eitaa logo
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
4.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
133 فایل
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 @madahi_moharram ارتباط با مدیران👈 @msoghandi @y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
چرا از دیده اشک غم نبارم چون سحاب امشب؟ 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 منع آب از اهل بیت علیهم السلام . مرحوم صابر همدانی . چرا از دیده اشک غم نبارم چون سحاب امشب؟ چگونه زاستراحت ره دهم بر دیده خواب امشب . شنیدستم به دشت کربلا از ظلم اهل کین بود اندر حریم شاه خوبان قحط آب امشب . فراتی را که کابین بتول آمد، نمیدانم چرا کردند سد بر روی آل بوتراب امشب؟ . درون خیمه از فرط عطش اطفال شاه دین دو گونه هشته اند از هر طرف روی تراب امشب . تمام اهل بیت مصطفی در خیمه گه عطشان ولی زآب روان، قوم مخالف کامیاب امشب . رقیه یکطرف غش کرده و افتاده بی طاقت سکینه از عطش یکسو دلی دارد کباب امشب . ز بی شیری و سوز تشنه کامی، کرده غش اصغر مگر خشکیده شیر از تف به پستان رباب امشب؟ . یکی در کربلا بگذر دلا عباس را بنگر که هست از شرم اطفال حسین در پیچ و تاب امشب . از این غم خون دل «صابر» فشاند از بن مژگان که گردد سرخط آزادی اش یوم الحساب امشب .
فغانه گلمه باجی یار یاوریم ساغدور 🌾▪️🥀🌾▪️🥀🌾▪️🥀 امام با خواهر در شب عاشورا مرحوم کاتب اردبیلی . فغانه گلمه باجی یار یاوریم ساغدور علم الینده علمدار لشگریم ساغدور . بودور یانیمدا دوروبدور جوان علی اکبر بویانمیوب قانینا اول شبیه پیغمبر . بوقدر آغلاما باجی سن ائتمه خوف هراس دوتوب علم باشیم اوستونده قارداشیم عباس . نه قدر پرچم آچوب بیدقیم بو صحراده کیمون نه قدرتی وار ظلمه اولسون آماده . او وقته آغلا باجی دوغرانور علمداریم وئرر ایکی قولونی اول وفالی سرداریم . او وقته آغلاگلن قانی سو کیمی آخاجاق کنار نهرده باجی سو مشکی اوخلاناجاق . او وقته آغلا که قالماز حسینه بیر یاور ایتی قلجاریلان دوغرانور علی اکبر . او وقته آغلا باجی سن وفالی عباسه او وقته آغلا دونر قاسمون طویی یاسه . او وقته آغلاگلن خیمه گاهی یاندورالار سیزی اسیر ائلیوب چوللری دولاندورالار . .
شام عاشورا شه دنیا و دین 🍂✨▪️🍂✨▪️🍂  عاشورا وصیت حضرت سیدالشهداء بزینب . مرحوم حاج علی اصغر بنائی یزدی . شام عاشورا شه دنیا و دین بود اندر خیمه زار و دل غمین . گاه بودی در قیام و در رکوع گاه با اصحاب اصل و گه فروع . گاه بودی با خدا اندر نیاز گاه بازینب همی میگفت راز . خواهرا تو مرتضی را دختری برعیال الله بجای مادری . صبر کن ای خواهر خونین جگر گر ترا سنگ ستم آید بسر . آندمی کاتش زنند این خیمه ها مادری کن بر تمام طفلها . خواهرا بینی چو اندر نی سرم یا بخون غلطیده باشد پیکرم . بعد قتلم شیون و غوغا مکن خاک بر سر پرده از رخ وامکن . خواهرا لیلا چو شیون سر کند یاد گیسوی علی اکبر کند . تسلیت باید دهی او را زجان چون رسد لیلا بنعش نوجوان . خواهرا جان تو و بیمار من مادری کن بهرش ای غمخوار من . خواهرا گردد سکینه بی پدر از غم من میزند هردم بسر . گوهر یکتا شود درّ یتیم کن تو خاموشش که باشد دل دو نیم . خواهرا طفلان من بی یاورند اندرین صحرا غریب و مضطرند . کن پرستاری بر ایشان خواهرا جمله را غمخوار باشی از وفا . در ره شام خراب از جور کین گر فتد طفلی ز ناقه بر زمین . با کمال مهربانی کن سوار زاشک چشمت شوی از رویش غبار . خواهرا داری تو صد آزارها میبرندت جانب بازار ها . کوفه و شام خراب و ازدحام زینب کبری کجا و بزم عام . ای بنائی زین مصیبت در گذر خاتم پیغمبران شد خون جگر .
