو را از مرکبی آویز کردند غمت راهِ نفس بر سینه بسته ترک بر چهره‌ی آیینه بسته زِ بسکه خاکْ بر سر ریختم من ببین عباس دستم پینه بسته ✍️ مقدمتان رابه این کانال3هزارنفری گرامی می داریم
|⇦•من خیمه ای هستم... و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حالا که بايد مثل يک مادر بيايم يارب! کمک کن از پس آن بر بيايم داغي مباد از سوز نامم گر بگيرد خاموش، بايد مثل خاکستر بيايم شبنم چه خيری می رساند بعد دريا؟! سخت است بی پروا پس از کوثر بيايم بايد شب و روز از خدا عزّت بخواهم تا اندکی شايد به اين همسر بيايم *حالا امیرالمومنین جواب میدن...* بانوی من! بانو! شما ام‌البنينی! آرامش حيدر! يقين کن بهترينی بيهوده نامت حک نشد بر طالع من تو از کرامات کرام الکاتبينی با عشق پا در خانه‌ ی غربت نهادی با اينکه می دانی چه‌ها بايد ببينی اصلا به ميدان آمدی تا عاشقانه تا پای جان داغی پس از داغی ببينی حرف مصيبت شد، هوای روضه دارم ای ذاکر اولاد حيدر! می نشينی؟ من تشنه‌ام، تو تشنه‌ای، زيباست آری حال و هوایِ روضه‌ ی عباس داری بغضِ خودت را می خوری و می نشينی از چهره‌ات پيداست خيلی بيقراری گاهی نگاهی می کنی آن سوی خانه داری شهيدانِ علی را مي‌شماری؟ ای آسمان ابری ام! چيزی نمانده است تنها شوی و بر شهيدانت بباری *بی بی ام البنین سال ۶۴هجری از دنیا رفتند.عاشورا اول سال ۶۱ هجری بوده.یعنی وقتی ام البنین از دنیا رفت نه زینب زنده بود و نه رباب....خیلی ها از دنیا رفته بودند..اما من میگم:اینجا ام البنین تنها نشد...وقتی قافله رسید مدینه؛بیرون شهر زین العابدین کاروان رو نگه داشت؛پیاده بشید،اتراق کنیم.آقا،بشیر رو صدا زد.ای بشیر! پدرت شاعر بود.آیا مثل پدرت،بهره ای از شعر داری یا نه؟ بله آقا...برو خبر اومدن قافله رو به مردم بده.بشیر آمد،صدا زد: "الجامِعه الجامعه "مردم همه جمع بشید.مردم تعجب کردند.خبری شده اتفاقی افتاده؟همه آمدند.بی بی ام البنین آمد.گفتند: قاصد امام حسینه. قاصد لشگره.بی بی ام البنین صدا زد: بشیر! از حسینم چه خبر؟ بشیر عرضه داشت:بی بی چهارتا پسر داشتی؛ خدا بهت صبر بده.بشیر! از حسینم چه خبر؟بی بی جان! عباسِ تو کنار نهر آب،دستاشو بریدند.از حسینم چه خبر؟ بی بی جان عمود آهن به سرش زدند.بشیر از حسینم چه خبر؟ " اولادی و مَن تحت الخضراء کلُّهم فِداء لِابی عبدالله "بچه هام و هر چی زیر این آسمان کبوده،فدای حسین...حالا دیگه بشیر باید خبر رو بده‌.اگر میخوای از حسین،بشنوی،بگم"يا اهل يثرب لا مقام لكم بها..."مردم! مدینه دیگه جای موندن نیست."قتل الحسين فادمعى مدرار" حسین رو کشتند،همه گریه کنید.همه ناله بزنید...یه جمله دیگه گفت:" الجسم منه بكربلا مضرج"بدنش روی خاک گرم کربلا افتاده بود.آیا این آخر ماجرا بود؟ نه.." الراس منه على القناه يدار"سرش رو شهر به شهر می بردند...همه ناله بزنند: حسین...یه وقت صدا زد:بشیر! "قد قَطَّعتَ نیاطَ قلبی"بشیر! بند دلم رو پاره کردی....من میگم: ام البنین اینجا تنها شد.* مقدمتان رابه این کانال3هزارنفری گرامی می داریم
