.
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
#بستر_بیماری
#زبانحال_مولا
ای صفا بخش ِ دلِ حیدرِ کرار، بخند
هستیِ خانهی من، همسرِ غمخوار، بخند
دلخوشیِ همهای، نالهی خود را کم کن
جانِ من، جانِ حسن، فاطمه، یکبار بخند
دردِ پهلو و کمر، کرده زمین گیر، تو را
من که دانم چه کشی، لیک به اجبار بخند
گذرِ کوچه چقدر پیر نموده است تو را
ای ستمدیدهی دستانِ ستمکار، بخند
محسنت رفت، ولی جان حسین و زینب
جای این خیره شدن بر در و مسمار، بخند
قولمان چیز دگر بود، نه افتادن تو
محرمِ رازِ علی، یار و وفادار، بخند
این دمِ آخری از کرب و بلا میخوانی؟
نرود دختر تو بر سرِ بازار، بخند
#مرتضی_عابدینی ✍
.
.
#فاطمیه
#غربت_مولا_علی
#بستر_بیماری
میخ و مسمار و در و شعله ، همه در کارند
که غمت را به دل شیر خدا بگذارند
دردت از ناحیه ی سینه و پهلوست ولی
زخم هایی که تو داری به تنت، بسیارند
چند روزی وسط بستری و می بینم
بچه ها بیشتر از مادرشان تب دارند
قنفذ آمد وسط کوچه و خوب فهمیدند
کار افتادن من را به چه کس بسپارند
چهل نفر روی درِ سوخته پا کوبیدند
چهل نفر که همگی فتنه گر و اشرارند
آمدند بهر #عیادت، که بخندند به من
بانیان زدنت ، باز پی آزارند
#مرتضی_عابدینی ✍
.
.
#زمزمه #شور #گودال
#امام_حسین علیه السلام
#احسان_نرگسی ✍
#سیب_سرخی 🎤
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
یه گودال و
این همه نیزه / این همه شمشير / این همه غارت
یه پیراهن
این همه دعوا / این همه غوغا / آه از این غربت ۲
سر پیراهن تو جنگیدن // بهت خندیدن ۲
العطش های تو رو نشنیدن // بهت خندیدن ۲
روی زخم تو نمک پاشیدن // بهت خندیدن ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
یه آقا و
این همه مرکب / روبه رو زینب / شد تنش پامال
یه نامرد و
خنجر کهنه / روبه رو مادر / اومده گودال ۲
نانجیب می زد تو رو با کینه // نشست رو سینه ۲
نمیگه خواهر تو می بینه // نشست رو سینه ۲
سینه ی تو چقدر سنگینه // نشست رو سینه ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
یه خواهر که
وسط گودال / بین اون جنجال / شده آواره
یه خواهر که
جلویِ چشماش / رو تنِ داداش / نیزه می باره ۲
زینبت میون نامحرم هاس // کجایی عباس ۲
پیکر حسین رو خاک صحراس // کجایی عباس ۲
برای غارت خیمه غوغاس // کجایی عباس ۲
.
#شور_امام_حسین
.👇
69274_13991024183449_3706575.mp3
3.71M
من علی مظلومِ خانه نشینم
آمده ام بر قبرت لاله بچینم
واویلا واویلا
یا زهرا یازهرا
از بس که نالیده ام بر تو آهسته
راه گلوی من از گریه شد بسته
واویلا واویلا
یا زهرا یازهرا
من نخل خشکیدهٔ بی بر و برگم
خون گریم از داغ یار جوانمرگم
واویلا واویلا
یا زهرا یازهرا
مغیره حق پیمبر را ادا کرد
با تازیانه تو را از من جدا کرد
واویلا واویلا
یا زهرا یازهرا
قرآن من بعد تو کوثر ندارد
حسین من بعد تو مادر ندارد
شهر مدینه شده بیت الاحزانم
چگونه من بعد از تو زنده بمانم
واویلا واویلا
یا زهرا یا زهرا
#سبک_من_علی_مظلوم_خانه_نشینم
.
