eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.2هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
10.6هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. علي دست خدا امشب به جنت مي نهد پا را پيمبر آورد از بهر استقبال زهرا را ملاقات علي و فاطمه باشد تماشايي کند مظلومه ای ،مظلوم ديگر را پذيرايي (ز مظلومی کند مظلومه ای دیگر پذیرایی) نشان هم دهند از چشم احمد دور و سربسته علي فرق شکسته،فاطمه پهلوي بشکسته به امیرالمؤمنین... الهی العفو .
. 📋عباس تو بیرون نرو باید بمانی (ع) (س) 🏴 ............................................. .(فاطمه جان شَوْقاً اِلَي رُؤْيَتِهِ؛ خیلی مشتاقم بیام پیشت خانوم ، خیلی دلتنگتم خانوم ، اما عرب رسم بدی داره همیشه تیرش و مسموم میکنه یه جمله ای به خانم گفت : ملعون گفت یه سمی یه زهری زدم با این زهر تمام کوفه رو میشه کشت آقامون هم مسموم هم مقتول! اباعبدالله هم مسموم هم مذبوح هم مقتول ، صدا زد «به ابی و امی » چشاشو باز کرد دید حسین داره گریه میکنه ، گفت پدر و مادرم به فدات بشه حسین جان تو دیگه گریه نکن «بِأَبی وَ أُمِّیاَلْحُسَیْنَ اَلْمَقْتُولَ بِظَهْرِ اَلْکُوفَةِ» چند جا نوشتن تیر مسموم بود یه جا اینجا بود «فَأَتَاهُ سَهْمٌ مَسْمُومٌ لَهُ ثَلَاثُ شُعَبٍ فَوَقَعَ عَلَى قَلْبِهِ ...» نانجیب یه تیر به قلب ارباب زد این تیر مسموم بود تیری که به گلوی علی اصغر خورد تیری که به چشم عباس خورد ، گفتم عباس صدا زد عباسم تو بیرون نرو بمون کارت دارم ! همه دور بستر بابا جمعا ، بابا بفرما ! حق با بچه های فاطمه اس عباسم بمون کارت دارم ! دست زینب و گرفت تو دست عباس گذاشت صدا زد «عباس انت کفیل الزینب » عباس تو بیرون نرو باید بمانی اصلا من امشب با تو خیلی حرف دارم .(چه مسئولیت بزرگی!). جان تو و جان زنان این قبیله عباس زینب را بدستت میسپارم در پای او هم سر بده هم دست هم چشم او چادرش سِرّ است سِرّ کردگارم .(عباس میدونی به چی فکر می کنم؟). امشب بفکر ناقه بی محملم من گریه کن آن رنگ و روی پر غبارم وقتی صدایت میکند! ای محرم من… جای تو دارد شمر می اید کنارم.. بانوی یثرب بودم و حالا اسیرم دستان خود را برروی سر میگذارم .(بریم اونجایی که شرمنده شد ، اباعبدالله اومد کنار بدن عباس میخواد بدن و جمع کنه داداشو با خودش ببره ، صدا زد «یا اخی ما تُرید منّی » میخوای چیکار کنی ؟ گفت داداش باید ببرمت شده کولت کنم میبرمت! داداش ، گفت داداش دست نگهدار من قول دادم به بابام علی ، پای کار زینب بمونم آب نتونستم بیارم!) شاعر : ✍ ............................................. 📋صاحب علم پاشو پشت و پناه من (ع) ............................................. .(بند اول). صاحب علم پاشو پشت و پناه من قدم شده مثل هلال ای قرص ماه من تا جسم تو کم شد دیگه کم‌ شد سپاه من چشم و چراغ دلم بودی چشمت زدن چش روشنیه حرم بودی چشمت زدن تو یک تنه لشکرم بودی چشمت زدن پاشو ببین با چشم گریون همه تو خیمه ها هراسون گره زدن به معجراشون .(بند دوم). دست بریدت رو دیدم سر راهم پای شریعه پیکرت پاشیده شد از هم مثل علی اکبر شده جسم تو هم درهم دشمنا میخندن به اشک چشای من میسوزه علقمه از سوز صدای من دیگه نمونده راه چاره برای من تو رو تو خاک و خون که دیدم خدا میدونه چی کشیدم کنار پیکرت خمیدم .(بند سوم). ماه بنی هاشم آخر زمین خوردی فرقت شکست مثل بابا حیدر زمین خوردی بازوت شکست انگار مثه مادر زمین خوردی تا دیدم افتادی روی خاک پشتم شکست تیر سه شعبه اومد راهِ نگاتو بست چشم تو مثل قلب زینب به خون نشست عزیز برادرم بلند شو امید خواهرم بلند شو تموم لشکرم بلند شو ............................................. مسعود پیرایش 👇
. (ع) و مشابه کوچه ها را غم گرفته کوفه را ماتم گرفته آید از هر خرابه صدایی یاعلی یاعلی جان کجایی (۲) مسجد و محراب و منبر گرید از هجران حیدر عاشقان الأمان از جدایی اهل مسجد بی قرارند مومنین چشم انتظارند تا به بانگ اذان لب گشاید یاعلی یاعلی جان کجایی (۲) خانه از غم شد سیه پوش صحن مسجد کرده خاموش کوفه دیگر ندارد صفایی پیر و بیمار غریبی در عزای آن حبیبی بر سر سفره بی غذاییم یاعلی یاعلی جان کجایی (۲) قلبیمی ماتم دوتوبدی کوفه شهرین غم دوتوبدی زینبون عرشه چخدی نواسی قانه غرق اولدی مظلوم آتاسی یخدی خنجر مرتضانی آغلادوب اهل ولانی دولدوروب محرابی قانی ایتدی پاینده روح نمازی آلدی حقدن گوزل امتیازی سسلنوب جنتده حورا اولدی منشق فرق مولا سالدی باشه قاره زهرا توخداماز شیعنون بویاراسی باشلانوبدور علینون عزاسی تتردی محراب ومنبر سس گلوب الله اکبر قانه غلطان اولدی حیدر اولدی عالم بو غمده سیه پوش ایتدیلر شیر یزدانی خاموش اولدی ویران دین بناسی باشلانوب یوم عزاسی کوفه نون گیتدی صفاسی ظلم الیلن باتوب ماه کوفه پارچالاندی سر شاه کوفه سسلنوبدی زینب زار گوندوزوم اولدی شب تار قالدیم الله بی کس ویار برج محنتده کی اولدوزام من نیلیوم بیر آتاسیز قیزام من 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اذان صبح روز نوزدهم ماه رمضان حرم نجف، اینطوری میشه... در عالم بالا این ندا سر داده می‌شود: تهدَّمَت واللهِ ارکانُ الهُدی، قُتِل ابنُ عمِّ المصطفی، قُتِل علیٌّ المرتضی ارکان هدایت فروریخت، پسر عمّ پیغمبر را کشتند، علی مرتضی را به شهادت رساندند... 😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤦🏻😭 این صحنه رو که دیدم یاد اول محرم افتادم و تعویض پرچم و نور حرم امام حسین (ع) و این شعر که اتفاقا در اون به شب قدر اشاره ای داشتم👇🏻 برای محرم و امام حسین (ع) تعویض پرچم ........................ در اول دفتر نوشتم باز: «یا محبوب» تا دردهایم را کنم این بار هم مکتوب نامحرمان در کوچه و بازار می چرخند آمد محرّم، حال شهرم شد به لطفش خوب دل بود قبل از روضه هایش یک سرابِ خشک او آمد و شد گونه های شهرمان مرطوب رفتم حرم تا با غروبِ غم، شوم آرام تعویض پرچم را که دیدم، شد دلم آشوب تن می کنم مشکی... که باشم روسپید این ماه می ریزم اشکی تا کنم خود را به او منسوب غیر از شب قدرِ علی، دارم محرّم را این ماه، آمد تا که شیطان را کند سرکوب یادی کنیم از لوطیانی که به عشق او ده شب نمی رفتند دورِ کافه و مشروب طیِ طریقت می کنم با پرچم سرخش طالب ندارد جز حقیقت، راه بر مطلوب با واژگانم می روم در جنگلِ معنا باید بسازم نخلی و گهواره ای از چوب بر شانه خواهم برد نورِ چشم هایش را تا جزء یارانش کند این سایه را محسوب گفتم که چشمش را کنم تصویر، دیدم که پلکی به هم زد، رعد و برقی شد، شدم مجذوب صد لشکرِ خونریزِ تا دندان مسلح هم پیش نگاهِ مهربانش می شود مغلوب بر بومِ ابر و باد رفت از عرش، بالاتر در شام آخر دیدم او را بر خدا مصلوب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا