eitaa logo
مادرانه های مشترک
12.7هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
105 ویدیو
27 فایل
نکات تربیتی کاربردی انجام کارهای روزمره در کنار فرزندان تبدیل کارهای خانه به بازی مشارکت بچه ها و مسئولیت پذیری بازیهای خانگی قصه های کاربردی و ... شرافت هستم یک مادر *در حد توانم برخی از سوالات را پاسخ میدم* @Sherafat518
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃بسم الله الرحمن الرحیم 🍃 به نام خداوند بخشنده مهربان سلام وقت بخیر همراهان گرامی کانال مادرانه های مشترک ➖ در ادامه بحث نیازها یک نیاز خیلی مهم دیگر انسان، که از کودکی شروع می شود بحث استقلال است. انسان ذاتاً و بر اساس فطرتش دوست دارد که مستقل باشد، این استقلال در چه حد است؟ در حدی که توانایی اش را دارد،با هر کیفیتی که می تواند. ➖نوزاد وقتی به دنیا می آید خودش اعلام نیاز می‌کند که من چه زمانی شیر می‌خواهم، چه زمانی مثلاً کثیف هستم، پوشک من را عوض کنید چه زمانی دلم درد می‌کند و... به هر حال این را خودش بروز میدهد و خودش مستقل است، اصلاً اینجور نیست که مثل یک عروسک ساکت باشد و ما دو ساعت یک بار بخواهیم به او شیر بدهیم. دیدید بعضی از بچه‌ها وقتی به دنیا می آیند شب تا صبح دارند، جیغ می‌زنند و شیر می‌خورند،بعضی از بچه‌ها شب تا صبح می‌خوابند، یعنی این کودک یک موجود مستقل است، که تشخیص میدهد الان نیازش چی هست، الان چه مشکلی دارد ،گرمش هست،سردش هست، آغوش مادر را می‌خواهد و... یعنی خودش به نیازهایش آگاه است و اعلام می‌کند. ➖ این استقلال دادن به کودک یعنی چی؟ در چه کارهایی به او استقلال بدهیم؟؟ از چه زمانی ؟مثلاً از چه زمانی کودکم خودش غذا بخورد! از چه زمانی خودش لباسش را بپوشد؟! ➖ این‌ها اصلاً سن مشخص ندارد چون توانایی‌های کودکان مختلف با هم متفاوت است، اینطور نیست که اگر یک کودک زودتر توانست یک کاری را انجام بدهد یعنی باهوش‌ترهست، نه اصلاً ربطی ندارد همه بچه‌ها به این توانایی‌ها می‌رسند حالا بسته به شرایط در سنین مختلف آن ها خودشان زمان را با رفتارشان به ما اعلام می‌کنند، فقط ما باید این شرایط را برایشان فراهم کنیم که مثلاً اگر ۶ ماهگی غذا دادن به کودکم را شروع می‌کنم امکان بازی با غذا را از همان ابتدا برای او هم بگذارم. ➖ آن زمانی که خودش بتواند غذا بخورد نمی‌گذارد من غذا را به دهانش بگذارم ،ولی اگر من یک پیشبند بستم یک قاشق هم در دستم هست و مرتب میگویم که دهنت را باز کن این را بخور متوجه نمی‌شوم که کی فرزندم نیاز دارد که در غذا خوردنش مستقل بشود. ولی اگر برایش پیشبند بستم غذا هم به او میدهم ولی یک ظرف غذا هم جلوی خودش هست و می‌بینم که او به من که می‌خواهم به او غذا دهم واکنش منفی نشان میدهد حتی می‌زند زیر دست من، ولی دست خودش را در آن غذایی که جلویش هست می برد و میکشد روی سر و صورتش، هنوز دستش حرکت هدفمند هم ندارد که از ظرف غذا برود در دهنش، او در واقع می‌خواهد غذایش را بخورد ولی هنوز قدرت این جهت دادن درست به دستش را ندارد،می‌خواهد ببرد در دهانش می‌زند به سر و صورتش، دارد کشف می‌کند، دارد تجربه می‌کند، حالا من بگویم که نه پس این هنوز بلد نیست غذایش را خودش بخورد نمی‌گذارم خودش بخورد و بعد هم مشکلات دیگری که به وجود می آید از جمله بد غذایی و... _ مثلاً بچه من ۲ ساله، یا ۲ سال و نیمه تا سه ساله