خوشا دردی که درمانش تو باشی
خوشا راهی که پایانش تو باشی
خوشا چشمی که رخسار تو بیند
خوشا ملکی که سلطانش تو باشی
خوشا آن دل که دلدارش تو گردی
خوشا جانی که جانانش تو باشی
خوشی و خرمی و کامرانی
کسی دارد که خواهانش تو باشی
چه خوش باشد دل امیدواری
که امید دل و جانش تو باشی
همه شادی و عشرت باشد ای دوست
در آن خانه که مهمانش تو باشی
چه باک آید ز کس آن را که او را
نگهدار و نگهبانش تو باشی
قطعات
مناجات باامام حسین قبل شروع زیارت عاشورا
بااشک دیده اومدم
اگرچه نوکری بدم
تورابه جان مادرت
مکن ازاین خونه ردم
ازکوچیکی تابه حالا
گدای این خونه منم
تموم دلخوشیم اینه
برای توسینه زنم
حسین من.حسین من/۴/
تموم افتخاره من
عشق تواعتباره من
بانگاهت که وامیشه
هرگره ای زکاره من
اگرتورارهاکنم
بگوکجابرم حسین
نمیشوم نمیشوم
زدرگهت جداحسین
نوحه جا ماندن دختری امام حسین علیه السلام از کاروان اسرا
بین راهِ کوفه تا شام
در یکی از این منازل
دختری جا مانده در دشت
با غم و اندوه در دل
تشنه و گرسنه و ناتوان
می دَویده در پیِ کاروان
یا حسین یا حسین یا حسین...
در فِراق عمّه زینب
اشک سرخ او روانه
ناز او را میکشیدند
دشمنان با تازیانه
مُضطَرِب میانِ صحرا شده
روی او شبیه زهرا شده
یا حسین یا حسین یا حسین...
در مسیر دین و قرآن
ما و دل از خود گُسَستَن
درسِ این ریحانه بر ما
هست از هستی گذشتن
ذکر یا حسین عبادت بود
اوج عاشقی شهادت بُوَد
یا حسین یا حسین یا حسین...
#اسارت #کوفه #شام
#راه_شام #کوفه_تا_شام
هدایت شده از شعر و سبک؛امیر عباسی
4_5764765698089813537.mp3
1.09M
|⇦•سینه زنی واحد زیبا تقدیم به پدران و مادرانِ معزز شهدا به امید نابودیِ لیبرال های غربگرا و نکبت زاده های غرب پرست به نفس کربلایی سید رضا نریمانی •✾•
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
شهدا رفتن و همه پرپر شدن
برا اربابشون علی اکبر شدن
خاکی بودن ولی آسمونی شدن
به فدایِ حسین تو جوونی شدن
یه بغضی راهِ سینه مو میبنده
دلم اسیرِ غربت اَرونده
تموم دلخوشیِ من این روزا
همین پلاک و چفیه و سربنده
آرزوم اینه که آقام ، یه روزی کربلایی شم
مثل تموم شهدا، برا حسین فدایی شم
«بابی اَنت و اُمی یاحسین
به فدایِ لب عطشانِ حسین»
سهمم از عاشقی غربت و دوریه
آرزومه بشم راهیِ سوریه
بغضی تو سینه مِ ، غمی توی دلم
بیبی جان نذرِ تو جونِ ناقابلم
من از دیار عاشقا جاموندم
نشسته بغضی تو دلِ واموندهم
گناه دوباره دست و پامو بسته
اسیرم و تو دام دنیا موندم
دلم میخواد پر بزنم ، تو آسمون حرمت
بشم فدایی تو و مدافعانِ حرمت
«بابی اَنت و اُمی یاحسین
به فدایِ لب عطشانِ حسین»
تکیهگاهِ دلم علم زینبِ
من بهشتم فقط حرم زینبِ
روزیم از سفرۀ کرم زینبِ
اشکم از روضه و علم زینبِ
دل به تمنایِ توئه ، یازینب
واله و شیدایِ توئه ، یازینب
رزق شهادت همه این روزا
بسته به امضایِ توئه یازینب
چشمایِ بارونی من
خیسِ همیشه از غمت
کاش بشه قِسمَتم یه روز
سینهزنی تو حرمت
«بابی اَنت و اُمی یاحسین
به فدایِ لب عطشانِ حسین»
_____
#کربلایی_مهدی_رسولی
#روضه_اصحاب_علیهم_السلام
#مدافعان_حرم
#راهیان_نور
#لیبرال_های_غربگرا
#مرگ_بر_فتنه_گر
#نه_دی
┄•┄┅═══••↭••═══┅
|⇦•سینه زنی واحد زیبا تقدیم به پدران و مادرانِ معزز شهدا به امید نابودیِ لیبرال های غربگرا و نکبت زاده های غرب پرست به نفس کربلایی سید رضا نریمانی •✾•
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
بسیار زیبا وکاربردی برای ناحیه مقدسه
این جمعه نیز سینه زنت گریه می کند
از غصه ی نیامدنت گریه می کند
دارد زمین کرب و بلا از فراق تو
در پیش جد بی کفنت گریه می کند
ناحیه ی مقدسه هم سالیان سال
با هر عبارت سخنت گریه می کند
آن شب به زیر قبه که دیدم یکی بلند
بر جد پاره پاره تنت گریه می کند
گفتم : حسین جان به گمانم که مادرت
دارد برای پیرهنت گریه می کند
ღ ادعیـــــہ و اذکـــــار ღ
بر روی خاک ماندنت ، اینجا ابواتراب
تا نیزه رفتنت حسنت گریه می کند
آقا اگر غلط نکنم بوریا هنوز
بر حالت کفن شدنت گریه می کند
آخر چه آمده به سرت که به حال تو
در قتلگاهِ خون ، بدنت گریه می کند
🥀
فرازهای جانسوز، از زیارت ناحیه مقدسه
این زیارت را علامه سید محمود دهسرخی در کتاب شریف «رمز المصیبه» به نقل از بحارالانوار ج ۱۰۱، ص ۳۱۷ و مزار کبیر ص ۳۲۸ نقل فرمودهاند؛ در اینجا فرازهایی از این زیارت، که در حقیقت مصیبت سرایی حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه برای جد مظلومشان حضرت امام حسین (ع) است، بازگو میشود: [ صفحه ۲۱۹] … السلام علی المقطوع الوتین، السلام علی المحامی بلا معین، السلام علی الشیب الخضیب، السلام علی الخد التریب، السلام علی البدن السلیب، السلام علی الثغر المقروع بالقضیب،…… سلام بر آن کسی که رگ حیاتش قطع شده است؛ سلام بر آن مدافعی که یاور ندارد، سلام بر آن محاسنی که به خون خضاب شد، سلام بر آن گونهای که خاک آلود است، سلام بر آن بدنی که برهنه گشت، سلام بر آن دندانهایی که با چوب بر آن زده شد…… فلئن اخرتنی الدهور، و عاقنی عن نصرک المقدور، و لم اکن لمن حاربک محاربا، و لمن نصب لک العداوه مناصبا، فلاندبنک صباحا و مساء، و لابکین لک بدل الدموع دما، حسره علیک و تاسفا، علی مادهاک تلهفا، حتی اموت بلوعه المصاب، و غصه الاکتیاب…… پس اگر چه زمانه مرا به تاخیر انداخت، و مقدرات (الهی) مرا از یاری تو بازداشت؛ و نبودم تا با کسی که با تو جنگید، بجنگم؛ و با کسانی که با تو دشمنی کردند، دشمنی کنم؛ در عوض هر صبح و شام برای تو ندبه و نوحه سرایی میکنم، و بجای اشک برایت خون میگریم! از روی حسرت و افسوس بر تو و مصیبتهایی که بر تو وارد شد تا هنگامی که از فرط اندوه و مصیبت و غم و غصه جان بسپارم…. وانت مقدم فی الهبوات، ومحتمل للاذیات، قد عجبت من صبرک ملائکه السموات، فاحدقوا بک من کل الجهات، و اثخنوک بالجراح و حالوا بینک و بین الرواح…… و تو در گرد و غبار جنگ، پیش تاختی! و آزار و اذیتهای فراوان را تحمل نمودی، ملائکه آسمانها از صبر و شکیبائیت تعجب کردند؛ پس دشمنان از هر سو، تو را در میان گرفتند! و تو را به سبب زخمها ناتوان ساختند و راه گریز و رفتن را بر تو [ صفحه ۲۲۰] بستند…… و لم یبق لک ناصر، و انت محتسب صابر، تذب عن نسوتک و اولادک، حتی نکسوک عن جوادک، فهویت الی الارض جریحا، تطوک الخیول بحوافرها، و تعلوک الطغاه ببواترها، قد رشح للموت جبینک، و اختلفت بالانقباض والانبساط شمالک و یمینک، تدیر طرفا خفیا الی رحلک و بیتک، و قد شغلت بنفسک عن ولدک و اهالیک…… هیچ یاوری برای تو باقی نمانده بود، و تو برای خدا شکیبایی میکردی، از زنان و فرزندانت دفاع میکردی، تا آنکه تو را از روی اسب، سرنگون ساختند! پس با بدن مجروح بر زمین افتادی، اسبها با سمهایشان تو را (زنده) پایمال نمودند، و سرکشان با شمشیرهای تیزشان بر تو تسلط یافتند، عرق مرگ بر پیشانیت آشکار شد، و دست چپ و راستت باز و بسته میشد؛ با گوشهی چشم، نگران خیمهها و خانوادهات بودی، در حالی که با حال خود مشغول بودی و این مشغولیت تو را از فرزندان و عیالت روی گردان میکرد…… و اسرع فرسک شاردا، الی خیامک قاصدا محمحما باکیا، فلما راین النساء جوادک مخزیا، و نظرن سرجک علیه ملویا، برزن من الخدور، ناشرات الشعور، علی الخدود لا طمات، الوجوه سافرات، و بالعویل داعیات، و بعد العز مذللات و الی مصرعک مبادرات…… و اسبت شتابان به سوی خیمهها دوید و شیهه میکشید و گریان بود، پس چون زنان اسبت را در حال خواری دیدند، و زین تو را بر آن، واژگون نگریستند، از پس پردههای خیام به سوی صحرا دویدند و موها را پریشان کردند، و بر صورتهایشان سیلی میزدند و نقاب از چهره افکنده بودند، با صدای بلند شیون میزدند، و بعد از [ صفحه ۲۲۱] عزتشان ذلیل و خوار شدند، و بسوی قتلگاهت میشتافتند…… و الشمر جالس علی صدرک، و مولع سیفه علی نحرک، قابض علی شیبتک بیده، ذابح لک بمهنده، قد سکنت حواسک، و خفیت انفاسک، و رفع علی القناه راسک!