eitaa logo
آموزش مداحی/اشعار مناسبتی
8.5هزار دنبال‌کننده
336 عکس
640 ویدیو
178 فایل
آموزش تحریر و صدا سازی آموزش مناجات خوانی آموزش روضه خوانی آموزش نوحه خوانی آموزش مولودی خوانی آموزش فیش نویسی آموزش دستگاه ها صفر تا صد مداحی رو با ما باشید تبلیغات سفیــــر 313 @tablighat_safir313 خادم کانال: @takhribchi313
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت زینب (سلام الله علیها) از کودکی خود به برادر نیاز داشت با بودن حسین چه دیگر نیاز داشت؟ از التماس های دعای برادرش پیدا است که حسین به خواهر نیاز داشت آماده کرده است پسر های خویش را هر وقت که حسین به لشگر نیاز داشت در قتلگاه خواست بماند ولی نشد بعد از حسین قافله رهبر نیاز داشت حتی کفن برای رقیه نداشتند در آن خرابه سخت به معجر نیاز داشت پیراهن برادر خود را رها نکرد او به حسین تا دم آخر نیاز داشت ای کاش بود فاطمه او را بغل کند در این دو سال سخت به نیاز داشت آرش براری (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار مناسبتی بپیوندید 👇👇👇👇👇 🆔 ➺ @madahi313
حضرت رباب س ی(9).mp3
زمان: حجم: 215.7K
حضرت رباب (س) همسر شاه عالمینی،تو ربابی اصغر حسینی،تو ربابی عروس فاطمه ای تو،گل گلزار ولایی همسر حسین زهرا،همرهش کرب و بلایی در کرم محشری بانو،عروس حیدری بانو گل گلزار ولایت،مادر اصغری بانو همنشین با امامت،با حسین بودی همره کلثوم و زینب،تو به غم مبتلا بودی ای که هستی بی قرینه،با حسین تو همنشینی همره حسین و زینب،حامی دین مبینی کربلا کنار زینب،همراه آل اللهی تو همره طفل رضیعت،یاور ثار اللهی تو همره اهل حرم تو،غرق خون دیده ای اصغر با تیر حرمله گشته،اصغر تو پاره حنجر همره حسین زهرا،تویی بی مثل و قرینه دیده ای بر علی اصغر،اشک و ناله ی سکینه همره اهل حرم تو،بوده ای با جان و اجلال بانو از جهان تو رفتی،قامت خم بعد یک سال به کانال آموزش مداحی و اشعار مناسبتی بپیوندید 👇👇👇👇👇 🆔 ➺ @madahi313
حضرت رباب س ی(11).mp3
زمان: حجم: 256K
حضرت رباب (س) فاطمه را نور عینی همسر پاک حسینی ای گل گلشن دین و قرآن شیعه ی مرتضی بر تو گریان تسلیت تسلیت یا حسین جان ² تو گل گلزار دینی بر حسین یار و معینی ای که دیدی حسین را تو تنها رفته ای زین جهان سوی عقبی تسلیت تسلیت یا حسین جان ² رهرو کوثر تو هستی اصغر تو هستی چون حسین گشته ای کربلایی همچو زینب به غم مبتلایی تسلیت تسلیت یا حسین جان ² یا رباب حامی دینی با حسینت همنشینی دیده ای کربلا غربت او دشمن او شکست حرمت او تسلیت تسلیت یا حسین جان ² دیده ای بر دست بابا در تب و تاب اصغرت را تیر کین حرمله زد به حنجر غرق در خون خود گشته اصغر تسلیت تسلیت یا حسین جان ² دیده تر گشتی تو بانو خونجگر گشتی تو بانو دیده ای بانوی بی قرینه گریه کرد بهر اصغر سکینه تسلیت تسلیت یا حسین جان ² بانوی با جاه و اجلال رفته ای تو بعد یک سال ای که چون فاطمه شد مرامت در غم داغ تو شد قیامت تسلیت تسلیت یا حسین جان ² (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار مناسبتی بپیوندید 👇👇👇👇👇 🆔 ➺ @madahi313
