🌹مصائب حضرت سکینه سلام الله علیها
▪️چون امام حسين (علیهالسلام)، يارانش را كشته و بر روى زمين افتاده ديد متوجه خيمهگاه شد. سكينه (علیهاالسلام) که گفته می شود در کربلا 10 تا 14 سال داشته است فرياد زد: پدر جان! آيا تن به مرگ دادهاى؟ امام (ع) فرمود: چگونه تن به مرگ ندهد كسى كه يار و ياورى ندارد. سكينه گفت: ما را به حرم جدّمان بازگردان. 1
▪️ امام حسين (ع) به زنها گفت: سكينهى من امروز یتیم خواهد شد؛ به او توجّه و التفات كنيد، زيرا دل يتيمان نازک است. 2 در اين وقت سكينه فرياد كنان به سوى آن حضرت آمد و امام (ع) او را در آغوش گرفت و فرمود: «اى سكينه! بدان كه گريهى تو پس از مرگ من طولانى خواهد شد.» 3 چون دشمن ، زنان را از ميان كشتگان عبور داد، حضرت سكينه خود را بر روى پدر انداخت و آن را در آغوش گرفت. در اثر گریه ، بىهوش شد. در آن حالت شنيد كه پدرش مىفرمايد: شیعیان من! هر زمان كه آب گوارايى نوشيديد، مرا به ياد آوريد. يا حكايت غريب يا شهيدى را شنيديد بر من بگرييد. 4
▪️امام محمد باقر (ع) مىفرمايد: چون ذرّيه و اهل بيت امام حسين (ع) را در روز و با وضعى خاصّ به مجلس يزيد بردند، مردم جفاكار شام گفتند: اسيرانى نيكوتر از اينان نديدهايم. حضرت سكينه كه ريسمان به كتفش بسته بودند فرمود: ما اسيران خاندان پيامبريم. 5 گردانندگان مجلس يزيد، سكينه را جايى نشانده بودند كه سر بريده پدر را نبيند. 6 ولى وقتى تلاش كرد تا آن را ببيند يزيد با چوب خيزران بر لب و دندان مبارک پدرش مىزد. صداى گريهاش بلند شد. به طورى كه زنهاى يزيد و دختران معاويه به گريه افتادند. سرانجام او و خواهرش، فاطمه، بىتاب گشته و به عمّهى خود زینب پناه بردند و گفتند: «عمّه جان! يزيد با چوب دستى خود دندانهاى پيشين پدرمان را مىزند.» 7
▪️سکینه پس از چهار روز اقامت در دمشق خوابى ديد كه بخشى از آن چنين است:«ديدم زنى در هُودَجى نشسته و دستان خود را روى سرگذاشته است. پرسيدم: اين زن كيست؟ گفتند: او فاطمه ، دختر محّمد (ص) و مادر پدر تو است. با شتاب به سوى او رفتم و گفتم: مادر جان! به خدا سوگند حقّ ما را انكار كردند و حريم ما را هتک كردند. مادر جان! به خدا پدرمان، حسين (ع) را كشتند. فرمود: سكينه جانم! ديگر نگو. زيرا بند دلم را پاره كردى و جگرم را شكافتى. اين پيراهن پدرت حسين (ع) است كه از من دور نمىشود تا با اين پيراهن خدا را ملاقات كنم.8
📚منابع:
1مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۴۷.
2 روضة الشهدا، ص ۴۲۴.
3 ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب علیهمالسلام، ج ۳، ص ۲۵۷.
4 ابن طاووس، علی بن موسی، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص ۱۸۱. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج ۴۵، ص ۵۹.
5. صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص ۲۳۰. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۱۵۵.
6 ذهبی، شمس الدین، تاریخ الاسلام، ج ۵، ص ۱۸-۱۹.
7معالى السبطين، ج ۲، ص ۱۵۶.
8 ابن طاووس، علی بن موسی، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص ۲۲۰. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج ۴۵، ص ۱۹۴.
. #سکینه
◾️ اشعار مرثیه حضرت سکینه
ای خصم بد منش تو مزن تازیانه ام
من از كنار كشته بابا نمى روم
از سایه ی محبت این مهربان پدر
با کعب نیزه در تف گرما نمی روم
من با على اكبر و عباس آمدم
از این دیار، بی كس و تنها نمى روم
تنها فتاده چنین در بیابان و بى كفن
من سوى شام همره سرها نمى روم
سیلى مزن به صورتم اى شمر بى حیا
من بى على اكبر و لیلا نمى روم
. #سکینه
🌹مصائب حضرت سکینه سلام الله علیها
▪️چون امام حسين (علیهالسلام)، يارانش را كشته و بر روى زمين افتاده ديد متوجه خيمهگاه شد. سكينه (علیهاالسلام) که گفته می شود در کربلا 10 تا 14 سال داشته است فرياد زد: پدر جان! آيا تن به مرگ دادهاى؟ امام (ع) فرمود: چگونه تن به مرگ ندهد كسى كه يار و ياورى ندارد. سكينه گفت: ما را به حرم جدّمان بازگردان. 1
▪️ امام حسين (ع) به زنها گفت: سكينهى من امروز یتیم خواهد شد؛ به او توجّه و التفات كنيد، زيرا دل يتيمان نازک است. 2 در اين وقت سكينه فرياد كنان به سوى آن حضرت آمد و امام (ع) او را در آغوش گرفت و فرمود: «اى سكينه! بدان كه گريهى تو پس از مرگ من طولانى خواهد شد.» 3 چون دشمن ، زنان را از ميان كشتگان عبور داد، حضرت سكينه خود را بر روى پدر انداخت و آن را در آغوش گرفت. در اثر گریه ، بىهوش شد. در آن حالت شنيد كه پدرش مىفرمايد: شیعیان من! هر زمان كه آب گوارايى نوشيديد، مرا به ياد آوريد. يا حكايت غريب يا شهيدى را شنيديد بر من بگرييد. 4
▪️امام محمد باقر (ع) مىفرمايد: چون ذرّيه و اهل بيت امام حسين (ع) را در روز و با وضعى خاصّ به مجلس يزيد بردند، مردم جفاكار شام گفتند: اسيرانى نيكوتر از اينان نديدهايم. حضرت سكينه كه ريسمان به كتفش بسته بودند فرمود: ما اسيران خاندان پيامبريم. 5 گردانندگان مجلس يزيد، سكينه را جايى نشانده بودند كه سر بريده پدر را نبيند. 6 ولى وقتى تلاش كرد تا آن را ببيند يزيد با چوب خيزران بر لب و دندان مبارک پدرش مىزد. صداى گريهاش بلند شد. به طورى كه زنهاى يزيد و دختران معاويه به گريه افتادند. سرانجام او و خواهرش، فاطمه، بىتاب گشته و به عمّهى خود زینب پناه بردند و گفتند: «عمّه جان! يزيد با چوب دستى خود دندانهاى پيشين پدرمان را مىزند.» 7
▪️سکینه پس از چهار روز اقامت در دمشق خوابى ديد كه بخشى از آن چنين است:«ديدم زنى در هُودَجى نشسته و دستان خود را روى سرگذاشته است. پرسيدم: اين زن كيست؟ گفتند: او فاطمه ، دختر محّمد (ص) و مادر پدر تو است. با شتاب به سوى او رفتم و گفتم: مادر جان! به خدا سوگند حقّ ما را انكار كردند و حريم ما را هتک كردند. مادر جان! به خدا پدرمان، حسين (ع) را كشتند. فرمود: سكينه جانم! ديگر نگو. زيرا بند دلم را پاره كردى و جگرم را شكافتى. اين پيراهن پدرت حسين (ع) است كه از من دور نمىشود تا با اين پيراهن خدا را ملاقات كنم.8
📚منابع:
1مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۴۷.
2 روضة الشهدا، ص ۴۲۴.
3 ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب علیهمالسلام، ج ۳، ص ۲۵۷.
4 ابن طاووس، علی بن موسی، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص ۱۸۱. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج ۴۵، ص ۵۹.
5. صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص ۲۳۰. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۱۵۵.
6 ذهبی، شمس الدین، تاریخ الاسلام، ج ۵، ص ۱۸-۱۹.
7معالى السبطين، ج ۲، ص ۱۵۶.
8 ابن طاووس، علی بن موسی، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص ۲۲۰. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج ۴۵، ص ۱۹۴.
. #سکینه
.
#واحد_زمینه_شور_روضه
#حضرت_سکینه_س
🎼#سبک_همه_کاره
#امشب_دل_سینه_زنا
🔘🔘🔘🔘
✅بنداول
امشب دل سینه زنا
از غم وغصه حزینه
روضه می خونه روضه خون
روضه ی بی بی سکینه(س)
شبیه عمه زینبش
دلش یه عمره مضطره
روضه های بنت الحسین
سنگینه و زجر آوره
شبیه عمه زینبش
رفته به دشت کربلا
دیده سرای بریده
رُو به روی سر نیزه ها
واویلتا واویلتا
🌹:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::🌹
✅بنددوم
شبیه عمه زینبش
طعم اسیری چشیده
پابه پای رقیه رو
خارای صحرا دویده
شبیه عمه زینبش
بوده اسیرسلسله
شبیه به رقیه بود
کف پاهاش پرآبله
شبیه عمه زینبش
سنگ خورده از بالای بام
ریختن خاکستر روسرش
توی محله های شام
واویلتا واویلتا
🌹:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::🌹
✅بندسوم
از سیلی وتازیونه
کل تنش شده کبود
خون بود دلش از شامیا
ازقوم بدتر از یهود
شبیه عمه زینبش
خیلی شنید حرفای بد
از خولی و شمرو سنان
خورد تازیونه و لگد
شبیه عمه زینبش
با مادرش بی بی رباب
سرباباش و دیده تو
تشت تومجلسِ شراب
واویلتا واویلتا
💠💠5⃣2⃣2⃣💠💠
#سکینه
🌹:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::🌹
#شاعرسبکسازڪربلایے_مجیدمرادزاده
.
#زمینه #وفات_بی_بی_سکینه_س
🎼#سبک_بهونه
#ای_بانوی_جلیله
🔘🔘🔘🔘
✅بنداول
ای بانوی جلیله
یاد آور مدینه
هستی تو دختر اربابم
یاحضرته سکینه(س)
🌷
ای نوه ی شیرخدا
ای دخترخون خدا
سیدتی مولاتنا
🌷
در کربلا غوغایی
چو زینب کبرایی
بی بی سکینه خاتون
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بنددوم
تو مثل عمه زینب
کرببلا رو دیدی
دیدی شلوغی گودال و
روی خارا دویدی
🌷
طعم اسارت چشیدی
چه درد و زجرا کشیدی
سر روی نیزه ها دیدی
🌷
شد گونه هات باسیلی
مثل رقیه نیلی
😭
بی بی سکینه خاتون
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بندسوم
چون خواهرت رقیه(س)
سنگ خوردی از روی بام
ریخت رو سرت خاکستر بی بی
توی محله ی شام
😭
با دله خسته و کباب
همراه مادرت رباب(س)
رفتی تو مجلس شراب
😭
لب بابا رو دیدی
چوب جفا رو دیدی
😭
بی بی #سکینه خاتون
💠💠5⃣1⃣9⃣💠💠
🔘➖➖➖➖➖🔘
#شاعرسبکسازڪربلایے_مجیدمرادزاده
7.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 السلام علیک یا سکینه بنت الحسین (علیه السلام)
.
🎤 بانوای حجت الاسلام #استادمیرزامحمدی
#روضه_شب_وفات_حضرت_سکینه(س)
#سکینه
roze.mp3
زمان:
حجم:
14.03M
🔊 گزارش صوتی
هیئت هفتگی ۹۷.۸.۲۰
#روضه_حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
• #سکینه
..
#حضرت #سکینه
ماهی که یادگار ز پنج آفتاب بود
بر چهرهاش ز عصمت و عفّت، نقاب بود
پیوسته داشت جلوه در او صبر فاطمه
آیینهی تمام نمای رباب بود
نامش که بود آمنه، مادر سکینه خواند
کآرام بخش جان و دل مام و باب بود
پیوند بست عشق، حسین و رباب را
یعنی سکینه حاصل این عشق ناب بود
این دختر حسین به میدان کربلا
با دختر بزرگ علی همرکاب بود
در کربلا حماسهی اشک و پیام داشت
گلواژهی قیام و گل انقلاب بود
او را اگر حسین به همراه برده است
نی حُسن اتّفاق که یک انتخاب بود
در پاسخ عطش زدهی نوگلان عشق
آب ار نداشت دامن او پر گلاب بود
لبهای خشک و تشنهی او را به هر سؤال
یک مدّ آه فاصله وقت جواب بود
می کرد نالهاش جگر سنگ را کباب
از بس دلش ز آتش غمها کباب بود
از یاد قتلگاه و شهیدان سر جدا
نقش ضمیر او شب و روز التهاب بود
در یاد داشت آن شب و روزی که از عطش
طوفان خیمه زمزمهی آب آب بود
در یاد داشت آن شب و روزی که اصغرش
از آب و شیر مانده و در پیچ و تاب بود
در یاد داشت آن که رخ شیرخواره را
آهسته بوسه میزد و او گرم خواب بود
در یاد داشت آن که به مقتل دوید و دید
خورشید پاره پاره به روی تراب بود
آن ناز پروریدهی دامان افتخار
کی جای او خرابهی شام خراب بود
در آفتاب گرم بیابان راه شام
سرهای روی نیزه سرش را سحاب بود
#حضرت_سکینه_سلاماللهعلیها
#سید_رضا_مؤيد
..............................
🖤🖤
دو بیت #شعر_عربی منسوب به #امام_حسین_علیهالسلام (انتشار به مناسبت پنجم ربیعالاوّل):
لَعَمْرُک اِنّنی لَاُحِبُّ دارا"
تَکونُ بها سکینةُ و الرّبابُ
اُحبُّهُما وَ ابذُلُ کلّ مالی
و لیس لعاتب عندی عِتابُ
به جان تو سوگند!
من خانهای را دوست دارم که سکینه و رباب در آن باشند.
آنها را دوست دارم و تمامی داراییام را به پای آنها میریزم و سرزنش كننده را از طرف من عتابی نيست.
#حضرت_سکینه_سلاماللهعلیها
#حضرت_رباب_سلاماللهعلیها
خدایااااا!!!!
🏴به حقّ این مادر و دختر عاشورایی!
منتقم عاشورا را برسان... .
#جواد_هاشمی_تربت
.
eitaa@narimanpanahiiiUntitled 10.mp3
زمان:
حجم:
26.65M
🎶 مادرم نیست...
💠 #شور_مقتل
#حاج_نریمان_پناهی
🏴 شهادت حضرت محسن (ع) و
وفات حضرت #سکینه (س)
هیئت معظم یا رباب (س) کرج
چهارشنبه 30 مهرماه 1399
eitaa@narimanpanahiiiUntitled 6.mp3
زمان:
حجم:
18.15M
🎶 مادر مظلوم من...
💠 #شور
#حاج_نریمان_پناهی
🏴 شهادت حضرت محسن (ع) و
وفات حضرت #سکینه (س)
هیئت معظم یا رباب (س) کرج
چهارشنبه 30 مهرماه 1399