هدایت شده از اشعار صلوات ودعای پایان مجلس
📚 دعاهای زیبا با اسم قرآن 📚
✨ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﻧَﻮِّﺭ ﻗُﻠُﻮﺑَﻨﺎ ﺑِﺎﻟْﻘُﺮﺁﻥ
✨ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺯَﯾِّﻦ ﺍَﺧْﻼﻗَﻨﺎ ﺑِﺰﯾﻨَﺔِ ﺍﻟْﻘُﺮﺁﻥ
✨ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺍَﻟْﺒِﺴْﻨﺎ ﺑِﺨِﻠْﻌَﺔِ ﺍﻟْﻘُﺮﺁﻥ
✨ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺍﺭْﺯُﻗﻨﺎ ﺷَﻔﺎﻋَﺔَ ﺍﻟْﻘُﺮﺁﻥ
✨ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺍﻏْﻔِﺮﻟَﻨﺎ ﺫُﻧُﻮﺑَﻨﺎ ﺑِﺎﻟْﻘُﺮﺁﻥ
✨ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺍَﮐْﺮِﻣْﻨﺎ ﺑِﮑَﺮﺍﻣَﺔَ ﺍﻟْﻘُﺮﺁﻥ
✨ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺍﺭْﺣَﻤْﻨﺎ ﺑِﺎﻟْﻘُﺮﺁﻥ
✨ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺍﻫْﺪِﻧﺎ ﺑِﻬِﺪﺍﯾَﺔِ ﺍﻟْﻘُﺮﺁﻥ
✨ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺍﻧْﺼُﺮِﺍﻟْﺎِﺳْﻞﺍﻡَ ﻭَﺍﻟْﻤُﺴْﻠِﻤﯿﻦَ ﺑِﺎﻟْﻘُﺮﺁﻥ
✨ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺍﺧْﺬُﻝِ ﺍﻟْﮑُﻔّﺎﺭَ ﻭَﺍﻟْﻤُﻨﺎﻓِﻘﯿﻦَ ﺑِﺎﻟْﻘُﺮﺁﻥ
✨ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺍﺷْﻒِ ﻣَﺮﺿﺎﻧﺎ ﺑِﺎﻟْﻘُﺮﺁﻥ
✨ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺍﺭْﺣَﻢ ﻣَﻮْﺗﺎﻧﺎ ﺑِﺎﻟْﻘُﺮﺁﻥ
✨ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺍﺣْﻔَﻆ ﻭَ ﺍَﯾِّﺪْ ﻗﺎﺋِﺪَﻧﺎ ﺑِﺎﻟْﻘُﺮﺁﻥ
✨ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺍﺭْﺯُﻗْﻨﺎ ﺗَﻮﻓﯿﻖَ ﺍﻟﻄّﺎﻋَﺔَ ﺑِﺎﻟْﻘُﺮﺁﻥ
✨ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺍﺭْﺯُﻗْﻨﺎ ﺑُﻌْﺪَ ﺍﻟْﻤَﻌْﺼﯿﺔَ ﺑِﺎﻟْﻘُﺮﺁﻥ
✨ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺍﺭْﺯُﻗْﻨﺎ ﺻِﺪْﻕِ ﺍﻟﻨِّﯿَّﺔَ ﺑِﺎﻟْﻘُﺮﺁﻥ
✨ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺍﺭْﺯُﻗْﻨﺎ ﻋِﺮﻓﺎﻥَ ﺍﻟْﺤُﺮﻣَﺔَ ﺑِﺎﻟْﻘُﺮﺁﻥ
✨ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺍﺭْﺯُﻗﻨﺎ ﺣَﺞَّ ﺑَﯿﺘِﮏَ ﺍﻟْﺤَﺮﺍﻡَ ﺑِﺎﻟْﻘُﺮﺁﻥ
✨ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺍﺭْﺯُﻗْﻨﺎ ﺯﯾﺎﺭَﺓَ ﻗَﺒْﺮِ ﻧَﺒِﯿِّﮏَ ﺑِﺎﻟْﻘُﺮﺁﻥ
✨ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺗَﻘَﺒَّﻞ ﺻَﻼﺗَﻨﺎ ﺑِﺎﻟْﻘُﺮﺁﻥ
✨ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺗَﻘَﺒَّﻞ ﺗﻼﻭﺗﻨﺎ ﺑﺎﻟﻘﺮﺍﻥ
✨ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺍﺟْﻌَﻠْﻨﺎﻣِﻦ ﺍَﻋْﻮﺍﻧِﻪِ ﻭَﺍَﻧْﺼﺎﺭِﻩِ ﺑِﺎﻟْﻘران
🍃🌸
🌸🍃
اشعار صلوات و دعای پایان مجلس
ایتا
لینگ کانال👇
http://eitaa.com/joinchat/3691118600C0f8d9eeaa2
#حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
#راس_روی_نیزه
#کلیات_مصائب_اسارت
#مرتضی_جام_آبادی
ای سر به نی سپرده که چشمت به سوی ماست
چون نیزه از گلوی تو خون در گلوی ماست
دریای غیرتی به تلاطم درآ که خصم
چون گرگ تشنه در طمع آبروی ماست
دلهای ما ز زخم زبانهای شامیان
چندان به خون نشسته که مرگ آرزوی ماست
