eitaa logo
🇮🇷مادران میدان🇮🇷
725 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
197 ویدیو
47 فایل
🌱 امام خمینی(ره): «.... اگر در طول انقلاب وفاداری و عواطف و حضور زنان در میدان های مختلف، در راه پیمایی‌ها و انتخابات‌ها نمی بود، یقینا این حرکت عظیم مردمی، نمی توانست این گونه شکل پیدا کند.» مدار مادران انقلابی(مادرانه) ارتباط با ما: @M_borzoyi
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ریحانه
✌🇮🇷 بانوان همیشه در صحنه " ۹ پیشنهاد برای فعالیت های انتخاباتی بانوان " قسمت ۳ از ۶ 🔵 وقتی از دیگ نذری بوی سیاست بلند می شود شاید تا حالا فقط نذری را توی مناسبت های خاص یا برای رفع حوائج شخصی پخته باشید. اما می شود به همین نذری عطر و طعم دیگری هم اضافه کرد. بیایید این بار دیگ نذری را سیاسی روشن کنید. از شله زرد تا آش و حتی یک بسته شکلات می تواند بهانه ای باشد تا تنها یا با زنان محله بساط نذری سیاسی راه بیندازید. به نیت یک *مشارکت دشمن کور کن نذری را حسابی هم بزنید، بعد هم یک نوشته یا یک پیغام ضمیمه کاسه یا بسته نذری کنید و ببرید در خانه اهل محله. اگر شرایط مهیا بود می توانید از کاری که انجام داده اید با همسایه ها و هم محله ای ها حرف بزنید و او را هم دعوت به این کار کنید. 🟣 ره صد ساله را یک ساعته طی کنید یکی از ابزارهای موثر برای انتقال محتوا هنر است. ابزاری که ره صد ساله را نه یک شبه که گاهی یک ساعته هم طی می کند. دست به کار شوید و چند کلید واژه در مورد انتخابات، آینده، هویت، سرنوشت، صندوق رای، مشارکت، دشمن و... جلویتان بگذارید. بعد سعی کنید به کمک اعضای خانواده یا دوستانتان یک نمایش نامه بنویسید و به مرحله اجرا برسانید. این نمایش می تواند در مکان های مختلف از جمله مسجد، جمع های خانواده، مدرسه فرزندتان و... اجرا شود. 🟠 داستان بازی‌هایی که گردونه تواصی را می چرخانند شما می توانید با طراحی بازی های داستان محور، حول موضوعاتی که به هویت ملی و انتخاب آگاهانه گره بخورد، علاوه بر انتقال این مفاهیم به کودکان، والدین را نیز غیر مستقیم با این مقوله درگیر کنید. با اجرای این داستان بازی ها در پارک ها، مساجد، مدارس و مکان های عمومی دیگر چه بسا بتوانید محفلی برای گفت و گوهای عمیق تر راه بیندازید و زحمت چگونگی شروع بحث در این موضوعات را از دوش خود بردارید. 🇮🇷 @khamenei_reyhaneh
گفتگوی بعد از مستند پایان پخش مستند تاردید توی خونه مادر دغدغه مند و فعال مون،آغاز بحث با مهمانها بود... یکی از مهمانها گفت: توی مستند،از وسطِ صدای اعتراض دیگه صدای مردم شنیده نمیشد صدای گلوله شنیده می‌شد!! گفتم:درسته،مثل قضیه ی مهسا امینی که دشمن اومد توی کشور یکسری شایعه درست کرد تا زمینه سازی کنه برای نقشه های شوم... مردم یکسری اعتراض بجایی دارند اما دشمن از فرصت سوء استفاده میکنه،مردم بعد از سوءاستفاده ی دشمن میگن ما پشیمونیم ازینکه اعتراض کردیم، ما اینو نمی‌خواستیم. حواسشون نبود که دشمن از گله و شکایات سواستفاده میکنه... کشور های متحد با آمریکا،آخرتشون چی شد؟!