eitaa logo
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
6.6هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
186 فایل
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram ارتباط با مدیریت👈 @msoghandi
مشاهده در ایتا
دانلود
سه ساله امام حسین علیه السلام رقیه سلام الله علیهاو گریز هرکی هرمشکلی در دنیا دارد به خدا قسم هنوز نفهمیده جهنم چیست؟ جهنم می فهمید چیست مشکل چیه؟ جهنم نمی فهمی چیه؟. جهنم من نروم؟ می گوید نزدیک گودیِ قتلگاه شدم دیدم صدای حسین دارد می آید . حالا صدای حسین عصر عاشورا دیگر صدا نیست از بس فریاد زده، از بس تشنه است از بس خون از بدنش رفته. گفتم چی میگوید ؟ شاید دارد مارا نفرین میکند، نزدیک شدم دیدم میگوید خدایا به فریادِ حسینت برس ، لابد منظورش این بوده من دارم می آیم من را جهنم نبری ها؟ چکار می کنی؟ آمد خبر داد به فاطمه ی زهرا شوهر شما علی ابن ابیطالب جان دادند از دنیا رفتند، فکر کنم حالشان بد شد چی شد کجا بود؟ داشت نماز می خواند، مثل چوب خشکی افتاد روی زمین. فاطمه زهرا فرموده باشند : عادتش است علی از خوف خدا سر نماز زیاد اینطور می شود. نمی دانم این خوف چیست؟ خدایا ما گرفتاریم . گرفتاریِ ما این است که باب جهنم را برای خودمان باز نکردیم هنوز. نصف آیه های قرآن برایمان بی خاصیت شده ، اصلا کاری نداریم نمیفهمیم چیه اینها اخر؟ نترسیدیم هیچوقت از تو از جهنم نترسیدیم . هرکس گرفتار است امشب ببرمش در خانه ی باب الحوائجی . خیلی کمک میکند ، گرفتارها ، از همه ی مذاهب میروند در خانه ی این باب الحوائج کوچولو . واقعا حاجت میگیرند ، امشب شما هم این حاجت را بگیرید چه اشکال دارد؟ حاجت معنوی است دیگر . یک سه ساله دارد ابا عبدلله الحسین گوشه ی خرابه گذاشته ، شامی که یک زمانی دشمن علی ابن ابیطالب بودند. الان تو سوریه هرجایی بروی میگویند ما علوی هستیم کی شما را علوی کرد؟ شماها که با علی جنگیدید، بلاخره دیگر یک جوری شده دیگر. آغازش همین سه ساله بود. امام حسین عرضه داشت بابا در واقع زبانحال می گویم، بابا تو بر شام غلبه نکردی اما من سه ساله خودم را می فرستم شام را به تسخیر در بیاورد. کمکمان کن. ای بازمانده ی غریب کربلا. ای کودک تازیانه خورده که اگر تورا تازیانه نمیزدند هیچ کودکی کتک نمی خورد در تاریخ. تو چه گناهی کرده بودی؟ این گناه است پدر آدم را بکشند سرش را روی نیزه بگذارند حالا این باید بخاطر این گناه اورا تازیانه هم بزنند ؟ این چه گناهی است؟ این چه گناهی کرده؟ اصلا دختر حسین بودن گناه است . گناه دارد کسی بگوید بابا حسین، اگر کسی پدرش حسین باشد گناهِ که دلش تنگ شود؟ بخدا اینها هم اگر گناه باشد هیچ کدام از این گناه ها را هم رقیه انجام نداده بود . خواب دیده بود بلند شد گفت من بابایم را می خواهم. خواب که دیگر دست خود آدم نیست. چه گناهی کرده بود؟ علی لعنت الله علی القوم الظالمین. @rozevanoheayammoharramsoghandi