…در آن حال، شمر بر سینهات نشسته بود و شمشیر خود را بر گلویت میفشرد! با دستش محاسنت را گرفته بود، و با شمشیر هندی تو را ذبح میکرد! تمام اعضایت از حرکت افتاده بود، و نفسهایت پنهان شده بود، و سرت بر روی نیزه بالا رفت!…… و سبی اهلک کالعبید! و صفدوا فی الحدید، فوق اقتاب المطیات، تلفح وجوههم حر الهاجرات، یساقون فی البراری و الفلوات، ایدیهم مغلوله الی الاعناق، یطاف بهم فی الاسواق!…… اهل و عیالت چون بردگان به اسیری گرفته شدند و بر بالای جهاز شتران در غل و زنجیر آهنین بسته شدند! گرمای نیمروز صورت آنها را میسوزاند، و در صحراها و بیابانها کشیده میشدند، دستهایشان به گردنها زنجیر شده بود، و آنها را در بازارها میگرداندند!… [۱۳۱] . [ صفحه ۲۲۲]
برگرفته از کتاب آثار و برکات حضرت امام حسین (ع) نوشته: محمد رضا باقی اصفهانی
محتواهای مرتبط
توجهات و عنایات حضرت اباالفضل به غیر مسلمانان
سرانجام عبدالله بن زبیر
برگزیده تاریخنامه طبری در وقایع عاشورا
سرانجام ابراهیم بن جعفر بن ابیطالب
مظلومیت امیرالمو منین در دوران عثمان
کاربرد این روضه بسیار پرسوز
(گریز دعای ندبه)
(زیارت ناحیه مقدسه)
همه وقت..
این الطالب بدم المقتول بکربلا...
صاحب عزا کجایی، کی می شود بیایی در صبح آشنایی، ای جلوه خدایی
در ماتم عزای، کرب و بلا نشستی ای یار کربلایی، گویم سرت سلامت
از دیده خون فشانی، در ماتم حسینت ای منتقم کجایی، گویم سرت سلامت
یا امام زمان من نمیدونم کدوم مصیبت کربلا بیشتر دل شما رو می سوزونه ... اون چه مصیبتیه که در زیارت ناحیه مقدسه می فرمایید؛ شب و روز در مصیبت جد غریبم حسین گریه می کنم، اگه اشک چشمام تمام بشه خون گریه می کنم... وقتی از امام سجاد(ع) سوال شد در کجای حادثه کربلا بیشتر به شما سخت گذشت، سه بار فرمود؛ الشام الشام الشام. امان از مصیبت اسارت عمه جان شما زینب...
آه بمیرم، برای اون لحظه ای که امام حسین از اسب بر زمین افتاد... تا اون نامردها دیدند دیگه کار آقا تمومه، دیگه توان نداره، هلهله کردند... به سمت خیمه های اباعبدالله هجوم بردند... این زنان و کودکان بی پناه سر به بیابونها گذاشتند... امان از مصیبت اسارت اهل حرم... امان از تازیانه ... امان از زخم زبان و دشنام...
ای حسین...
حسین آرام جانم حسین روح و روانم
دگر طاقت ندارم حسین بی تو نمانم
حسین بی تو چه سازم...
************************************************
منظر دلهای ماست کرب و بلای حسین مرغ دل ما زند پر به هوای حسین
تشنه گه کربلا مهر و مدد زد به عشق جنت اعلای دل صحن و سرای حسین
ملک سلیمان بود در نظرش بی بها هر که گدایی کند پیش گدای حسین
بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا
تشنه آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
🥀
امام زمان (ع) و دعای ندبه
دوباره صبح جمعه و نگاه من به انتظار
که شايد آردم صبا خبر ز طرف کوي يار
صداي عاشقان تو ز هر طرف رسد به گوش
بيا ستاره سحر قدم به چشم من گذار
دوباره صبح جمعه و دعاي ندبه دلم
کجاست منتقم کجا؟ بيا قرار بي قرار
شود که عمر کوتهم اجازتم دهد دمي؟
که بشنوم به جمعه اي خبر رسيده از سوار
جان به کفان معرکه به انتظار منتقم
منتظر اشاره اند بسيجيان جان نثار
دوباره نذر کرده ام که ندبه خوانتان شوم
که شايد آردم صبا خبر ز طرف کوي يار
وحيد محمدي