و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ای آسمان ابری ام! چيزی نمانده است تنها شوی و بر شهيدانت بباری می بينمت روزی که حيران و پريشان از خانه بيرون آمدی در انتظاری تير خبرها می خورد یک یک به قلبت تير چهارم هم رسيد و بردباری اما فرو می ريزی از آن تير آخر داغی که آن را بر دل خود می گذاری آه ای بشير! آه اي بشير! آه از حسينم نفرين به شمشيری که زد بر دست ياری می بينمت می باری و می خوانی آرام ای روضه‌خوانِ روزهای سوگواری: مردم! به من ام البنين ديگر نگوييد دیگر مرا ام البنین نخوانید واویلا...واویلا... زیرا که من دیگر پسر ندارم واویلا...واویلا... من خيمه‌ای هستم که افتاده عمودم من سوختم چون خيمه‌های کربلايی خاکسترم، از هم گسسته تار و پودم آنقدر می سوزم که دنيا را بگيرد من نوحه می خوانم تمام نوحه فخر است هم گريه و هم شکر دارم در سجودم «ويلي علي شبلي» که میگفتند افتاد دستش، سرش، مشکش، تمامی وجودم : انسیه سادات هاشمی بی بی جانم! دستاشو بریدن،به چشمش تیر زدن، عمود آهن به سرش زدن، عباست با صورت به زمین افتاد...بی بی جان! من رو ببخش یه اتفاقی افتاد..‌وقتی صدا زد:" یا اخا ادرک اخاک "تا امام حسین برسه؛فاصله ای بود...نشستن کنارش...میگم و ترجمه نمی کنم. از روی کینه، سر فرصت."قطعوا یدیه و رِجلیه، حَنِقَاً علیه"گفت دیگه سوال نکن چرا قبرش کوچیکه....* بعضی از این شهدا رو میارن؛ از اون سرو رشید، اندازه یه بقچه میدن به پدر و مادر... اگر دریا نمی گنجد به کوزه با چه اعجازیمیان چفیه پیچیدند جسم پهلوان ها را...؟! همینقدر بگم: از اون جسم رشید چیزی نموند. هنوز اندک رمقی داشت. آقا آمد بالای سرش...اول سعی کرد این بدن رو جمع کنه...صدا زد:"یا اخی! ماتُرید مِنّی ؟! "میخوای با من چه کنی؟! منو به خیمه ها نبری...* مقدمتان رابه این کانال3هزارنفری گرامی می داریم
VafatHazratOmolbanin1400[10].mp3
16.7M
|⇦•من‌خیمه ای هستم..... و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج میثم مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ مقدمتان رابه این کانال3هزارنفری گرامی می داریم
|⇦•تو آسمان ادب... و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۲ به نفسِ حاج عباس واعظی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ سلام ما به تو ای هاجر چهار ذبیح درود ما به تو ای مریم چهار مسیح سپهر نورفروز سه اختر و یک ماه عجب نه خوانم اگر مادرت به ثارالله سلام بر تو و ابناء و شوهرت مادر به عطر دامن عباس پرورت مادر ادب به قامت زهرایی ات قیام کند وفا به غیرت عباس تو سلام کند اگر چه با همه گفتی کنیز زهرایی به چشم آل پیمبر عزیز زهرایی تو بعد فاطمه در بیت وحی فاطمه ای تو آسمان ادب را همیشه قائمه ای *جان عالم فدای شما بانو و فرزندان شما به ویژه عباس شما... شما امضا کن حرم عباس شما، عباس عزیز شما امضا کنن کنار قبر ویران شما عرض ادب کنیم..خانم بزرگواری که شاعره بود و شعر می سرود و میخوند و روضه می خوند و گریه می کرد و افشا گری می کرد به همین خاطر به نقلی با عسل مسموم کردن این خانم رو و به شهادت رسوندن.انشا الله حرم بسازیم براش از باب العباس وارد شیم کنار قبر این بی بی* بهشت شیفته ی چار لاله ی یاست کلید باب حوائج به دست عبّاست هزار قافله دل پای بست فرزندت نشانِ بوسه ی مولا به دست فرزندت *عباس رو بغل گرفت مولا ام البنین منتظره ببینه چه واکنش و عکس العملی آقا نشون میدن دید حضرت دستای عباس رو میبوسن و گریه میکنه آقا ایرادی داره این دست ها؟ نه.. میشه بگین چرا گریه می کنین؟ فرمود: همین دست ها رو یه روز کربلا از بدن جدا می کنن* نبودم نه دیدم که محشر به پا شد شنیدم دو دست تو از تن جدا شد میدونم که خیلی خجالت کشیدی صدای عمو آب رو وقتی شنیدی *همه میومدن برا خداحافظی توی مدینه هر کی حرفی میزد یکی به ابی عبدالله می گفت: آقا نرو قربونت برم.. مگه کوفیا رو نمیشناسی؟ یکی میگفت: آقا لااقل زن و بچه ها تو نبر..اما خانم ام البنین اومد صدا زد حسین‌جان عزیزم سلام منو به مادرت زهرا برسان.. (اون جمله ای که میخوام بگم و همه عرض ادب کنن..) خیلیا آمدن مادر پسری خداحافظی و وداع کردن. اباالفضل اومد مقابل مادر ام البنین تا اومد جلو خانم خودشو عقب کشید..عباسم مگه نمیبینی حسین داره نگاه می کنه مگه نمیدونی حسین مادر نداره.....«حسین.....» مقدمتان رابه این کانال3هزارنفری گرامی می داریم
