eitaa logo
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
4.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
133 فایل
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 @madahi_moharram ارتباط با مدیران👈 @msoghandi @y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5942717875474142069.mp3
7.28M
وای از غروب کربلا😭 شمر اومده تو قتلگاه😭😭 ارکان روضه🍃 شعر مداح اهل بیت خانم بخشی🍃 اجرای سبک 👇 مداح پیرزاده🌴🌴🌴
4_5942717875474143041.mp3
1.93M
وای از غروب کربلا شمر اومده تو قتلگاه😭 واحد سنگین☘ شعر از مداح اهل بیت خانم بخشی🌴🌴 اجرای سبک مداح پیرزاده🌱
4_5942717875474143095.mp3
1.81M
وای از غروب کربلا شمر اومده تو قتلگاه😭 ارکان زمینه☘ سبک یا ابا عبدالحسین🌱🌱 شعر از مداح اهل بیت خانم بخشی🍃 اجرای سبک مداح پیرزاده🍃
🍂 شام غریبان گودال 🍂 سس وئر داریخمیشام من نالانه آی بابا گلدیم بو یئرده شام غریبانه آی بابا گلدیم بابا غمینده یانیم سینه داغلییم خلوت ائدیب جنازه وین اوستونده آغلییم امکان یوخومدی یاره لرین گرچی باغلییم گوز یاش گتیرمیشم سنه درمانه آی بابا سس وئر منه دئییم باشیمین ماجراسینی غارت غمین بو لشگر کفرون جفاسینی یوخ باغلیان ایاقلاریمین هیچ یاراسینی غم گور نئجه گتیردی منه جانه آی بابا سند نصورا اورکلرمیز قانه دوندولر باشین اوجالدی نیزیه دشمن سویوندولر غارت هواسی باشدا خیامه توکولدولر یاندی شرار ظلمیله کاشانه ای بابا عمه م اودم کی گوردی گلیر لشگر جفا ائتدی سوال قارداشیما نیلیوم بالا امر ائیلدی کی اهل حرم چوللره قاچا قالدی اوزی خیمده یانا یانه آی بابا هر نه واریدی اهل جفا غارت ائیلدی اهل حرم داغیلدی چوله وحشت ائلیدی الله ولیک عممه چوخ نصرت ائیلدی تاپدی گتیردی خیمه سوزانه آی بابا سندنصورا بابا بیزه دشمن گتیردی سو هر قطره سینده دیلده فغان ائتدیم آرزو بیر قطره سین وئریدیله کاش اصغره عدو اوخ ووردیلا او طفل لب عطشانه ای بابا الان کی گلمیشم بورا ای سرور حجاز نصفی یانان چادیردا بی بیم باشلیوب نماز گوزیاشلی سینه داغلی ائدیر رازیله نیاز قلبی دوندی لاله کیمی قانه آی بابا سندن صورا بو عالم امکاندا یوخ صفا قمچی له ساکت ائتدی بیزی قوم اشقیا کاش عمری اجل گله مقتلده قورتارا یوخ منده تاب کوفه ده زندانه آی بابا
⭕️ روضه شام غریبان سید رضا نریمانی گودال سخت بود برای دلش ولی اشک امام عصر، برای اسارت است ای سر بریده، بال و پرم را، نگاه کن داغی که مانده بر، جگرم را، نگاه کن پاشو کمک بده، که سوار شتر شوم نامحرمان دور و برم را، نگاه کن با شمر و، حرمله، طرف کوفه میروم برخیز همسفر، سفرم را، نگاه کن رفتم‌ پِی،ِ لباس تو اما مرا زدن بر روی گونه‌ها، ورمم را، نگاه کن عباس را، بگو که زمین خورد زینبت حالا کبودی، کمرم را، نگاه کن ای آفتاب، کم به تن، دلبرم بتاب ای آفتاب، چشم تَرم را، نگاه کن چادر نماند، تا بکشم روی پیکرت شرمندگی، اهل حرم را، نگاه کن خیلی شرمنده شد زینب .. گفت:« داداش! یادمه یه روزی خواب بودم، یهو از خواب بیدار شدم؛ دیدم تو بالا سرم وایسادی، گفتم:«داداش چرا منو بیدارم نکردی»؟! _گفتی:« خواهرم دیدم خوابی؛ از لای این درم داره آفتاب