eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
خادم اهل بیت 🌺: ‍ مشترک .. ........ یک ساله که ندیدم ،صورت دلرباتو دیگه به خاک سپردم، صدای آشناتو یک ساله که ندیدم، دستای مهربونت یک ساله مهربونم، بستی رو من چشاتو درد فراق سخته، این انتظار سخته بدون تو(( دیگه*)) شبای تار سخته، امان امان ای دل ای دل ای دل دم غروب هر روز، توی دلم یه غوغاست چشمای رنگ خونم، بدون تو یه دریاست یه ساله که با گریه، نوشتم این غزل رو هر جایی که تو باشی ، بهشت من هم اونجاست کاشکی میشد از ما ، تو یادی می کردی کاشکی میشد بازم ، به خونه برگردی امان امان ای دل ای دل ای دل * بجای کلمه «دیگه» میشه گفت، (بابا،مادر، داداش، خواهر، ....) حسین کریمی نیا نیم از عالم خاک .
. آبروی اهل دل از خاک پای مادر است هر چه دارند این جماعت از دعای مادر است آن بهشتی را که قرآن می کند توصیف آن صاحب قرآن بگفتا زیر پای مادر است آسمان زندگی شد روشن از نور پدر گلشن هستی مصفا از صفای مادر است قوت شیر از شیره جان می خوراند طقل را وین شگفت آید که خون دل  غذای مادر است گرمی آغوش مهرش را ندارد آفتاب مهربان تر دیگر از مادر خدای مادر است از دم روح القدس عیسی پدید آمد اگر باز هم پرورده در ظلّ همای مادر است اوج گیرد قدر فرزند از دعای خیر او چون دم عیسی بن مریم در دعای مادر است قدر و جاهی را که در اسلام دارا شد اُویس از کمال طاعت و خدمت برای مادر است امر او را داد رجحان بر ملاقات نبی چون رضای مصطفی هم در رضای مادر است بسکه محبوب است مادر داشتن بر هر کسی مصطفی را دخترش زهرا، به جای مادر است من که از مهر علی جان و دلم دارد صفا این صفای باطن من از صفای مادر است طبع والایم که منت بر نمی دارد ز کس شرمگین از رحمت بی منتهای مادر است بهترین منظر به چشم و دل مرا سیمای اوست خوش ترین آواز در گوشم صدای مادر است با تضرع چهره بر پایش (موید)سود گفت: آبروی اهل دل از خاک پای مادر است .
. ای دریغا ز سر سایه بان رفت دیگر از خـانه آن مهربـان رفت بــوده بــابــا همـه تکیـه گــاهم بی پــدر در غــم و اشک وآهم ای همــه دلخــوشــی و قــــرارم بــی تــو رنـگ خـزان شـد بهـارم نازنینم پدرجان کجایی وامصیبت زدردجدایی تاکه از این جهان دیده بستی قلـب مــا را ز داغـت شــکستی تـا کـه رفتـی ز خـانه صفا رفت رشــته ی آرزویـــم گسســتی ای بــه قــربــان مهــر و وفــایت تا ابد گشته خاموش صدایت نازنینم پدرجان کجایی وامصیبت زدردجدایی ای پـدرجان نـدانـم چـه سـازم هردم ازغم بــه ســوز وگــدازم مهــربـــانـــم فـــدای دل تــو خاک غربت شده منزل تو بی تو چون مرغ بشکسته بالم ای پدر جان دگر کن حلالم. نازنینم پدرجان کجایی وامصیبت زدردجدایی 🔸️شاعر: «مداح»‌ .👇
. ای دریغا ز سر سایه بان رفت دیگر از خـانه آن مهربـان رفت بــوده بــابــا همـه تکیـه گــاهم بی پــدر در غــم و اشک وآهم ای همــه دلخــوشــی و قــــرارم بــی تــو رنـگ خـزان شـد بهـارم نازنینم پدرجان کجایی وامصیبت زدردجدایی تاکه از این جهان دیده بستی قلـب مــا را ز داغـت شــکستی تـا کـه رفتـی ز خـانه صفا رفت رشــته ی آرزویـــم گسســتی ای بــه قــربــان مهــر و وفــایت تا ابد گشته خاموش صدایت نازنینم پدرجان کجایی وامصیبت زدردجدایی ای پـدرجان نـدانـم چـه سـازم هردم ازغم بــه ســوز وگــدازم مهــربـــانـــم فـــدای دل تــو خاک غربت شده منزل تو بی تو چون مرغ بشکسته بالم ای پدر جان دگر کن حلالم. نازنینم پدرجان کجایی وامصیبت زدردجدایی 🔸️شاعر: «مداح»‌ .👇
. ... ذاکــــر آســـتان حسین رفت بلبل نغمه خوان حسین رفت ای دریغا دریغا دریغا روضه خوان روضه خوان حسین رفت(۲) بلبل نغمه خوان حسین رفت(۲) ای دریـغا کـه از دار فــانـی بست دیده فرو درجوانی( ناگهانی) شد خموش دیگر از نغمه خوانی طائر بوســــــــــتان حسین رفت(۲) بلبل نغمه خوان حسین رفت ۲ عمر خود صرف خدمت به دین کرد وقف ارشـــاد بر مسلمین کرد خدمت عتــرت یا و سین کرد زین سرا در امان حسین رفت ۲ بلبل نغمه خوان حسین رفت ۲ آن ستایشگر مدح مولا راضی از خویشــتن کرده زهرا بسته دیــده از ایــــن دار دنیا رو سوی آشیان حسین رفت(۲) بلبل نغمه خوان حسین رفت(۲) آن که شهد ولایت بنوشید در دفاع از ولایت بنوشید از جهان فنا دیده پوشید سوی لب تشنگان حسین رفت ۲ بلبل نغمه خوان حسین رفت ۲ طائر بوســـــــتان ولا بود ذاکر خســــــرو کربلا بود خادم عتـرت طا و ها بود روضه خوان روضه خوان حسین بود ۲ بلبل نغمه خوان حسین رفت ۲ .
4_5962873680252898287.mp3
2.98M
🔳 🔳 🔳 🔊 امان از ساعتی که دارم میرم امان از ساعتی که من میمیرم رو پیشونیم عرق مرگ میشینه وقتی که روح از تنم رفتنیه لحظه ی جون دادنم به یک طرف وقت غسل وکفنم به یک طرف می خوابونند توی تابوت این تن و میگیرن زیرجنازه ی من و صورتم را به همه نشون میدن شونه هامو میگیرن تکون میدن سرم وبه خاک غربت میزارن ⬅️(یااباعبدالله میدونی وقتی میخوان میت وبه خاک بسپارند میگن یه کمی ازتربت کربلا دوچساش بزارید برااون که شب اول قبر وقتی که اون دوتا ملک میان اونا سینه ها رامی شکافند وبو میکنندبگن اینا سینه شون بوی حسین میده خدایا درخونه ارباب بی کفن وزدم)➡️ سرموبه خاک غربت میزارند روچشام یه زره تربت میزارند همه اشک ازدل غمناک میریزند روی سنگ لحدم خاک میریزند امان ازسوال اون دوتاملک میگه توی صدف دلت چیه میگه زودبگوخدای توکیه یاحسین قربون کرمت،قربون حرمت آقا دیگه اونجاتوبایدیاری کنی براعبد روسیات کاری کنی نکنه اون وخ که یاری ندارم بگه مولابه توکاری ندارم وقتی که لبام می گن باشوروشین آقاجون به دادمن برس حسین حسین جان… .
درمقام مادر.m4a
1.42M
مادر تو رفتی و، دلم بیقراره، دلم بیقراره، دلم بیقراره این خونه بعد از تو، صفایی نداره، صفایی نداره، صفایی نداره سرم رو روی خاکت میذارم من الهی دیگه سر بر ندارم من، ندارم من، ندارم من داغ تو زده شرر، بر این جان من، بر این جان من، بر این جان من گشته زندگی خزان، بهاران من، بهاران من، بهاران من ________________________ جز خوبی از تو من، به خاطر ندارم، به خاطر ندارم، به خاطر ندارم پا شو دوباره سر، به پایت گذارم، به پایت گذارم، به پایت گذارم دلم تنگ آغوشت شده مادر چگونه هجرانت را کنم باور، کنم باور، کنم باور خونه بعداز تو شده، چه تاریک وسرد، چه تاریک وسرد، چه تاریک وسرد دارم از فراق تو، دلی پر زدرد، دلی پر زدرد، دلی پر زدرد
2. شهر غریبان.mp3
1.54M
( در احوالات قبرستان .. ) 🎤 بیا شهر غریبان را نظرکن کنار قبر این یاران گذر کن عزیزان راببین درخانه ای تنگ میان کوهی از خشت و گِل وسنگ چه شهری که سخن ازما و من نیست نشان از باغ و گلهایِ چمن نیست ؟ غنی گر پا نهد اینجا فقیر است امیر ، گر روکند اینجا اسیراست .. ز سردار و زسرلشکر خبرنیست ؟ زتاج وتخت شاهان یک اثر نیست .. سخن هرگز میاور از امیران ؟ امیری نیست ، در شهراسیران .. عجب شهری سخن ازسیم وزرنیست به جز از پاکیِ پاکان خبر نیست ...
2. آخه غربت.mp3
4.83M
( سلام الله علیها ) 🎤 آخه غربت چقدر ؟ کسی از داغ تو نرنجید آخه غربت چقدر ؟ کسی مشکی برات نپوشید آخه غربت چقدر ؟ نه یه مجلس ختمی گرفتن برات نه یه پارچه ی سیاه زدن همسایه هات دردشونو به کی بگن ، بچه هات کار زمونه است خرمای ختم تو روی طاقچه ی خونه است گلدون یاست وسط باغچه ی خونه است کار زمونه است ( امون امون ای دل ای دل ، ای دل ) تکرار خرمای نخلستان من خرمای ختمت شد همسایه ها ، خوردند و خندیدند و رفتند ... آخه غربت چقدر ؟ جایی واسه یه آه نداری آخه غربت چقدر ؟ کسی رو غیر چاه نداری آخه غربت چقدر ؟ نه یه سنگ مزاری گذاشتن برات نه یه پارچه سبزی کشیدن به پات دردشونو به کی بگن بچه هات رفتی و موندم زینبو با گریه روی زانو نشوندم آخ که با چه حالی واست فاتحه خوندم رفتی و موندم .. کار زمونه است خرمای ختم تو رویِ طاقچه ی خونه است گلدون یاست وسطِ باغچه ی خونه است کار زمونه است ( امون امون ای دل ای دل ، ای دل ) تکرار
2. آخه غربت.mp3
4.83M
( سلام الله علیها ) 🎤 آخه غربت چقدر ؟ کسی از داغ تو نرنجید آخه غربت چقدر ؟ کسی مشکی برات نپوشید آخه غربت چقدر ؟ نه یه مجلس ختمی گرفتن برات نه یه پارچه ی سیاه زدن همسایه هات دردشونو به کی بگن ، بچه هات کار زمونه است خرمای ختم تو روی طاقچه ی خونه است گلدون یاست وسط باغچه ی خونه است کار زمونه است ( امون امون ای دل ای دل ، ای دل ) تکرار خرمای نخلستان من خرمای ختمت شد همسایه ها ، خوردند و خندیدند و رفتند ... آخه غربت چقدر ؟ جایی واسه یه آه نداری آخه غربت چقدر ؟ کسی رو غیر چاه نداری آخه غربت چقدر ؟ نه یه سنگ مزاری گذاشتن برات نه یه پارچه سبزی کشیدن به پات دردشونو به کی بگن بچه هات رفتی و موندم زینبو با گریه روی زانو نشوندم آخ که با چه حالی واست فاتحه خوندم رفتی و موندم .. کار زمونه است خرمای ختم تو رویِ طاقچه ی خونه است گلدون یاست وسطِ باغچه ی خونه است کار زمونه است ( امون امون ای دل ای دل ، ای دل ) تکرار