4_5810013655294546264.mp3
12M
|⇦•تو آسمان ادب..... و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۲به نفس حاج عباس واعظی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ مقدمتان رابه این کانال3هزارنفری گرامی می داریم
|⇦•مادری آمده به استقبال... و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ کربلایی حسین طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ کاروان بازگشته و حالا مادری آمده به استقبال مادری که نبود علقمه و مادری که نبود در گودال دخترِ از سفر رسیده ی او در بساطش به غیر آه نداشت دخترش تا که سیر گریه کند غیر آغوش او پناه نداشت *میگن این خانم دائماً چشمش به راه بود هی می‌گفت: پس چرا برنمی‌گردند از کربلا..تا حالا منتظر کسی بودی؟ اصلا ثانیه‌ای نمی‌کشه چشمت از در بره کنار، هی میگی الان میاد، الان میاد؛ دیر نکرده؟ بنشین صبر کن الان میاد؛ دیر نکرده؟ منتظر اینطوریه دیگه، هی راه می‌رفت می‌گفت نمی‌دونم چه خبره ؟بی‌خبری بدترین درده.. یه وقت دید صدای بشیر داره میاد یعنی بشارت قافله را میده میگن خانم سریع، چادر سرش کرد رفت.ایستاد گفت بالاخره اومدند از دور داره نگاه می‌کنه چقدر مردای کاروان کم شدند. مگه کجارفتن؟ عباسم، حسینم کجاست؟ بشیر اومد خانم جان! تا قافله می‌رسه حکم بشیر اینه بشارت بده به همه. سرت سلامت خانم جان یه نگاهش کرد.. بشیر هرچه نگاه می‌کنم مردای کاروان نیستند. عباس کجاست؟ حسین کجاست؟ علی اکبرم کجاست؟ چرا مردان رو نمی‌بینم گفت خانم جان سرت سلامت گفت بذار آروم آروم بهش بگم مادر شهید شده. خانم سر سلامت عونت را کشتند کربلا میگه همون اقتدار که ایستاده بود یه نگاه کرد گفت فدای سر حسین. حسین کجاست؟ می‌گفت چی بگم به ام البنین؟ گفتم خانم جان سرت سلامت جعفرت هم کشتند کربلا. نگاهش را از تو چشم‌هام برنداشت گفت بشیر میگم فدای سر حسینم. حسینم کجاست؟ خانم جان عثمانت هم کشتند بشیر فدای سر حسین. حسین کجاست؟ گفت اگر این خبر را بهش بدم دیگه آروم می‌گیره نمی‌ذاره من اینقدر من براش روضه بخونم خانم جان! عباست هم کشتند می‌گفت همانطور که نگام می‌کرد «انگار مادر را یه خبری بهش بدن چهار ستون بدنش داره می‌لرزد ها اما می‌خواد خودش رو نگه داره» گفت: بشیر از حسین چه خبر.. گفتم خانم جان از عباست نمی‌پرسی گفت بذار دونه دونه‌ اشون را می‌پرسم بگو حسینم کجاست؟ گفت دیدم راهی ندارم شروع کردم روضه خوندن، گفتم "قتل الحسین بکربلا" میگه بچه قمر بنی هاشم تو دست ام البنین بود بچه از دستش رها شد خودش نشست رو خاکا هی رو پاهاش می‌زنه میگم خانم چهار تا بچه‌ات رو بهت خبر دادم هیچی نگفتی گفت هیچی نگید بچه‌های من مادر دارند..آمد به سرم از آنچه می‌ترسیدم اما حسین مادر نداره...روضه ام البنین از همین لحظه شروع شد...آی غریب مادر حسین..* مقدمتان رابه این کانال3هزارنفری گرامی می داریم
