eitaa logo
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
6.6هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
186 فایل
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram ارتباط با مدیریت👈 @msoghandi
مشاهده در ایتا
دانلود
زینب سلام الله علیها محمودکریمی آخر شب چراغ ها رو خاموش كردند،مرد از نامرد تشخیص داده شد،اونایی كه باید می اومدند،اومدند مثل حُر. حُر وقتی برگشت،بلافصله پشیمان شد و برگشت بعد به حضرت سید الشهدا عرض كرد آقاجان:من زود برم كشته بشم از این خجالت در بیام.یه عده هم رفتند،یه عده هم خودشون رو رسوندند، شب ابی عبدالله با همه ی اصحاب سخن فرمود،دونه دونه فرمودند،حتی به قاسم بن الحسن،سیزده سالشه هی گفت: عمو من.به قول خودمون ابی عبدالله فرمود:چیه عمو جان؟ به همه قول دادی من هنوز تكلیفم معلوم نیست،من فردا برات میمیرم یا نمی میرم؟بغلش كرد،به پهلوی خودش چسباند،صورتش رو بوسید،فرمود:تو از مرگ چی می دونی؟ مرگ در مذاق تو چه مزه ای داره؟قاسم فرمود:اگه برا حسین ِ اَحلی مِنَ العَسَل ، تا گفت: شیرین تر از عسله،فرمود: آره عزیزم تو رو هم می كشند،بد جوری تو رو می كشند،لذا قاسم از اون كسانی بود كه تا خیمه آوردنش هنوز جان داشت، زخم ها قاسم رو نكشتند،شكستگیه دنده ها و استخوان ها قاسم رو كشتند. همه تكلیفشون معلوم شده،به همه قولی داده ابی عبدالله با اشاره یا مستقیم، دو تا بچه های حضرت زینبم نشستند، خواهر زادهاش نشستند كنارش،هی نگاه كردند ببیند دایی حرفی میزنه یانه،شب تو خیمه گفتند:مادر نكنه فردا مارو نگه داره،اكبر رفت،به مادر می گفتند:بعدش ماییم.قاسم رفت،پس كی ماییم؟ بچه های عقیل رفتند،مادر نوبت ما نشد؟ هی می اومدند كنار ابی عبدالله ،آخرش مادر فرمود:خودتون برید اجازه بگیرید.لباس تنشون كرد، خردسالند،خود مردانه است زیر این خود دستاری بست كه خود لق نخوره ،جوشن تنشون كرد،شمشیرها و حمایل رو بالا بست كه سر شمشیر رو زمین گیر نكنه،شمشیر ها رو دست گرفتند، كه قد و قواره شون به چشم نیآد،اومدن گفتند:دایی نوبت ما نشد، اجازه بده ما بریم،غربت تو رو نمی تونیم ببینیم،بوسیدشون حسین راهی شون كرد، گفت:داغ اینها واسه من بسه،من خجالت روی مادرتون رو طاقت ندارم،برید قربونتون برم،اومدن تو خیمه،خود رو در آوردند،شمشیر رو در آوردند كناری نشستند،های های گریه كردند. مادر تو خیمه است،چی شده؟ بچه ها گفتند:دایی اجازه نداد. گفتم نمیذاره بریم. حسین دید از سمت خیمه زینب داره میآد،چه اومدنی،داداش،من مثل مادر تو رو بزرگ كردم،پنجاه و چند سال برات مادری كردم،چه طور الان بچه های نجمه برند،بچه های زینبت بمونند،انصاف بده داداش،زبانحاله، من اینجوری میگم:داداش آبروم رو جلوی فاطمه بخر،داداش نذار قسم بدم،بچه ها رو هم صدا زد بیان،بچه ها اومدند خودشون رو روی پای حسین انداختند،بغلشون كرد،آخرش گفت:داداش، جان مادرم فاطمه، دیگه بچه ها عجله داشتند،اجازه رو گرفتند،با عجله سوار مركب شدند،زدند به دل لشكر،لشكردیدند دو تا آقا زاده اومدند،قد وقواره به قد و قواره ی مرد جنگی نمی خوره،نوجوانند،وارد میدان شدند،یه عده گفتند:اینها كی اند اومدند؟ حسین بچه هارو داره به میدون می فرسته،صدا شون بلند شد،اگه مارو نمی شناسید ما فرزندان جعفر طیاریم،خودشون رو كه معرفی كردند،بعد گفتند: ما بچه های زینبیم، تو لشكر سر وصدا شد، چه خواهری داره حسین، چه بچه هایی داره زینب، درسته سن وسالشون كم بود اما دست پرورده های قمر بنی هاشمند،با این سن و سالشون آذرخش شدند وسط میدون،طوفان شدند، دو تا نوجوان زدند به میدون،همه راه ها باز شد،عمر سعد ملعون گفت:دو تا بچه رو نمی تونید از پا در بیآرید، لشكردو تا قسمت شد،دو تا جوان رو از هم جدا كردند،اول شروع كردند سنگ باران كردن. مادر به خیمه گرم نوا و به سر زدن طفلان او چو بسمله در بال و پر زدن بسمله می دونی یعنی چی؟مرغی كه سرش رو می برند بعضی وقت ها سر جدا نمیشه،مرغ از زیر چاقو در میره،شروع میكنه بالا و پایین پریدن مولا ندید شانه ی لرزان خواهرش زینب ز خیمه داشت نظر بر برادرش ناگاه دید صحنه ای و زد به سر نشست وقتی به پیکر پسرانش تبر زدند مادر داره می بینه،حسین یه نگاه به میدان یه نگاه به خیمه،مبادا زینب ببینه بی بی سكینه عمه ی خود را بغل بگیر چون مرغ گشته جسم عزیزان او به تیر عباس دور حضرت ارباب در قتال ارباب روی دست گرفته دو خرد سال یه وقت دید داداش داره میآد،از لابه لای خیمه دید زیر یه بغلش یه پسرش،با یه دستش یه پسر دیگه اش رو روی زمین داره میكشه بالا نشین شوند كه اسباط جعفرند فردا به نیزه ها جلوی چشم مادرند امان از اون ساعتی كه جلوی چشم مادر سرهاشون به نیزها رفت، هی وای حسین.......ای خدا فرج آقامون امام زمان برسان،شر دشمنان و آمریكا و اسرائیل و دار و دسته اش ،تكفیری ها و داعش رو به خودشون برگردان،ای خدا تو مجلس بچه های حضرت زینب هر كی هر حاجتی داره حاجت روا بفرما،حاجات و دعوات قلبی و شرعی همه مون،رهبرمون برآور @rozevanoheayammoharramsoghandi
زینب سلام الله علیها طاهری تا هست خدا در دل من کرب و بلا هست از درد غمت گریه ی بی چون و چرا هست حسین جان این دشت زیارتکده ی منظر توست بی روی تو عالم همه در آتشِ آه ست این قدر نگو یار نمانده ست و غریبم حسین جان خواهرت بمیره،هل من ناصرت رو نشنوه این قدر نگو یار نمانده ست و غریبم تا دختر زهرا و اَبر مرد خدا هست هنوز عباس رو داری داداش،هنوز بچه های من غلام های تو هستند،حسین جان تو تیغ بده تا که به طوفان غیورم معلوم شود زینب تو مرده و یا هست از هل مِن پر سوز تو فهمیده دل من در قافله ی نیزه سواران توجا هست هنوز جا برا بچه های من هست،حسین،امشب شب روضه ای است كه مادرهای شهدا هركجانشتند،پای این روضه،ناله می زنند،بخدا مادر مگه می تونه داغی رو فراموش كنه،مادره با خون دل این بچه ها رو بزرگ كرده،دیدند زینب اومده تو خیمه،موهای بچه هاشو داره شونه می كنه،كفن تن بچه هاش كرد،عزیزای دلم،وقتشه آبروی مادرتون رو بخرید،دست پرورده های زینبند،گفتند:مادر نكنه دلت غصه دار باشه،ما برای همچین روزی تربیت شدیم،اما اگه ما خودمون بریم به دایی بگیم،قطعاً ردمون می كنه،تو بیا،دست مارو بگیر،مادر تو خیلی پهلو برادرت آبرو داری،بگو حسین،دو تا غلام حلقه به گوش برات آوردم،رفت پیش برادر هر هاجر خونین جگری هدیه ای آورد ای کعبه من حال بگو نوبت ما هست؟ تو ناز نفرما که بمیرند به پایت یک گوشه ی چشمی که کفن پوش دوتا هست من کار به برگشت پسرهام ندارم خوش هستم از این که دو نفس با تو مرا هست یه بزرگواری می گه هر كاری می كرد زینب تا شهادت برادر رو به تأخیر بیندازه،لذا حتی ظهر عاشورا كه اومد،برادر زینب رو راضی كرد اومد سمت میدان،یه وقت دید داره صداش می آد،مهلاً مهلا،یابن الزهرا،داداش صبر كن،به این بهانه زینب می خواست شهادت ولی خدا،امام زمانشو به تأخیر بیندازه،رفتند بچه ها اجازه گرفتند برا میدان،ابی عبدالله داره نگاه می كنه،همه شاگردای دست عباسند،پروانه هاشون هم كار عباس رو می كنه تو میدون،عباس ایستاده،داره جنگشون رو می بینه،ماشاءالله می گه،لاحول ولا قوةالا بالله می گه،حسین داره دعاشون می كنه،دل تو دل ابی عبدالله نیست،آخه این خواهر كسی كه میرفت میدون می اومد بدرقه،می ایستاد كنار دست حسین،یاریش می كرد،تو دل دشمن می زد،كنار بدن علی اكبر بعضی ها نوشتند،زینب پیاده از حسین زودتر رسید،اما اینجا هرچی حسین نگاه می كنه،خواهر تو خیمه مونده،یه وقت دیدند رنگ صورت ابی عبدالله تغییر كرد بچه ها رو زمین افتادند،هر دو دست گردن هم انداختند،برای بار آخر دایی مهربونشون رو صدا زدند،حسین اومد كنار بدنشون نشست،هرچی نگاه به خیمه می كنه،شاید زینب بیاد،ای وای،شایداین سئوال رو نكرد از بی بی،بعد از شهادت بچه ها،اما یه نفر بود وقتی خبر دار شد،انگار عقده ای تو سینه اش بود،گفت:باید از بی بی سئوال كنم،دیدند اومده تو مدینه،یك به یك میون محمل هارو می گرده،سئوال كرد آیا بی بی من رو ندیدید،عبدالله بن جعفره،همسر فداكار زینبه،خودش سفارش كرده،چشماش كم سو بود،ابی عبدالله نگذاشت باهاشون رهسپار كربلا بشه،مدینه به امر حسین مونده،اما شنیده زینب برا هركدوم از شهدای بنی هاشم،اومده بالا سرشون،این عقده تو سینه اونه،آیا بچه های من لیاقت نداشتند این مادر از خیمه بیرون بیاد،اومد كنار محمل زینب ایستاد،گفت خانم زینب رو ندیدی؟یه وقت دیدند عمه ی سادات داره اشك می ریزه،فرمود عبدالله حق داری زینب رو نشناسی،زینب تو به این حال نبود،زینب تو اینقدر شكسته نبود،وقتی بی بی رو شناخت گفت بی بی جان،یه سئوالی اگر ازت نپرسم آروم نمی گیرم،چرا بالا سر بچه هامون نرفتی؟چرا گذاشتی بچه هام غریب جون بدن؟یه نگاه كرد به عبدالله فرمود: چه توقعی از من داشتی عبدالله، والله ترسیدم حسین نگاهش به من بیاُفته،از من خجالت بكشه،اما دادشم از برا من تلافی كرد عبدالله،وقتی رفتیم كربلا،اربعین رسیدیم كنار قبر حسین، گفتم:حسین ،حالا روز تلافی كردن توست،اگه می خوای زینب خجالت نكشه،سراغ رقیه رو از من نگیر حسین........... منبع: كتاب گودال سرخ @rozevanoheayammoharramsoghandi
#تک ضرب حضرت زینب سلام الله تو خیمه هنوز من سر لشکرتم بی تاب لب خشک اصغرتم من خواهرتم جای مادرتم ادامه داده هستی تو زنده بودنم رو ادامه میدی با نگات نفس کشیدنم رو با تیغ ابروهات ببر رگای گردنم رو کسی نمیشنوه صدای مردنم رو گلام چشم به راه تو خیمه موندن نزن دست رد به سینه من ****** یادت میاد چه روزگاری بود جوونیامون داداش حسین همش و ان یکاد میخوند برامون حالا رسیده وقت عاشقی بچه هامون و ان یکاد بخون که راهی شن