است می‌تواند جورابش را خودش بپوشد حالا ،لنگه به لنگه بپوشد و... نه من حتماً برایم مهم است که مثلاً سریع زود آماده بشود. بچه من می‌تواند پله‌های سرسره را چهار دست و پا برود بالا ، ولی من نمی‌خواهم دستش کثیف بشود،نمی‌گذارم در زمینه‌های مختلف به استقلال برسد و بعد چون که استقلال نیاز این کودک هست و ما نمی‌گذاریم در این‌ها به استقلال برسد، یک سری رفتارهایی کودک دارد که خودمان هم متوجه نیستیم از کجا نشات می گیرد، مثلاً خیلی وابسته است، خیلی پرخاشگر است، خیلی تنبل یا گوشه گیر و... است. برای هر کودکی ممکن است عدم تامین نیاز استقلالش به یک نوع خودش را نشان بدهد، و وقتی به مادر که میگویی باید نیاز به استقلال را به کودکت بدهی ،مادر میگوید خودش میگوید غذا بکن دهنم ،خودش میگوید لباس بکن تنم خودم نمیتوانم ، خودش میگوید کفش من را بپوشان، خودش میگوید برایم آب بریز خودم نمی‌توانم، چه اتفاقی افتاده؟ ➖ بعد از یک مدت وقتی ما نمی‌گذاریم در کارها مستقل بشوند و تمام کارهایش را خودمان انجام میدهیم از روی محبت، از روی عشق مادری، این بچه وابسته می‌شود، اعتماد به نفسش پایین می آید ،گفتیم جلسات قبل که این نیازها اینطور نیست که کامل از هم جدا باشند خیلی با هم همپوشانی دارند،نیاز استقلال و اعتماد به نفس هم همینطورند هرچه کودک استقلال بیشتری در امور شخصی خودش و انجام کارها و توانایی‌های مختلف داشته باشد اعتماد به نفسش بالا می رود. هر چقدر کارهای کمتری را بتواند انجام دهد اعتماد به نفسش پایین می آید و وابستگی اش بیشتر می‌شود. آن وقت وقتی هم مادر به او می گوید خودت بپوش خودت آب بریز و ...، میگوید نه من نمی‌توانم چون هم انجام نداده هم اینکه اگر انجام داده و خطا کرده سرزنش شده، ✅ نشر با نام و لینک کانال مادرانه های مشترک👈 @madaranehayemoshtarak
➖مثلا من به جای اینکه تنگ و لیوان بلور و کریستال بگذارم، می‌توانم در سطح پایین‌تر مثلاً اگر دست فرزندم به روی کابینت نمی رسد، در یک سینی کف آشپزخانه یک تنگ پلاستیکی که مقدار کمی آب در آن هست و مثلاً یک لیوان پلاستیکی بگذارم، بچه دو سه ساله ام، می گوید مامان آب می‌خواهم، مامان: آب در آشپزخانه است برو خودت بریز بعد می آیم می بینم که تنگ را خالی کرده روی قالی آشپزخانه، چنان برخورد بدی می‌کنم که دفعه بعد به بچه بگویی برو آب بریز،می گوید نمیتوانم، خودت آب بهم بده و بعد هم که من می‌خواهم مستقلش کنم خودش نمی‌خواهد. ➖ پس یک نکته خیلی مهم این است که در استقلال دادن به بچه‌ها توانایی سنی شان را در نظر بگیریم، آن کار را با کیفیت سن خودشون انجام می دهند. ➖ تمام زندگی برای آنها بازی است، او مثلاً گفته تشنه هستم حالا آمده آب بریزد،یک لحظه به ذهنش می‌رسد که آب را بریزم کف آشپزخانه و بازی کنم و بعد وقتی که القاء حس ناتوانی به او می دهیم که تو نمی‌توانی دیدی خراب کردی دیدی یک ساعت من را علاف کردی کفشت را نپوشیدی، دیدی مثلاً جورابت را اینجوری بد پوشیدی ،این بچه میگوید بله حرف مامان درست است، من نمی‌توانم پس دفعه‌های بعد می گوید: مامان خودت برایم انجام بده پس اگر فرزند ما نوزاد هست، حواسمان باشد که در هر سنی هر کاری را خودش می‌تواند انجام بدهد،با هر کیفیتی، بگذاریم که انجام بدهد،اگر مثلاً فرزند ما سه چهار ساله است و مدام می گوید نمیتوانم نمیتوانم، انتظار تغییر سریع و آنی نداشته باشیم،ببینیم مشکل از کجاست و قدم به قدم جلو برویم. پس اگر بچه من لباس خودش را نمی‌پوشد مثلاً در ۴ سالگی غذایش را نمی‌خورد کفشش را نمی‌پوشد،در مورد نظم البته اینجور نیست در این مورد در مطالب نظم کودکان مفصل توضیح دادیم ،بعد من نگویم که از امروز باید مستقل باشد،مطلب تغییر آنی و مخرب را حتماً بخوانید و یکی یکی مثلاً اول در لباس پوشیدنش مستقل بشود، بعد غذا خوردنش مستقل بشود و بعد .... ➖ خیلی وقت‌ها اینکه،بچه ها توی کارها مستقل نیستند باز دلیلی پشت رفتار هست یک نیازی پشت رفتار هست مثلاً من در تجربیات بارداری در یک قسمتش نوشته بودم که پسر دوم من که از ۱۰ ماهگی خودش غذا می‌خورد در این مدت بارداری من می‌گفت که، چند هفته‌ای که من خیلی حالم بد بود،می نشست بغل من و می گفت شما به من غذا بده، این دلیلش چی بود؟ اینکه آن مدت هم احساس ترس و اضطراب ناشی از دیدن شرایط مادر، هم اینکه ارتباط ما کمرنگ شده بود،هر کدام از این‌ها می‌توانست دلیل باشد،پس خیلی وقت ها مادری پیام می‌دهد که بچه‌ام خودش غذا نمی‌خورد،منم دهنش نکردم و می‌خواهم که خودش بخورد ولی میگوید نه، به این مادر میگویم شما با بچه وقت بازی دارید،در خانه با هم ارتباطی دارید؟ پاسخ: نه او کار خودش را انجام میدهد منم کار خودم،یا مادر میگوید که نه ما ارتباطمان نهایتاً سر سفره است این بچه مثلاً اینجا دنبال جلب توجه هست پس اینکه می‌گویم نیازها با هم همپوشانی دارند،و در هم تنیده هستند یک وقت‌هایی این عدم استقلال،ریشه در عدم تامین نیازهای دیگر دارد،پس در هر سنی اصلاً مقایسه نکنیم که بچه فلانی از فلان سن لباسش را می‌پوشید،بچه فلانی از فلان سن کفشش را می‌پوشید،بچه من زودتر یا دیرتر است. نه همه بچه‌ها خودشان اگر ما مانع ایجاد نکنیم خودشآن در سنی که باید به این توانایی می‌رسند. و نکته دیگر اینکه بچه‌ها احساس نکنند که این استقلال دادن در واقع یک جور تنبیه است مثلاً من مادر وقتی که خوشحالم و با بچه خوبم، لباسش را تنش می‌کنم، تا ناراحت میشوم میگویم خودت برو بکن تنت ۴ سالته هنوز نمی‌توانی لباست را تنت کنی، خوب بچه نسبت به این موضوع گارد می‌گیرد هیچ وقت استقلال دادن برای بچه‌ها مثل تنبیه نباشد چون نسبت به آن احساس خوبی پیدا نمی‌کنند اتفاقا یک ارزش باشد اینکه یک بچه مستقل است و کارهایش را خودش می‌تواند،انجام بدهد،حتی در خیلی از کارهای منزل می‌تواند کمک کند ولی حواسمآن باشد که از بچه‌ها به اندازه کیفیت سن خودشان انتظار داشته باشیم ظرف شستن در حد سن خودشان، سبزی پاک کردن در حد سن خودشان، خیلی وقت‌ها از نظر ما ریخت و پاش است از نظر ما کثیف کاری است ،ولی از نظر آنها مستقل کاری را انجام دادن است و روی اعتماد به نفسشان خیلی اثر دارد و مسئله بعدی عدم مقایسه اینکه در چه سنی به چه توانایی می‌رسند،و یک نکته خیلی مهم این است که بچه‌ها وقتی این استقلال از سن خیلی پایین به آنها داده نشود بعد از مدتی دیگر وابسته می شوند،و حتی اگر بخواهیم آن استقلال را به آنها بدهیم خیلی شرایط سخت می شود و به آن شرایط به نوعی عادت کردند و توانایی های خودشان را باور ندارند مثل پرنده‌ای که در قفس است. ✅ نشر با نام و لینک کانال مادرانه های مشترک👈 @madaranehayemoshtarak