مثل صدام... یا مصدق که پیرو خط امام نبود...آخرتش چی شد؟! دشمن با هر ایرانی اگر حتی طرفدار رهبری نباشه و فقط استقلال بخواد مشکل داره و میگه ما باید بالاسر شما باشیم. میگن انقدر میگین مرگ بر آمریکا که آمریکا باهاتون دشمنه...زمان مصدق که خبری از مرگ بر آمریکا نبود!!! یا توی اشغال سفارتخوته وقتی دانشجوها رفتن سفارت رو گرفتن کلی مدرک جاسوسی علیه ایران پیدا کردن! قضیه اون سندها چه بود؟! دقیقا از روز بعد انقلاب، اختلافات قبیله ای توی ایران بوجود اومد. آقا میگفتن زمان شاه نماینده یه کشوری میومد هواپیمای ایران رو برمیداشت میرفت به یه کشوری حمله میکرد شاه ایران خبردار نمیشد!!! حالا تصور کنید که آمریکا انقدر راحت منافعش توی ایران داره تامین میشه یهو انقلاب میشه و فضایی بوجود میاد که شاهی که داشت منافع آمریکا رو تامین میکرد باید میذاشت میرفت. پس مطمئنا آمریکا صداش درمیاد. اینطرف فقط ایران نبود،لبنان،سوریه و... گفت ایران تونست پس ما هم میتونیم. بخاطر همین میگیم اگر انقلاب اسلامی زمین بخوره کل کشوره های اسلامی زنده ی دنیا زمین میخورن. از روز بعد پیروزی انقلاب فتنه و تحریم و جنگ داخلی و اغتشاش یا مسئول نالایق داشتیم یا نقشه کشیدن برای بچه های مسئولین...گفتن کاری کنید که پناهنده بشن و دیگه کاری از دست مسئول برنیاد و بتونن آتو بگیرن. الان هم که میگن قهر کنید و توی انتخابات شرکت نکنید... یکی توی جمع گفت: خیلی ها نمیدونن اگر انتخابات شرکت نکنن چی میشه؟میگن بذار قهر کنیم مثل وقتی از کسی ناراحتیم ارتباطمونو باهاش قطع میکنیم تا حساب کار دستش بیاد. گفتم: بقول یه شهیدی ما یه نون رو همه باهم میخوریم اما زیر بار هیچ ظلمی نمیریم. مثال میزنم،توی خونه شوهرم یا بچه ام اذیتم میکنن اما من هیچوقت مشکلات داخلی م رو نمی‌برم توی کوچه داد و هوار کنم! معترضم به وضعیت ولی نمیرم بیرون داد بزنم یا یه کاری نمیکنم که دشمن شاد شم و اونی که دشمن منه خوشحال شه ازینکه من مشکل دارم. راه حل مشکلاتم رو بیرون از خونه نمی‌بینیم. حالا از کجا می‌فهمیم رای دادن ما کار درستیه؟! از اونجایی که دشمن داره میگه رای ندید. میدونه اگر نظام پشتوانه مردمی نداشته باشه یه راه نفوذ براش باز میشه. یکی دیگه از مهمونا گفت: آره دیگه میگه من هرکاری کنم حتی اگر جنگ کنم مردم ایران بلند نمیشن دفاع کنن! گزینه ی جنگ نظامی ای که جرئت نداشت بذاره روی میز...الان میذاره. یا مثل قضیه شاهچراغ...زمانی بود که مردم دچار اغتشاش مهسا امینی بودن!!! دشمن ما،مردم ایران رو به رسانه، تجملات،ماهواره، مواد مخدر و... سرگرم میکنه چون میدونه اگر سرگرم باشن واقعیتهارو نمیبینن اما زمانیکه چشم مردم باز بشه خیلی چیزهارو میبینن که به نفع دشمنان نظام نیست. یکی توی جمع گفت: مث همین کاشت ناخون و... گفتم: دقیقا...