به میدون میسوزه دلم یا رب یا رب تو میسوزه برا خشکی لب تو جانا بپذیر سهم زینبت و دو تا دست گل برات اوردم عشق من من هنوز نمردم ****** ما با تو اومدیم که اخر برات بمیریم فقط تویی امیر و ما فدایی امیریم ما اومدیم و دست خالی از درت نمیریم باید تقاص خون اکبر و بگیریم من دختر شاه خیبر شکنم من اینه زهرا و حسنم اون کس که برا تو میمیره منم اذن بده که حقم و بگیرم اشاره کن خودم برات بمیرم ******* @rozevanoheayammoharramsoghandi
#طفلان حضرت زینب سلام الله علیها پناهی پیشکش دربار تو دو هدیه آوردم غم مخور تنها شدی داداش مگه مردم قلبی که زار و مبتلاته مستحق نیمه نگاته غم نخور غصه هات به جونم خواهرت تا ابد باهاته قدای تار موت ای جون من گلای خواهر فدای تار موت داداش اگر برات بدن سر فدای تار موت دار و ندار من برادر غریب عالمین جانم حسین عزیز زهرا ****** بین این دنیا فقط تویی همه دردم من برا همچین روزی بزرگشون کردم دارن از دیده خون می بارن غیر مردن حاجت ندارن اذن میدون بده بی بی این دو تا مثل ذوالفقارن فدای تار موت پرپر اگر بشن تو صحرا فدای تار موت غرق به خون میشن سرا پا فدای تار موت هر دو گل زینب کبری غریب عالمین جانم حسین عزیز زهرا ****** رو سرم منت بذار قبول کن اینا رو تا برات زنده کنن رزم علمدار و این دو گل مثل بچه شیرن هر دو بین قفس اسیرن مثل من ارزوشون اینه بین اغوش تو بمیرن فدای تار موت داداش اگه میشه دلم خون فدای تار موت دردم اگه میشه بی درمون فدای تار موت درد و غم این دل محزون غریب عالمین جانم حسین عزیز زهرا ****** میکنم شکر خدا که رو سفیدم کرد شاکرم که مادر دو تا شهیدم کرد میکشم هر دم اه حسرت قسمت من نشد شهادت فکر زینب نباش عزیزم ای حسینم سرت سلامت فدای تار موت داداش تمام ارزوهام فدای تار موت تنهایی و اسیری و شام فدای تار موت خاکستر و سنگای روبام غریب عالمین جانم حسین عزیز زهرا @rozevanoheayammoharramsoghandi
#طفلان حضرت زینب سلام الله علیها بند اول طفلان زینبیم و به پایت فتاده‌ایم سر بر حریم قدسیت آقا نهاده‌ایم رگهایمان ز خون علی موج میزند ما از تبار جعفر طیار زاده‌ایم ما را به عشق، مادرمان شیر داده است حالا که جان به کف به رهت ایستاده‌ایم عالم تمام قد همه مدیون فاطمه‌ست ما جان به راه مادرتان هر دو داده‌ایم قربانیان عشق ولی تشنه لب شدیم ما تشنه‌ی زلال ولایت ز باده‌ایم ما را به جان مادرتان انتخاب کن خاک قدوم حضرت ختمی مآب کن بند دوم ما آمدیم تا که براهت سپر شویم ما آمده به عشق تو بی بال و پر شویم با اذن مادر آمده‌ایم سوی تو حسین ما آمده به نخله‌ی مادر ثمر شویم ما بیقرار عشق تو بودیم از ازل ما آمدیم تا که ز خون دیده تر شویم ما آمدیم در شب ظلمت برای خود در آسمان چشم غریبی قمر شویم ما را نگاه رحمتتان راه داده است ما آمده به راه تو بی پا و سر شویم بنما قبول تحفه‌ی خواهر که هدیه شد قربانیان عشق به راه تو فدیه شد بند سوم مادر بگوشمان غم عشق تو خوانده است بذر محبت تو به سینه نشانده است از بسکه روز و شب به‌لبش یا حسین بود وان اسم اعظم است که بر سینه مانده است لالایی شبانه‌ی ما بوده یا حسین گهواره شاهد است که نام تو رانده است ما