eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
زمینه.mp3
15.55M
📝شبا تا صبح نمیخوابی... کربلایی ایام ( س ) ٢۵ آذر ماه ١۴٠٢ [بند اول] شبا تا صبح نمیخوابی حواسم هست چقدر زود داری پیر میشی حواست هست هنوز پیراهن غمگین پر از خونِ دیدم باز لکه ی خون رو لباست هست تیشه ی جلاد، خورده تا ریشه بعد سرفه ات رو لباست غنچه باز میشه شمع این خونه، میزنی سوسو میشی با زحمت از این پهلو به اون پهلو آه ای چه دردیِ، نصف شب داری دست و پا میلرزه زهرا بس که تب داری رو میگردونی، خسته ای از من چند شبه عجل وفاتی روی لب داری یوما، یوما 🖤🖤🖤 [بند دوم] من از چشمات خجالت میکشم زهرا میبینی آه حسرت میکشم زهرا اگه میشه نرو من بی تو میمیرم ببین با گریه منت میکشم زهرا کور بشم ای کاش، تو نظر خوردی من خودم دیدم که با صورت به در خوردی با سر افتادی، تا نشستی زد بشکنه دستای سنگینش دو دستی زد آه رد خونِ تو، روی دیواره این که کار دست نبوده کار مسماره من ندیدم که، قتل یک خانم تا چهل تا مرد جنگی متهم داره یوما، یوما .
زمینه2.mp3
19.51M
📝فضه، فضه، خذینی... سلام الله علیها کربلایی ایام ( س ) ٢۵ آذر ماه ١۴٠٢ با لگد انقدر در زدن حرمت این خونه شکست ضربه های تند غلاف دستم و از شونه شکست فضه، فضه، فضه خذینی کار زنونه اس جمع کن هر چی میبینی فضه، فضه، درد من اینه لگد هاشون کارِ سقط جنینِ پشت در سوختم یک طرف نفسم رو دود بند آورد سویِ چشمام در پشت در سره من از بس ضربه خورد سوختم سوختم سوختم و مردم خودم و از زیر در در آوردم سوختم سوختم تا که بریدم من خودم از سینه ام میخ و کشیدم 🖤🖤🖤 کربلا پیدا میشه با رد پا و چنگال گرگ میرسه ارث مادری از نوه به مادربزرگ خونِ خونِ پای رقیه قل و زنجیره دستای رقیه آتیش آتیش موی رقیه مثل من میشه پهلوی رقیه .
. آقای دکتر فراهانی در جلسه ۹۹.۱۰.۲۹ چقدر از این شور آقا تمجید کردند که منطبق با روایات سروده شده بند اول: رمزِ قبولی همه طاعات، زهرا عالِمه و مُفَسِّرِ آیات، زهرا روح نبی و مادرِ سادات، زهرا اصل عفت، تجلّیِ حیا عصمت الله و ناموس خدا، یا زهرا بانی خِیری و خیرُ النسا‌ء زینت عرش و محورِ کساء، یا زهرا معنی حدیث لولاک و علت خلقت دنیایی بین دخترای پیغمبر تنها تو اُمِّ ابیهایی مادرم یا حضرت زهرا بند دوم: ای ماه زیبای شب تارم، مادر با تو رو به راهه روزگارم، مادر هستی همه ی دار و ندارم، مادر توی روضه خریدی دلمو آبرو دادی آب و گِلمو، یا زهرا چشماتو بستی رو گناه من روشنیه دلِ سیاه من، یا زهرا سر بلندم اگه تو دنیا پرچمت رو سرمه، مادر ذکرِ اِشْفَعی لی فِی الجنة نغمه ی محشرمه، مادر مادرم یا حضرت زهرا بند سوم: ای مونس و کعبه ی امیدم، مادر با نگاهت به خدا رسیدم، مادر کسی به خوبیه تو ندیدم، مادر آخرش روزی از کرم تو پا برهنه میام حرم تو، یا زهرا با تلاطم، زیره علم تو میزنم سینه پای غم تو، یا زهرا میشه بین المللی آخر کُلُّنا فِداکِ یا زهرا اربعین فاطمی یک روز زائرت میشن همه دنیا مادرم یا حضرت زهرا شاعر: 🔊 دانلود سبک 👇👇👇 https://emam8.com/upload/sabks/99/10/68719_13991017102310_4490617.mp3 👇
06.mp3
7.21M
📻 📝 ندیدنت این قصه کم نیست 🎤 حاج محمد فراهانی 🕌 مجمع یاس کبود 📆 یکشنبه ۱۴۰۳/۰۷/۲۹ 🏳️ ▪️ به روایت ۴۵ روز ————— ندیده عاشقت شدم نمی دونم چی میشه می خوام یه بار ببینمت بهم میگی نیشه ندیدمت ، این غصه کم نیست آقا دوسِت دارم دست خودم نیست آقا غمگین تر از آه بی کس تر از باد دور از تو دارم هر لحظه فریاد شب تا سحر پشت درِ میخونتم به مولا حرف حساب یک کلام دیوونتم به مولا دیوونگی انگار بدم نیست آقا دوسِت دارم دست خودم نیست آقا ندیدمت ... زیباتر از گل خوش بو تر از یاس چشمات به چشم زیبای عباس به کوچه باغ قلبم چرا یه شب نمی آی خودت منو صدا زدی حالا می گی نمی خوای نگو دلم برات حرم نیست آقا دوسِت دارم دست خودم نیست آقا ندیدمت ... ای حُسنِ یوسف ای پیرِ موسی تنهاترینِ تنهای صحرا بذار که نوکرت بشم که نوکراتُ عشقه تمام آرزوم اینه کربُبَلاتُ عشقه سایهٔ سر بجز علم نیست آقا دوسِت دارم دست خودم نیست آقا ندیدمت ... .
. شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ، ، ( سربند ) السلام علیک یا بنت نبی الله زهره ی خانه ی ماه یا زهرا ای ناموس الهی سیده ی دو عالم ای نور چشم خاتم یا زهرا در عزایت آسمان سینه زن دیده گریان حجت بن الحسن فاطمه جان فاطمه یا زهرا ✍ .................. . شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها هیزم آورده دشمن گلخانه بین آتش پروانه بین آتش واویلا در پیش روی زهرا آتش کم کم قد افراخت چهره ی او گل انداخت واویلا گو به مسمار بوسه ات جانکاه است مادر است او کودکی در راه است وا مصیبت فاطمه یا زهرا شاخه شکست و افتاد میوه ی نا رسیده یارب زهرا چه دیده واویلا صدا زد باغبان را آتش به لاله ها زد تا فضه را صدا زد واویلا بر روی خاک عرش اعلا افتاد کودکی مرد مادر از پا افتاد وا مصیبت فاطمه یازهرا ................ . 357 _شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ( شهادت ) دارم دل شکسته دارم دل غمینی یا زهرا کلمینی یا زهرا وا کن چشمان بسته تا اینکه جان بگیرم یا دعا کن بمیرم یا زهرا رو به قبله گشته قبله گاهم غربت آمد می رود پناهم فاطمه جان الوداع یا زهرا خبر دهد ز هجران اشک این آشیانه تابوت کنج خانه یا زهرا تو میدانی چه سخت است مرد از محن بگرید در پیش زن بگرید یا زهرا بین شکسته بغض در گلویم داغت افکند لرزه بر زانویم فاطمه جان الوداع یا زهرا ............. . 358 _ شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (شام غریبان ) امشب با گریه ی ماه با اشک چشم اختر شسته شد جسم کوثر واویلا سینه زن باغبان و نوحه خوان یاسمن شد گلی پرپر کفن شد واویلا تازه گشته ماتم پیغمبر گو به زینب که کفن بیاور فاطمه جان الوداع یا زهرا اهل مدینه خواب و علی با چشم خونبار سر نهاده به دیوار واویلا می گرید چون رسیده چشمش به چهره ی او دستش به زخم بازو واویلا اشک و خون شد از نگاهش جاری شد خجل از این امانت داری فاطمه جان الوداع یا زهرا .................. . 359 _شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (بعد از شهادت) بر قبر بی نشانت زائر هر شبم من بی تو جان بر لبم من یا زهرا می شویم خاک قبرت با اشک دانه دانه بانوی بی نشانه یا زهرا بر مزارت تا سحر میسوزم همچو شمعی شعله ور میسوزم فاطمه جان فاطمه یا زهرا از یاد من نرفته در کوچه ها چه دیدی در جوانی خمیدی یا زهرا آیینه ام شکستی من پیش تو شکستم شرمنده ی تو هستم یا زهرا تازیانه بوسه زد ، بازویت تا قیامت خجلم از رویت فاطمه جان فاطمه یا زهرا ✍ 👇
. شهادت سلام الله علیها آه از پی آه گلخانه می سوخت در شعله ور بود یک گل میان دیوار و در بود طاقت چگونه با فشار در بیارد این گل به همراه خودش یک غنچه دارد یا زهرا مظلومه زهرا دشمن به جان این خانه افتاد در پیش شمعی پروانه افتاد با خون نوشته بانویی که خونجگر بود که هر چه شد با فاطمه از میخ در بود یا زهرا مظلومه زهرا ✍ ........ . دیگر سر آمد غمهای زهرا میگردم امشب مهمان بابا این آخرین دیدار ما باشد علی جان کن گریه بر زهرا و بهر این یتیمان الوداع مظلوم علی جان دیگر رسیده صبح وصالم آیینه ی من بنما حلالم مولا حلالم کن که دیدم با چه دردی شب تا سحر با ناله ی من گریه کردی الوداع مظلوم علی جان ............. . شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها سلمان بگرید اسما بگرید عالم برای زهرا بگرید آب روان بر داغ کوثر گریه میکرد با زخم بازو چشم حیدر گریه میکرد واویلا زهرا یا زهرا خون گشته جاری از چشم مهتاب آهسته ریزند بر پیکری آب در نیمه شب غسل گل پرپر چه سخت است در پیش طفلان شستن مادر چه سخت است واویلا زهرا یا زهرا .............. . 488 _ شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها نوحه بعد از شهادت ای پر کشیده ای پر شکسته بالای قبرت حیدر نشسته باور نمیکردم چنین روزی ببینم شمع مزارت گشته قلب آتشینم یازهرا مظلومه زهرا با رفتن تو افتادم از پا من بی تو ماندم تنهای تنها میمیرم از داغ تو ای یار جوانم قرآن من بر قبر تو قرآن بخوانم یا زهرا مظلومه زهرا ✍ 👇
. شهادت حضرت زهرا باغبانم من و باغ من آتش گرفته یاس من پرپر و یاسمن آتش گرفته دل آتش بسوزد بر دل من یک علی ماند و یک مدینه دشمن فاطمه فاطمه فاطمه جانم بستن دست خیبر گشا دارد تماشا پیش چشم علی بشکند شاخه ی طوبی به نگاهت قسم ، به دست بسته دل من مثل بازویت شکسته فاطمه...... سوره ی قدر من ،سوره ی کوثر لولاک فاطمه بر زمین خورده و می لرزد افلاک مصحف عمر من ورق ورق شد آفتاب علی ، رنگ شفق شد فاطمه..... ............. . ماه گردون کنار مزار آفتاب است یا ، سر تربت فاطمه ابوتراب است خون دل می چکد از چشم مردی ای مدینه تو با علی چه کردی فاطمه فاطمه خدانگهدار دل مرغ سحر ، سوزد از امن یجیبم بغض بشکسته گوید که زهرا من غریبم نیمه جان بر سر قبر جوانم سوزم و تا سحر قرآن بخوانم فاطمه................. قتلگاه تو شد تا ابد غمخانه ی ما بین دیوار و در کشته شد پروانه ی ما رفتی ای کشتی پهلو گرفته زینبم در بغل زانو گرفته فاطمه........ .............. . 369 _شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها سبک: باغبانم من و باغ من آتش گرفته یار بیمار من ای همه دارو ندارم چه کنم ای گلم میزنی پرپر کنارم چون روی تو سیه شد روزگارم بی تو من طاقت ماندن ندارم فاطمه فاطمه فاطمه جانم گریه ها میکنم روز و شب بادیدن تو شد سه ماهی که خانه ندید خندیدن تو راز لبخند تو شد ماتم ما کنج این خانه و تابوت زهرا فاطمه.... تو مرا آینه ، من تو را آیینه هستم بین دیوار و در پا به پای تو شکستم تو زمین خوردی و حیدر زمین خورد کوثر و ساقی کوثر زمین خورد فاطمه.... ✍ ................. .👇
. ؛ دود آتش بلند خانه خاکستری یاس حیدر شده رنگ نیلوفری یا حجه الله آجرک الله ......... مرتضی کعبه و فاطمه در طواف حج او را شکست ضربه های غلاف ......... صورت آفتاب چون شفق شعله ور لاله روییده است بین دیوار و در ......... لرزه بر پیکر لاله و یاسمن دختری ناله زد مادرم را مزن ........ آینه می شکست بسته دست علی بال و پر میزند همه هست علی یا حجه الله آجرک الله 👇 👇