2. صوتی کاش دستم.mp3
4.34M
مراسم مرحوم حاج فرج الله سلحشور 🎤 کاش جانم بود قابل تا فدایب می شدم کاش دستم می گرفتی خاک پایت می شدم کاش بودم گِرد ره تا می نشستم در برت کاش بودم خاک تا خاک سرایت می شدم کاش ملک عالم از من بود و می کردم رها ناز می کردم به شا هان و گدایت می شدم کاش جسمم دفن می شد در زمین کربلا خاک زوار حریم با صفایت می شدم کاش خاکم را قضا می ریخت گرد قتلگاه تا به وقت سجده مهر کربلایت میشدم کاش می شد رشته رشته عضو عضو پیکرم روز عاشورا طناب خیمه هایت میشدم کاش می شد چوب محمل استخوانهای تنم تا که هم ره با سرِ از تن جدایت می شدم کاش چون نی سبز می گشتم به دشت نی نوا تا که در آن دشت سوزان هم نوایت می شدم کاش بودم دست دیر راهب ای وجه خدا تا گلاب افشان بر حُسن دلربایت می شدم کاش بودم بوته خاری به دشت کربلا کاشنا با کودکِ بی آشنایت می شدم کاش بودم در گلوی شیر خوارت عقده ای تا جواب ناله ی وا غربتا یت می شدم کاش بودم شیر وحشی تا که زیر آفتاب سایه بان بر قامت و قد رسایت می شدم
. یا حبیبَ من لا حبیبَ له... یا الإمامُ الصّادقُ(علیه‌السّلام):" مامِن‌مؤمنٍ‌یحضُرُهُ‌المَوتُ إلّارأی‌محمّداََوعلیّاََ(صلوات‌الله‌علیهما)حیثُ‌تَقَرُّعَینُهُ، ولامُشرِکِِ‌یموتُ‌إلّارآهُماحیثُ‌یسوؤهُ " (بحار الأنوار، ج ۸۲، ص ۱۷۴، ح ۸) خدا کند که مرا یک " مُحِب " حساب کنی خدا کند که " مُحبّي! " مرا خطاب کنی یخ ِ وجود ِ مرا پای خویش ، آب کنی تمام ِ ظرف ِ مرا پُر ز حُبّ ِ ناب کنی به سر نیامده تا این دو روزه‌ی کوتاه " به عزّت و شرف ِ لا اله الّا الله " قرار ِ ما دم ِ رفتن ز مُلک ِ دنیایی چه لحظه‌‌‌ای شود آن لحظه‌ی تماشایی من و نگاه به تو ، دفعتاََ ، چه رویایی! " فَمَن یَمُت یَرَنی " گفته‌ایّ و می‌آیی ز راه می‌رسد آن لحظه‌های بس ، ناگاه " به عزّت و شرف ِ لا اله الّا الله " قرار ِ ما سرِ قبر و در آن سرازیری به زیر سنگ و در آن لحظه‌های دلگیری خودت به حالِ مُحبّ‌اَت نمايْ ، تدبیری به " اِسمَعْ ، اِفهم " ِ من ، تو گذار تاثیری ببین که راهیِ خاک است این غلام ِ سیاه " به عزّت و شرف ِ لا اله الّا الله " قرارِ ما شب ِ اوّل ، شبِ سوال و جواب نکیر و منکر ِ من را مگر کنی تو مُجاب تو را به حقّ حسینت به یاری‌اَم بِشِتاب شب ِ فشار ، شب غربت ِ مرا دریاب نمانَد ، آه ، مرا فرصت ِ کشیدنِ آه " به عزّت و شرف ِ لا اله الّا الله " قرارِ ما دم ِ از قبر ، سر بر آوردن ذلیل ، مست ، پُر از حیرت و برهنه‌بدن درون هر که شود بر شهودِ خلق ، عَلَن به داد گر نرسی مفتضح شوم حتماََ تو رستگاریِ من را ز کردگار ، بخواه " به عزّت و شرف ِ لا اله الّا الله " قرار ِ ما سرِ میزان ، سرِ صراط ؛ بلی... اگر چه روسیهم از گناه‌ ِ خویش ، ولی... ز جانبِ تو مرا هست بیمه‌ی ازلی بُوَد به روی جبینم: " هُوَ مُحِبُّ علی " مرا به جز تو نباشد نجات‌بخش و پناه " به عزّت و شرف ِ لا اله الّا الله " هنوز زنده‌اَم و فرصت ِ " محبّت " هست هنوز ، پَهن مرا سفره‌ی " مودّت " هست چه خوب ، عرض ِ ارادت به آل عصمت هست هنوز مُهلت ِ درخواست ِ " شفاعت " هست خدا کند بدهی سوی خویش ، من را راه " به عزّت و شرف ِ لا اله الّا الله " ✍ .