و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ کربلایی حسین طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ...رفقا برادرا اگر یه دردی داری یه گرفتاری داری یه حاجتی داری سفره، سفره ام البنینه‌ها نباشه سفره امشب جمع بشه بری بیرون بگی یادم رفت گرفتاری دارم پول ندارم می‌خواستم برم کربلا یادم رفت رفیق الان دارم میگم روضه ام البنین یعنی از قدیم هر کسی هر گرفتاری داشت مادرا یه سفره می‌انداختن یه روضه خون دعوت می‌کردن یه روز ام البنین می‌خونی، پسرم مریضه، مادرم مریضه رفیقم درد داره.. آخه سر سفره ام البنین دو دست قلم شده ی عباس حاجت‌ها رو امضا می‌کنه.. وسط روضه می‌گم همانطوری که مادرت برا حسین گریه می‌کرد به ما اشک چشم بده میگن سنگدل‌ترین آدما با گریه ام البنین گریه می‌کرد.گفت بشیر یه سوال دارم ازت من می‌دونم چه پسری بار آوردم میگی عباس من رو کشتن باشه قبول اما من می‌دونم چه شیر دلاوری برا حسین بار آوردم.. بذار براتون یه خاطره‌ای بگم شروع کرد تعریف کردن لحظه‌ای که همه از مدینه رفتند هی عباس می‌خواست منو بغل کنه خداحافظی کنه، هی من می‌رفتم یک قدم عقب‌تر مادرما دلم برای بچه‌ام پر می‌زنه داشت می‌رفت اما تا میومد بغلم کنه می‌رفتم عقب. گذاشتم همه که رفتن قافله رفت یک پیکی فرستادم، گفتم عباسمو صدا کنید بگیدکارش دارم پیک رسید به قمر بنی هاشم آقا جان مادرت خانم ام البنین صدات زده. قمر بنی هاشم تعجب کرد مادرم منو یک عمر برا این لحظه بار آورده چطور الان صدام زده ابی عبدالله یه نگاه کرد، عباسم مادرمون را معطل نگه نداریا برو ببین خانم چی میگه. میگه برگشت از اسب پیاده شد مثل همیشه خاضعانه مقابل مادر؛ جانم مادر! تا ایستاد مقابل مادر دیدن مادر بغلش کرد حالا بیا بغل من. عباس هی اومدی بغلم کنی عقب رفتم حسین اونجا وایساده بود عزیز دلم حسین مادر نداره.. لحظه آخر دوباره صدات زدم عباسم خوب به ذهنت بسپار الان که داری از مدینه میری، داری با حسین میری اگه خواستی برگردی نکنه بدون حسین برگردی.. یعنی بشیر عباسم رو سفیدم کرده اما می‌دونم چه شیری پرورش دادم هیچ کسی جرأت رو درو شدن با پسر من را نداشته پسر من شیر عرب بود یه همچین پسری ، یه همچین علمداری برا حسین بار آورده بودم بگو ببینم چه جور عباسم را زدند؟ گفت خانم راست میگی کسی جرات نداشت رو در روش بایسته اول چهار هزار تیرانداز دوره اش کردند امام زمان فرمودند: هرجا اسم عموم عباس برده بشه من سراسیمه میام..از قدیم میگن چند تا روضه رو بلند بلند گریه کنید یکی روضه ی علی اکبره چون ابی عبدالله شروع کرد بلند بلند داد زدن. هفت بار شروع کرد فریاد زدن؛ یه جام بالاسر عباسه، تا ابی عبدالله گفت:" الان انکسر ظهری" دیدن همه دشمن شروع کردن کف زدن، شروع کردن هلهله کردن تیر زدن به چشمش. ام البنین! دستاشو قطع کردن، خانم قبل از اینکه بره، بهت بگم همه طوره می‌خواست بره بجنگه اما لحظه آخر از تو خیمه دختر ابی عبدالله اومد مشک را آورد گفت عمو العطش تمام خیمه بلند شده* مقدمتان رابه این کانال3هزارنفری گرامی می داریم
و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ کربلایی حسین طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ می‌بینی رباب، علی اصغرو گرفته تو بغلش، همه چشم انتظارند، سقای حرم یه کاری کن...خانم! مشکو گرفته بود بره علقمه‌ها گفت بگو ببینم مشکو برگردوند پسرم حتی اگر پسرم نیومده مدینه بگو ببینم مشکو رسوند به خیمه‌ها یا نه گفت خانم تا لحظه آخر مشکو به دندونش گرفت اما لحظه‌ای که تیر به مشکش خورد "فوقف العباس متحیرا "میگه دیدن عباس متحیر شد..مرحوم مازندرانی می‌نویسه خودش اسب را هی کرد سمت علقمه یعنی برو دیگه آبروی عباس ریخت..حالا می‌خوایم روضه بخونیم..