#روضه حضرت #علی اصغر علیه السلام#شب هفتم محرم
#حاج محمودکریمی
ای شرف عالم و ادم سلام
ای نمک ماه محرم سلام
تیر اگر سمت گلویت شتافت
حنجر تو ظلمت شب را شکافت
بین سران از همه سر تر تویی
اصغری و ذبیح اکبر تویی
قطره شیری ز لبت ریخته
با گل اجداد من امیخته
فیض لبت شیر شد و مادرم
ریخت به جان من و شد باورم
شمع تو شد گرمی فانوس عشق
بند قمات تو ناقوس عشق
گستره مهر شده سایه ات
حوری فردوس شده دایه ات
حوریه گیسوی خودش تافته
رشته قنداق تو را بافته
تشنگی ات سیر الی الله شد
سن تو کوتاه ترین راه شد
ای ترک لعل تو زخم رباب
ماهی در حسرت یک قره اب
برد خدا خون تو در اسمان
ور نه زمین میشد اتش فشان
ملجا و امید مراجع تویی
مرجع تقلید مراجع تویی
حوزه به ایثار تو امد پدید
بی نظرت شیخ نگردد مفید
اخر هر درس که شد روضه ات
خمینی امد ز دل حوزه ات
نیست عجب گر بشود انقلاب
از نفس خسته طفل رباب
ای پسر خامس ال عبا
مدافعان کرده به تو اقتدا
دست بریدست به دستان او
تو ارمیده ای به دامان او
همره بانی شفاعت تویی
سواره روز قیامت تویی
یک سره فریاد زند نشعتین
ارحمی یا علی ابن الحسین
ترسم از ان دم که تلاطم شود
ناله من بین همه گم شود
امدم امروز که بشناسی ام
به عشق تو حضرت عباسی ام
اذن بده حاجتم افزرون کنم
پای خود از گلیم بیرون کنم
روی من خسته علامت بزن
امان از روز قیامت بزن
تا که سر از خاک برون اورم
خلق بداند ز علی اصغرم
واقعه را کرب و بلا می کنی
سینه زنان را تو سوا می کنی
بزم عزایت شده ما را نصیب
رشک برد گریه کنان را حبیب
مادر موسی نفسی غصه خورد
طفل زبان بسته به دریا سپرد
طاقت مادر که به اخر رسید
صبح به دست خوده مادر رسید
مادرت از مشک که شد نا امید
داد تو را دست پدر با امید
تا مگر از مهریه فاطمه
اب بنوشی کمی از علقمه
مادر تو خود ز عطش سوخته
دیده به برگشتن تو دوخته
اهل حرم دخترکان عمه هات
شاهد مظلومی این لحظه هات
جن و ملک با همه عرشیان
روح الامین با همه کروبیان
حیدر و طاها و همه انبیا
شاهد این واقعه حتی خدا
گفت حسین این من و این اصغرم
من پسر دختر پیغمبرم
تیغ نبسته به کمر بنگرید
همره من نیست سپر بنگرید
کیست که این تشنه به همره برد
اب بنوشاند و باز اورد
از وسط هلهله و ساز و دف
قوس کمان باز شد از ان طرف
پاره شد از تیر همین که گلوت
رفت فرو کل جهان در سکوت
بر لب خشک تو که لبخند بود
راس تو از پوست به مو بند بود
@rozevanoheayammoharramsoghandi
#مداحی#حضرت علی اصغر علیه السلام
صدای تیراومد ، از دل این صحرا
پریدی ازدستم ، پرستوی بابا
تنت رو دستامه ، سرت به دست تیر
انگار یکی سر رو ، بریده با شمشیر
خنجر به قلبم زده علی جون این آخرین لبخندت
با طعنه میگه حرمله اینجا چی شد حسین دلبندت؟
بخواب بابایی لالا لالایی لالا لالایی اصغر
میگن توی خیمه ، رفته رباب از هوش
سه شعبه حلقت رو ، بریده گوش تا گوش
مقابل چشمم ، جون میدی رو دستام
چطور برم خیمه ، رمق نداره پام
دستم می لرزه زانوم می لرزه غم کرده پیرم بابا
تیر سه شعبه سهم گلوت شد برات بمیرم بابا
بخواب بابایی لالا لالایی لالا لالایی اصغر