گلدی شب عاشور دوتوب عالمى ظلمت 🍂✨▪️🍂✨▪️🍂✨▪️ علومی تبریزی . . گلدی شب عاشور دوتوب عالمى ظلمت شام اهلی حسینه او گجه ویردیله مهلت . گویا دل اعدا کیمی ظلمت او گجه ایدی یا اینکه شب صبح قیامت او گجه ایدی . وحشت دوتار آفاقی قیامت کجه سنده آفاقی سالان خوفه حقیقت او گجه ایدی . دریا کیمی ایلردی تلاطم او بیابان دنیایه سالان سایۀ وحشت او گجه ایدی . تشریح اولا اوضاعی مین ایل باشه یتیشمز تاریخ بشرده شب حیرت او گجه ایدی . اعلان ایلدی شاه شهیدان جریانی بیر عدّیه بازار تجارت او گجه ایدی . افراد منافق داغلوب قالدى مجاهد مومن لره بیر مجلس خلوت او گجه ایدی . هر کس او گجه باشلادی خلوتده مناجات بیر راز و نیاز ائتماقا فرصت او گجه ایدی . آخر گجه سیدی شهدانین شب وصلت احباب دل آرایه غنیمت او گجه ایدی . شوقیله ویروب هر آنا اوز اوغلونا زینت ایستگلی لره وقت و فراغت او گجه ایدی . اطرافینه یغموشدی حسین اهل و عیالین دنیاده حسینه شب ظلمت او گجه ایدی
. . . برای دسترسی به روضه و نوحه محرم لطفا های زیر را دنبال بفرمایید . هشتک یا "کلمه آبی رنگ" را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت چپ، علامت ۸یا بالا (↑ و ↓)را بزنید و از متن و صوت بهرمند شوید. .
. هشتک ها و قوانین گروه ما 👇👇 نوحه دهه محرم که فعلا بارگذاری شده با هشتک قابل دسترسی است. همچنین گریزهای زیارت عاشورا با هشتک نوحه های قابل دسترسی است. از طریق هشتک های زیر به سبک ها و روضه های دسترسی پیدا میکنید: زینب البنین . 👇 و فراگیرید هشتگ چیست؛ چگونه از آن استفاده کنیم؟ 👈 #👉علامت هشتک است اگر این روز‌ها "اصطلاح هشتگ" را زیاد شنیده و هنوز معنی آن را نمی‌دانید، ادامه این گزارش را بخوانید. بنابر تعریف های ارائه شده هشتگ # یک نماد پیشوندی و یکی از تگ های ابرداده است. اگربخواهیم هشتگ را به زبان ساده تر تعریف کنیم، 👈برچسبی است که برای دسته بندی و به اشتراک گذاری پست ها و نظرات درباره موضوعی خاص در سطح جهانی و فراتر از حلقه و فهرست دوستان بکار می رود. برای مثال می توانیم برای دسته بندی مطالب گروه مان از آن استفاده کنیم و مثلا پس تهیه متن های مرتبط با مداحی محمود کریمی ، آنرا با هشتکِ مشخص کنیم .حال شما با کلیک بر روی این می توانید همه پست های ارسال شده در خصوص این موضوع از کاربران را به سادگی و بدون اتلاف وقت مشاهده کنید. هشتگ ابزاری برای دسته‌بندی چنین پیام‌هایی فراهم می‌کند، تا افراد بتوانند آن هشتگ را جستجو کنند و مجموعه‌ای از پیام‌هایی را که شامل آن هستند به دست آورند. عموماً کلیدی‌ترین کلمه‌ مربوط به آن موضوع را با علامت هشتگ همراه کنند. این همراه کردن با استفاده از علامت # قبل از کلمه مورد نظر، انجام می‌شود. در نامگذاری هشتگ می‌توانید از حروف، اعداد و علایم مجاز استفاده کنید اما علامت‌هایی مانند $ یا % غیرمجاز می‌باشند و به شما اجازه نامگذاری نمی‌دهند. هشتگ اولین بار به وسیله توئیتر ایجاد شد و پس از آن توسط بسیاری از شبکه های اجتماعی از جمله گوگل پلاس، فیسبوک، فیلکر، اینستاگرام، فرندفید، یوتیوب و پینترست مورد استفاده قرار گرفت. به طور کلی می توان مزایای را اینگونه برشمرد: مطالب گذاشته شده در هشتگ را همه می‌توانند مطالعه کنند و دیگر نیازی نیست هر شخصی مطلب را جداگانه به اشتراک بگذارد. با مراجعه به ، نیازی به جستجوی موضوعتان نیست، می‌توانید مطالب گوناگون را مطالعه کنید. همچنین در جستجوی گوگل می‌توانید هشتگ مورد نظر را نوشته و مطالب مربوطه را مطالعه کنید. @rozevanoheayammoharramsoghandi
در کربلا امشب محشر نمایان است 🏴✨🍁🏴✨🍁🏴 ی شب عاشورا مرحوم میرزا عبدالوهاب حقیر خویی . در کربلا امشب محشر نمایان است امشب شب قتل شاه شهیدان است . . تا صبحدم امشب ارض و سما گرید فرش زمین لرزد عرش خدا گرید هم انبیا نالد هم اولیا گرید در عالم معنا ذرّات گریان است . . مهر و مه و انجم با دیدهٔ خونبار چون ابر می گرید با ثابت و سیّار افتاده از سیر و وامانده از رفتار از گردشش افلاک مبهوت و حیران است . . افکنده برگردن شال عزا آدم بر سر زنان حوّا مویه کنان مریم رخت سیه ور بر زهرا در این ماتم بو حوریان خلد سرگرم افغان است . . گرم وداع امشب در خیمه شاهدین اهل عیالش را یک یک دهد تسکین در فکر خون ریزی یکسو سپاه کین در شوق جانبازی یکسو جوانان است . . زار دلی گفتن امشب بود مشگل در سینه ی عشّاق نهفته راز دل شمع جمالش را اهل حرم مایل پروانهٔ ها دور آن شمع سوزان است . . گه دیده ی حسرت بر روی طفلانش از یک طرف اطفال بگرفته دامانش از خوف دشمن ها وز بیم هجرانش اطفال دلخسته چون بید لرزان است . . جنّ و بشر نالان بر حال آن مظلوم از سوز دل چون نی نالد گهی کلثوم گوید مکن مارا از وصل خود محروم روزم سیه چون شب از شام هجران است . . گه در غم طفلان شب تا سحر زینب از دیده می بارد خون جگر زینب گه در گریبانِ اندیشه سر زینب در فکر فردای حال یتیمان است . . نهاده رخ فرزند بر سینه ی مادر لیلب زند شانه بر کاکل اکبر گردد مبادا کم یک تار مو از سر چون کاکل مشگین حالش پریشان است . . آرد عروس از دل هر لحظه صد فریاد آشفته تر حالش از طرّه ی داماد از ظلمت شام هجران چو آرد یاد چون صبح تا دامن چاک گریبان است . . در دل«حقیر»امشب سوزان شرر دارد آه شرربارش چندان اثر دارد یا از دل زار زینب خبر دارد خون دل از دیده جاری به دامان است . @rozevanoheayammoharramsoghandi
✨🍃 علیه السلام 🏴 🏴🥀🏴 یابن الشبیب گریه کن از غربت حسین در کربلا شکسته شده حرمت حسین شد زخم از مصیبت او پلک چشم ما خنده رود ز لب چو شود صحبت حسین بر تن نداشت جد غریبم توان و تاب یابن الشبیب ذکر لبش بود آب آب یابن الشبیب نیزه به حلقوم دیده شد چون گوسفند سر ز تن او بریده شد یابن الشبیب پیکر جد غریب ما در زیر نعل اسب به هر سو کشیده شد یابن الشبیب چکمه به پهلوی او زدند در پیش عمه چنگ به گیسوی او زدند یابن الشبیب جد غریبم کفن نداشت یوسف به قعر چاه ولی پیرهن نداشت از بس که زخم بر روی زخم دگر زدند یک جای سالمی به تمام بدن نداشت یابن الشبیب تَر َک روی آئینه دیدهای؟ جای سم ستور به یک سینه دیدهای؟ یابن الشبیب گریه به جز داغ او مکن این حرف را به پیش کسی بازگو مکن ناموس جد ما روی تل با اشاره گفت ای بی حیا حسین مرا زیر و رو مکن یابن الشبیب تیغ به حنجر کشید شمر رگها وگوشتهای گلو را برید شمر محمود اسدی
✨🍃 علیه السلام 🏴 🏴🍂🏴 دل که عاشق بشود واله و سر گردان است چشم هم در پِیِ این عشق فقط گریان است راه تسکین فراق و غم و محنت اشک است دل که خشکید فقط چارهء آن باران است حلقهء روضهء ارباب بُوَد عرش خدا هر چه فیض است در این دایرهء امکان است شاه و رعیت درِ این خانه همه مُحترمند نوکر این حرم عشق خودش سلطان است کربلا یک کلمه هست ولی در معنا شرح آن باطن آیات همه قرآن است شرح بی تابی زینب شب عاشورا چیست که از این مصرعِ غم بر لب عالم جان است باید امشب به سر و سینه زنان دَم بدهیم امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ولی افسوس قرار است ببیند زینب صبح فردا بدنش زیر سُمِ اسبان است بدنش هیچ چه سازد که ببیند به درخت سر بُبریدهء یار است که آویزان است لطمه اینجاست روا، هر که غروب فردا موی زینب بِکِشد پست تر از حیوان است مجتبی صمدی شهاب
