eitaa logo
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
4.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
133 فایل
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 @madahi_moharram ارتباط با مدیران👈 @msoghandi @y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
7.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#🍂لعنت بهت ✨🥀"اَللَّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى وَابْدَأْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثَّانِىَ وَالثَّالِثَ والرَّابِعَ اَللَّهُمِّ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً وَالْعَنْ عُبَیْدَ اللَّهِ بْنَ زِیادٍ وَابْنَ مَرْجانَهَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ اَبى سُفْیانَ وَ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ اِلى یَوْمِ الْقِیمَهِ."
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 اشعار ________ سعی دارد کودکش را در عبا پنهان کند باید او تن را جدا ؛ سر را جدا پنهان کند گریه ی اصغر ، صدای هلهله ، با تیر خود حرمله باید صدا را در صدا پنهان کند مشتی از خون علی را ریخت سمت آسمان خواست تا جرم زمین را در هوا پنهان کند با غلاف خنجری ، بابا پسر را دفن کرد کربلا را خواست تا در کربلا پنهان کند گیرم اصلا طفل خود را پشت خیمه دفن کرد خنده های آخرش را در کجا پنهان کند.. 🔸شاعر: کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه ایتا👇 ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozevanoheayammoharramsoghandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب حرم آل علی آب ندارد علی خواب ندارد🍂▪️🍂 از سوز عطش قلب حرم تاب ندارد علی خواب ندارد🍂▪️🍂 🏴# صلی‌الله علیک یا شهزاده علی اصغر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. با زبان لعل لب خشک مدارا نڪند جگر سوخته را آب مداوا نڪند من دعا مے ڪنم از سوز جگر تا هرگز مردے از مردم نامرد تمنّا نڪند خواهش آب نمودم ز شما تیر آمد هیچ ڪس با گل نشڪفته چنین تا نڪند گوش تا گوش علے را لبه تیغ درید صید این گونه ڪسے، ماهے دریا نڪند بوے آب آمد و طفلم به تلظے افتاد صید اینگونه ڪسے ماهے دریا نڪند نگرانم برسد سر زده از راه رباب زود تر خاک بریزم ڪه تماشا نڪند پشت هرخیمه اے اے ڪاش چهل صورت قبر ڪنده بودم ڪه تو را حرمله پیدا نڪند 🍁 🏴 🥀▪️🥀▪️
. سعے دارد ڪودڪش را در عبا پنهان ڪند باید او تن را جدا؛ سر را جدا پنهان ڪند گریه ے اصغر، صداے هلهله، با تیر خود حرمله باید صدا را در صدا پنهان ڪند مشتے از خون علے را ریخت سمت آسمان خواست تا جرم زمین را در هوا پنهان ڪند با غلاف خنجرے، بابا پسر را دفن ڪرد ڪربلا را خواست تا در ڪربلا پنهان ڪند گیرم اصلا طفل خود را پشت خیمه دفن ڪرد خنده‌هاے آخرش را در ڪجا پنهان ڪند.. ▪️🍁▪️ 🏴 السلام
زنجیرزنی شهزاده حضرت علی اکبر برخیزکه شور محشر آمد ارباب سرنعش اکبر آمد نه قوتی مانده نه توانی گویا که دیگر عمرش سر آمد علی اکبر یا علی اکبر یا علی اکبر علی اکبر(2) سخت است ببیند برای بابا این حال روز اکبر لیلا جانش به لب رسیده چودیده نعش علی اش شداربااربا علی اکبر یا علی اکبر یا علی اکبر علی اکبر(2) زین داغ اکبرقلبم شده چاک گریان زداغش گردیده افلاک برخیزوببین اکبرکه بابا خون ازجبین تومیکندپاک علی اکبر یاعلی اکبریاعلی اکبرعلی اکبر(2) دیگررسیده فصل خزانم بالای نعشش قامت کمانم ای اهل بنی هاشم بیایید خیمه رسانیدنعش جوانم علی اکبر یاعلی اکبر یاعلی اکبر علی اکبر(2) درخیمه گه برپاشوروغوغا بی تاب ونالان گردیده لیلا وقتی که آوردن تن اکبر درخیمه گردیدمحشرکبری ............................................ به قلم:کربلایی مهدی ثاقبی فر
