eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.6هزار دنبال‌کننده
10.2هزار عکس
13.8هزار ویدیو
1.2هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت ▶️ امام آمد گره خوردند باورها به یکدیگر خبر دادند ساقی ها و ساغرها به یکدیگر خبر تا دورترها رفت، شیطان را مکدّر کرد ز خود بیخود شد و سایید خنجرها به یکدیگر به هم سایید خنجرها و حنجرها، چه لبخندی زدند از آنسوی نیزارها سرها به یکدیگر جوان ها ایستاده کودکان در خواب گل کردند که اکبرها به هم رفتند و اصغرها به یکدیگر چه کردی ای شهادت؟ کیستی آخر؟ هنوز اینجا تو را تبریک می گویند مادرها به یکدیگر بهاری را که زیر پای اسماعیل می جوشد نشان دادند ابراهیم و هاجرها به یکدیگر اگر إنّا فتحنا حاصلش فتحُ المبین باشد بگو آغوش بگشایند دلبرها به یکدیگر ⏹
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ، ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ زخمیِ امواجِ طوفان شد، ولی قد خم نکرد سوخت در آتش، پریشان شد، ولی قد خم نکرد کشورم این یادگارِ فتنه های بی شمار بارها درگیرِ شیطان شد، ولی قد خم نکرد هم چنان آهن مقاوم، هم چنان کوه استوار بی قرارِ داغِ یاران شد، ولی قد خم نکرد مکرِ بدخواهانِ دوران بر سرش آوار شد جسمِ پاکش تیرباران شد، ولی قد خم نکرد در عزای جانگدازِ سروهای سرفراز بغضِ او ترکید، گریان شد، ولی قد خم نکرد زیرِ بارِ حادثه گل های سرخش سوختند غرق در خونِ شهیدان شد، ولی قد خم نکرد .
. شعر و شاعر: انقلاب ما شکوهش وامدار فاطمه ست اعتبار این نظام از اعتبار فاطمه ست ما خدا را شکر چون کوه استوار و محکمیم الگوی ما گامهای استوار فاطمه ست آری آری در مسیر نهضت پیر خمین ما اگر ثابت قدم هستیم ، کار فاطمه ست این صلابت ، این شکوه ، این قدرت ایران ما گوشه ای از معجزات آشکار فاطمه ست فتنه های دشمنان در نطفه خنثی می شود تا علم دست امیری از تبار فاطمه ست هر چه داریم از همان " الجار ثم الدار " اوست عزت ما از دعای بیشمار فاطمه ست از سر هر مأذنه نام علی آید به گوش پس یقینا این حکومت شاهکار فاطمه ست زیر این پرچم که نام شیعه را احیا نمود هر کسی خدمت کند خدمتگزار فاطمه ست هر که در راه ولایت بگذرد از جان خویش مطمئنا روز محشر در جوار فاطمه ست او زمین افتاد تا حیدر نیفتد بر زمین شیعه زنده از همین تقسیم کار فاطمه ست یک نفر باید بیاید تا بگیرد انتقام عالمی چشم انتظار یادگار فاطمه ست .
. برخاست شمیم جانفزا با صلوات پُرگشت تمامی فضا با صلوات این پرچم انقلاب باید برسد بردست امام عصر ما با صلوات شاعر:
چهل سال است می‌گریم، چهل سال است می‌خندم کتاب خاطرات تلخ و شیرین پر از پندم من از آغاز دل بستم، به استقلال و آزادی ز هرچه زرق و برق آورد شرق و غرب دل کندم من آن باغم که دستانی خدایی کاشت بذرم را سپس ساقه به ساقه زد به ساق عرش پیوندم نهال کوچکی بودم که از طوفان گذر کردم تعجب می‌کند عالم، اگر سروی تنومندم مرا فکه، طلائیه، شلمچه، فاو می‌فهمد چنان‌که لحظه‌های داغ سُرخاخون اروندم در این عالم که دنیا از زر و سیم آبرومند است من از خون جوانان برومند آبرومندم کبوترهای خونین‌پر ز دوشم می‌پرند و من به پای بال‌ و پرهاشان هزاران بوسه می‌بندم شعار «می‌روم تا انتقام سیلی زهرا، بگیرم» را زدم با سربلندی روی سربندم زمین مات ثباتم شد، زمان حیران جریانم سرود رود کارونم، شکوه کوه الوندم درون پیکرم روح جوانی می‌دود امروز که پر شور است چشمانم، که پر شوق است لبخندم جهان زیباتر از این روزگاران می‌شود روزی ومن چشم انتظار وعدۀ حق خداوندم بهارا! بی‌تو فروردین فقط تکرار تقویم است از این تکرار می‌سوزد همیشه جان اسفندم ✍️
؛ ؛ باز جاری‌ست خیابان به خیابان این شور هم‌قدم باز رسیدیم به میدان حضور زنده‌تر می‌شود این شور و نوا نسل به نسل تازه‌تر می‌شود آزادی ما نسل به نسل زنده‌گانِ نَفَسِ قدسی روح‌اللهیم آیه‌ی فتح بخوانید که ما در راهیم سربه‌سر ملت عشقیم که تا جان داریم سر و سودای رسیدن به شهیدان داریم راهیانیم در این جاده‌ی پر رؤیا ما هرکه در بیعت عشق است بیاید با ما بهمن است و دل یک سال به این ماه خوش‌ است پرچم است و به دلش جلوه‌ی «الله» خوش‌ است پرچم عشق که خورشیدِ همه آفاق است تار و پودش همه از خونِ رگِ عشاق است شده هنگام علمداری ما بسم الله بگذر از خویش و به این بزم بیا بسم‌ الله شده در بزم وفا جام بلا دست به دست پرچم دوست رسیده‌ست به ما دست به دست بر زمین هر طرفی دست علمداری... آه سر هر دار خدایا سر سرداری... آه بیرق مستی این تاک نخواهد افتاد به اباالفضل که بر خاک نخواهد افتاد * * حاج قاسم که صدایش، نفس صبح‌دم است گفت جمهوری اسلامی ایران، حرم است باز دلتنگ تو هستیم کجایی ای مرد؟! دل به لبخند تو بستیم کجایی ای مرد؟! صف اول که به لبخند تو زیبا می‌شد شعر هم مثل همه محو تماشا می‌شد انتقام تو که کابوس شب آمریکاست ای یل معرکه! والله که بر ذمّه‌ی ماست این نه عهدی‌ست که یک‌آن هم از آن برگردیم جان سالم ببرد قاتل تو، نامردیم شیرمردا! ز تو این روبهکان می‌ترسند آری از اسم تو هم مثل اذان، می‌ترسند تو در این ظلمت شب، سرخ‌ترین فریادی بردن نام تو ممنوع شد ای آزادی! مرد باید، که به هنگام خطر یل باشد روز میدان و شب واقعه اول باشد * * ای نشسته صف اول! به عدالت برخیز مالک راه علی شو، به شجاعت برخیز چشم‌ها را بنگر، تشنه‌ی عدل است وطن هم‌قدم با صف مردم، به صف ظلم بزن با زر و زور، علی‌وار و دمادم بستیز صف‌شکن باش و در این خط مقدم بستیز «تازه آغاز جهاد است» بر این طبل بکوب «وقت اعدام فساد است» بر این طبل بکوب * * صبر کردیم و کنون موسم پیروزی ماست شک نکن بر اثر صبر، ظفر روزی ماست دارد اقرار کنون دشمن دیرین به شکست مفتضح گشته و خود نیز به این معترف است رفت آن هیبت پوشالی‌ دشمن بر باد نرود حیله‌ی دجالی‌اش اما از یاد چون که در معرکه‌ی جنگ سرش خورده به سنگ فکر نیرنگ کند باز و شود رنگ به رنگ * * گره کار وطن، غیرت ما می‌طلبد عقل و عشق و جگری چون شهدا می‌طلبد خندق است آی ببینید که احزاب آمد از صف ما برود، هرکه پی خواب آمد عشق می‌بارد و سرها به تماشا مستند دل بریدند ز خود تا به خدا پیوستند عطر عشق است که در شام و یمن پیچیده‌ست نور یارست به روی شهدا تابیده‌ست ره چراغان شده! جامانده مبادا باشیم می‌رود قافله! وامانده مبادا باشیم * * قدس ای قبله‌ی اول! خط پایانی تو مقصد قافله‌ی هند و خراسانی تو! هر که دارد سر همراهی سر، بسم الله هر که دارد جگر خوف و خطر، بسم الله! ✍️ شاعران: ▫️ ▫️ ▫️
