eitaa logo
پویش‌کتاب‌‌مادران‌شریف
2.1هزار دنبال‌کننده
493 عکس
43 ویدیو
48 فایل
مهلت شرکت در پویش کتاب «جمعه دوم آوریل» و «من مادر مصطفی» از ۱ تا ۳۰ دی 🏆۱۰ جایزه ۱۰۰ هزار تومانی به قید قرعه🏆 نذر فرهنگی کتاب: 6104338631010747 به نام زهرا سلیمانی ارتباط با ما: @Z_Soleimani تبلیغات: @xahra_rezaei23
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📘📘📘 سرم را گذاشتم روی صورتش و گفتم: «خدایا، یه هدیهٔ ناقابل بی‌ارزش دارم بهت می‌دم. برای من خیلی عزیزه، ولی در مقابل تو ناچیزه. این هدیه رو از من قبول کن. تو چه منتی سر من گذاشتی! چقدر مردم تصادف می‌کنند. همین چند وقت پیش قرار بود الهه با تصادف از بین بره؛ ولی تو به سرم منت گذاشتی و اسم شهید گذاشتی روی دخترم. برای منِ روسیاه در امیدی باز کردی که روز آخرت پیشت روسفید باشم. این منت نیست که الهه زیر ماشین نرفت؟ این منت نیست که از بین اون همه آدم تو منا، مادر من شهید بشه؟ من دلم به همین‌ها خوشه که روز قیامت دستم خالی نباشه . همه می‌میرن. نه یه ساعت جلو می‌ره ساعت مرگشون، نه یه ساعت عقب؛ ولی این منته که تو اسم خودت رو بذاری روی آدم. خدایا، این هدیهٔ ناقابل رو از من قبول کن. می‌خوام به خاک بسپارمش. تو خودت الهه رو خواستی. دو دستی این هدیه رو بهت تقدیم می‌کنم.» کسانی که دوروبرم بودند با حرف‌هایم خیلی گریه می‌کردند؛ اما خودم اصلاً گریه نمی‌کردم. تمام وجودم شوق بندگی خدا شده بود. 📚 برشی از کتاب زندگی تدوین: آزاده فرزام‌نیا 🌺 کانال پویش کتاب مادران شریف: @madaran_sharif_pooyesh_ketab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پویش‌کتاب‌‌مادران‌شریف
#معرفی_کتاب #دختران_هم_شهید_می‌شوند ✍🏻 آزاده فرزام‌نیا
فرهنگ شهادت در جامعه‌ی ما اغلب امر مردانه‌ای به حساب می‌آید، مخصوصاً برای نوجوان دختری که عاشق این فضاست، اما خود را فرسنگ‌ها دور از آرزوی شهادت می‌بیند. کتاب به قلم خانم آزاده فرزام‌نیا (نویسنده و محقق کتاب ) با بررسی و روایت زندگی شهیده‌ی نوجوانی به نام مهری زارع در واقع تلاشیست برای نشان دادن باب باز شهادت برای دختران و زنان 🤍 روایت کتاب در روزهای پیش از انقلاب در شهر مشهد جریان دارد. خانواده‌ای ساده و دوست داشتنی به تصویر کشیده می‌شوند که رابطه‌ی عاشقانه‌ و صمیمانهٔ پدر دختری بطور ویژه در این خانواده دیده می‌شود و خواندن کتاب را جذاب‌تر می‌کند. نقل مستندهای شفاهی دوران شاه، جنایات دردناک ساواک در مشهد، پاسخ به شبهات رایج در بستر داستانی و قلم ساده و روان از نقاط قوت این کتاب است. پیشنهاد می‌کنم این کتاب زیبا را هم خودتان بخوانید و هم به اطرافیان نوجوان خود هدیه دهید. 🎁 📚📚📚 🛒 خرید نسخه الکترونیک کتاب از فراکتاب: 🔗 http://www.faraketab.ir/b/11336?u=82039 🟣 کد تخفیف ۵۰ درصد: madaran 🌺 کانال پویش کتاب مادران شریف: @madaran_sharif_pooyesh_ketab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگر کتاب رو کامل مطالعه کردین برای شرکت تو قرعه‌کشی مشخصات‌تون رو اینجا ثبت کنین 👇🏻 🔗 https://digiform.ir/c9c762fe0c منتظر خوندن نظرات شما درباره‌ی کتاب هستیم. 😉 فراموش نکنین که با ثبت نظرتون توی نرم‌افزارهای کتابخوانی، حتما دیگران رو هم به مطالعهٔ کتاب دعوت کنین. ❣ 🌺 کانال پویش کتاب مادران شریف: @madaran_sharif_pooyesh_ketab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📘📘📘 بالأخره با امیر تصمیممان را گرفتیم. معلوم نبود داروی بی‌هوشی برسد. وضعیت مریم هم هر لحظه بدتر می‌شد. به مریم هم گفتم چه اتفاقی افتاده و دارو نیست. یکی از دکترها آمد داخل اتاق و به مریم گفت: «دخترم، عملت خیلی درد داره؛ ولی نمی‌تونیم بی‌هوشت کنیم. می‌تونی تحمل کنی؟» مریم همین که فهمید قرار است چه جوری عملش کنند رو کرد به من و گفت: «مامان، نگران نباش. حسرت یه آخ رو به دلشون می‌ذارم.» دلم داشت می‌ترکید؛ ولی نباید گریه می‌کردم. مریم خودش پایش را گرفت و به دکتر‌ها گفت: «نمی‌خواد بی‌هوشم کنین. تحمل می‌کنم.» دکتر‌ها هم وقتی محکم بودن مریم‌ را دیدند شروع کردند به دریل کردن پای دختر معصومم. با صدای دریل، بندبند وجودم می‌لرزید؛ اما یک آخ از مریم درنمی‌آمد. در عجب بودم که خدا چه نیرویی به این دختر داده. فقط می‌دانستم که تمام وجودش پر از ایمان است. 📚 برشی از کتاب زندگی تدوین: آزاده فرزام‌نیا 🌺 کانال پویش کتاب مادران شریف: @madaran_sharif_pooyesh_ketab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا