#صدای_کمان
صدای کمان حرمله می آید
به جنگ صغیـر قافله می آید
نوای غم از این غائله می آید
عزا در عزا بی فـاصله می آید
**
کمـانـه انـدازی آمـده بـا کمـانـش
گرفتـه نـورِ یک حنجـره دیدگـانـش
کودک بی شیری برده عطش توانـش
بانـگ عمـو آب آب بریـده از لبانـش
برده عطش خواب او
از تـن بـی تـاب او
بـر دل مــادر زده
نغـمــه آب آب او
عزا در عزا بی فـاصله می آید
صدای کمان حرمله می آید
**
از غـم بـی آبـی حوصلـه سـر آمـده
وسّـط میـدان بـر دوش پــدر آمـده
گوش حـرمگـاه این سوزِ خبـر آمـده
حرملـه این دفعـه با تیر سه پر آمـده
تیـر سـه پَر دارد او
به سینه شـر دارد او
کیــن پــدر دارد و
میـل پســـر دارد او
عزا در عزا بی فـاصله می آید
صدای کمان حرمله می آید
**
زوزة تیـر جفـا غـائلـه پـا مـی کنـد
از سه جهـت حلقة حنجره وا می کنـد
رنـگ عـزا بر رخ قافلـه جـا می کنـد
دوش پـدر مقتـل طفـل نـوا می کنـد
مـانـده سرِ دوش او
خـون بنـا گـوش او
چهـره صحـرا شـده
نـای بــلا نـوش او
عزا در عزا بی فـاصله می آید
صدای کمان حرمله می آید
**
تشنـه لبـان کرده بر بوسـه تیر اکتفا
قلب رباب حزین خون شده از این جفا
زینـب غمـدیده در قحطـی مهر و وفا
پاره تن از غـم شده پاره تن مصطفی
غـم زده اَبــروی او
تیـره شــده روی او
آمده در دشـت خون
تیـر بـلا ســوی او
عزا در عزا بی فـاصله می آید
صدای کمان حرمله می آید
**
سه شعبه ای گفته ایم شنیده اید با عزا
امان از آنکس که خود دیده به دشت بلا
به خون سرخی که شد از کف او بر سما
گرفتـه بغضی عجیـب گلویِ خون خدا
غمیـن شـده حال او
شکستـه تـر بـال او
عزای شش ماهه شد
هــوای احـــوال او
عزا در عزا بی فـاصله می آید
صدای کمان حرمله می آید
**
شکسته خاطر حسیـن تا حرمش آمده
بـرای تقسیـم غـم با حـرمـش آمده
سرشک چشم حسین یا حرمش آمده
که سیل خون سوی دریا حرمش آمده
سـروری در بنــد او
دل زده پیـونــد او
کاش که مـولا شـود
زین همه خرسنـد او
عزا در عزا بی فـاصله می آید
صدای کمان حرمله می آید
**
برچسب ها : #حضرت_علی_اصغر (ع) ، #حرمله ، #نوحه_سروری