کلی سند هست که این کار برای سلامتی ضرر داره.اما هیچ جا همچین اطلاعاتی در اختیار مردم نمی‌ذارن. یکی دیگه گفت:اصلا آرامش ندارن اونایی که خیلی اهل تجملات هستن... گفتم: باید بهش با زبون خواهرانه و دلسوز بهش بگیم این کار ها فقط آرامش رو ازتون میگیره. اما ممکنه بار اول جواب نده که هیچ،فحش هم بخوریم. اما وقتی چند نفر توی زمانهای محتلف بهش بگن متوجه میشه.مثل یه میخ که اولش ضربه میزنی اما نمیره توی دیوار و بعد مثلا با ضربه ی دهم فرو میره! یکی دیگه گفت : کی زمان شاه مثل خونه های الان ما داشته؟! شاه با شاه بودنش مبل هاشو سال به سال عوض نمی‌کرده که بعضیا الان به سال نرسیده مبل عوض میکنن!یه بنده خدایی بود می‌گفت مرغ گرونه ما نمیتونیم بخریم.شوهرم بهش گفته کدوممون هفته ای یبار برنج میخوردیم؟طرفم گفت کم بود ولی برنج های اون موقع خوشمزه بود 😳😂 گفتم:زمان شاه درسته بعضی اقلام ارزون بودن ولی مردم قدرت خرید اصلا نداشتن.الان با اینکه گرون هستش مردم میتونن بخرن.این گرونی اصلا خوب نیست ولی بهرحال مردم قدرت خریدشون بالا رفته. یکی دیگه از مهمونا میگفت: من کتاب انسان ۲۵۰ ساله رو میخوندم،زمانی که پیامبر بلند شد و قیام کرد بعد قضیه شبه ابوطالب پیش اومد. کشور ما هم همینه. البته شیخی میگن ما در دوران شبه ابوطالب نیستیم، ما دوره جنگ احد هستیم!! @madaranemeidan
جهاد از طریق آنلاین شاپ یه تکه از گزارش دورهمی جوانه مون رو که برگه های "بیدارباش" رو کنار نذری پخش میکردیم داخل کانال آنلاین شاپ کوچیکم گذاشتم. برای یکسری ها جذاب شد که موضوع چیه؟! یکسری ها گفتن بهمون بگین تا ما هم توی شهرمون پخش کنیم 😍 ‌منم فایل های بیدارباش و با یک متن جذاب از روایتها 🙂 رو داخل کانالم گذاشتم و دعوتشون کردم که عضو بشن 😊 اون چندنفری که ازکانالم ریزش کردن برام اهمیت نداره مهم اون تعدادی هستن که عضو "مادران میدان" شدن و قراره توی تکثیر خوبی ها سهیم بشن ان شالله🤲😍 @madaranemeidan
چه کمکی از من برمیاد؟! توی این چند روز مونده به انتخابات با مادران میدان نهایت تلاشمونو داریم میکنیم که مشارکت حداکثری توی انتخابات داشته باشیم ان شاءالله. به همین خاطر یه لیست مسئولیت نوشتم و فرستادم توی گروه مادران میدان. چند دقیقه بعد یکی از مامانای دغدغه مند این پیامهارو برام فرستاد👆🏻 هممون مث قطره هایی💧، خواهرانه داریم جمع میشیم که دریا بسازیم 🌊 @madaranemeidan