. ی ام ابیها سلام الله علیها مادر مصطفی محور هل اتی السلام علی سیده النسا فاطمه فاطمه لاله های چمن در غمت سینه زن ای که با جبرئیل بوده ای همسخن فاطمه فاطمه اشک غیب و شهود در عزای تو بود داغ قد خم و داغ روی کبود فاطمه فاطمه آه تو ، آذر است داغ تو ، محشر است دیده گریان تو فاتح خیبر است ✍ 👇
. سلام الله علیها ریحانه النبی ماه مدینه اجر رسالت را دارد به سینه زهرا گلی بود با عمر کوتاه یا صاحب الزمان آجرک الله □□□ خانه در آتش و پروانه می سوخت یاس یاسین در آن گلخانه می سوخت بیت ولایت شده قتلگاه یا صاحب الزمان آجرک الله □□□ شکسته قامت نخل طوبی شد هر چه شد با علی در کوچه ها شد مدینه گریان دارد به لب آه یا صاحب الزمان آجرک الله □□□ در سوگ فاطمه غم گریه میکرد اول مظلوم عالم گریه میکرد می گرید چشم ستاره و ماه یا صاحب الزمان آجرک الله ............... . سبک:حاج ناظم آهسته آهسته بریز آب اسما تا مظلومی شوید مظلومه اش را علی گریان و دارد زمزمه صلی الله علیک یا فاطمه کوثر را میشوید با اشک دیده سخت است کفن پوشد بر قد خمیده جان بر لب شدند طفلانش همه صلی الله علیک یا فاطمه بر زخم بازوی زهرا کشد دست صدای گریه ی علی بلند است خیمه ی صبرش شد بی قائمه صلی الله علیک یا فاطمه 👇
. ماتم از راه رسید کمر غصه خمید تا علی از مسجد بسوی خانه دوید همه دیدند که چشمان امامت تر بود پهلوانی که زمین خورد یل خیبر بود یا علی یا مظلوم چشم تر گریه کند میخ در گریه کند نوحه خوان شد خورشید با قمر گریه کند تا علی روبروی همسر مجروح نشست نزد کشتی شکسته به فغان نوح نشست یا علی یا مظلوم خانه در محنت شد صحبت از غربت شد زخم مسمار بگفت فاطمه راحت شد دست گلچین به خزان گل صد برگ آمد آنقدر پا به در سوخته زد ، مرگ آمد یا علی یا مظلوم 👇
. باعث خلقت احمد و حیدر منم حافظ خانه ی فاتح خیبر منم گرچه دستم شکست_این شعار من است علی علی جان □□□□ امر "کن فیکون" بود به فرمان من رزق هفت آسمان رسد ز دستان من من کجا ای فلک _ داغ غصب فدک علی علی جان □□□□ ذوالفقار علی است خطبه ی غرای من گریه ی من بود گریه ی بابای من زیر بار ستم _ قامتم گشته خم علی علی جان □□□□ بین دیوار و در من سپر حیدرم در سپاه علی یک تنه یک لشکرم کشته شد محسنم _ ذکر من دم به دم علی علی جان ✍ 👇
. سلام الله علیها (سبک شبهای جمعه حضرت زهرای مرضیه) گلها همه گریان ز داغ بانوی گلشن انسیه ی حورا کجا و سیلی دشمن گردیده یا الله گریان رسول الله واویلا واویلا یا زهرا یا زهرا آتش زبانه میزند از خانه ی قرآن با ناله ی کوثر بگرید سوره ی انسان مظلومه و مظلوم هر دو زحق محروم واویلا واویلا یا زهرا یا زهرا حبل المتین خانه نشین شد بعد پیغمبر بسته شده از کینه دست فاتح خیبر محشر شده برپا از غربت مولا واویلا واویلا یا زهرا یا زهرا ✍ 👇
. ی ام ابیها سلام الله علیها مادر مصطفی محور هل اتی السلام علی سیده النسا فاطمه فاطمه لاله های چمن در غمت سینه زن ای که با جبرئیل بوده ای همسخن فاطمه فاطمه اشک غیب و شهود در عزای تو بود داغ قد خم و داغ روی کبود فاطمه فاطمه آه تو ، آذر است داغ تو ، محشر است دیده گریان تو فاتح خیبر است ✍️ 👇 مقدمتان رابه این کانال2هزارنفری گرامی می داریم