گشته ایم بی سر و سامان تو حسین دشمن اگر به خون، تن ما را کشانده است قبله نمای کعبه‌ی توحید ما تویی ما را محبت تو به اینجا رسانده است خوشبخت آن کسی که فدای تو میشود خونهای ما حلال ولای تو میشود بند چهارم ما زاده‌های زینب و بیچاره‌ی توایم ما کو به کو دویده و آواره‌ی توایم ما همنشین اکبر و سقای تو شدیم داری تو ماه و ما همه مه پاره‌ی توایم خشکیده کام ما به فدای سرت حسین بی تاب شیرخواره به گهواره‌ی توایم ختم کلام، مادرمان خواهر شماست پس ما در این میانه دو مه پاره‌ی توایم در آسمان قرب شما آمدیم ما ما کوکبان سرسپرده‌ی سیاره‌ی توایم در خون خود به راه شما غوطه‌ور شویم شاید به بزم قرب ز عالم خبر شویم @rozevanoheayammoharramsoghandi شاعر : مرتضی محمودپور
#طفلان حضرت زینب سلام الله علیها دلشوره ام ملاحت طفلان زینب است قلبم پر از محبت طفلان زینب است بعد از علیِ اکبر و قاسم ، به طاق عرش نا باورانه صحبت طفلان زینب است هر روز در میان ملائک سخن به اشک از لحظه ی شهادت طفلان زینب است آن یک بگفت من نوه ی حیدرم ، بزن امروز روز غیرت طفلان زینب است این گفت مثل جعفر طیار ، پَر زدن پُر خون به عرش حاجت طفلان زینب است سر میدهیم و چشم و دل ، ای خیل دشمنان هر سو ، پُر از سخاوت طفلان زینب است آمد حسین سوی شهیدان خواهرش بشکسته از مصیبت طفلان زینب است با هم برد بسوی حرم بس که کوچکند صورت میان صورت طفلان زینب است دستان کوچکی و «رئوفی» و صد گره احسان همیشه عادت طفلان زینب است @rozevanoheayammoharramsoghandi
▪️🍂▪️سبک: مداح: 🏴 حضرت سلام الله علیها از قلب شعله ور حرم آمد برون سپر حرم پرچمدار نام زینب شیران پرجگر حرم مدافعان حرم فداییان حسین کبوتران بهشت در آسمان حسین کشتی دریای بی کران کربلا خورشید آسمان و آستان کربلا سردار استوار و پهلوان کربلا ؛ زینب مشکل گشا زینب زینب جان کربلا زینب زینب سلام علی زینب زینب با غیرت و جنم و شرف آتش کشد به همه طرف می آید و عطر مولا می آید از طرف نجف نوادگان نبی پای نگار علی شبیه تیغ دو دم دو ذوالفقار علی کرّار با وقار اقتدار حیدری سردار استوار و افتخار حیدری اسرار اعتبار ذوالفقار حیدری ؛ زینب  صبر و رضا زینب زینب  روح مرتضی زینب زینب بانی عزا زینب زینب مشکل گشا زینب زینب جان کربلا زینب زینب سلام علی زینب زینب ای مادر دو یل شهید میراث زهرا به تو رسید در بین خیمه ماندی تو در داغ این دو یل رشید نگار آخر شاه به سمت مادر شاه جای تو فاطمه رفت  کنار پیکر شاه ای اولین طلایه دار راه فاطمه ای محرم سکوت و اشک و آه فاطمه ای زائر مزار و قتلگاه فاطمه ؛ زینب یا عالمه زینب زینب روح فاطمه زینب زینب مرجع همه زینب زینب مشکل گشا زینب زینب جان کربلا زینب زینب سلام علی زینب زینب @rozevanoheayammoharramsoghandi
حضرت زینب کبری (س) ◾️◾️🥀◾️◾️🥀◾️◾️ گل حسین قبول ایت بو ایکی غلامی قانیله دولوبدی ایندی دیده جامی عازم ایله میدانه/ زینبون گلوب جانه غم یمه حسینیم غم یمه برادر ئولدی یارو انصار تنگ اولوب گوزنده عرصه گاه پیکار گَل بولاری ایله سن فدایی یار گُل یوزون سولوب قارداش/ اکبرون ئولوب قارداش غم یمه حسینیم دشمنون چوخ اولدی ای سَلیل حیدر اولدی قانلی صحراعرصه گاه محشر قوی بولار یولوندا جان ویره برادر توپراق اوسته یاستونلار/ باشیمی اوجاتسونلار غم یمه حسینیم دشمنه بویورما یالقوزام وحیدم قوی قانا بویانسون ایکّی نور دیدم افتخار ایدوم من مادر شهیدم اولماز هر کیمه قسمت/ ایلیه سنه خدمت غم یمه حسینیم اوز آتالاری چون ایلیوب اشاره هر زمان حسینیم دوشسه گرفشاره بو ایکی بالامی یوللا کارزاره بو همان اوساعتدی/خدوتون سعادتدی غم یمه حسینیم تحفه یوللّور هر کس یاره اوز بالاسین خیمه ده ایشیتدیم لیلینون نواسین اوخشوری سریّه ایندی مه لقاسین سینه میز گلوب تنگه/قوی بولار گیده جنگه غم یمه حسینیم دشت پر بلانین حالی غم فزادی (بیکَس) و غریبوخ یر گویی بلادی کربلا دگول بو وادی منادی کاش آنام گله قارداش/زینبون ئوله قارداش غم یمه حسینیم التماس دعای فرج الاحقر مهدی عبادی
. هشتک ها و قوانین گروه ما 👇👇 نوحه دهه محرم که فعلا بارگذاری شده با هشتک قابل دسترسی است. همچنین گریزهای زیارت عاشورا با هشتک نوحه های قابل دسترسی است. از طریق هشتک های زیر به سبک ها و روضه های دسترسی پیدا میکنید: زینب البنین . 👇 و فراگیرید هشتگ چیست؛ چگونه از آن استفاده کنیم؟ 👈 #👉علامت هشتک است اگر این روز‌ها "اصطلاح هشتگ" را زیاد شنیده و هنوز معنی آن را نمی‌دانید، ادامه این گزارش را بخوانید. بنابر تعریف های ارائه شده هشتگ # یک نماد پیشوندی و یکی از تگ های ابرداده است. اگربخواهیم هشتگ را به زبان ساده تر تعریف کنیم، 👈برچسبی است که برای دسته بندی و به اشتراک گذاری پست ها و نظرات درباره موضوعی خاص در سطح جهانی و فراتر از حلقه و فهرست دوستان بکار می رود. برای مثال می توانیم برای دسته بندی مطالب گروه مان از آن استفاده کنیم و مثلا پس تهیه متن های مرتبط با مداحی محمود کریمی ، آنرا با هشتکِ مشخص کنیم .حال شما با کلیک بر روی این می توانید همه پست های ارسال شده در خصوص این موضوع از کاربران را به سادگی و بدون اتلاف وقت مشاهده کنید. هشتگ ابزاری برای دسته‌بندی چنین پیام‌هایی فراهم می‌کند، تا افراد بتوانند آن هشتگ را جستجو کنند و مجموعه‌ای از پیام‌هایی را که شامل آن هستند به دست آورند. عموماً کلیدی‌ترین کلمه‌ مربوط به آن موضوع را با علامت هشتگ همراه کنند. این همراه کردن با استفاده از علامت # قبل از کلمه مورد نظر، انجام می‌شود. در نامگذاری هشتگ می‌توانید از حروف، اعداد و علایم مجاز استفاده کنید اما علامت‌هایی مانند $ یا % غیرمجاز می‌باشند و به شما اجازه نامگذاری نمی‌دهند. هشتگ اولین بار به وسیله توئیتر ایجاد شد و پس از آن توسط بسیاری از شبکه های اجتماعی از جمله گوگل پلاس، فیسبوک، فیلکر، اینستاگرام، فرندفید، یوتیوب و پینترست مورد استفاده قرار گرفت. به طور کلی می توان مزایای را اینگونه برشمرد: مطالب گذاشته شده در هشتگ را همه می‌توانند مطالعه کنند و دیگر نیازی نیست هر شخصی مطلب را جداگانه به اشتراک بگذارد. با مراجعه به ، نیازی به جستجوی موضوعتان نیست، می‌توانید مطالب گوناگون را مطالعه کنید. همچنین در جستجوی گوگل می‌توانید هشتگ مورد نظر را نوشته و مطالب مربوطه را مطالعه کنید. 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram