پویشکتابمادرانشریف
📚 روشهای تهیه کتاب «مادر ایران» با تخفیف 👇🏻 💠 نسخه پی دی اف کتاب «مادر ایران» رو با ۵۰ درصد تخ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پویشکتابمادرانشریف
📚 روشهای تهیه کتاب «مادر ایران» با تخفیف 👇🏻 💠 نسخه پی دی اف کتاب «مادر ایران» رو با ۵۰ درصد تخ
از اینجا میتونید نسخه پیدیاف یا چاپی کتاب مادر ایران رو با تخفیف بخرید. 👆🏻
پویشکتابمادرانشریف
خانومای گل 🌹 ما یه گروه همخوانی هم داریم که اونجا روزانه بخشی از کتاب رو میخونیم و دربارهش گفتگو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یه گروه ۴۵۰ نفری هم داریم برای همخوانی و گفتگو درباره کتابای مادران و همسران شهدا
‼️مختص خانوماست.
از اینجا عضو بشید:
https://eitaa.com/joinchat/2443837746C2e2480d3a6
🌱🌱🌱
#گزارش
توی پویش کتاب #آرام_جان غیر از جوایز نقدی، خانواده محترم شهید هم ۵ تا جایزه ویژه رو هدیه کرده بودن، ۵ تا کتاب #آرام_جان مزین به امضای مادر شهید 😍
حالا کتابهای «آرام جان» و «منم یه مادرم» به دست برندهها رسیده به همراه کلی متبرکات دیگه که خانوادهی شهید لطف کردن 💚
مبارک دوستان برنده باشه 🌸
🌺 کانال پویش کتاب مادران شریف:
🔗 eitaa.com/madaran_sharif_pooyesh_ketab
سلام بر دوستان کتابخوان 🤓
از اونجایی که دیگه خیلی از دوستان کتاب #مادر_ایران رو تموم کردن و بیصبرانه منتظر معرفی کتاب ماه بعد هستن، گفتیم بیشتر از این منتظرتون نذاریم تا اگر میخواین إن شاءالله ماه بعد هم همراه ما باشین از الان به فکر تهیهی کتاب پویش باشین 😉🛒
به لطف خدا میخوایم در ماه آینده کتاب ساجی رو با هم بخونیم.
خاطرات خانم نسرین باقرزاده، همسر سردار شهید بهمن باقری (فرمانده مخابرات قرارگاه نوح)
کتاب از خاطرات کودکیهای خانم باقرزاده میگه و ازدواجشون، و بعد هم با شروع جنگ اتفاقات متعددی که برای ایشون و خانوادهشون رخ میده رو به تصویر میکشه.
🟡 اگر اهل کتاب دست گرفتن و بو کردن کاغذ هستین 📖 میتونین نسخه چاپی کتاب رو از سایت کتابرسان تهیه کنین.
( با کد تخفیف ۲۰ درصد madaran)
🔗 https://ketabresan.net/w/k6vCX
🟡 نسخه صوتی 🎵و الکترونیک 📱 کتاب رو هم میتونید با تخفیف ۵۰ درصد از فراکتاب تهیه کنید.
کد تخفیف ۵۰ درصدی:
Madaran
از اینجا:
www.faraketab.ir/b/19269?u=82039
🌺 کانال پویش کتاب مادران شریف:
🔗 eitaa.com/madaran_sharif_pooyesh_ketab
#برشی_از_کتاب
#مادر_ایران
با هر بار شنیدن صدای زنگ، گوشتِ تنم میلرزید که این بار حتماً کسی خبر شهادتشان را آورده است. وقتی شهید شدند آرام شدم. انگار فقط منتظر همین بودم. آبها از آسیاب میافتاد چون دیگر چیزی برای ازدستدادن نداشتم، چیزی که بهخاطرش دلهره داشته باشم و برایش ضجه بزنم. امیدم به شهادتشان بود.
بعد از شهادت هم نه اینکه ناامیدی به سراغم بیاید، خوشحال بودم که امانت خدا را همان طور که پاک و منزه تحویلم داده بود به صاحب اصلیاش برگرداندهام.
🌺کانال پویش کتاب مادران شریف:
🔗eitaa.com/madaran_sharif_pooyesh_ketab
پویشکتابمادرانشریف
🌱🌱🌱
هدایای باقی دوستان هم از طرف شهید محمدحسین حدادیان به دستشون رسید ♥️
#گزارش
🌺 کانال پویش کتاب مادران شریف:
🔗 eitaa.com/madaran_sharif_pooyesh_ketab