(علیه السلام) اگر بحال گدایت دعا کنی خوب است ترحمی به من بی نوا کنی خوب است مرا که در همه جا گفته ام غلام تو ام به اسم نوکر کویت صدا کنی خوب است دلم گرفته از این شهر دور از حرمت مرا روانه ی کرببلا کنی خوب است به غیر اشک عزای تو را نمی خواهم مرا به درد و غمت مبتلا کنی خوب است شلوغی صف محشر پی تو میگردم میان خلق مرا هم جدا کنی خوب است اگر چه رو سیهم جان ت سوگند تفضلی ز کرم بر گدا کنی خوب است منو جدایی بزم عزا خدا نکند همین که در به در ها کنی خوب است الیاس کریمی به کانال آموزش مداحی و اشعار مناسبتی بپیوندید 👇👇👇👇👇 🆔 ➺ @madahi313
روضه و توسل ویژه شهادت باب الحوائج امام‌موسی بن جعفر علیه السلام تو موسایی اگر حتی نیندازی عصا را هم به زندان رفتی و گردن گرفتی جرم ما را هم تو، در بندی ولیکن اختیار دهر را داری به دست بسته ات داده خدا ارض و سما را هم تو که دست جوان مست را در کوچه می‌گیری *تا آقا رو دید روشو برگردوند به سمت دیگه خجالت کشید..حضرت فرمود: در هر حالی روتو از ما بر نگردون..* تو که دست جوان مست را در کوچه می گیری توقع می رود آقا بگیری دست ما را در این دنیا که تشخیص مسیر زندگی سخت است خدا را شکر افتاده به دست آشنا راهم بابا مگه هر کسی میتونه تو مسیر این خانواده باشه اصلاً مگر دلی می‌تونه عاشق موسی بن جعفر باشه باید خوب تربیتت کرده باشه.. باید یه عمر سفره‌های موسی بن جعفر و تو خونت دیده باشی هر موقع گرفتار میشد میگفت سریع سفره موسی بن جعفر بنداز آقا زود گره مو باز کن* دعاهایی که بالا رفته از دست شما رفته و این یعنی که می‌گیری شما دست دعا را هم شفا را غالباً از سفره ات بردن مادرها که تحت الامر نان سفره ات کردی شفا را *چه خبره امشب تو حرم موسی بن جعفر آی اونایی که گرفتاری‌های خودتون رو دارین حتی روتون نمیشه به عزیزترین کستون هم بگید امشب به آقاتون موسی بن جعفر بگید..* زن بدکاره را صبوح و قدوس تو عابد کرد مسلمان می‌کنی با دست بسته بی حیا را هم *گفت برم سر بزنم، ببینم این زن بد کاره تونسته حضرتو آزار روحی بده. اومد نگاه کرد دید آقا رو به قبله رو خاکا افتاده هی صدا میزنه "صبوح قدوس رب الملائکة و الروح" دیدم این زن بدکاره هم پشت سر حضرت رو خاکا افتاده هی می گه العفو العفو العفو.. برا شما کار نشد نداره آقا جان درسته آلوده‌ام درسته خطاکارم اما یه عمری سر سفره ی جد شما بودم آقاجون* غریبه چهارده سال است که کت بسته می‌خوانی نماز صبح و ظهر و عصر و مغرب را عشا را هم *نه فقط تو غل و زنجیر نماز می‌خوند نانجیب گاهی وقتا با تازیانه سر نمازم آقارو‌ میزد.. آقای شجاعی رحمت الله علیه می‌گفت: اومد هارون الرشیده ملعون در عالم رویا ظاهراً رسول خدا رو دید حضرت فرمود: چرا انقدر داری پسر ما را اذیت وآزار می‌کنی؟ زندان بان و گفت اومد سندی بن شاهک یهودی لعنت خدا بر اینها که نسلشون الان دارن ظلم می‌کنند. گفت چیکار داری می‌کنی؟ خیلی داری پسر فاطمه رو اذیت و آزار می‌کنه.. این فکر کرد حضرت از تو زندان یکیو فرستاده رفته شکایت کرده تو راه که میومد گفت می دونم باهات چیکار بکنم. شکایت منو می‌کنی.. ایشون می‌گفت حضرت مشغول نماز بود اینقدر براتون بگم نماز آقا بدون رکوع بود ..