طفلان زینب سلام الله علیها بچه ها تو کربلا بزرگ شده بودند . هیچ کس نمی خواست عقب بماند . همچین که علی اکبر رفت به میدان ‏هرچه نوجوان بود توی اهل بیت دلهایشان به ولوله افتاد. دوتا از نوجوانها بچه های زینب کبری س هم ‏آمدند جلو ، آقا ما می خواهیم میدان برویم. این نوجوانها را آقا اباعبدالله الحسین خیلی می خواست جلویشان را ‏بگیرد . اما علی اکبر همه را هوایی کرده بود . مخصوصا قاسم ابن الحسن که رفت دیگر کسی نمیتوانست ‏بماند همه شوق پرواز گرفته بودند. ‏ بچه های زینب کبری آمدند ، تا آمدند آقا می خواست بهشان بفرماید که بروید شما مراقب مادرتان باید باشید ‏، بچه ها گفتند ما را مادرمان زینب کبری فرستاده . رمزش را بلد بودند دیگر . پیش حسین بگو زینب ، ‏حسین چقدر خواهرش را دوست دارد فقط خدا می داند . فقط خدا می داند . ‏ امروز روز زینب کبراست . هرچه زینب بالای سر علی اکبر زجه زد ، وقتی بچه های خودش را حسین آورد ، ‏کسی جز سکوت از زینب نشنید . زینب بزرگتر از آنی هست که فقط برای بچه های خودش گریه کند . ‏عبور میکند . برای علی اکبر خودش را کشت زینب . اما برای بچه های خودش از خیمه بیرون نیامد. حسین ‏هی نگاه میکند به خیمه ی زینب ، نیامد آخر سری بچه ها را خودش کنار علی اکبر برد . زینب نیامد . ‏ از زینب کبری تقدیر کنیم امروز. کاش ما امروز باهم کربلا بودیم . چندین بار من مشرف شدم کربلا . همه از ‏اینجا فکر میکنند ما برویم کربلا خودمان را برای حسین می کشیم . خودمان را برای عباس میکشیم . ‏خودمان را برای علی اکبر و قاسم می کشیم . ولی حالا من می گویم . آی کربلا رفته ها شما بگویید . آی ‏اونهایی که نرفتید میروید می بینید ، آدم میرود کربلا فقط برای زینب میتواند گریه کند . کربلا برای زینب ‏گریه کن سینه بزن حسین می آید دورت میگردد. انقدر تحویلت می گیرد . هرکه میرود کربلا بعد از مدتی ‏اشک چشمش خشک میشود ، چقدر میتواند گریه کند . بچه ها آنجا گله میکردند . ما چکار کنیم میخواهیم ‏باز هم گریه کنیم . بهشون می گفتم برو تو حرم حسین شروع کن روضه ی زینب خواندن . ‏ بخدا میرفتند تا میرفتند ، زینب .. قفل دلهایشان باز میشد . انگار حسین شروع می کرد با اینها گریه کردن‏ زینبم زینب غمدیده منم ز عدوی تو کتک خورده منم‏ داداش بگذار بچه هایم بیایند میدان و الا دق میکنم . اگر می خواهی پرستاری یتیمان تو را به عهده بگیرم ، ‏باید بتوانم نفس بکشم . من نمیتوانم بچه های تو را قلم قلم شده ببینم . پسرهای من کنارم راه بروند . ‏حسینم ...‏ @rozevanoheayammoharramsoghandi
علی اصغر علیه السلام هفتم محرم من یک ذاکر در کربلا می خواهم به شما نشان بدهم با ذکرش. مایه ی قوت قلب آدم است. هر موقع دیدی قلبت دارد پاره پاره میشود در اثر مصائب و گرفتاریها به آسمان نگاه کن بگو خدایا تو داری میبینی؟ آره تو داری میبینی. این قلبت آرام میشود. ائمه ی هدی هم از این ذکرها میگویند؟ خیلی کم اینجوری بخواهند بگویند. چون خیلی ائمه ی هدی شرح صدر دارند. قلب بزرگی دارند. به این سادگی هیچ مصیبتی قلب یک امام را پاره پاره نمیکند. بگویم؟ مگر اینکه یک شش ماهه روی دستش باشد ، یک دفعه یک صحنه ای پیش آمده ، که حسین نگاه میکند که خدایا تو داری نگاه میکنی دیگر آره؟ خب باشه من هم صبر میکنم. خدایا تو نگاه میکنی ، هَونٌ عَلیه جلوی چشم های تو است دیگر؟ چیشده حسین؟ چیشده حسین داری اینکار را میکنی؟ @rozevanoheayammoharramsoghandi
{•🌻🌙•} ♥️ روزقیامت‌خدامیگه: 🔥 این‌بنده‌الان‌بایدبره‌جهنم. الان‌بایدفـشارقـبرداشته‌باشه. ولی‌حـسینم...هرچی‌توبگی... 🍂 این‌زحـمت‌نکشیده،نمیتونم‌چیزی بهش‌بدم... ولی‌اگه‌توبخوای‌میشه....‌ツ اصلاابرقدرته‌حـسین(ع)... ••اَللَّهُمَّ‌اجْعَلْنا‌مِمَّنْ دَأْبُهُمُ‏‌الْإِرْتِیاحُ‌اِلَیْکَ‌وَالْحَنینُ•• ᷝᷡᷝᷝᷝᷞ کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه ایتا👇 ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozevanoheayammoharramsoghandi
شام 🏴💫🥀🏴💫🥀🏴💫🥀 خیلی دیر وقت است نه؟ خسته شدید دیگر الانا هم زینب خسته . بود سرتا پای من خونین و زینب خسته ‏بود . انقدر دویده بچه های حسین را جمع کرده از تو بیابانها . نگویید عبادت . محبت زینب را ببین .‏ ‏ امام زین العابدین ع میفرماید : خیلی نگران عمه ام زینب بودم . خیلی سنگینی کار اذیتش میکرد ، دیدم ‏زینب کبری عمه ام سحر دیگر بود آمد استراحت کند نشست . خدایا عمه ام چکار میکند ؟ میخوابد . نکند ‏میخواهد نماز شب بخواند . پس چرا بلند نمیشود؟ یکمی دقت کردم دیدم دارد نشسته نماز شب میخواند . ‏آخه زینب چی داری میگویی ؟ الان چی داری میگویی به خدا ؟ حتما دارد میگوید الهی العفو خدایا زینب را ‏ببخش . خدایا زینب را ببخش . ‏ این محبت است یا عبادت ؟ یعنی محبت . ‏ من یک روضه ای را یک جای دیگر هم خواندم . دوست دارم اینجا هم بخوانم. معلوم نیست تا چند روز این ‏روضه صدای نوارش تو دل من روشن است ؟ شماهم بیایید شریک بشوید .‏ امشب زینب کبری وقتی همه ی بچه ها و یتیم هارا جمع کرد ، خیمه ی نیم سوخته ای برقرار کرد ، ارازل ‏و اوباشی که تو کربلا بودند زینب را نگران کرده بود. امشب زینب نگهبان حرم است . امشب زینب پاسبان ‏حرم است . من فکر میکنم زینب یک زمزمه دارد وقتی دارد نگهبانی میدهد . هی تو دلش میگوید عباس من ‏، عباس من ، عباس من . ‏ شبهای شام غریبان ابوی ما هیئتها می آمدند خانه شان زنده بود خدا رحمتش کند. آخرسر یک روضه ای ‏،زبانحال است . نقلش را من قطعی ندیدم . زبانحال است نمیدانم حتما زبانحالش که درست است می آید این ‏معنا دار است . حالا شاید هم نقل داشته باشد نمیدانم . اجازه بدهید به یاد ایشان بخوانم برایتان .‏ میگفت زینب داشت نگهبانی میداد دید یک سایه ای از دور دارد نزدیک میشود فریاد زد کی هستی؟ من ‏زینبم دختر علی ام . این سایه نزدیک شد هی مینشست هی بلند میشد ، یکمی زینب دقت کرد دید دارد ‏میگوید عزیز مادر حسین . پاره ی جگر مادرت حسین. ‏ بعد مفصل زبانحال زینب با مادرش را گفت. قاعده اش این است دیگر . زینب همه کسش را از دست داده با ‏کی درددل میکند؟ مادر دیدی بی برادر شدم؟ دیدی حسینم را کشتند؟ ‏ علی لعنت الله علی القوم الظالمین ‏ @rozevanoheayammoharramsoghandi