. شب (س) ای یار نیمه جوونم.نوبهار خزوونم پاشو از توی بستر.بی تو تنها میمونم بازویت شد کبود.این حق تو نبود داری میری گلم.ازپیشم خیلی زود بشکسته پهلوی تو.بازوی تو.تکیه گاهم زهرای مهربونم.هم زبونم.بی پناهم زهرا یا فاطمه یار ماتم کشیده.سرو قامت خمیده دست تو سرده زهرا.رنگ رویت پریده گشتی نقش زمین.گشتم خونه نشین حال و روز منو.توی غربت ببین گل نیلوفرمن.کوثرمن.بی شکیبم بمون تو درکنارم.بیقرارم.ای حبیبم زهرا یا فاطمه بی تو طاقت ندارم.هوای گریه دارم زانو بغل میگیرم.گریونه چشم زارم زهرا با شور و شین.گفتی از نورعین از کربلا و از.تشنگی حسین قرار و وعده ی ما.کرببلا.توی گودال جایی که میشه مضطر.زینب تو.میره از حال زهرا یا فاطمه ابوذر رییس میرزایی(بهار) .................... . (س) منو داغ فراقت.منو درد جدایی زهرا با رفتن خود.غریبم مینمایی پاشو زهراببین.اشک من جاریه بعدازتو دردمن.درد بی یاریه ازخونم پرکشیدی.نا امیدی.گشته کارم رفتی ای یاربیمار.ای طرفدار.بیقرارم زهرا یا فاطمه کنارپیکرتو.لبریز درد و آهم رفتی و خونه ی من.تاریک و سرده ماهم نداره حیدرت.نه صبری نه قرار میکنم التماس.زهرا تنهام نزار داغ تو قاتلم شد.حاصلم شد.ماتم تو شد تیره روزگارم.خون میبارم.درغم تو زهرا یا فاطمه دستام داره میلرزه.روتنت آب میریزم چیزی بهم نگفتی.از صورتت عزیزم قدخمیده شدی.سرو صنوبرم عزادارت شدم.نمیشه باورم تابوتت روبرومه.آرزومه.که بمیرم ازدنیا بی تو زهرا.ای مسیحا.سیر سیرم زهرا یا فاطمه ابوذر رییس میرزایی(بهار) ................ . (س) و کوچه فاطمیه رسید و.دلم دوباره خونه این شبها آسمونم.داره روضه میخونه درمدینه خدا.گشته محشر به پا در پشت در شده.از شاخه گل جدا سینشو داده آزار.درب ومسمار.ضرب سیلی باسر خورده به دیوار.روی گلزار.گشته نیلی زهرا یا فاطمه مادر نقش زمین شد.میونه آتیش و دود یا فضه خذینی.نوای فاطمه بود زهرارو میزدن.رو به روی علی بال و پر میزند.پرستوی علی ازنفس آخرافتاد.مادر افتاد.روی خاکا شعله به معجرافتاد.باسر افتاد.روی خاکا زهرا یا فاطمه یه عده مردم آزار.دست مولا رو بستن شیرخدا کجاو.طنابی دور گردن مرتضی کعبه و.فاطمه در طواف حج اورا شکست.ضربه های غلاف تنش رو تازیونه.میسوزنه.وای ازاین غم زانوهاش ناتوونه.قدکمونه.وای ازاین غم زهرا یا فاطمه (بهار)✍️ 👇 مقدمتان رابه این کانال2هزارنفری گرامی می داریم
. این روزها شب وسحرت طول می کشد حتی دقیقه در نظرت طول می کشد تا دست ها به هم برسد لحظه قنوت در پیش چشم های ترت طول می کشد از کنج خانه تا دم در غصه می خورم از بس که راه مختصرت طول می کشد اینگونه پیش گر برود ای کبوترم درمان زخم های پرت طول می کشد با هر قدم که تکیه به دیوار می دهی از بین کوچه ها گذرت طول می کشد بگذر از این محله که در وقت حادثه تا مجتبی شود سپرت طول می کشد تنگ غروب می رسی و درک می کنم درد دل تو با پدرت طول می کشد گیرم به گریه دخترت آرام شد ولی آرام کردن پسرت طول می کشد گفتی مجال شرح دل شرحه شرحه نیست افسوس ..قصه جگرت طول می کشد تو می روی و تازه شروع غم من است گفتم به بچه ها سفرت طول می کشد * گودال بود و روضه ی تو مادرانه بود مادر چقدر ذبح سرت طول می کشد ✍ .