در سوگ ما به سور نشستند و میکشند
مِی در سبو به مژده که خون در سبوی ماست
ای کهف عالمین! بخوان کهفُ و الرّقیم
تا منصرف شود به تو چشمی که سوی ماست
قرآن بخوان و دیدۀ نامحرمان بهدوز
کز هر کرانهای به تماشای روی ماست
قرآن بخوان که شرم ز اسلام خود کند
هر کافری که منکر کیش نکوی ماست
تا چشم من گره به دو چشم تو خورده است
چشم فلک به چشم پر از گفتگوی ماست
سر را زدم به محمل و بشکستمی که خلق
اگه شوند مهر و وفا خلق و خوی ماست
گرییم همچو شمع و دل قدسیان کباب
از آب چشم و گریۀ بی های و هوی ما
ما اشتیاق خویش به هر دل نمیدهیم
خرّم دل «یتیم» که مشتاق کوی ماست
هر کس سراغ ما به چراغی گرفته است
او با چراغ مرثیه در جستجوی ماست
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚 مشق عشق
#امام_زمان
#متن_روضه
چون که شود روز جمعه دل نگرانیم منتظر مقدم امام زمانیم
جمع شویم و دعای ندبه بخوانیم تا که شود آشکار آن شه خوبان
ما هم یعقوب وار دیده به راهت منتظر دیدن جمال چو ماهت
این غم و افسردگی و رنج و نقاهت گشته پدید از فراقت ای تابان
ای شب هجران مگر که بی سحر هستی نوبه ما کی شود به ما برسی
نسبت مه دادنم به شه غلط هستی ما کجا و جمال یوسف دوران
شمس و قمر شعله ای زمشعل رویش ظلمت امکان سواد طرَه مویش
یوسف کنعان گلی زگلشن رویش شاه حجازی بود نه برده کنعان
کافی مسکین زبهر دیدن رویت گشته چو مجنون اسیر بر سر کویت
تشنه ی یک جام وصلت است ز جویت جام وصالت رسان به کام گدایان
آقا من که چیزی دیگر از تو نمی خواهم فقط می خواهم یک بار دیگر ببینمت . مهدی جان! قربان تو شوم فقط می خواهم یک دفعه ببینمت . آقا جان ! من که دارم برات میمیرم پسر فاطمه ! موهای سرو صورتم سفید شده است . حجة بن الحسن ! تا کی در انتظارت بمانم آقا جان ! میترسم بمیرم و تو را نبینم. اگر عاشق هستم تو عاشقم کردی . آقا جان! اگر دیوانه ام تو دیوانه ام کردی . اگر در به درم تو دربه درم کردی . به مادرت فاطمه (ع) قسم هر کجا بروم میگویم : مهدی جان . به مادرت زهرا (ع) قسم به هر کس می رسم می گویم : بگو مهدی جان .آنقدر صدایت میزنم تا جوابم بدهی آنقدر ناله می کنم تا جوابم بدهی . آنقدر فریاد می زنم تا جوابم بدهی . آنقدر در خانه ات را می زنم تا در به رویم باز کنی . به خدا قسم مردم را در خانه ات میشورانم . در هر روستایی که منبر بروم می گویی: برویم در خانه ی امام زمان (ع) در هر شهری که منبر بروم می گوییم : برویم در خانه مهدی فاطمه (ع) به هر کس که برسم می گویم : بی خود نشسته اید ، بلند شوید برویم در خانه اش را بزینم .
آقا جان! آخه ما که غیر از تو کسی را نداریم . ما که غیر از تو پناهی نداریم . حجة بن الحسن ! دشمنهایت زیاد شده اند . پسر فاطمه ! دوستانت را محاصره کرده اند. این چهار تا شیعه هایت غریب شده اند. شیعه هایت بی کس شده اند . شیعه هایت بی یاور شده اند . هر کس از راه میرسد به ما تو سری میزند. یا الله!