* چه بی‌رحمانه زندانبان شکسته در دل زندان به مانند غرورم استخوان پا را هم "السّلامُ علی الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ ذِي السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُيُودِ" این واژه ی مرضوض و کلمه مرضوض رو دو جای دیگه هم به کار بردن یکی برای مادر سادات اون موقعی که نانجیب با افتخار نوشت وقتی صدا نفس کشیدناشو می شنیدم چنان با لگد به در زدم صدای شکسته شدن استخوان‌های پهلو میومد..یه جای دیگه هم نوشتن یه عده با افتخار اومدن تو مجلس عبیدالله ملعون با افتخار گفتن"نَحنُ رَضَضنَا الصَّدرَ" ما بودیم اسبامونو نعل تازه زدیم استخوان‌های سینه ی حسین کوبیده شد.. (ع) به کانال آموزش مداحی و اشعار مناسبتی بپیوندید 👇👇👇👇👇 🆔 ➺ @madahi313
امام کاظم ع ی(20).mp3
زمان: حجم: 82.8K
امام موسی ابن جعفر (ع) هفتم امام و مقتدای امت گردیده رهسپر به سوی جنت کاظمین در عزا گشته چون کربلا آه و واویلا ² شیعه بزن از داغ او به سینه رفت از جهان امام بی قرینه کاظمین در عزا گشته چون کربلا آه و واویلا ² از ظلم و جور و کینه های هارون هفتم امام شیعه گشته دلخون کاظمین در عزا گشته چون کربلا آه و واویلا ² موسی بن جعفر شد اسیر زندان عمرش رسد از جور و کین به پایان کاظمین در عزا گشته چون کربلا آه و واویلا ² سندی که دارد بغض او به سینه می زد به او زخم زبان ز کینه کاظمین در عزا گشته چون کربلا آه و واویلا ² هر روز روزه بود و ظالمانه سندی بزد او را به تازیانه کاظمین در عزا گشته چون کربلا آه و واویلا ² چون ش رو به سوی خدا کرد بر مرگ خود در محبسش دعا کرد کاظمین در عزا گشته چون کربلا آه و واویلا ² امام ما از بس که بوده مظلوم آخر به زهر کینه گشته مسموم کاظمین در عزا گشته چون کربلا آه و واویلا ² زهر ستم شرر زده به جانش سوزانده است تا مغز استخوانش کاظمین در عزا گشته چون کربلا آه و واویلا ² موسی بن جعفر شد شهید بیداد پیکر پاکش روی جسر بغداد کاظمین در عزا گشته چون کربلا آه و واویلا ² تشییع شد بر روی دوش یاران پیکر جدش زیر سم اسبان کاظمین در عزا گشته چون کربلا آه و واویلا ² تشییع شد پیکر اطهر او کسی نزد از کینه دختر او کاظمین در عزا گشته چون آه و واویلا ² گریان ز داغش شیعیان مولی جسم حسین به روی خاک صحرا کاظمین در عزا گشته چون کربلا آه و واویلا ² به کانال آموزش مداحی و اشعار مناسبتی بپیوندید 👇👇👇👇👇 🆔 ➺ @madahi313
امام زمان (عج) دردهایِ بیکران در عصرِ غیبت دیده ام خونِ دلها خورده ام؛ رنجِ اسارت دیده ام من اسیر نفْسم و دور از امام افتاده ام از همین هجرانِ طولانی خسارت دیده ام بیشتر از این و آن؛ دارم شکایت از خودم از منِ پُر دردسر بسیار زحمت دیده ام هر چه دور افتادم از یادش پریشان تر شدم اینچنین از روزگارِ سرد؛ غربت دیده ام با دعایش دور شد صدها بلا از جانِ من خارهایم گل شده بسکه محبّت دیده ام شک ندارم هست از سمتِ امام ِ غایبم در تمام عمر؛ هر چه خیر و برکت دیده ام "لیتَ شعري" گفتم و طعنه شنیدم سالها دوستش دارم اگر غم؛ بینهایت دیده ام انتظارم کاش با برگشتنش میشد تمام حال که از مردم ِ دنیا قساوت دیده ام * جان آن آقا که در دل گفت وقت احتضار مثل در میانِ کوچه زحمت دیده ام گفت هنگام کهنسالی چه آمد بر سرم خانه ام شد شعله ور! دشنام و تهمت دیده ام از میانِ ساحتِ سجاده؛ دور انداختند نیمه شب؛ بی حرمتی بر مُهر تربت دیده ام پا-برهنه، بی عبا بردند از خانه مرا با تشر بستند دستم را؛ جسارت دیده ام مرضیه عاطفی (عج) به کانال آموزش مداحی و اشعار محرم بپیوندید 👇👇👇👇👇 🆔 ➺ @madahi313