عید بهار سرخ فجر انقلاب است گل‌های پرپر گشته را فصل گلاب است خورشید پیغام آورد با خنده‌ی نور چشم همه روشن که عید آفتاب است عید رهایی عید عزت عید ایمان عید حیا عید شرف عید حجاب است عید همه مستضعفان عید تو و من عید امام و عید امت عید بهمن بهمن که در سردی بسی گرمی به ما داد بهمن که چون نور روز گیتی را صفا داد بهمن که داغ سینه‌سوز باغبان را با عطر انفاس مسیحایی شفا داد بهمن که با بگسستن بند اسارت سر خط آزادی به دست ما خدا داد بهمن بهار لاله‌گون خنده و اشگ بهمن که فروردین به دامانش برد رشک دست خدا با خون به خاک ما نوشته بگریخت دیو، اینک بهشت، اینک فرشته اهریمن طاغوت با ضعف و زبونی چون عنکبوت افتاده در تاری که رشته از کربلای کشور ایران بچیند محصول بذری را که ثارالله کشته اینک خدا امام را به عالم برتری داد بر کودک ما هم مقام رهبری داد دیگر از آن شب‌های ظلمانی خبر نیست دیگر بجز خورشید اینجا جلوه‌‌گر نیست هان ای شهیدان به خون‌آغشته خیزید که امروز در ما از شما کس زنده‌تر نیست در باغ سر سبزی که از خون آب دادید نخلی به غیر از نخل قرآن بارور نیست چون لاله بر هر دل هزاران داغ دیدیم تا میوه‌ی آزادی از این باغ چیدیم اینک شده بهمن بهاران در بهاران گردیده دامان زمستان لاله‌باران در پرتو خورشید قرآن گشت روشن فکر جوانان چون دل پیر جماران با اشگ شادی از سر مژگان فرو ریخت آن خارهای سال‌ها در چشم یاران در هر قدم چندین چراغ راه داریم قرآن و ثارالله و روح الله داریم دشمن به نابودی ما بگرفت تصمیم با حربه‌های کهنه تهدید و تحریم آن حربه‌ها افتاد از کار و نیفتاد یک لحظه پای عزم مادر دام تسلیم سر دادن بر حکم ظالم تن ندادن ما را محمّد (ص) داده از آغاز تعلیم لا گفته و بر هر بلا گردن نهادیم در شعب بوطالب مقاوم ایستادیم باید شمردن عید بهمن را گرامی باید گرفتن جشن آن با شادکامی باید به موسای زمان تبریک گفتن کاری وادی ایمن تهی شد از حرامی باید بر این ارض مقدس سجده بردن هرگز مباد این خاک را بی احترامی زین سرزمین بر چشم عالم نور دادیم شور آفرینان جهان را شور دادیم نتوان گرفتن ره صدور نور ما را خواندند مظلومان همه منشور ما را آن روزگار تلخ تر از زهر بگذشت شیرین گرفته ملک عالم شور ما را زندانی گور سیاه خویش گردید خصمی که کند از روز اول گو رما را در لاله زار خون یاران تا قیامت ماییم سرو جاودانه راست قامت ما از می قالو بلا مستیم مستیم عهدی کز اول با خدا بستیم بستیم در خط جندالله تا بودیم بودیم سرباز روح الله تا بودیم هستیم الله را الله را خواندیم خواندیم ابلیس را ابلیس را راندیم راندیم ✍ مقدمتان رابه این کانال ۳هزارنفری گرامی می داریم
هوای شهر پر از گریۀ درختان بود و قلب باغ ترک‌خورده و پریشان بود تمام پنجره‌ها بسته بود و با حیرت سکوت یخ‌زده‌ای سنگفرش تهران بود و مرگ پرسه‌زنان بین کوچه‌ها می‌گشت میان جاری خون رد پای شیطان بود کشید روسری از غنچه‌ها و گل‌ها، باد زمانه زخمی گستاخی رضا خان بود در آسمان نه ستاره، نه ماه، نه خورشید زمین وجب به وجب پایمال طوفان بود زمان زمان قیامت، زمین به خود لرزان و روزهای پر از التهاب ایران بود یخ سکوت شکست و طنین حنجره‌ها میان مشت گره خوردۀ جوانان بود دوباره سایۀ خورشید بر زمین افتاد و دست بیعت مردم به سوی ایوان بود فرار کرد شب از آسمان و این صبحِ طلوع مزرعۀ آفتابگردان بود ✍ مقدمتان رابه این کانال۳هزارنفری گرامی می داریم
