#زمزمه #شب هشتم محرم
#حضرت علی اکبرعلیه السلام
#حاج میثم مطیعی
برو ولی کمی آرام، علی اکبر
گِـرد اكبر مي گردد، تمام خيمه
حسرت چشمانش شد، نصيب عمه
آه
مؤذن كربلا، دلاور خيمه ها
علي بعدك العفا
تويي كه اشبه الناسي، به خلق و خوي پيغمبر
برو ولي كمي آرام، علي اكبر
(یا علی اکبر مدد)
مي رود سوي ميدان، علي اكبر
گشته ذكر لبهايش، أنا بن الحيدر
آه
مي آيد يكّـه سوار، چو حيدر با ذوالفقار
همه لشگر در فرار
ببين چگونه مي لرزد، زمين به زير پاي او
رسد صداي تكبير از، قفاي او
(یا علی اکبر مدد)
روضه هايت پردردند، شبيه مادر
إربا إربايت كردند، علي اكبر
آه
نمانده از جوشنت، شده صد پاره تنت
به من خندد دشمنت
رسيده ام سر زانو، ببين وخامت حالم
رسيده عمه زينب بين نامحرم
(یا علی اکبر مدد)
بیرق عشقت بالا، اباعبدالله
کل یوم عاشورا، اباعبدالله
حسین
سلام ای بالا نشین، سلام ای خونین جبین
بخر مارا اربعین
من الغریب تو اوج، تمام روضه های تو
خدا چه روضه ای خوانده، برای تو
(حسین ذبیح العطشان)
(حسین قتیل العریان)
شاعر: روح الله اسماعیلی
#زمینه#شب هشتم محرم
#حضرت علی اکبرعلیه السلام
نور چِشم حرم
شبه پیغمبرم
پسرم، علی اکبرم
داری میری به میدون
خداحافظ بابا جون
بدرقه ت می کنم من
با این چشمای گریون
راهی شو ولی بابا
سخته از تو دل کندن
بعد از تو میشم تنها
من می مونم و دشمن
راهی شو ولی قبلش
یه کم راه برو واسم
اسمت رو نبر اونجا
من این قومو میشناسم
رفتی و
چشمامو میدوزم به راهت
برو خدا پشت و پناهت
علی همراهت
ای علی اکبر ای علی اکبر
ولدی علی اکبر
نمیشه باورم
چی اومد به سرم
پسرم، علی اکبرم
پاشو تازه جوونم
پاشو دردِت به جونم
پاشو تنها عصای
دستای غرق خونم
دیگه بعد تو بابا
از این زندگی سیرم
یه حرفی بزن آخه
دارم دیگه می میرم
چجوری برش دارم
جسم اربا ارباتو
عمه اومده اینجا
برگردونه باباتو
وقتی که
پهلوی تو ناله سر دادم
به یاد مادرم افتادم
نمیره یادم
ای علی اکبر ای علی اکبر
ولدی علی اکبر
شاعر: سید محمد بهشتی
#واحد#شب هشتم محرم
#حضرت علی اکبر علیه السلام
جان سوی جانان می رود - اکبر به میدان می رود (ای وای۴)
رقیّه گریانش شده - عمّه پریشانش شده (ای وای۴)
(ز چشمش بلا دور - حسودش شود کور)۲
کمی پیش بابا قدم می زند تا
ببیند برا آخرین دفعه بابا
جمال پیمبر، نگاه علی وار
(قد و قامت فاطمی گونه اش را)۲
جانم علی اکبر۴
*
شد شبه ختم الانبیاء - عازم به سمت قتلگاه - (ای وای)۴
پیچیده در غوغای باد - «أم من یجیب» و «إن یکاد» - (ای وای)۴
(علی شد رجز خوان - پدر مثل باران)۲
خدایا ببین شد روانه انیسم
به مقتل، به پیش دو چشمان خیسم
چگونه توان شرح داغش بگویم
(به باران اشکم دو خط می نویسم)۲
جانم علی اکبر۴
*
ذکر رجزهایش علی - «أنا علی بن علی» - (ای وای)۴
نام علی آیینه شد - دشمن دلش پر کینه شد - (ای وای)۴
(پر از بغض زهرا - پر از بغض مولا)۲
کمین کردن و با عمودی سرش را ...