همه جا تیره و تار است شب اول قبر شب تنگی مزار است شب اول قبر هرکه خوش بوده نَظاراست دم غسل و کفن هر که مِی خورده خمار است شب اول قبر رمقی نیست که فریاد کِشَم از دَردَم سینه ام تحت فشار است شب اول قبر تک و تنها بگذارن مرا و بروند کَندن از ایل و تبار است شب اول قبر چون بپرسن ز رب و ز نبی بر دهنم گوئیا قفل به کار است شب اول قبر با همین حال ولی شوق به مُردن دارم شوقم از دیدار یار است شب اول قبر حکم دوزخ چه بِبُرن برایم دو ملک حیدرم ناجی نار است شب اول قبر آری آنکس که در این دار بلا گفت حسین با حسینش سرو کار است شب اول قبر ............ دم بدم به گوش میاد دنیا نداره اعتبار یه روز میای یه روز میری نداری هیچ ره فرار خوش خط وخال این جهان خطر داره به مثل مار دل و مبند بر او ترا نیش میزنه آخر کار مگر که نشنیدی میگن دنیا محل گذره بخوای نخوای آدمیزاد باید از اینجا در بره باشی اگر خضر نبی آب بقا را بنوشی یه روز میاد توهم باید دیده زدنیا بپوشی قارون و گنج بی مثال سکندر و اون شرح حال بوقت رفتن دستشون خالی بوده از زر و مال ظلم وستم مکن به کس مبر تو آبروی کس باید یه روز جواب بدی تو دادگاه دادرس چو روز رسوائی بیاد هرکی به دادخواهی میاد علیه تو جوارحت دادنِ گواهی میاد فردای محشر هرکسی گرفتارِ به کار خود اصل و نصب ، قدرت و مال واللهِ که نداره سود دیدهٔ یعقوب نبی کور شده از داغ پسر گرفتاره به کارِ خویش نداره یوسفش نظر میاد ندا هرکسی که حقّی به دیگری داره گریبانش رو بگیره به محظر ما بیاره کاری نکن که شرمسار از عمل خودت بشی پرونده ات را وا کنند زخود خجالت بکشی طعمهٔ مار و مور قبر میشه تمام بدنت خرد میشه استخوان تو حتی میپوسه کفنت تا سیر بشه چشمون تو خاک میریزن بصورتت داشتی طمع درهمه عمر به مال و گنح و قدرتت جملهٔ آخرِ (صفا) اینه اجل در کمینه هرکه باشی هرچه باشی جای تو زیر زمینه استاد ... .
. برای مرحوم حاج رضا صالحی « رحمت الله علیه» آئينه ی نور را ز مولا می جُست گنجینه ی عشق را ز دریا می جُست آن پیر غلام اهل بیت عصمت با عشق رضا ، رضای حق را می جُست با مهر شما رضا رضا گفت آن پیر از لطف و کرم بیا و او را به پذیر همنام تو بود یا امام هشتم مولای رئوف دست او را تو بگیر با مهر رضا لاله به هر گلشن داشت در محفل عشق مشعلی روشن داشت این پیر غلام درگه ثارالله یک عمر لباس نوکری بر تن داشت با عشق رضا شکفت در کوی بهشت یعنی که شتافت این پدر سوی بهشت چون بود غلام درگه آل رسول از خاک مزار او دمد بوی بهشت از عشق ولا داشت وجودی بی تاب آن مرد خدا ، مرد دعا در محراب محتاج کرامت شما شد امروز مولای رئوف صالحی را دریاب « مولای تو رضای صالحی را دریاب » ** محمود تاری «یاسر» .
. آید امشب گر تورا وقت سفر آماده ایی طی کنی اینک مسیر پر خطر آماده ایی گر بیاید قابض الارواح و گوید زود باش عمرت ای انسان دگر آمد به سر، آماده ایی این سفر را توشه ی بسیار خواهد لاجرم بر عبور از راه سخت این گذر آماده ایی روزگاری فرصت ماهم به پایان میرسد روی شانه می برندت چون ز در آماده ایی کاروان بر خیزد و آید صدای الرحیل چون بگوش آید زمانی این خبر آماده ایی آشیانی بر درخت پیر وخشکی ساختی تا که بگشایی از این جا بال و پر آماده ایی تار گیسوی سپیدی کرد اینگونه خطاب بهر دل کندن زمال و سیم و زر آماده ایی هر زبانی میچشد القصه طعم مرگ را تا بنوشی جام مرگ ای محتضر، آماده ی؟ .
840.8K
‌‎‌‌‌‎‌‌‌𖣦 ⃘⃔⃟ٜٖٜٖ༺💚🖤🖤🖤💚༻⃘⃕⃟ٜٖٜٖ 𖣦 ﷽ به دریای غمت پهلو گرفتم به آهنگ فراقت خو گرفتم نمی ره خاطر ما روز آخر سرت را بر روی زانو گرفتم ➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️ بچینم شمع و گریم در عزایت به زیر خاک غم قد رسایت نمی شد باورم ای نازنینم خودم سنگ لحد چینم برایت ➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️ نشسته تیر غصه در کمینم شب و روز از فراقت دل غمینم دلم میخواست تا روی مزارت برایت حجله ی شادی بچینم ✍ 🎧🎤 👌      دعای فرج      1402/2/18 ‌‎‌‌‌‎‌‌‌𖣦 ⃘⃔⃟ٜٖٜٖ༺💚🖤🖤🖤💚༻⃘⃕⃟ٜٖٜٖ 𖣦
enc_16686020158321744046670.mp3
7.55M
مناجات با علیه السلام (با کندتر کردن ضرب نوحه، به صورت یا هم قابل استفاده می باشد.) الوعده وفا وقت مردنم بیا بالا سرم امام رضا وقتی سنگای لحد رو میذارن خودت بیا همه ی امید من تویی توو اوون تاریکیا الوعده وفا ......... آقا جون شما خودت گفته بودی به زائرا هر کسی یه بار بهم سر بزنه، میام سه جا لحظه ی جون دادنم منتظرم امام رضا الوعده وفا .......... الوعده وفا وقت تنها شدنم تو قبر و اون تاریکیا وقتی تنهام میذارن اهل و عیال و بچه ها تو خودت ولم نکن میون اون هول و ولا الوعده وفا .......... الوعده وفا تووی قبر و توو سوال جواب اون فرشته ها هر جا که کم بیارم باز تو رو می زنم صدا جون مادرت منو تنها نذار توو سختیا الوعده وفا ............ الوعده وفا حتی زیر لحدم طبق سفارش شما گریه می کنم برا تشنه لب کرببلا تووی روضه ی شب اول قبرم تو بیا وفا ۱۱ تیر ۱۴۰۱ 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣
4. ماه نیمه شب.mp3
7.94M
( علیه السلام ) پنهونه ماه نیمه شب من توو تاریکی این شب ابری نوکر می خونه موقع مرگش ارباب اَبْکی لِظُلمَتِ قبری لَحدو میزارن پیرهنی رو که باهاش سینه زد و میزارن لَحدو میزارن رو کفن پرچمِ زینب مدد و میزارن کفنو می بندن با یه خورده پنبه راهِ دهن و می بندن کفنو می بندن به سرش سربندِ یا حسن و می بندن ( حسین ، حسین ...) تکرار « تکراربند اول » دنیا کوچیکه واسه منی که با آقایی مثل تو رفیقم آرزومه وقتی که می میرم پیشم باشی برا ، یه دقیقم اِسْمَعْ اِفْهَمْ میگن براش از شبایِ روضه ی مُحرم میگن اِسْمَعْ اِفْهَمْ میگن از تنی که روی خاکا شده درهم میگن روضه خون ، میخونه همه میرن و فقط امام رضا می مونه روضه خون ، میخونه توی قبرم واسه لبهای حسین گریونه ( حسین ، حسین ...) تکرار قلبم میگه این عین یقینه این عُقده نمی مونه توو سینه پرچم یا حسن رو می بینیم از بینُ الحرمین مدینه فکرشم شیرینه حرم امام حسین توو قاب یک آئینه چشمای من داره حرم شلوغِ آقام حسن و می بینه حرمو می سازیم ضریحو گُنبدو بابُ الکرمو می سازیم حرمو می سازیم زیر ایوون ابالفضل علَمو می سازیم ( حسن ، حسن ...) تکرار