. پُشت غم پنهان شدم ، شاید مرا پیدا کنی کاش مثل قبل در را تو به رویم وا کنی چاه‌ها آرامش من را تمنّا می کنند نخل‌ها تنهایی من را تماشا می کنند هیچکس با حیدرت حرفی نمی زد در مسیر شهر تحویلم نمی گیرد ، تو تحویلم بگیر کَلِّمینی! دارم از این درد ، هق هق می کنم از تو هم دیگر جوابی نشنوم ، دق می‌کنم آسمان خانه ی من ، ماه را گم کرده است چشم کم‌سویت دوباره راه را گم کرده است پُشت چادر چهره‌ی خورشید را مخفی مکن ردِّ دستِ زیر پلکت را بیا مخفی مکن ای وضوح روشن شادیِ من! مُبهم شدی چند وقتی می شود که آب رفتی ، کم شدی قامت مانند سروت این اواخر دال شد این سه ماه آخرت ولله ، سیصد سال شد پر نداری که..، سبک‌بالی نمی آید به تو ! سن نداری که..، کهنسالی نمی آید به تو ! مثل سابق چند گامی با همان شوکت ، بیا لااقل پیش حسن راحت برو راحت بیا ول کن این دستاس را ، آئینه‌گردان علی! از تنور گرم دوری کنی ، تو را جانِ علی درس سختی را علی از رنج تو آموخته طاقت گرما ندارد صورتی که سوخته دیده ام خود را درون آینه ، این مرد کیست؟! فاطمه ! این مرتضی آن مرتضای قبل نیست صحنه ای که پشت در دیدم..،علی را پیر کرد چادر تو زیر پای چل حرامی گیر کرد شیشه‌ی عمر علی بین در و دیوار رفت فضه می داند فقط که تا کجا مسمار رفت از بلورم دوده ی آتش ، تَبَلور را گرفت دومی وقتی لگد زد..،از صدف ، دُر را گرفت بعدِ کوچه هیچکس مانند من ‌کم‌رو نشد دست قنفذ بشکند! بازوی تو بازو نشد گیر افتادی میان همهمه! من را ببخش کاری از من برنیامد فاطمه! من را ببخش باغ خود را نذر بهبودیِ یاست می کنم می شود قدری بمانی ، التماست می کنم زود از پیش علی‌جانت نرو ، جان حسین رحم کن بر خشکی لب‌های عطشان حسین تشنه‌ای که بی صفت‌ها منع آبش می کنند آن لبی که با نوک چکمه خرابش می کنند دور این بی‌کس به غیر از لشکر ابلیس نیست پیکر پاشیده ی او قابل تشخیص نیست راهِ مــادر گفتنش را نیزه ای سد می کند سمِّ مرکب روی جسمش رفت و آمد می کند ✍ .
. کسی مثل علی مظلوم نمیشه دل شوهر تو آروم نمیشه تو نگیر نگات و از من لا اقل من میخوام نگات کنم روم نمیشه روزگار علی رو سیاه نکن بچه هاتو دیگه بی پناه نکن فاطمه خدا نخواست مادر بشی اینجوری میخ در و نگاه نکن بخدا این همه آزار بسمه دیدن خونِ رو مسمار بسمه برای دق دادن علی یه عمر ذولفقار روی دیوار بسمه تو که زهرا نفست بندِ به من تو که قول دادی از آینده به من یه طرف قنفذ و میبینی خوشه؟ یه طرف مغیره میخنده به من قربون خستگیات خسته ترین من و غصه ی تو کرد خونه نشین بخدا زود صورت تو خوب میشه اینهمه خودت رو تو آینه نبین خونه رو غرق عزا نکن نرو خون به قلب بچه ها نکن نرو بچه های قد و نیم قد و ببین من و دست تنها رها نکن نرو خونمون و رو سرم خراب نکن سلام علی رو بی جواب نکن زیر لب اینهمه لالایی نخون بسه زهرا دلمون و آب نکن شنیدم یه مرد بد مست زده بود پشت هم سیلی پیوست زده بود بی طهارت بی وضو آخه بگو کی به قرآن علی دست زده بود؟ ساحل خونه رو جز و مد زده تورو انگاری یه نابلد زده تو تموم بخت و اقبال منی بگو کی به بخت من لگد زده ماه من اسیر ابر تیره شد چه بلایی سهم این عشیره شد تو که آب مهریته من بمیرم که وضو گرفتنت جبیره شد چه کسایی زخمت و نمک زدن تو رو با بهانه ی فدک زدن داغم و یه مرد میدونه یعنی چی تو محله زنم و کتک زدن از هجوم یکسره بدم میاد از صف چهل نفره بدم میاد خوش بودم عجب دری ساخته علی دیگه از هر چی درِ بدم میاد عطر تو هنوز تو آغوش منه هنوزم صدات توی گوش منه یادته جای سرت رو شونه‌م و؟ حالا تابوته که رو دوش منه ✍ .
. دلداده بودی دل را به تصمیم امامت داده بودی زهرای اطهر الگوی عفت بر زنان ، آزاده بودی بخشنده بودی حتی عروسی خودت هم ساده بودی الجار گفتی هر دم دعاگو بر سر سجاده بودی با تو چه کردند با اینکه ای مادر ، پیمبرزاده بودی ای جان حیدر اصلا برای سوختن آماده بودی هفت آسمان سوخت وقتی میان شعله ها افتاده بودی ✍ ............. .
. خورشید عالمتاب من! تابش نکردی در خانه ات احساس آرامش نکردی یکبار هم از شوهرت خواهش نکردی مظلوم من! با ظالمان سازش نکردی حتی میان بسترت هم ایستادی زهرا عجب درسی به اهل ظلم دادی! این زخمِ روی سینه ی تو کارِ در نیست در شهر گشتم، مرهم درد کمر نیست باور کن اینجا از علی مظلوم تر نیست حالا که من تنها شدم وقت سفر نیست کار مرا با رفتن خود زار کردی با درد پهلو روز آخر کار کردی میخواهد از اشکم دو دست لاغرت چه؟ چیزی بگو! آمد سر این پیکرت چه؟ گیرم لباست نو شود، آن بسترت چه؟ میخندی اما گریه های دخترت چه؟ آن پهلوان که لشکر خیبر بهم ریخت پای وصیت های تو آخر بهم ریخت تابوت تو آماده و تابوت من نه! کاری اگر داری بگو، غسل و کفن نه! در شعله ها افتاده بوده این بدن، نه؟ جای همه هست این وسط، جای حسن نه! خیره شدن هایش به آن چادر، اشاره است در دست هایش تکه های گوشواره است خانم! ندیدم بین کوچه مَردی اصلاً پیدا نکردم همدمی، همدردی اصلاً زهرا نمی آید به من شبگردی اصلاً فکری برای بچه هایت کردی اصلاً؟ برخیز و آن چادر نمازت را سرت کن جان علی، چاره برای دخترت کن لرزان شده پایم، دگر حیدر بریده قلب برادر سوخته، خواهر بریده روزی حسینش میشود حنجر بریده با کُندی خنجر شود آن سر، بریده آنجا که غیر از نیزه ها چیزی تنش نیست دنبال سر می گردی و پیراهنش نیست ✍ .
. خورشید عالمتاب من! تابش نکردی در خانه ات احساس آرامش نکردی یکبار هم از شوهرت خواهش نکردی مظلوم من! با ظالمان سازش نکردی حتی میان بسترت هم ایستادی زهرا عجب درسی به اهل ظلم دادی! این زخمِ روی سینه ی تو کارِ در نیست در شهر گشتم، مرهم درد کمر نیست باور کن اینجا از علی مظلوم تر نیست حالا که من تنها شدم وقت سفر نیست کار مرا با رفتن خود زار کردی با درد پهلو روز آخر کار کردی میخواهد از اشکم دو دست لاغرت چه؟ چیزی بگو! آمد سر این پیکرت چه؟ گیرم لباست نو شود، آن بسترت چه؟ میخندی اما گریه های دخترت چه؟ آن پهلوان که لشکر خیبر بهم ریخت پای وصیت های تو آخر بهم ریخت تابوت تو آماده و تابوت من نه! کاری اگر داری بگو، غسل و کفن نه! در شعله ها افتاده بوده این بدن، نه؟ جای همه هست این وسط، جای حسن نه! خیره شدن هایش به آن چادر، اشاره است در دست هایش تکه های گوشواره است خانم! ندیدم بین کوچه مَردی اصلاً پیدا نکردم همدمی، همدردی اصلاً زهرا نمی آید به من شبگردی اصلاً فکری برای بچه هایت کردی اصلاً؟ برخیز و آن چادر نمازت را سرت کن جان علی، چاره برای دخترت کن لرزان شده پایم، دگر حیدر بریده قلب برادر سوخته، خواهر بریده روزی حسینش میشود حنجر بریده با کُندی خنجر شود آن سر، بریده آنجا که غیر از نیزه ها چیزی تنش نیست دنبال سر می گردی و پیراهنش نیست ✍ .