#زبانحال_گفتگوی_امام_زمان_بامادر
من مهدیم، در دست تیغ انتقامم
مادر به قبر مخفیت بادا سلامم
ای قلب مجروحم کباب از غربت تو
باریده اشکم قرن ها بر تربت تو
شب تا سحرها سوختم از سوز داغت
بودم چراغ قبر بی شمع و چراغت
عمری برایت گریه همچون ابر کردم
هم سوختم هم ساختم هم صبر کردم
دیروز رو گرداند امّت یکسر از تو
امروز باشد مهدی ات تنهاتر از تو
مادر دلم خون است از بندم رها کن
دستی برآور بر ظهور من دعا کن
یا با ظهورم انتقامت را بگیرم
یا در کنار قبر پنهانت بمیرم
مادر شنیدم بارها قاتل تو را کشت
ای یار تنهای علی آخر چر اکشت
مادر شنیدم بارها از پا فتادی
دیدی علی تنها بود باز ایستادی
قنفذ در آن ساعت به ثانی اقتدا کرد
دست تو را از دامن مولا جدا کرد
مادر مپنداری من از تو دور بودم
آن روز در صلب حسینت نور بودم
آوای مهدی مهدیت آمد به گوشم
برخاست در صلب حسین از دل خروشم
نفرین بر آن قوم خدانشناس کردم
درد تو را در قلب خود احساس کردم
ای کاش بودم تا علی را یار بودم
جای تو من بین در و دیوار بودم
آنان که پای خطبه ات ساکت نشستند
ای کاش دست قاتلت را می شکستند
کی می شود بردارم از جانت محن را
از خاک بیرون آورم باز آن دو تن را
در حلقۀ زنجیرشان محکم ببندم
فریاد یا اُمّا رسد از بند بندم
دریا کنم از خون دل چشم ترم را
پرسم چرا کشتید آخر مادرم را؟
گیرم امیرالمؤمنین را دست بستید
بازوی زهرا را چرا آخر شکستید؟
اجر ذوی القربای پیغمبر کتک بود؟
یا پاسخ حق نمک غصب فدک بود؟
مادر به اشک چشم های دوستانم
داد تو زین بیدادگرها می ستانم
من بهترین یار وفادار تو هستم
روز ظهورم هم عزادار تو هستم
شمشیر خونریزم بود مدیون محسن
نقش است بر آن انتقام خون محسن
ای قبر پنهانت زیارتگاه مهدی
خورشید قرآن، اختر دین، ماه مهدی
تو عالمی را اشک و سوز و شور دادی
با روی سیلی خوردۀ خود نور دادی
غلامرضا سازگار
#فاطمیه #حضرت_زهرا
.
.
🔘 #روضه_حضرت_زهرا
⚫️ #روضه_امام_زمان عج
🔘 #فاطمبه
◾اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقوُمُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقْعُدُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقْرَءُ و َتُبَیِّنُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تُصَلّی وَتَقْنُت اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تَحْمَدُ و َتَسْتَغْفِرُ ◾
🔘الان کجا داری برای ما گریه می کنی؟ کجا داری برا ما استغفار می کنی؟ کجا داری برا جد غریبت حسین گریه می کنی ؟ یعنی میشه یه بار ما صدای ملکوتی تو رو بشنویم ....*
✔️من مهدی ام در دست تیغ انتقامم
✔️مادر ، به قبر مخفی ات بادا سلامم
✔️عمری برایت گریه همچون ابر کردم
✔️هم سوختم ،هم ساختم ،هم صبر کردم
✔️مادر دلم خون است از بندم رها کن
✔️دستی برآور بر ظهور من دعا کن
✔️تا با ظهورم انتقامت را بگیرم
✔️یا در کنار قبر پنهانت بمیرم
*روضه ی مادر رو از زبان فرزند میشنویم*
✔️مادر شنیدم بارها از پا فتادی
✔️دیدی علی تنها بود ،باز ایستادی
✔️مادر مپنداری من از تو دور بودم
✔️آن روز در صلب حسینت نور بودم
✔️آوای مهدی ،مهدی ات، آمد به گوشم
✔️برخاست از این دلم صدها خروشم
✔️نفرین بر آن قوم خدانشناس کردن
✔️من درد تو را در درون احساس کردم
*حالا ببین آرزوی امام زمان اینه ، آرزوی من و تو هم میتونه باشه.... *
✔️ای کاش بودم تا علی را یار بودم 2
✔️من جای تو بین در و دیوار بودم
*این یه گزارشه ، امام زمان از اجداد طاهرینش شنیده و داره اینجوری نقل می کنه *
✔️اگر این است تاثیر شنیدن
✔️شنیدن کی بود مانند دیدن
*من یه آقازاده ای رو میشناسم ، هشت سال بیشتر نداشت ، با چشمان خودش ، ملاحظه میکرد...*
⚫️من ایستاده بودم دیدم که مادر را
⚫️قاتل گهی به کوچه گاهی به خانه میزد
⚫️گردیده بود قنفذ هم دست با مغیره
⚫️او با غلاف شمشیر این تازیانه میزد....
🔳"صل الله علیک یا فاطمه الزهرا یا بنت رسول الله" اینجا انقده هجوم دسته جمعی و ناگهانی بود ، که امیرالمومنین نتونست جلو چشم بچه هاشو بگیره، اما کربلا دیگه زینب اجازه نداد ،همین که بچه ها دنبال ذوالجناح از خیمه ها بیرون آمدن ، ان شاالله که ندیده باشن .... دنبال ذوالجناح اومدن ، دیدن آنچه را که نباید ببینن، اما من میگم زینب اجازه نداد ،عقیله ی عربه ، همه رو برگرداند ، خودش از بالای بلندی ، افتان و خیزان ..... او میدوید و من میدویدم..... هی زمین میخورد و بلند میشد ، هی میگفت وا محمدا..... وا علیا ..... وا اماه .... آخ بمیرم وقتی رسید که دید "الشِّمرُ جالِسٍ عَلي صَدرِکَ مُولِعٍ سَيفَهُ عَلَي نَحرِکَ" با اشاره ابی عبدالله برگشت اما چه برگشتنی ، دلش تو گودال زیر خنجره....
چون چاره نیست ، میروم و می گذارمت
ای پاره پاره تن به خدا می سپارمت
.
.
#زبانحال_امام_زمان
#حضرت_زهرا
مهدیم و خون جگرم، یه عمرِ كه در به درم.
خون میکنه قلب منو، صورت سرخ مادرم
مهدیم و بی یاورم ، تنها ترین مرد خدا.
به من بگید آی شیعه ها، غیرتتون رفته کجا
منم غـریب فـاطمـه، منتقـم خـون حـسین.
حالا منم كه یار میخوام، شما رو بجون حسین
آی شیعه ها چتون شده،که عین کوفیا شدین.
عهد و وفا رو نشکنید، ازم چرا جدا شدین
با اینکه تواین زمونه، خودم غریب و بیکسم.
امّـا غـم غـریبیِّ ، جـدّم بـریـده نـفسم
عجب زمونه ی بدی ، هر کی به فکر خودشه.
مثل عموم یه بـا وفـا، هیچ جایی پیدا نمیشه
شبـا کنـار قـبـر بـی نشـون مــــادرم مـیـرم.
عقده ي دل وا ميكنم، درد دلامو بش ميگم
يه روز ميام و انتقام مادرم رو مي گيرم.
بجـون عمه ام قسم، دارم زغصه می میرم
آی شیعه ها بـرا فـرج ، تا می تونید دعـا کنید.
گـریه بـرای کشته ی ، بـی سـر کـربلا کنید
شاعر : محمد بنوازی
.