✨﷽✨ 🏴بخشی از زيبایی های وقايع کربلا ...! ✿ زيباترین خواهش یک زن ↯ همراه کردن زهير با امام حسین (ع) توسط همسرش ✿ زيباترين بازگشت ↯ توبه حر و الحاق به سپاه امام حسين (ع) ✿ زيباترين وفاداری ↯ آب نخوردن حضرت اباالفضل (ع) در شط فرات ✿ زيباترين جنگ ↯ نبرد حضرت علی اکبر (ع) با دشمن ✿ زيباترين واکنش ↯ پرتاب کردن سر وهب توسط مادرش به طرف دشمن ✿ زيباترين پاسخ ↯ احلیٰ مِن الْعَسَل جناب قاسم ابن الحسن(ع) ✿ زيباترين هديه ↯ تقديم عون و محمد به امام حسين (ع) توسط مادرشان حضرت زينب (س) ✿ زيباترين نماز ↯ نماز ظهر عاشورا در زير باران تير ✿ زيباترين جان نثاری ↯ حائل قرار دادن دست ها، توسط عبدالله ابن الحسن (ع) و دفاع از عمو ✿ زيباترين سخنرانی ↯ سخنرانی امام سجاد (ع) و حضرت زينب (س) در کاخ ظلم 🔻از همه زيبايى ها زيباتر، جمله «ما رأيتُ إلّٰا جميلاً» که حضرت زينب (س) حيدر وار بيان کرد. وقتی که یزید با کنایه از ایشان پرسید: خب, چه دیدی؟ و خانم جواب دادند: غیر از زیبایی چیزی ندیدم 🌹🌹🌸🌸🌷🌷🍃🍃
روضه دفتری امام حسین ع دوتا داغه که سرامد همه داغ هاست ، یکی داغه جوانه که قلب پدر و مادر رو میشکنه ، هیچ پدر و مادری طاقت نداره داغ اولاد ببینه یکی داغه برادره که کمر خواهر و میشکنه ، اخه خواهرا علاقه خاصی به برادر دارن حالا که دلت شکست ، دلتو ببرم کربلا راوی میگه : عالمی در عالم خواب ، جمال دل ارای اقا اباعبدلله رو میبینه ، میبینه تمام بدن اقا زخمیه ، سوال میکنه اقا مرحم این زخما چیه ، بگید تا ما برآن مرحم بزاریم اقا اباعبدلله فرمودن ؛ مرحم زخمای من اشک شیعیان من است مجلسی گرفتن مثل مجلس امروز ، مصیبت نامه کربلا خوانده شد؛ همه برا غریبی اقا اشک ریختن ، یه چند شب بعد دوباره جمال دل ارای اقا ابا عبدلله رو در خواب میبینن ، میبینن تمام زخمای بدن اقا خوب شده الی دوجای بدن اقا سوال میکنن یا ابا عبدلله ، بگید مرحم این دو زخم چیه تا ما بر آن مرحم بزاریم ، اقا جواب میدن ، این دو زخم من تا قیام قیامت مرحم نداره ، گفتن اقا جان ، لااقل به ما بگو اثر این زخما از چیه اقا جواب دادن : زخمی که بر قلبم دارم از داغ جوانم علی اکبره گریز روضه (ای جوون دارا ، کدوم پدر و مادری طاقت داره داغ جوون ببینه ، پدرو مادر خودشون رو پیر میکنن به عشق اولاد ، افسوس خیلی چیزا رو به دلشون میزارن تا اولادشون کمبودی نداشته باشن الهی به حق علی اکبر امام حسین ع ، مشکلات از زندگی جوونامون برداره خدا سوال کردن اقا جان اثر زخم دیگه شما از چیه اقا جواب دادن : زخمی که بر کمر دارم از داغ برادر جوانم ابالفضله گریز روضه (ای خواهرا ، ای تویی که علاقه خاصی به داداش داری کدوم خواهره بگه من داداشمو دوست ندارم ، خواهرا علاقه خاصی به داداش دارن ، داداش خیلی شیرینه واسه خواهر ، الهی گردن کج هیچ برادری رو خواهر نبینه ، حتی اون برادری که سالیان سال در خونتو نمیرنه ، حتی اون برادری که تو رو میبینه و جواب سلامتو نمیده ، داغش رو دل خواهر نمونه اخه دل بعضی از داداشا خیلی سرده ، اما دل خواهر همیشه پیش داداشه تو یه روز داغ شش برادر رو دل زینب گذاشتن صدای ضعیف یا ادرک اخا میاد ، حضرت زینب صدازد داداش : حسینم عزیز خواهر : برو داداش ابالفضلمو برام بیار ، من خواهرم طاقت داغ برادر ندارم حضرت زینب کنار خیمه ایستاده ، دل تو دل زینب نیست ، الان داداش حسینش بر میگرده ، داداش ابالفضلو براش میاره یه وقت دید حسین داره میاد ولی به جای ابالفضل دستاشو به کمر گرفته راه میره داداش پس داداش ابالفضلم کو اقا امام حسین صدا زد خواهرم کمرم از داغ برادرم شکست هر کاری کردم بدن ابالفضلو به خیمه بیارم ، اینقدر بدن ابالفضل پاره پاره بود نتونستم به خیمه بیارم