. رفته بودم  سوی قبرستان شهر هر که را دیدم سوا خوابیده بود در کنار یکدگر  ریز و درشت هر کسی در زیر پا خوابیده بود خاک بر سر بود در گل هر کسی بی غذا و بی هوا خوابیده بود دلبر از عاشق جدا خوابیده و عاشق از دلبر جدا خوابیده بود پهلوانی با همه کوپال و یال بی توان و ادعا خوابیده بود آنکه دورش بود ده ها پاچه خوار زیر گل در انزوا خوابیده بود قلدری که حق ما را خورده بود مرده با نفرین ما خوابیده بود آنکه جر می داد خود را با صداش زیر سنگی بی صدا خوابیده بود یا فقیری مرده بود از گشنگی در کنار اغنیا خوابیده بود آنکه می چربید نازش در جهان بی لحاف و متکا خوابیده بود سوختم وقتی که دیدم تاجری در کنار یک گدا خوابیده بود با همه مال و منالش طفلکی مثل آن یک لا قبا خوابیده بود ظالم و مظلوم هم در یک ردیف رعیتی با کدخدا خوابیده بود زور می زد آنکه عمری در معاش ساکت و بی اشتها خوابیده بود دوست با دشمن همه در زیر خاک با غریبی آشنا خوابیده بود حاکمی که امر دایم می نمود زیر گل بی اعتنا خوابیده بود دختری که از همه دل می ربود در کنار مورها خوابیده بود آنکه عمری حق و ناحق می گرفت رشوه و مال ربا خوابیده بود سارقی که مال مردم می ربود دست خالی در عزا خوابیده بود پس دو دستی بر سر خود کوفتم چونکه دیدم هر که را خوابیده بود گوشه ای دیدم فهندژ هم غریب توی قبری بی نوا خوابیده بود اسداله فهندژ سعدی (بلبل شیرازی ) .
. 🟢 تجسم سه چیز در لحظه (فرزند، مال، عمل) روزی امیرالمؤمنین(ع) به اصحاب و یاران خود فرمود: «مال و فرزند و اعمال انسان هم‌چنان‌که در بستر احتضار افتاده در برابرش مجسّم می‌گردند. در این هنگام متوجه مالش می‌شود و می‌گوید به خدا قسم من در جمع‌آوری تو سعی و کوشش فراوان کردم و بسیار حریص بودم، اکنون در نزد تو چه پاداشی دارم و چه مقدار می‌توانم از تو بهره بگیرم؟» «دارایی او در پاسخ می‌گوید فقط می‌توانی کفن خود را از من بگیری و به همین مقدار از من بهره‌مند شوی. سپس متوجه فرزندان خود می‌شود و می‌گوید به خدا سوگند من به شدت و بیش از اندازه شما را دوست داشتم و از شما حمایت می‌کردم اکنون در نزد شما چه مزدی دارم و چه کاری می‌توانید برایم انجام دهید؟» «فرزندانش می‌گویند تو را با احترام غسل می‌دهیم و کفن می‌کنیم و به قبرستان برده زیر خاک دفن می‌کنیم. پس از آن به عمل خود نظر کرده و می‌گوید به خدا سوگند من نسبت به تو بی‌اعتنا بودم و تو برایم سخت و سنگین بودی اکنون با من چه می‌کنی؟ عمل در پاسخ می‌گوید: من همنشین تو در قبر، عالم برزخ و روز قیامت هستم تا من و تو را در معرض عدل الهى قرار دهند و خداوند بین ما قضاوت نماید.» زن و فرزند و مال و صولت و زور همه هستند همره تا لب گور 📚منبع عالم برزخ در چند قدمی ما، مجمدی اشتهاردی، ص ۱۲۶ وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج ۱۱، ص ۳۸۵ .
. زندگی بافتن یک قالی ست نه همان نقش و نگاری که خودت میخواهی نقشه از قبل محیا شده است تو در این بین فقط میبافی نقشه رو خوب ببین خوب بباف نکند اخر کار قالی بافته ات رو نخرند .