رو صورتت می‌تابه؛ ایستادم جلو آفتاب، آفتاب به پوستت نخوره به صورتت نخوره. یادته، گفتم:« ان شالله برات جبران کنم»... ای آفتاب! من که کاری ازم‌بر نمیاد؛ میبینی که من رو دارن دست بسته میبرن‌... امشب خیلی شب عجیبیه، امشب همچین که بی‌بی خیلی از این بچه‌ها رو با یه دردسری جمع کرد، دید دو سه تا از این بچه‌ها کم‌اند. یکی‌یکی دست سر این بچه‌ها میکشید. _عمه‌جان چرا گوشت اینجوریه؟! _گفت:« عمه جان! آخه تو این صحرا دنبالم میکردن؛ منم بهش میگفتم:«خودم گوشوارم و بهت میدم، اما اینا میکشیدن». _عمه ببین گوشم و... هی این بچه اون بچه؛ یکی‌یکی دلداری، _ پس دوتا بچه‌ها کم‌اند! گفت:« خواهرم ام‌کلثوم؛ عزیزم، میدونم خسته‌ای، پا میشی با همدیگه تابی تو این صحرا بخوریم دوتا بچه‌ها کم‌اند؟! تو این تاریکی‌ها، هی این طرف و بگرد؛ اون طرفا بگرد. _ای خدا! چیشدن این بچه‌ها؟! یهو دیدن زیر یه بوته‌ای، دوتا از این بچه‌ها دست گردن هم کردن، تا اومد برشون گردوند دید دوتایی جون دادن و مردن... این اسبا وقتی برا غارت میدویدن، این بچه‌ها زیر نعلای این اسبا، جون دادن و مرده بودن... خواهرم ‌یکی دیگه نیست! بازم بگردیم، خیلی کمرمم درد میکنه... این طرف اون طرف؛ _ای خدا! کجا رفته این بچه؟! یهو بی‌بی فرمود:« خواهرم فکرکنم ‌من‌میدونم». _چرا از کجا؟! _آخه وقتی آب آزاد شد، بچه‌ها رو من یکی‌یکی زیر نظر داشتم. دیدم یکی از این بچه‌ها گریه میکرد یه ظرف آبم برداشته بود. دیدم از این مردا هی سوال میکرد:« گودال کدوم طرفه»... خواهرم فکرکنم رفته گودال؛ چون از اون‌ موقع به بعد دیگه ندیدم ‌این بچه رو... سریع دویدن تو گودال، دیدن یه بچه‌ای خودش رو انداخته رو این بدن بی‌سر. این بچه رو بلند کردند. _اینجا چیکار میکنی آخه؟! عزیز دلم، چجوری این همه راه اومدی تا اینجا؟! _گفت: عمه جان! خیلی دلم هوا بابامو کرده... دم خیمه که ایستاده بودم،بابام و از دور میدیدم این لباشو میدیدم بهم میخورد؛ هی میگفت:« جگرم»... _عمه‌جان! بابام سر نداره خب؛ _عمه‌جان مگه نمیبینی بابام سرنداره؛ ولی من خودم صدا بابامو شنیدم. _چی میگفت عمه جان عزیز دلم؟! _عمه‌جان! تو این صحرا، تو این تاریکی‌ها هی صدا میزدم:« اباَ، بابا»؛ دیدم از یه سمتی هی صدا میاد:« اِلَیَّ؛ بیا»... دو سه تایی خودشون رو انداختن رو این بدن انقد گریه کردن ... ↫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ زبانحال حضرت زینب با رأس خونین حضرت اباعبدالله الحسین علیهم السلام در بالای نیزه ( کربلایی موسی_آقایی اردبیلی ) محملده مرتضی قیزی یورقون سپاهیلن قارداش باشین مخاطب ایدوب سوز آهیلن مرجان دوزور باشوندان آخان قان دوداقووه دلخسته زینبون اولا قربان دوداقووه مرجان ندی جمالووی رشک بهشت ایدور داش یاره سیندن آخدیقیجان قان دوداقووه کیم دی که لشگرون داغیلوب یوخدی یاورون جبریل اولوب جداده نگهبان دوداقووه هر دم که نیزه اوسته باشون لنگر ایلیور گویا دوباره دن یتیشور جان دوداقووه ایله دعا رقیه سنی گورمسین بله باخسا ئولر او غمزده جیران دوداقووه باشلار ایچینده فکر ایدورم آختارور سنی ایکاش دوشمسین گوزی بیرآن دوداقووه عرش اهلی نوک نیده چکوب حیرتیله صف