هر کس از راه میرسد به سرمان میزند. آری کسی که صاحبش بالای سرش نباشد، اذیتش می کنند. بگویم در این صبح جمعه یا نه ؟ ای خدا! بگوییم ؟ کار به جایی رسیده که به ما میگویند: اگر شما آقا داشتید می آمد . خدایا! دیگر قدر سرزنش بشنوم؟ چقدر شماتت بشنوم؟ خدایا! کی میشود پرده را کنار بزنی و پسر فاطمه بیرون بیاید؟ کی میشود آقا ظهور کند و من هم سرم را بلند کنم و بگویم: دیدید آقایم آمد. سینه ام را سپر کنم و بگویم: دیدید اربابم آمد . خدایا! اذان صبح شد و آقا نیامد. نماز صبحمان را خوانده ایم، آقا نیامد. مگر میخواهد این جمعه هم نیاید؟
شاه ! زفقیران روی مگردان بر درگهت افتاده به صد گونه امیدی
آی گرفتارها! آی متبلاها!مگر شیعه نباشید! اگر شیعه هستید و عقیده به امام زمان (ع) دارید، اگر پایبند به حجة بن الحسن (عج) هستید بگویید: یابن الحسن! یابن الحسن!.... آقا جان یک عده صبح جمعه دست زن و بچه هایشان را گرفته اند و کنار دریاها رفته اند. دنبال هرزگی و بی بند باری رفته اند. یک عده آدم خوش عقیده هم در این هوای گرم بلند شده اند و به مهدیه ات آمده اند، اگر به تو عقیده نداشتند صدایت نمی زدند. اگر به تو معتقد نبودند به خانه ات نمی آمدند. به جان مادرت فاطمه (س) دوستت داریم. به خدا قسم به تو علاقه داریم. به تو پایبندیم. آقا جان! نمی شود ما تو را بخواهیم ولی تو ما را نمی خواهی. نمی شود من صدایت بزنم و تو اعتنایم نکنی. آنقدر صبح جمعه به دوستان و برادرانم می گویم صدایت بزنند، به مادرها می گویم ناله کنند تا هر کجای این عالم هستی صبح جمعه ای، سری به مهدیه ات بزنی و ببینی این مهمانهایت چه می گویند؟ چه کار دارند؟ چه می خواهند؟ یا بن الحسن! یابن الحسن!....
ای مریض دارها! آی مریضها! کسی را صدا بزنید که اسمش شفاست. همه صدایش بزنید: یابن الحسن! یابن الحسن!...
#حاج_شیخ_احمد_کافی
#امام_زمان
#متن_روضه
چون که شود روز جمعه دل نگرانیم منتظر مقدم امام زمانیم
جمع شویم و دعای ندبه بخوانیم تا که شود آشکار آن شه خوبان
ما هم یعقوب وار دیده به راهت منتظر دیدن جمال چو ماهت
این غم و افسردگی و رنج و نقاهت گشته پدید از فراقت ای تابان
ای شب هجران مگر که بی سحر هستی نوبه ما کی شود به ما برسی
نسبت مه دادنم به شه غلط هستی ما کجا و جمال یوسف دوران
شمس و قمر شعله ای زمشعل رویش ظلمت امکان سواد طرَه مویش
یوسف کنعان گلی زگلشن رویش شاه حجازی بود نه برده کنعان
کافی مسکین زبهر دیدن رویت گشته چو مجنون اسیر بر سر کویت
تشنه ی یک جام وصلت است ز جویت جام وصالت رسان به کام گدایان
آقا من که چیزی دیگر از تو نمی خواهم فقط می خواهم یک بار دیگر ببینمت . مهدی جان! قربان تو شوم فقط می خواهم یک دفعه ببینمت . آقا جان ! من که دارم برات میمیرم پسر فاطمه ! موهای سرو صورتم سفید شده است . حجة بن الحسن ! تا کی در انتظارت بمانم آقا جان ! میترسم بمیرم و تو را نبینم. اگر عاشق هستم تو عاشقم کردی . آقا جان! اگر دیوانه ام تو دیوانه ام کردی . اگر در به درم تو دربه درم کردی . به مادرت فاطمه (ع) قسم هر کجا بروم میگویم : مهدی جان . به مادرت زهرا (ع) قسم به هر کس می رسم می گویم : بگو مهدی جان .آنقدر صدایت میزنم تا جوابم بدهی آنقدر ناله می کنم تا جوابم بدهی . آنقدر فریاد می زنم تا جوابم بدهی . آنقدر در خانه ات را می زنم تا در به رویم باز کنی . به خدا قسم مردم را در خانه ات میشورانم . در هر روستایی که منبر بروم می گویی: برویم در خانه ی امام زمان (ع) در هر شهری که منبر بروم می گوییم : برویم در خانه مهدی فاطمه (ع) به هر کس که برسم می گویم : بی خود نشسته اید ، بلند شوید برویم در خانه اش را بزینم .
آقا جان! آخه ما که غیر از تو کسی را نداریم . ما که غیر از تو پناهی نداریم . حجة بن الحسن ! دشمنهایت زیاد شده اند . پسر فاطمه ! دوستانت را محاصره کرده اند. این چهار تا شیعه هایت غریب شده اند. شیعه هایت بی کس شده اند . شیعه هایت بی یاور شده اند . هر کس از راه میرسد به ما تو سری میزند. یا الله!
هر کس از راه میرسد به سرمان میزند. آری کسی که صاحبش بالای سرش نباشد، اذیتش می کنند. بگویم در این صبح جمعه یا نه ؟ ای خدا! بگوییم ؟ کار به جایی رسیده که به ما میگویند: اگر شما آقا داشتید می آمد . خدایا! دیگر قدر سرزنش بشنوم؟ چقدر شماتت بشنوم؟ خدایا! کی میشود پرده را کنار بزنی و پسر فاطمه بیرون بیاید؟ کی میشود آقا ظهور کند و من هم سرم را بلند کنم و بگویم: دیدید آقایم آمد. سینه ام را سپر کنم و بگویم: دیدید اربابم آمد . خدایا! اذان صبح شد و آقا نیامد. نماز صبحمان را خوانده ایم، آقا نیامد. مگر میخواهد این جمعه هم نیاید؟
شاه ! زفقیران روی مگردان بر درگهت افتاده به صد گونه امیدی
آی گرفتارها! آی متبلاها!مگر شیعه نباشید! اگر شیعه هستید و عقیده به امام زمان (ع) دارید، اگر پایبند به حجة بن الحسن (عج) هستید بگویید: یابن الحسن! یابن الحسن!.... آقا جان یک عده صبح جمعه دست زن و بچه هایشان را گرفته اند و کنار دریاها رفته اند. دنبال هرزگی و بی بند باری رفته اند. یک عده آدم خوش عقیده هم در این هوای گرم بلند شده اند و به مهدیه ات آمده اند، اگر به تو عقیده نداشتند صدایت نمی زدند. اگر به تو معتقد نبودند به خانه ات نمی آمدند. به جان مادرت فاطمه (س) دوستت داریم. به خدا قسم به تو علاقه داریم. به تو پایبندیم. آقا جان! نمی شود ما تو را بخواهیم ولی تو ما را نمی خواهی. نمی شود من صدایت بزنم و تو اعتنایم نکنی. آنقدر صبح جمعه به دوستان و برادرانم می گویم صدایت بزنند، به مادرها می گویم ناله کنند تا هر کجای این عالم هستی صبح جمعه ای، سری به مهدیه ات بزنی و ببینی این مهمانهایت چه می گویند؟ چه کار دارند؟ چه می خواهند؟ یا بن الحسن! یابن الحسن!....
ای مریض دارها! آی مریضها! کسی را صدا بزنید که اسمش شفاست. همه صدایش بزنید: یابن الحسن! یابن الحسن!...
#حاج_شیخ_احمد_کافی
کانال روضه و نوحه ایام محرم
https://eitaa.com/rozevanoheayammoharramsoghandi
کانال روضه و نوحه ایام محرم
https://eitaa.com/rozevanoheayammoharramsoghandi
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله
مرثیه کوفه تا شام
می روی نیزه نشینم کمی آهسته برو
تا تو را سیر ببینم کمی آهسته برو
از رد بوسه ی من نیزه نشینت کردند
اسب ها رد شده و نقش زمینت کردند
از سر نی به من و قافله احسان کردی
صورتت را سپر سنگ نوازان کردی
من اسیر تو شدم مهر تو در سر دارم
لحظه ای نیست که چشم از سر تو بردارم
همه شب سر زده، خورشید شدی تابیدی
روی نی دور سر قافله می چرخیدی
من و یک قافله کودک،همه سیلی خورده
خواهرت آینه ی توست، اگر پژمرده
جان نمانده ست حسینم به تنم اما حیف
تا حد مرگ سپر شد بدنم اما حیف
صورت کودک تو سوخت،خجالت زده ام
ضربه او را به زمین دوخت، خجالت زده ام
خنده ای مست به دنبال عذاب آمده است
باز هم حرمله با کاسه ای آب آمده ست
گله ای نیست از این زخم از این تنهایی
ما ندیدیم در این مرحله جز زیبایی
۹۸/۶/۲۵
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#کوفه_تا_شام
#مرثیه
#اثر_جدید
#حسن_کردی
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله
مرثیه کوفه تا شام
می روی نیزه نشینم کمی آهسته برو
تا تو را سیر ببینم کمی آهسته برو
از رد بوسه ی من نیزه نشینت کردند
اسب ها رد شده و نقش زمینت کردند
از سر نی به من و قافله احسان کردی
صورتت را سپر سنگ نوازان کردی
من اسیر تو شدم مهر تو در سر دارم
لحظه ای نیست که چشم از سر تو بردارم
همه شب سر زده، خورشید شدی تابیدی
روی نی دور سر قافله می چرخیدی
من و یک قافله کودک،همه سیلی خورده
خواهرت آینه ی توست، اگر پژمرده
جان نمانده ست حسینم به تنم اما حیف
تا حد مرگ سپر شد بدنم اما حیف
صورت کودک تو سوخت،خجالت زده ام
ضربه او را به زمین دوخت، خجالت زده ام
خنده ای مست به دنبال عذاب آمده است
باز هم حرمله با کاسه ای آب آمده ست
گله ای نیست از این زخم از این تنهایی
ما ندیدیم در این مرحله جز زیبایی
۹۸/۶/۲۵
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#کوفه_تا_شام
#مرثیه
#اثر_جدید
#حسن_کردی
گرفتند انتقام کوچه ها را
شکستند ازدحام کوچه ها را
سفرکردند و ما با نیشخندی
عوض کردیم نام کوچه ها را
#سید_حبیب_نظاری
🖤#روضه_حضرت_عباس_ع
💔#دفتری
🌾آخ دلم تنگ و غم بسیار دارم
🌾من امروز با ابالفضل کار دارم
🌾من امروز از ابالفضل توشه گیرم
🌾وای زیارت کردن شش گوشه گیرم2
⬅️امروز بریم در خانه ابالفضل، همون ابالفضلی که باب الحوائجه...
دست توسل بزنیم به بی دست کربلا....
اگه حاجت مندی بسم الله... اگه گرفتاری بسم الله... اگه مریض داری بسم الله ...اگه جوون داری بسم الله.....
⏪نمیدونم با چه نیتی اومدی تو مجلس
بخدا عباس مشکل گشاست...
مشکل گشایی میکنه...
عباس درد بی درمونو دوا میکنه...
(دشتی)
✨الا ای یارو دلدارم ابالفضل
✨شدم خسته ز افکارم ابالفضل
✨گرفتارم مدد باب الحوائج
✨گره افتاده در کارم ابالفضل
⬅️متوکل عباسی دستور داده بود، هر کی میخواد بره کربلا، باید دست راستسو از بدن جدا کنند تا بره کربلا..
مردم صف میکشیدن ، دست راستشونو میدادن تا برن کربلارو ببینن
آی حسینیا...
آی کربلائیا...
خبر دادن متوکل یه پیرزنیه تو صف ایستاده اما دست راستی نداره، آقا میخواد دست چپشو بده بره کربلا....
میگه پارسال اومدم، دست راستمو دادم ، رفتم کربلا...
امروز میخوام دست چپمم بدم برم یه بار دیگه کربلا رو ببینم ،،،، حرم امام حسینو ببینم،،،،
(الهی حسرتش به دلت نمونه)
صدا زد دست چپم رو بگیرین بزارین برم یه بار دیگه
حرم عباسُ ببینم
یا ابالفضل3
متوکل دستور داد برین دست چپشم جدا کنید بدنشو بندازید تو شریعه فرات...
دستشو از بدن جدا کردند...بدنشو انداختن تو شریعه فرات...
(سوز/اوج)
هی این بدن پایین میرفت بالا می اومد.. هی میگفت
یا ابالفضل3
آقا جون من اومدم دستمو بدم بیام حرم،،،
اما آقا ببین با من چه کردند،،
آقا جان تو که دستگیر بیچاره هایی...
تو که امید ناامیدایی...
آقا دستمو بگیر..
آقا به دادم برس...
میگه تا نامش رو بردم، دیدم یه آقایی صدا میزنه...
مادر .......ای مادر......
من عباسم مادر.....
اومدم دستتو بگیرم مادر.....
چرا؟...
صدا زد آخه من خودم دست خالی از شریعه برگشتم...
امیدم ناامید شد...
هر کی در خونم بیاد نمیزارم دست خالی برگرده...
امان امان3
آی حاجت دارا ...جوون دارا....آی ناله دارا
میدونی آقا کی امیدش ناامید شد...
ای مشک تو لااقل وفا داری کن
من دست ندارم تو مرا یاری کن
(چرا)
آخه من وعده آب تو به اصغر دادم
یک جرعه برای او نگهداری کن
✅خدا به حق اون آقایی که کربلا امیدشو ناامید کردند امید کسی ناامید نکن...
⬅️امروز ابالفضل رو قسم بده به جان مادرش ام البنین ...
کدوم مادر رو میگم...
همون مادری که میگن می اومد تو قبرستان بقیع 4صورت قبر با انگشتاش میکشید مینشست کنار قبرا ناله میکرد گریه میکرد
(میگن طوری ام البنین گریه میکرد دوست و دشمن برا ام البنین گریه میکردند...چی میگفت ام البنین.....)
(مادر دیدی حوون تز دست داده باشه
چطور گریه میکنه)
هی مشت به سینه میکوبه میگه مادر آتش گرفتم سوختم مادر.....
ای مادر ...ای مادر .....ای مادر
⏪میگفت مادر ابالفضلم مادر ...
مادر نبودم کربلا مادر...
اما برام خبر آوردن با تیر به چشم نازنینت زدن مادر...
مادر نبودم کربلا اما برام خبر آوردن با عمود آهن به فرق نازنینت زدن مادر...
(ناله میکرد گریه میکرد)
یه وقت دیدن صدای ناله ام البنین عوض شد
(فرود)
گفت مادر ابالفضلم مادر......
مادر من برا تو گریه نمیکنم مادر ....
(اوج)
مادر من برا اون حسینی گریه میکنم که مادر نداره.....
(دشتی حالت سینه زنی)
🔅مسلمانان حسین مادر ندارد
🔅غریب است و کسی بر سر ندارد
🔅ز جور ساربان بی مروت
🔅دگر انگشت و انگشتر ندارد
........حسین جانم حسین، جانم حسین جانم
.........جانم حسین جانم، جانم حسین جان
سینه زنی....
💔هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)💔
ویژه ایام سوگواری و محرم
متن نوحه علم اگر از دست علمدار زمین نمیخورد مهدی اکبری
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
وای از دل حسین وای از دل حسین
علم اگر ازدست علمدار زمین نمی خورد دگر کسی به زیرتازیانه ها نمی مرد
چون کمر بهر طواف عشق بست درطواف اولش افتاد دست
دور دوم درمصاف دلبرش ازبدن افتاد دست دیگرش
علم اگر ازدست علمدار زمین نمی خورد دگر کسی به زیرتازیانه ها نمی مرد
وای ازدل حسین وای ازدل حسین
☘☘☘
دورسوم خون بجای اشک خورد تیردشمن آمد وبرمشک خورد
دورچهارم داشت عزم ترک سر کردپیش تیر چشمش را سپر
علم اگر ازدست علمدار زمین نمی خورد دگر کسی به زیرتازیانه ها نمی مرد
وای ازدل حسین وای ازدل حسین
☘☘☘☘
دورپنجم ازعمود آهنین گشت سرو قامتش نقش زمین
گشت در دور ششم ازتیغ تیز قطعه قطعه عضو عضوش ریز ریز
علم اگر ازدست علمدار زمین نمی خورد دگر کسی به زیرتازیانه ها نمی مرد
وای ازدل حسین وای ازدل حسین
☘☘☘☘
شد سراپا چشم زخم پیکرش دید زهرا را به بالای سرش
با زبان حال می گفتش بتول آفرین عباس من حجت قبول
علم اگر ازدست علمدار زمین نمی خورد دگر کسی به زیرتازیانه ها نمی مرد
☘☘☘
وای ازدل حسین وای ازدل حسین
4_5789665088088573295.mp3
4.18M
علم اگر از دست علمدار زمین نمیخورد
باصدای مهدی اکبری