✍ زمزمه یا واحد علیه‌السلام لالهٔ حسن، نهال سیزده سالهٔ حسن توی گوشمه نالهٔ حسن، وای وای وای نوجوون من، نگا کن به قد کمون من توکه جون میدی میره جون من، وای وای وای میده زخمات بوی شکست باز پهلوی مادر گمون کردم که دوباره در افتاده روی مادر می بینی، داغ علی شد زنده عمو شده شرمنده، بلند شو قاسم می بینی، دلم به مویی بنده دشمن داره میخنده، بلند شو قاسم واویلا، عمو جونم مجتبی شدی، تو رنگ خاک کربلا شدی چقد پا خوردی نخ نما شدی، وای وای وای این غم منه، الان چه وقت قد کشیدنه چرا کاکلت دست دشمنه، وای وای وای گرفتم سینه به سینه تو رو اما دردم اینه روی شونم سر گذاشتی ولی پاهات رو زمینه خون تو، ریخته رو خاک صحرا از نعلای این اسبا، برات بمیرم شد صحرا، جشن حنابندونت سنگا شدن مهمونا، برات بمیرم شعر و سبک از: محمد بیابانی به کانال آموزش مداحی و اشعار مناسبتی بپیوندید 👇👇👇👇👇 🆔 ➺ @madahi313
امام حسین ع ی(34).mp3
زمان: حجم: 116.6K
امام حسین (ع) ای نور دیده ی،زهرای اطهر تو گل حیدری،جان پیمبر تو نور عینی مولی حسینی حسین فاطمه،غریب مادر ² ای گل گلشن،آل محمد بر آل فاطمه،هدیه ی سرمد شمس هدایی بدرالدجایی حسین فاطمه،غریب مادر ² نور دیدگان،آل اللهی تو دردانه ی حیدر،ثار اللهی تو گل ولایی خون خدایی حسین فاطمه،غریب مادر ² کرب و بلای تو،بهشت شیعه مهر و ولایت در،سرشت شیعه کویت جنتم از تو عزتم حسین فاطمه،غریب ² از کودکی مولی،به تو دل بستم از کرمت حسین،گرفتی دستم گدای کویت آمده سویت حسین فاطمه،غریب مادر ² آمده ام حسین،بر تو پناهم به حق رقیه،نما نگاهم یار و حبیبم تنها طبیبم حسین فاطمه،غریب مادر ² آرزویم بود،بین الحرمین تا گریه کنم بر،زینب و حسین جانم فدایت گریم برایت حسین فاطمه،غریب مادر ² گریم به یاد آن،رأس جدایت از کین آتش زدند،بر خیمه هایت با دل سوزان زینب پریشان حسین فاطمه،غریب مادر ² به کانال آموزش مداحی و اشعار مناسبتی بپیوندید 👇👇👇👇👇 🆔 ➺ @madahi313
رفت به نیزه سر برادر زینب بر روی محمل شکسته شد سر زینب کاش به این نیزه دارها بسپارند تا که نیایند در برابر زینب بوسه زینب روی گلوی حسین است خنجر شمر است روی حنجر زینب روح عقیله اگر چه رفت به کوفه ماند ته قتلگاه پیکر زینب آه که بازار رفت عمه سادات آه کجایی علی اکبر زینب؟ پرده نشینان اهل بیت پیمبر حال نشستند زیر معجر زینب عین طهارت کجا و عین نجاست؟ بزم شراب و وجود اطهر زینب!؟ فاطمه دیده تمام حادثه‌ها را در همه جا بوده است زینب آرش براری (ع) به کانال آموزش مداحی و اشعار محرم بپیوندید 👇👇👇👇👇 🆔 ➺ @madahi313
(عج) از خواب چون به یادِ تو بیدار می شوم با ناله ی دعای فرج یار می شوم با یک نگاه نافذِ تو " اَیُّهَا العَزیز " از چشمه سارِ عشقِ تو سرشار می شوم وقتِ غروبِ جمعه که دلگیر می شود آماده بهرِ لحظه ی دیدار می شوم در غفلتم که وقت گُنَه ناظرِ مَنی آنجا که پیش دیده ی تو خار می شوم احساس می کنم که؛ مرا می کنی قبول وقتی دخیلِ دستِ علمدار می شوم یک " یا حسین " باعثِ تغییرِ حال ماست وقتی دوباره عبدِ گنهکار می شوم وقتی که تو دعا می کند مرا سوی تو می پَرم، چو سَبُکبار می شوم گَرد و غُبارِ شالِ عزاداریِ تو را با نقدِ جان خویش خریدار می شوم رضا رسول زاده (ع) به کانال آموزش مداحی و اشعار محرم بپیوندید 👇👇👇👇👇 🆔 ➺ @madahi313