* کاش از دخترش نپرسد که زینبم از حسین من چه خبر؟ از علی اکبر و علی اصغر از جگر گوشهٔ حسن چه خبر؟ آه عون و محمدت را من در کنارت چرا نمی‌بینم از رقیه بگو چرا او را بین این بچه‌ها نمی‌بینم *رقیه‌ام کو؟ قربون اسمت برم تا اسمت میاد دلا زیر و رو میشه سه ساله ی حسین.. خانم ام البنین داره می‌پرسه‌ها* دخترم قامتت خمیده شده دخترم صورتت شکسته شده چیست این ... به روی دستانت دست‌هایت مگر که بسته شده؟ عاقبت بغض دخترش ترکید گفت مادر هر آنچه شد دیدم بنشین تا که خوب گریه کنی روضه‌ها را به چشم خود دیدم *بسم الله، گریه کنا! خانم داره روضه می‌خونه..* دیدم از خیمه‌گاه مادر جان علی اکبرش زمین افتاد کاش بودی کنارم ام بنین داشت آنجا حسین جان می‌داد *روضه بعدی رو بگم ام البنین * تیر وقتی به حلق اصغر خورد دیدم از دور اضطرارش را آه! در پشت خیمه خاکش کرد تا مبادا کسی مزارش را پیدا کند *اما ام البنین چشمت روز بد نبینه * آه ام البنین چرا هرگز از پسرهای خود نپرسیدی؟ مادر ما ای حزینه چرا از قمرهای خود نپرسیدی؟ قبل عباس هیچکس حتی *شما که نپرسیدی بگذار من برات بگم ام البنین* قبل عباس هیچکس حتی فکر غارت به خیمه‌گاه نداشت تا علم بود بین دستانش هیچکس سمت خیمه راه نداشت *اما چی شد؟ ام البنین میگه چی شد زینب؟* آه بعد از برادرم عباس دست غارت حریص شد مادر می‌گذاری که بگذرم سخت است یاد آن لحظه‌های دردآور کاش بودی کنارم ام بنیین * امام زمان این دو بند را برا شما می‌خونم سادات منو ببخشید آقا منو ببخشید اما برا ابی عبدالله مگه ننوشتی می‌کشی مرا حسین.. برا چی ما را می‌کشه* کاش بودی کنارم ام بنین روی تل عصر روز عاشورا لشکری رفت سمت گودال و پسر فاطمه تک و تنها بدنش مانده بود روی زمین که رسیدند ده نفر از راه با چهل نعل تازه شد تشییع *به شرف لا اله الا الله ام البنین برات روضه بخونم ..* به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود دیر رسیدم من سر تو دعوا بود ناله کشیدم من سر تو را بردند دیر رسیدم ای حسینم ای حسینم ای ضیاء هر دو عینم ای حسینم ای حسینم ای ضیاء هر دو عینم ای حسینم ای حسینم مقدمتان رابه این کانال3هزارنفری گرامی می داریم
1401102003.mp3
49.14M
|⇦•مادری آمده به استقبال..... و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی حسین طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ مقدمتان رابه این کانال3هزارنفری گرامی می داریم
# فاطمة # ام البنین # # وفات حضرت ام البنین # 🏴🏴🏴🏴😭😭🏴🏴🏴🏴 السلام ای مادری که حضرت ام البنینی در میان بیت مولایم امیر المومنینی مادری تو برای بیت زهرا بوده اعلی یاورانی آفریدی که کند یاری به مولی السلام ام البنین مادر شیر آفرین ۲ تو قمری آفریدی که قمرهای جهان رو کم کنند ساقی دشت بلا را دیده و سو کم کنند قهرمان های جهان با دیدنش سر خم کنند نام عباس را همه بر قلب خود مرحم کنند السلام ام البنین مادر شیر آفرین ۲ تو همانی که به زینب بهترین مادر شدی بر حسین و بر حسن تو بهترین یاور شدی عون و جعفر را فرستادی به دشت کربلا در میان مادران الحق که نام آور شدی السلام ام البنین مادر شیر آفرین ۲ بر ولایت بعد زهرا بهترین همسر شدی گر چه فرزندان تو در کربلا بی سر شدی افتخار خانه ی مولایمان حیدر شدی تاج غیرت را نهادی بر سر و افسر شدی السلام ام البنین مادر شیر آفرین ۲ 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 ۱۴۰۳/ ۹ / ۲۳ به قلم شاعر و مداح : ابوالقاسم غفاری مقدمتان رابه این کانال3هزارنفری گرامی می داریم