شکستن مثه فرق پر خون مولا
پس از آن تنش را به صحرا کشیدند
(و شد پیکرش از جفا ارباً اربا)۲
جانم علی اکبر۴
شاعر : وحید ولوی
#سینه زنی#علی اکبرعلیه السلام
فناداه به صوت حزین ولدی
پاشو ببین خوردم زمین ولی
سر علی رو به زانو میگیره دلش آروم نمیشه
سر علی رو به سینه میذاره دلش اروم نمیشه
داغ جوون سخته به والله همیشه
وضع خدّه على خدّه میخندن بهش یه عده
فناداه به صوت حزین ولدی
پاشو ببین خوردم زمین ولی
********
علی ببین داره دستام میلرزه پاشو خوش غیرت من
ببین کنار تنت پاهام میلرزه پاشو خوش غیرت من
کل میکشن یه لشکر از غربت من
پاهات و رو زمین نکش بابا انداختی من و از پا
ببین اومده خواهرم پسرم
دیدی چه خاکی شد به سرم
فناداه به صوت حزین ولدی
پاشو ببین خوردم زمین ولی
********
نفس بکش نفس من میدونی بابا طاقت نداره
توی عبا تو رو اروم میذارم اگه اشکام بذاره
تسبیح من بدجوری شد پاره پاره
تو رو با بغض و کینه دشمن زد بوی فاطمه اومد
به زخم رو پهلوت قسم ولدی
حالا شدی مثه مادرم ولدی
*******
#زمینه#شب هشتم محرم
#حضرت علی اکبر علیه السلام
آبرو داری کن علی بلند شو از جا
نزار بخندن کوفیا به اشک بابا
پاشو علی جون
اذان بگو باز واسه حرم
محتضری و محتضرم
در بهشت و روم نبندی
چشاتو وا کن باز پسرم
پیش چشمای ترم دست و پازدی
با حسرت ناله زدم ولدی ولدی
خورشیدم میون خون سر زدی
غمت اکبر گرفت جونم
میخوام پاشم نمی تونم
علی اکبر
تموم دشت از خون تو وضو گرفته
کشتی عمرم پیش تو پهلو گرفته
بمیره بابا یه طوری پاشیده این پیکر
پرشده دشت از علی اکبر
به جرم اینکه حیدر هستی
روی سرت ریخته یه لشگر
میچینم پاره های تنت و رو عبام
از غصه در نمی یاد پسرم نفسام
سنگینه باز غم تو برام
بنی هاشم کمک میخوام
نمونده جون توی پاهام
علی اکبر
شاعر : موسی علیمرادی
#سینه زنی#علی اکبر علیه السلام
داری میری تو از خیمه ها، با رفتنت خمیده قدم
ای میوه ی دلم راه برو ، پیش چشای من چند قدم
بارونیه / چشم همه / پشت سرت / ای پسرم
ارحم علی / غربتنا / روی لب / اهل حرم
رفتی تو هم به جنگ قوم مشرک ، علی جان علی جان
لا طاقه لنا علی فراقک ، علی جان علی جان
تا افتادی بابا روی خاک ، گفتی علیک منی السلام
من اومدم بالای سرت ، اما نداره جونی پاهام
روی زمین / افتادیُ/ دور و برت / همهمه شد
روضه ی تو / یادآور/ روضه های/ فاطمه شد
پاشیده اوراق لهوف ، واویلا واویلا
فقطعوه بالسیوف ، واویلا واویلا
پاشو بریم سوی خیمه ها ، که دیگه جون من بر لبه
بابا ببین بالای سرت ، نوحه خونت حالا زینبه
آرزومه / حتی شده / یه بار دیگه / بگی بابا
اما حالا / باید بگم / بچیننت / توی عبا
زهرا برای تسلیت رسیده ، واویلا واویلا
میگه حسین من ابوالشهیده ، واویلا واویلا