. برادر جان! اجل در هر نفس با ماست، باور کن نشان مرگ در هر عضو ما پیداست، باور کن رفیقان را وفایی نیست در دنیا ولی بشنو از آنان بی وفاتر با تو این دنیاست، باور کن اگر خلق جهان گردند یار آدمی، بالله چو انسان از خدا گردد جدا، تنها ست، باور کن گنه بسیار کردی و نمی دانی پس از مردن هزارت شیون و فریاد و واویلاست، باور کن تو در دریای هستی، روز اوّل قطره ای بودی کنون درحرص سیم و زر دلت دریاست،باورکن بزرگ عالمت دیدم ولی از بس شدی کوچک تو گشتی بنده و دنیا تو را مولاست، باور کن بنای خانة آمال کردی بر پل دنیا سرای جاودانت عالم عقباست، باور کن به روی کوه سیم و زر گرسنه می بری بر سر کجا؟ کی سیر خواهی شد،خدا داناست،باور کن ز قصر و باغ و مال و ثروت و املاک و آبادی به وقت کوچ کردن یک کفن با ماست، باورکن ✍ .
. داری میری خدا نگهدارت مسافرم دست علی یارت دلم شده چند روزه بیمارت خدا نگهدار ببین دلم ز غصه صد چاکه صدای نالمون تا افلاکه «مادر»خوبمون زیر خاکه خدا نگهدار دارم برا تو روضه میخونم این خونه میشه بی تو زندونم همیشه چشم برا تو می مونم خدا نگهدار تموم باورم خدا حافظ خدا حافظ مادر ، وعده و دیدار ما به قیامت. فرزندان داغدا نمیدونم بودین بالا سر مادر یا نه؟ تموم باورم خدا حافظ یگانه گوهرم خدا حافظ عزیز مادرم خدا حافظ خدا حافظ خداحافظ خداحافظ 👇
حاج‌امیر_کرمانشاهی_رفیق_یه_روز_میاد_رفاقتو_نشون_میدی_.mp3
10.37M
🎧 قـطعه‌صــوتی"وَصـــیَّت" رفیق یه روز میاد رفاقتو نشون میدی شونه های منو تو قبر تکون میدی شاید توی پیری یا شاید جوونی باید برام بشینی تلقین بخونی اسمع افهم یا فلان بن فلان شونه ام تکون میدی که تواَمان بگو آقا رفیقم سینه زنان پشت دسته هات میرفت دوان دوان بیا دستشو بگیر همین الان هل انت علی العهد الذی فارقتنا امسال بدون من میری به کربلا یادت نره رفیق من و بین موکبا یادت نره رفیق من و بین زائرا اذا اتاک الملکان المقربان چند قدم به نیت گذشتگان توی مشایه برو گریه کنان میخوری چای عراقی نوش جان فلا تخف یادم کن توی ایون نجف ذکر علی علی برام بگیر تا که بگیره روح من شعف لا تحزن قسمت میدم به شاه بی کفن اگه رفتی حرم امام حسن یه سلامم بده از جانب من افهمت یا فلان بن فلان غصه نخور میرسه امام رضا به داد ما سینه زنا افهمت یا فلان بن فلان غصه نخور از تو قبر در اومدی خاک بریز و بگو صاحب الزمان الغوث و الامان الغوث و الامان 🎙 کربلایی
. دوباره بارونیه چشمای ترم آتیش گرفته پیکرم چند روزه از غم عزات در به دردم سراغتو میگیرم از ستاره ها همش میگم خدا خدا بد جور شکسته ای خدا بال وپرم بارون اشکام ، داره می باره دنیای بی تو ، لطفی نداره چشمای خون و، موی سپیدم از تو برا من، یه یادگاره خدا نگهدار ،خدا نگهدار شبای درد من سحر نداره و نمونده راه چاره و کارم شده به عکس تو نظاره و گریه برا تو کار هر روز منه دلم برات پر میزنه آتیش گرفته دل پاره پاره و یادم نرفته، که آخرین بار رفتی و گفتی ، خدا نگهدار خوابی عزیزم ، میون خاک و من از غم تو ، همیشه بیدار خدا نگهدار، خدا نگهدار ✍🎤