✨🍃 علیه السلام 🏴 🏴🍁🏴 می‌شود روشنی ِ خیمه بمانی تا صبح؟ مونسم باشی و شب را برسانی تا صبح می‌شود رَحم كنی حرفِ جدایی نزنی تا پیِ ِ چاره مـرا سر نَـدَوانی تا صبح منتت دارم و می‌خواهم اگر راهی هست مَحضِ این خاطرِ آشُفته بمانی تا صبح چه به روزِ تو می‌آرند خدا می‌داند زنده نگذاردم این دل‌نگرانی تا صبح روبرویِ تو اگر گریه اَمانم بدهد بر ندارم نِگَه از رویِ تو آنی تا صبح دهـنِ خشک و لبِ پُر تَرَكَت نگذارد دلِ رنجورِ مرا تاب و توانی تا صبح بُغض پا پیچِ گلویم شده و می‌ترسم كار دستم دهد این سوز نهانی تا صبح هول كردم به زمین خوردم و می‌خواهی خاک از چادر زینب بتكانی تا صبح بنشین سیر نگاهت كنم ای یوسفِ عشق لحظه‌ها می‌رود و نیست زمانی تا صبح می‌شود فاتحه‌ی پوشیه و روسریِ خواهرِ خون‌جگر از پیش بخوانی تا صبح چشمِ بارانی‌تان می‌دهد امشب خبرم از بَلایی كه قرار است بیاید به سرم وای بر حالِ دلِ خواهرِ تو فردا عصر می‌خورد چنگ به بال و پرِ تو فردا عصر آسمان را ز عطش دود فقط خواهی دید رَمقی نیست به چشمِ ترِ تو فردا عصر سرِ شش‌ماهه‌ی تو می‌شود آویز به پوست ارباً ارباست علی‌اكبرِ تو فردا عصر می‌بَرد لشكری از نیزه حوالیِ حرم تكه‌تـكه تـنِ آب‌آورِ تـو فردا عصر تك و تنها وسطِ دشت و بیابان چه كند؟ دامنش سوخت اگر دخترِ تو فردا عصر چنگِ یک مُشت سنان در طمعِ گیسویت می‌زند پَرسه به دور و بَرِ تو فردا عصر هر قدر نیزه و شمشیر و تبر جمع كنند بیشتر كشف شود پیكرِ تو فردا عصر چكمه‌ای سرخ می‌افتد به رویِ سینه‌ی تو خنجری كُنـد رویِ حنجرِ تو فردا عصر سخت دعواست سرِ جایـزه‌ی بیشتری بینِ گودال برایِ سرِ تو فردا عصر آخرین‌خواهشم این است دعا كن برسم زودتر از نفسِ آخر تو فردا عصر علیرضا شریف
▪️🌿▪️ سلام الله علیها 🏴 🏴🍁🏴🍁🏴 عکس امشب که خوش احوال تو را می بینم عصر فردا ته گودال تو را می بینم آمدم تا که دلی سیر کنارت باشم شانه بر مو بزنی، آینه دارت باشم چقدَر پیر شدی!؟ از حسنم پیر تری! از من خسته به والله! زمین گیر تری! مادرم بود که آگاه ز تقدیرم کرد من اگر پیر شدم، پیری تو پیرم کرد عصر فردا به دل مضطر من رحمی کن ته گودال به چشم تر من رحمی کن من ببینم که تو بی پیرهَنی می میرم تکیه بر نیزه ی غربت بزنی، می میرم آه از سینه ی پر خون بکِشی می میرم از دهان نیزه ای بیرون بکشی، می میرم سر گودال من از هول و ولا خواهم مرد زود تر از تو در این کرب و بلا خواهم مرد پنجه ی کینه به مویت برسد من چه کنم!؟ نیزه ای زیر گلویت برسد من چه کنم! بوسه ی فاطمه بر حنجر تو می بینم خنجری کُند به پشت سر تو می بینم بین گودال و حرم، عطر فروشم فردا تن عریان تو را با چه بپوشم فردا!؟ چادرم هست، ولی همسفرم شک دارم! تا دم عصر بماند به سرم، شک دارم! مُردم از غم، بروم فکر اسیری باشم قبل از آن، فکر مهیّای حصیری باشم وحید قاسمی
🍀▪️✨ سلام الله علیها 🏴 🏴🍃▪️🏴 بین گودال و حرم،عطر فروشم فردا تن عریان تو را با چه بپوشم فردا؟ من ببینم که تو بی پیرهنی می میرم تکیه ی بر نیزه ی غربت بزنی، می میرم چقدر دلهره و غم سرِ پیری دارم! پدرم گفت که یک روز اسیری دارم پدرم گفت که یک روز بلا می بینم سرِ نی، زلف پریشان تو را می بینم وحید قاسمی