✍ روضه و توسل ویژهٔ شهادت پیامبر صلوات الله علیه *بعدِ دقایقی دوباره در زدن، بی‌بی در رو وا کرد، دید همان جوانِ با همان هیبت.گفت: اومدم پیغمبرِخدا رو عیادت کنم.بی‌بی فاطمه فرمود: دفعه‌ی قبل گفتم که پیغمبرِ خدا ممنوع الملاقاته، طبیب ممنوع کرده کسی نباید پیغمبر رو ببینه.در رو بَست، سه‌باره در زدن، بی‌بی در رو وا کرد.قبلِ این که در رو وا کنه پیغمبر فرمود: فاطمه جان کیه در میزنه؟ گفت: یه جوانی به این هیبت، گفت اومدم پیغمبرِ خدا رو ملاقات کنم.گفت: فاطمه جان اجازه بده بیاد، اینی که در زده و اجازه گرفته مَلکُ الموتِ، برادرم عزرائیله آمده جانِ منِ پیغمبر رو بگیره اول از فاطمه اجازه داره میگیره مَلکُ الموت در میزنه وارد میشه اما هنوز آبِ غسل پیغمبر خشک نشده بود ...* آتیشِ خونه‌ امون چقد هیزم ریختن پیشِ خونه‌مون مگه مثلِ سابق میشه خونه‌مون محکم در میزدن لایِ تخته‌های در خنجر میزدن یه زنُ جلو چشِ شوهر میزدن محکم در میزدن ... تویِ هیجده بهار پیرِت کردن از زندگی .. * گفت علی جان! آرام آرام واردِ حجره شو مولا اومد کنارِ پیغمبر، گفت همه برن بیرون، فقط علی موند و پیغمبریه چیزایی تو گوشش پیغمبر میگفت، فاطمه‌ی زهرا این صحنه ها رو داره میبینه هِی علی میگه نَعَم یا رسول الله ... بله یا رسول الله حتماً انجام میدم.چی شده مگه ؟!آه علی جان! بعدِ من در خونه‌ت رو میسوزونن، تو باید صبر کنی.. بله یا رسول الله ، صبر میکنم آقاجان. علی جان! جسارت به خونه‌ ات میشه، هتکِ حرمتت میکنن، باید صبر کنی. یه وقت دیدن امیرالمؤمنین با هیبتِ حیدری رو زانو نشست. پیغمبر یه چیزی گفت، مولا رو کرد به فاطمه..اشک از گوشه‌ی چشمایِ علی جاری شد. با حالتِ گریه گفت بله یا رسول الله...چه خبر شده؟! علی جان! جلویِ چشت فاطمه رو میزنن باید صبر کنی علی جان..* چندتایی زدن با پا، در تا که افتاد رویِ زهرا، در گیرم از دستِ سنگها نشکست چه کند بارِ شیشه‌اش با در *میگن وقتی بنده به حالتِ محتضَر میرسه، همینطور که دراز کشیده‌اس، دکمه هایِ پیراهنشو وا کنید، این پیراهن رو سینه‌اش سنگینی میکنه، بذارید آزاد باشه سینه اشو نمایان کنید. پیغمبرِخدا فرمود: علی جان! برو حسن و حسینت رو بیار کنارم.صدا زد علی جان حسینو بذار رو سینه‌ ام من آرامش بگیرم. اصلاً ممنوعه، نباید چنین کاری کرد، باید سینه آرام باشه.."الشمرُ جالِسٌ علی صَدره "یه روزم زینب داره بالا تَلِ گودال میبینه شمر رفته رو سینه‌ی برادر.. میدونی کجا نشستی؟ اینجا همون جائیه که پیغمبر بوسه میزد، مادرم زهرا بوسه میزد* هنوز در تهِ گودال تارِ گیسو هست هنوز نیزه شکسته میانِ پهلو هست چقدر زار زدم که نَبُر، رسیدم من به خنده داد جوابم دِگر بُریدم من گفت داداش! مرا به حرمله یا شمر یا سَنان مَسِپار مرا به‌خاطرِ به ساربان مَسِپار (ع) به کانال آموزش مداحی و اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 🆔 ➺ @madahi313