من تا حالا چندین بار شده منزل کسی رفتم که پرنده در قفس داشتند می گوییم اگر این پرنده بتواند آزاد زندگی کند خیلی بهتر است ما انسان‌ها دوست نداریم کسی ما را حتی در یک اتاق با بهترین امکانات زندانی بکند،چندین بار این را شنیده‌ام که می‌گویند این پرنده نمی‌تواند بیرون از قفس زندگی کند،یک بار یک نفر که پرنده داشت می‌گفت من در این قفس باز می‌کنم او نمی رود. چون این پرنده در این شرایط به دنیا آمده و رشد کرده اصلاً زندگی درمحیط وحشی و در محیط طبیعی را بلد نیست اگر یک روز آزادش کنیم می‌میرد. ➖حالا این مثال را زدم بگویم که وقتی به بچه‌ها هم از ابتدا آن شرایط استقلال را ندهیم خیلی کارها برایشان سخت می شود. یعنی مثلاً موردی داشتم که مادر میگفت که پسر ۱۱ ساله هنوز خودش غذا نمی خورد😐😐،پرسیدم که چه اتفاقی افتاد که کار به این سن رسید، مادر میگفت که تا یک سالگی و حتی دو سالگی اش خودم به او غذا می دادم،نمی‌توانست بخورد،می‌خواست خودش بخورد ولی خودش کثیف کاری می‌کرد،بعد من منتظر بودم که زمانی برسد که او خودش بتواند بدون کثیف کاری و با قاشق غذا بخورد، این زمان نرسید و بعد او سه ساله شد ۴ ساله شد ۵ ساله شد ،دیگر خودش هم علاقه‌ای نداشت و از من می‌خواست به او غذا بدهم حتی من خواب بودم او می‌خواست به مدرسه برود می آمد من را بیدار می‌کرد: مامان بیا صبحانه من را بگذار دهنم،پس از یک جایی به بعد دیگر وابستگی خود بچه انقدر زیاد می شود که خودش اصلاً نمی‌تواند استقلال را بپذیرد و او ذاتاً نیاز به استقلال دارد، خودش بیان می‌کند که مثلاً این کار را برای من انجام بدهید این کار را نمی‌توانم،ولی ذاتاً این آسیب خودش را در رفتارهای دیگر هم نشان می دهد، چون این بچه فطرتا نیاز به استقلال دارد حالا که نیاز به استقلالش تامین نشده این به صورت دیگری خودش را نشان می دهد، ممکن است بدرفتاری باشد، پرخاشگری باشد،گوشه‌گیری باشد، یا مثلاً در حرف گوش نکردن باشد لجبازی‌های شدید باشد و مادر هم نمی‌فهمد که این نیاز به استقلالش تامین نشده، پس از هر سنی کودک هر کاری را که خودش به خصوص امور شخصی اش و کارهای خانه می‌تواند با هر کیفیتی که انجام بدهد شرایط را برایش ایمن بکنیم شرایط را برایش فراهم بکنیم خودش می‌خواهد غذا بخورد،زیراندار بزرگ را برایش پهن کنیم،روی این زیرانداز خودش غذا بخورد با هر کیفیتی که می‌خواهد بر سر و صورتش بمالد به دهنش بمالد آرام آرام یاد می‌گیرد،کفشش را لنگه به لنگه می‌پوشد چند قدم با این کفش لنگه به لنگه که راه رفت خودش می فهمد، دفعات بد توجه می‌کند دفعات بعد به او می‌گوییم دقت بیشتری می کند. لباسش را طول می‌کشد بپوشد،کمی صبوری می کنیم ،ممکن از سوال پیش بیاید عجله داریم کفشش خودمون پایش کنیم آسیب می بیند،باز من میگویم که نگاه جزئی نداشته باشید دید کلی داشته باشیم، حالا اگر یک بچه ما در خانه خودمان صبر می‌کنیم تا کارهایش را خودش انجام دهد حالا که ما رفتیم کلاس، پارک، مسجد و... و سریع می‌خواهیم بیاییم خودمان کفشش را به پایش می‌کنیم،اشکال ندارد کلیت کار که آیا همیشه ما داریم این کار را برای این بچه انجام می‌دهیم فرصت بروز توانایی‌ها را به خودش هم می‌دهیم ولی اینطور هم فکر نکنیم که بچه من میگوید تو برایم انجام بده این یعنی اینکه این نیاز به استقلال ندارد، چرا او نیاز به استقلال دارد یا این فرصت را به او ندادیم، یا اینکه دلیل دیگری پشت این رفتارش هست ✅ نشر با نام و لینک کانال مادرانه های مشترک👈 @madaranehayemoshtarak