فیض آلماقا اولوبدیلا مهمان دوداقووه گل تک سولوبدی لبلرون ای قبله گاه عشق سانکی اسوبدی سهمیلی توفان دوداقووه هردم که یل غباره بوکور مه جمالووی دوقوز سمانین اهلی دیور جان دوداقووه هفت آسمانه ذات ازل جنس نوریدن پهن ایلیوبدی سفره احسان دوداقووه هر قطره قان که فرشه دامور عرش نیزه دن یر سسلنور سلام اولا عطشان دوداقووه گون تک چیخوبدی سیره جداده کسوک باشون حسرتدی یرده زینب نالان دوداقووه آچ قانلی گوزلرون منه ده بیر عنایت ایت چوخداندی عاشقم او بدخشان دوداقووه آیات عشقی نشر ایلیور قانلی لبلرون ارواح انبیا اولوب حیران دوداقووه بذل ایلیوب آخان قانون اسلامه تازه جان مدیوندی دین ومکتب قران دوداقووه دیلدن سالوبدی قیزلارووی شام یولاری یول یول ایدوب گوزوندن اوزاق قمچی قولاری ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
4_847224080577856942.mp3
3.8M
روضه زبانحال حضرت زینب با رأس خونین حضرت اباعبدالله الحسین علیهم السلام در بالای نیزه ☝️ التماس دعا
خدا نیاره اسم من از قلم بیفته هوای کربلای تو از سرم بیفته هوامو داشته باش آقا اگه حواسم به تو نیس به پای هر سلام من یه کربلا پام بنویس۲ دعوتم کن/ به حرم / به حرم آقا قسمتم کن/ ببرم / ببرم آقا یا ثارالله/ یا حسین / یا حسین مولا ۳ منم گدای زهرا منم غلام حیدر حسینیم به لطف شیر حلال مادر خدا کنه منم یه روز یکی مثه زهیر بشم نوکر تو شدم حسین که عاقبت به خیر بشم ۲ دست منو/ کرمت/ کرمت مولا کی می رسم/ حرمت/ حرمت مولا یا ثارالله/ یا حسین / یا حسین مولا ۳ سجده به تربت تو کار همیشگیمه نفس زدن برا تو برکت زندگیمه ارباب من شدی حسین که نوکری بلد بشم من از کنار اسم تو چه جوری ساده رد بشم ۲ کاری کن هم/ نفسم/ نفسم آقا به اربعین/ برسم/ برسم آقا یا ثارالله/ یا حسین / یا حسین مولا ۳ در خونت ندیدم  هیچکسی نا امید شه خدا کنه همینجا موی سرم سپید شه همین که خرج تو میشم همش برام حساب می شه تا اسم کربلات میاد دلم دوباره آب میشه۲ از کربلا ،چه خبر،چه خبر آقا قسمتم کن، یه سحر ، یه سحر آقا یا ثارالله  یا حسین    یا حسین مولا ۳
وای من خیمه ها به غارت رفت گیسویی روی نی پریشان شد   وسط چند خیمه ی سوزان خواهری دل شکسته حیران شد * وای من چادری به یغما رفت بانویی معجرش در آتش سوخت   مرد بیماراین حرم تنهاست نیمه ای از بسترش در آتش سوخت * شعله و دود تا فلک می رفت کربلا هم سقیفه ای دارد   به لب کُند تیغ خرده نگیر! هرکه اینجا وظیفه ای دارد * عاقبت هرچه بود، با سختی سرخورشید را جدا کردند   مرد خورجین به دستی آوردند صحبت از درهم وطلا کردند * مرد خورجین به دست با سرعت سمت دارالعماره می تازد   مرد خوش قول ِ کوفه با جیبی مملو ازگوشواره می تازد * باد تند خزان چه سوزی داشت! چند برگی ز لاله ای گم شد   در هیاهوی زیور زینب گوشوارِ سه ساله ای گم شد * وای از هق هق النگوها آسمان هم به گریه افتاده   درشلوغی ِ عصرعاشورا حرمله یاد هدیه افتاده * حرف خلخال را دگر نزنید درد ِسرسازمی شود به خدا   دختران تازه یادشان رفته زخم ها باز می شود به خدا * سرعباس را به نیزه زدند تا ببیند چه بر حرم رفته   تا ببیند نگاه یک لشگر سمت بانویی محترم رفته