. 🔊 🔸 مراسم (س) 📆 پنجشنبه ۲۴ آبان ماه ۱۴۰۳ 🔷 حاج /نریمانی 🔊 حجت الاسلام والمسلمین موسوی 🔊 بخش اول | چنانی که به فطرس بعد عمری بال و پر خوب است 🔊 بخش دوم | بیا که زخم سینه التیام از تو طلب دارد 🔊 بخش سوم | این قصه رو تازیونه میدونه 🔊 بخش چهارم | مارا بشناسید اهل عملیم 🔊 بخش پنجم | عمریه به مادری هات دلم عادت داره 🔊 بخش ششم | منو غلام خونوادت بدون 🔊 بخش هفتم | گذرم تا به در خانه ات افتاد حسین 🔊 بخش هشتم | اجر رسالت رسول خدا مودت اهل کسا است 🔊 بخش نهم | آرزوی نوکره که پیش آقا بیاد .👇👇👇👇👇👇👇👇
. 🏴 سلام الله علیها ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سایه ی روی سرم / ای پناه آخرم میرسی به داد نوکر / بی بی جان توو محشرم عشق تو مثل خون توو رگ هامه تا همیشه بهت بدهکارم منم غلام خونه ی حیدر به سر هوای نجفو دارم سر به هوا نیستم // جز به هوای شما عاقبتم خیر نیست // جز به دعای شما صلی الله علیکِ یا زهرا ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ این گدایی برکته / نوکری لیاقته حب تو توو قلب نوکر / بهترین سعادته من الازل خدا به ما داده حب مرتضی و اَولادِه پدر و مادرم جد اندر جد گداتن و منم گدا زاده هستم اگر محترم // از کرم این درم ای بخورد بر سرم // درد و بلای شما صلی الله علیکِ یا زهرا ۴ . 👇
. این بنده که بر درگه انسیه نشسته عمری است که در روضه ی مرضیه نشسته من منتظرم چادر خود را بتکانی سائل ز پیِ روزی یومیه نشسته اشکم به هوای تو به چشمم شده جاری شعرم به عزای تو به مرثیه نشسته  سرمایه ندارم به جز این قطره ی اشکم این اشک به کشکول، به سرمایه نشسته می گریم و با هر لغت از سوگ تو گویم بنگر که بر این قافیه ها گریه نشسته در مجلس ذکرت همه جا فوج ملائک هر ساعت و هر لحظه و ثانیه نشسته جبریل مقرب شد و تا عرش خدا رفت تا بر در این خانه ی قدسیه نشسته شبهای دل از نور تو مهتاب گرفته ای ماه که بر چهره ی تو سایه نشسته گویی که عزاداری بر مادر سادات هر نسل به جان و دل ذریه نشسته ذریه ی خاتم همه یا فاطمه گویند این داغ به ذرّیه به ارثیه نشسته ای کوثر قرآن که حروفت شده مخدوش مُردیم ز زخمی که به هر آیه نشسته من عاقبتش در وسط روضه بمیرم زین لطمه که بر  چهره ی حوریه نشسته در فاطمیه هیئتمان گشته پر از آه زین غصه که بر جان حسینیه نشسته شاید سبب  حزن که در مجلس بی بی است مهدی است که در هیئت و در تکیه نشسته فهمیده ام آتش به در خانه گرفته زان دوده که بر خانه ی همسایه نشسته ده قرن گذشته است ولی باور من نیست آتش به در بیت گرانمایه نشسته مادر به هوای تو شکسته است ردیفم جانم به فدای تو و پهلوی شکسته شعرم به کناری به سرم خاک بریزند تا جان بدهم در غم بازوی شکسته در بیت نبوت همه جا زلزله آمد آن لحظه که آیینه ی دلدار ترک خورد این خانه ی عشق است که ویران شده از خصم از ماتم یارش صد و ده بار علی مُرد این زن نه فقط همسر و مادر که زکیّه است قرآن مجید است که گردیده لگدمال این دختر پیغمبر  و ام الحسنین است الگوی زنان است که این سان شده پامال ای فضه کمک کن که  گل افتاده در آتش از ضربت در حالت صدیقه چه بد شد این خانه عزادار رسول است ، چه رسمی است ای حرمله‌ها محسن شش ماهه لگد شد ✍ 1403/08/26 .
. برخیز تا زخون جگر دیده تر کنیم دل را به غم دهیم و ز شادی حذرکنیم برخیز ای برادر غمدیده ام حسین مادر زدست رفت، پدر را خبر کنیم آخر دعای نیمه شبش مستجاب شد برخیز تا که جامه ی ماتم به بر کنیم زین پس که مادری نبود درکنارما با اشک وناله ، هرشب خود راسحر کنیم جان دادمادر وپدر ما غریب ماند گه ناله بهر مادر وگه برپدر کنیم ترسم زشرم چهره بپوشد زخاکیان گر ماحکایت رخ او با قمر کنیم پروانه جان سپُرد«وفایی»شب عزاست دل را به سان شمع بیا شعله ور کنیم .