.
#زبانحال_مولا_علیهالسلام
#فاطمیه
شعله ی آه علی (ع)
با دل خویش ز داغ تو چنین می گفتم
تو نفس می کشی و من ز نفس می اُفتم
می کشی سخت نفس، در تب و تابی زهرا
درد پهلو نگذارد که به خوابی زهرا
مصحف جان مرا داغ ترین تفسیری
تو چرا دست به پهلوی خودت می گیری
چه شده هر نفس از زخم تو خون می ریزد
جا به جا می شوی و آهِ تو ،بر می خیزد
خانه ی صبر مرا فاطمه ویران کردی
درد خود را ز علی نیز تو پنهان کردی
دست غم های تو از دیده گلابم ببرد
تو مپندار که از رنج تو خوابم ببرد
دیده ی قلب علی از غم تو خونبار است
بر تماشای تو زینب همه شب بیدار است
شعله دارد به جگر ،نور دو عین ات، زهرا
به تماشای تو بنشسته حسین ات زهرا
رفته از دستِ تو، ای جان علی، نیرویت
چون شکسته ست ز کین قسمتی از بازویت
گرچه زین داغ، مصیبت زده باشم بانو
تو مخواه این همه خجلت زده باشم بانو
ای گل باغ خزانم که چنین پژمردی
تو خزان گشته ز تن تاب و توانم بردی
سعی داری ز علی داغ به پوشانی تو
به جگر تلخی ایام به نوشانی تو
غم پژمرده گی ات را به خزان می دانم
خوب بنگر که ز غم بی سر و بی سامانم
«یاسر» این داغ رها کن که جگر می سوزد
شمع این خانه همی تا به سحر می سوزد
**
#حاج_محمود_تاری «یاسر»✍
#حضرت_زهرا #بستر_بیماری
.
.
#زبانحال_مولا_علیهالسلام
#فاطمیه
#بعد_از_شهادت
یک گوشه حسین یادِ تو سینه زن است
یک گوشه حسن نشسته در سوختن است
امشب همهی خانه بهم ریخته است
امشب شب نوحههای این بی کفن است
از این همه گریه بر سرم میریزد
این خانه که در حالِ فرو ریختن است
دیوار و در و شعله و خون سهم تو بود
لبخندِ تمام شهر هم سهم من است
ای کاش بجای دست چشمم میبَست
آنکس که نگفت دستِ خیبر شکن است
آنکس که نگفت پیشِ مردش نزنم
آنکس میان کوچهها بد دهن است
ای کاش کسی رد نشود از این راه
این کوچهی باریک پُر از راهزن است
ای وای از آن چکمه که روی در رفت
ای وای از آن دست که دستِ بزن است
من را حسنین پیش تو آوردند
امشب #شب_سوم غریبی من است
`این صورت قبرها فقط مال تو نیست
قبر من و زینب و حسین و حسن است”
#حسن_لطفی
.