مثل گلوی تو ، دلم شده پرپر
خون گلوت پاشید ، رو صورتم اصغر
هفت آسمون گریون ، شده شبیه من
چیکار کنم با تو ، طفل ذبیح من
طاقت نداره رباب ببینه ، وای از دلم واویلا
برم به خیمه؟ یا که بمونم؟ چیکار کنم؟ یازهرا
بخواب بابایی لالا لالایی لالا لالایی اصغر
شاعر : بهمن عظیمی
@rozevanoheayammoharramsoghandi
#سبک #واحد#شب هفتم محرم
#حضرت علی اصغر علیه السلام
#نریمان پناهی
سوز آه و ناله ام می رود تا به حرم
ای علی اصغرم
خاک این صحرا باید بر سرم ریزم علی
بسکه از داغ غمت اینجا لبریزم علی
رأس خونینت شده گردن آویزم علی
پرپر گشتی در برم (ای علی اصغرم)
سوز آه و ناله ام می رود تا به حرم
ای علی اصغرم
(گه به این جانب دوان گه به آن جانب روان)
مانده ام کجا روم به خیمه یا که میدان
کم مانده تا که دهم از داغ شش ماهه جان
ای بریده حنجرم (ای علی اصغرم)
سوز آه و ناله ام می رود تا به حرم
ای علی اصغرم
(گاهی از درد درون بی قراری می کنم)
لحظه ای با خنده ات گریه زاری می کنم
چشمانت می بینم و سوگواری می کنم
خونین گشته پیکرم (ای علی اصغرم)
سوز آه و ناله ام می رود تا به حرم
ای علی اصغرم
وای اگر که مادرت بی سر بیند پیکرت
از داغت دق می کند گر ببیند حنجرت
واویلا از آن دم که از نیزه افتد سرت
خون شود چشم ترم (ای علی اصغرم)
سوز آه و ناله ام می رود تا به حرم
ای علی اصغرم
شاعر : بهمن عظیمی
@rozevanoheayammoharramsoghandi
روضه
لالالالا گل پونه من تب خونه من
بذار باز سرت رو روی شونه من
رازی بودم یه کم دیر بخوابی
ولی سیر بخوابی
نه اینکه عزیزم با این تیر بخوابی
#سبک#شور#حضرت علی اصغر
#سیدمهدی میرداماد
ای شش ماهه حرم لالایی واویلا علی الذبیح العطشان
لب هات خشک و چشمات دریایی واویلا علی الذبیح العطشان
نه مشکی مونده و نه سقایی واویلا علی الذبیح العطشان
بعد تو رباب و تنهایی واویلا علی الذبیح العطشان
********
خون میریزه از پر قنداقه واویلا علی الذبیح العطشان
گل بودی شکستنت از ساقه واویلا علی الذبیح العطشان
تاب من تموم و صبرم طاقه واویلا علی الذبیح العطشان
وای مادر هنوز تن تو داغه واویلا علی الذبیح العطشان
*******
رفتی نمونده چاره غارت واویلا علی الذبیح العطشان
میشه بعد تو گهواره واویلا علی الذبیح العطشان
خون از زخم حنجرت می باره واویلا علی الذبیح العطشان
واویلا گلوت شده صد پاره واویلا علی الذبیح العطشان
*******
@rozevanoheayammoharramsoghandi
#شعرحضرت#علی اصغر علیه السلام
پسرم از نفس افتاد... به دادم برسید
داد از این همه بی داد به دادم برسید
تشنه ام ؛شیر ندارم ؛چه کنم ؛حیرانم
باید آخر چه به او داد به دادم برسید
دیگر از شدت گرما و عطش همچو کویر
چاک خورده لب نوزاد به دادم برسید
بوی آب و دل بی تاب و سپاهی بی رحم
طفلی و این همه جلاد به دادم برسید
آب دامی ست که دلبند مرا صید کند
وای از حیله ی صیاد به دادم برسید
با پدر رفت و ندانم چه شده کز میدان...
شاه پیغام فرستاد : به دادم برسید
بارالها چه بلایی سرش آمد که حسین..
میزند این همه فریاد به دادم برسید
@rozevanoheayammoharramsoghandi