به‌مناسبت اقرار کن بلندی این اقتدار را این انقلاب مستمر ریشه‌دار را باید به تنگ‌چشمی دشمن نشانه رفت فرّ و شکوه این همه نقش و نگار را مرگا به ما اگر که به ضحاک وانهیم این سرزمین رستم و اسفندیار را بهمن اگر چه سرد؛ ولی نیمه‌های آن حس می‌کنم طراوت فصل بهار را روزی که چشم ظلمت شب روشنا گرفت روزی که داد خاتمه شب‌های تار را در موجی از کدورت و در اوجی از غبار دیدند آن زلالیِ آیینه‌وار را هرسال یاد و خاطره‌ات زنده می‌شود قلبی تپنده‌تر شده‌ای روزگار را ✍ مقدمتان رابه این کانال ۳هزارنفری گرامی می داریم
فجری که بهار را چنین زیبا کرد درسینه امید و عشق را معنا کرد گلبانگ سلام و صلوات مردم پیروزی انقلاب را امضا کرد ✍ مقدمتان رابه این کانال ۳هزارنفری گرامی می داریم
برخاست شمیم جانفزا با صلوات پُرگشت تمامی فضا با صلوات این پرچم انقلاب باید برسد بردست امام عصر ما با صلوات ✍ مقدمتان رابه این کانال ۳هزارنفری گرامی می داریم
از افق تابید ماه مرحمت بر همه شد باز باب مغفرت آمده دریای بخشایش به جوش تا در این دریا بشویندت، بکوش خیز و راهی جانب یزدان بجوی با سرشک توبه، جان و دل بشوی قُرب حق جوی و قِرابت را نگر در دعا کوش و اجابت را نگر چون که این ماهی عطاگستر بُوَد ماه شعبان، ماه پیغمبر بُوَد ماه غفران خواستن از هر خطاست ماه جبران کردن بُگْذشته‌‌هاست ماهِ پشت پای بر دنیا زدن دست خود در شاخه‌ی طوبی زدن ماه رفتن بر سر خوان حسین دست افکندن به دامان حسین ماه تقوا و تقدّس یافتن حکم آزادی چو فطرس یافتن ماه مُحرم در حریم دل شدن بنده‌ی کوی ابوفاضل شدن ماه مولانا علی بن الحسین انس بستن با علی بن الحسین ماه پرچم‌های نصر افراشتن جشن میلاد سه مولا داشتن ماه میلاد سه مرد روزگار در دبستان خِرد، آموزگار ماه میلاد سه روح انقلاب فُلک هستی را سه نوح انقلاب ماه میلاد سه خوش رفتار عشق دلبر و دل داده و بیمار عشق ماه میلاد سه نور عالمین سیّد سجّاد و عبّاس و حسین هر سه مست از باده‌ی "قالوا بلا" هر سه جانباز قیام کربلا از پیِ سرکوبی کاخ فساد هر سه را تا پای جان، عزم جهاد با اسارت، با شهادت، هر چه هست باید آخر داد دشمن را شکست گر شدندی یا اسیر و یا شهید عاقبت کندند بنیاد یزید در ره قرآن، ابوالفضل و حسین از شهادت خوش ادا کردند دیْن آن که بر پایش سعادت بوسه زد بندبندش را شهادت بوسه زد وز پی آنان پی احیای دین شد اسارت، سهم زین العابدین تا نماند دِیْنِ دین در گردنش گردنش را بست در غُل، دشمنش آن که او را هر نفس معراج بود از عبودیّت به فرقش تاج بود در نیایش باز فتح باب کرد تشنگان فیض را سیراب کرد در مصاف کربلا بیمار شد آن توان‌بخش جهان، تب‌دار شد آتش تب شعله زد بر پیکرش وز عطش می‌سوخت جان اطهرش آن خلیلِ عصرِ عاشورای عشق سوخته در آتش سودای عشق با بیانش کوفه را محکوم کرد حقّ خود را بر جهان معلوم کرد آن سکوت مرگ را در هم شکست پرده‌ی اوهام را از هم گسست خطبه‌ها در مسجد و بزم شراب خوانْد و برْانگیخت مردم را ز خواب خلق را آگاه کرد از مکتبش گاه گاهی او و گاهی زینبش :: در مسیر آن خدایی انقلاب ملّت ما راه او کرد انتخاب مرد آزادی ز نسل آن امام داشت بر دوشش لوای این قیام خلق را عشق حسینی زنده کرد مُلک را عزم خمینی زنده کرد آن که چون دریا برآوردی خروش تا صدای ظالمان سازد خموش از خدا خواهد "مؤید" هر زمان تا برآید سربلند از هر امتحان ✍️مرحوم مقدمتان رابه این کانال3هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■کانال ایتا 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/madahanpirbakran ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج🌸