جهاد تبیین در مسیر روضه ی تبیین! سوار اسنپ شدم. قرار بود با دوستم بریم روضه برای روشنگری و صحبت کنیم. از راننده پرسیدم: از انتخابات چه خبر حاج آقا؟ با خنده گفت : شما اولین نفری هستی که می‌پرسی. گفتم: آخه می‌خواستم ببینم شرکت می‌کنین یا نه. _ نه رای نمیدم. چرا دروغ بگم؟ +چرا از کسی ناراحتین؟ _نه از کسی ناراحت نیستم ولی رای هم نمیدم. +چرا؟ حیفه. الان دشمنامون همه دارن میگن رای ندین. نذارین دشمنامون شاد بشن. _آخه هر کی بیاد به درد نمی‌خوره. +خب باید تحقیق کنیم و درست انتخاب کنیم. شما الان یه موتور برای پسرت بخوای بخری چند روز میری تحقیق می‌کنی؟ اینکه مهم‌تره سرنوشت همه‌مونه آینده کشوره. راننده اسنپ با ناراحتی از نماینده‌ای گفت که با کاری که کرده آبروی سبزوار رو برده و فک و فامیلشون که تو تهرانن هی بهشون متلک می‌نداختن و سرزنش می‌کردن و ایشون ازشون معذرت خواهی می‌کرده. +آره حاج آقا. راست میگین. یه آدم ناحسابی یه کاری می‌کنه؛ ولی خب همه مثل هم نیستن. آدم خوب هم پیدا می‌شه؛ فقط باید پیداش کنیم. آینده ما جوونا دست شماست. به خاطر آینده ما رای بدین و تحقیق کنین که درست رای بدین. من خودم هنوز معلوم نیست به کی رای بدم. باید تحقیق کنم... حس می‌کنم وقتی فهمید از طرف نماینده‌ها نیستم، نرم‌تر شد. آخر صحبتمون گفت: باشه به صحبت های خاطر شما چشم، رای میدم. با خوشحالی گفتم: خدا خیرتون بده. امشب بعد نمازم ۱۰۰ تا صلوات براتون می‌فرستم. خدانگهدار. با خوشحالی و انرژی وارد روضه شدم. @madaranemeidan
هدیه به امام! امروز آخرین عکس نوشته راجع به انتخابات رو داشتم درست میکردم که با خودم گفتم این عکس نوشته ها هدیه به امام باشه...یه کار ناقابل.... و از بعد ازظهره که سیل رحمت الهی الحمدلله به سمت من سرازیر شده... خواستم بگم که هیچ کاری در راه انقلاب بی جواب نمیمونه 🥺 @madaranemeidan
🇮🇷مادران میدان🇮🇷
دومینوی جامعه من و دو نفر از دوستام برای یک مراسم مولودی دعوت شدیم. جهت روشنگری انتخاباتی. اول نوبت دوستم بود که با مسابقه ی چالشی خودش درمورد دستاوردهای ایران، شورو شوق رو توی جمع ایجاد کنه و همراهی حضار رو بگیره تا بریم سراغ بحث اصلی. الحق والانصاف حسابی مجلس گرم وصمیمی شد. حالا نوبت من بود؛ برای شروع، صحبتم رو با یک چالش فیزیک شروع کروم!! با خودم دومینو برده بودم.. گفتم: همه ی ما، داریم توی خونه هامون زندگی میکنیم، فعالیت های خاص خودمون رو داریم. مثلا من و خانواده ام اینجا هستیم. (چندتا دومینو چیدم روی میز جلوم) اون طرف تر همسایه ها هستن، این بقالی سر کوچه مونه. اینجا محل کار همسرم، اون طرف تر، مدرسه ی بچه هام و همین طور بقیه ی هم شهری ها.. (با اسم بردن از هر نفر، یک یا چند تا دومینو کنار هم، روی میز میچیدم) روبه حضار کردم: بنظر شما آدم های این شهر یا منطقه، چقدر میتونن روی همدیگه تاثیرگزار باشن؟! صحبت هام رو ادامه دادم در مورد تصیمات و انتخاب های انسان در زندگی. از کوچیک ترین انتخاب های انسان مثل خرید یه کفش و سود و زیانش تا انتخاب بزرگتر مثل ازدواج صحبت کردم. گفتم اگه خدایی نکرده فرزند شما ازدواج ناموفقی داشته باشه و الان افسرده و ناامید باشه... چیکار میکنین ؟! آیا میگین دیگه زندگیش به اخر رسیده و دیگه لازم نیست ازدواج کنه!! یا نه اتفاقا برای تغییر وضع موجود، برای امیدوار کردنش به زندگی، میگین که باید ایندفعه انتخاب بهتری داشته باشه! فقط اینبار بیشتر تحقیق میکنین و محکم کاری میکنین. ادامه دادم: گاهی انتخاب انسان تاثیرش فقط روی خودشه مثلا همون کفشی که خریدین اگه خوب یا بد باشه نفع و ضررش فقط به خودتون میرسه! اما گاهی نتیجه ی انتخاب ما، وسعت بیشتری پیدا میکنه! مثلا یه ازدواج موفق یا ناموفق، تاثیرش روی خانواده ها و فرزندان هم دیده میشه. اما گاهی دایره ی تاثیرگزاری انتخاب های انسان فراتر میره! کسی میتونه در مورد این یه مثال بزنه؟! که یکی از اطرافیان گفت: انتخابات! گفتم آفرین! انتخابات جاییه که تک تک رای ها و انتخاب های ما، روی سرنوشت مملکت مون و همه ی کسانی که در اون زندگی میکنیم، موثره پس دست کمش نگیریم. متوجه بعضی نگاه های سنگین شدم و ادامه دادم: درسته شاید فک کنین کشور مشکلاتی داره اما نا امیدی راه حل نیست.. راه حلش انتخاب درسته.. و مثال پازل و رستوران رو براشون زدن... در اخر هم دوستم مثال برگه های انتحانی رو گفت و اما ادامه ی چالش؛ برگشتم رو به دومینوها کردم گفتم: شاید ما فکر کنیم انتخاب های ما فقط به خودمون مربوط میشه! اما خیلی اوقات، تصمیمات ما روی بقیه اثرگزاره حتی با یه انتخاب نکردن و بی تفاوتی! بعد دستم رو زدم به دومینوی اول و همشون بهم خوردن و فرو ریختن! اون لحظه لبخند تایید حضار رو کاملا حس کردم که مفهوم رو دریافت کردن. در همون حین، خانم مولودی خوان هم از راه رسیدن و میکروفن رو در اختیارشون قرار دادیم. الحمدلله طبق درخواست صاحب مجلس، چالش جدی صورت نگرفت و همه چیز به خوبی و خوشی سپری شد. @madaranemeidan
تیر خلاص آخر... بچه ها رو آماده کردم و نرم افزار اسنپ رو باز کردم. به مقصد منزل مادرم اسنپ گرفتم. اسنپ که رسید، با بچه ها سوار شدیم و سلام علیکی با راننده رد و بدل شد. راننده اولش یه کم با بچه ها گرم گرفت و صحبت کرد. آدم خوش اخلاقی به نظر میومد. منم فضا رو مناسب دیدم و پرسیدم ببخشید شما تو انتخابات شرکت می کنید؟ راننده گفت من صد در صد مخالف این نظامم ولی تو انتخابات شرکت میکنم. گفتم خوب چرا مخالفین؟ گفت خوب چرا موافق باشم؟ از چی راضی باشم؟ مباحثه شکل گرفت. هرچی من سر می آوردم ایشون کلاه می آورد و حرفم رو قبول نمی کرد. اتفاقا میگفت قبلا آقا رو خیلی دوست داشتم. گفتم خوب چرا اونموقع دوستش داشتین؟ گفت اون زمان احساسی بوده صرفا. الان دیگه اینجوری نیس. منطقی ام. از کتاب صعود چهل ساله بهش گفتم؛ ولی گفت کتاب داخلیه و قبول نکرد. بهش گفتم که اینا آمارهای جهانیه و تموم نمودارهای کتاب، QR کد داره و میتونه تو گوشیش چک کنه مطالب رو. براش مثال هایی هم از کتاب و هم از جای دیگه زدم ولی وقتی که به مقصد رسیدیم و می خواستم پیاده بشم، بهم گفت که منابعت رو عوض کن خانم فلانی. این دیگه تیر خلاص بود که یعنی با هیچکدوم از حرفام موافق نبود. اینم یه تبیین ناموفق بود دیگه.... @madaranemeidan
نذری سیاسی دنبال ایده ای بودم برای دعوت همسایه ها و فامیل به شرکت در انتخابات پیشه رو! نمیخواستم خشک و خالی بروم سر اصل مطلب! همه ی پیشنهادها را بالا وپایین کردم تا اینکه رسیدم به ایده ی نذری سیاسی!! این عالی بود👌 از آنجایی که این دغدغه ی خیلی از دوستانم نیز بود، پس نظرم را بین اعضای جوانه مان مطرح کردم. خداروشکر مورد استقبال قرار گرفت. قرارمان شد آش کشک بادمجان! همه به خط شدیم! هرکسی مسئولیتی را به عهده گرفت، مادری میزبان شد، یکی مسئول تهیه کشک، دیگری سبزی، یکی رشته و... همه باهم حبوبات نیم پخته! روز مقرر شده، مادران مشغول تهیه آش شدیم و بچه هایمان، مشغول بازی های مختلف و حلقه ی حفظ قران یکی از مادران. در اخر، آش را تقسیم کردیم و هرکس سهم خودش را برد، تا کاسه کاسه از آش را با بغل بغل محبت، همراه یک دعوت نامه ی دوستانه، به دست اهالی محل یا فامیلش برساند. با دادن کاسه نذری، تشکری که به زبان می آوردن و برقی که از سر صمیمیت در چشم هایشان میزد، ذره ذره محبت را در دلهایشان مینشاند.. حالا فاصله ی فکری بین ما شده بود به اندازه ی همان یه کاسه آش! 🍵☺️ حالا آن اعتراض همیشه با صدای بلند، شده بود لبخندی روی لب! و این، همان بود که میخواستیم تا دعوت نامه را تقدیم کنیم و فلنگ را ببندیم!😉 به امید مشارکت تمام مردم کشورم در انتخابات✌️🇮🇷 @madaranemeidan
استفاده از فرصت های کوتاه تو گیرودار منتقل شدن از یه شهر به یه شهر دیگه بودم و اصلا فرصت نمیکردم گوشیمو بردارم‌. اما همون چند لحظه‌ای که گوشیمو چک میکردم، غبطه میخوردم به اعضای مادران میدان که چقدر پای‌کارن. وقتی دیدم نیاز هستش که یه نفر روایت‌ها رو به کانال منتقل کنه، این مسئولیت رو قبول کردم. فرصتهای کوتاه چند دقیقه‌ای و حتی چندثانیه‌ای پیدا میکردم و تو همون چند ثانیه مطالبو منتقل میکردم. تو اون شرایط این تنها کاری بود که ازم برمیومد...
💯 مجموعه تابلوهای نمایشگاهی و روایتگری «حق من» 📌 تابلوی اول:چرا باید از ایران حمایت کنم؟ https://eitaa.com/haghe_man/12128 📌 تابلوی دوم: انتخاب به نفع مردم، تغییر به نفع مردم: https://eitaa.com/haghe_man/12130 📌 تابلوی سوم: اقتدار و امنیت چه ربطی به انتخابات دارد؟ https://eitaa.com/haghe_man/12132 📌 تابلوی چهارم: فایده مشارکت چیست؟ https://eitaa.com/haghe_man/12134 📌 توضیح محتوای تابلوها بصورت خلاصه: https://eitaa.com/haghe_man/12136 🍃 : پویشی برای همه مردم ایران 📢 @haghe_man
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اعتراف وزیر اطلاعات پهلوی به بی درایتی های عجیب دوران پهلوی در فیلم زیر ببینید اعتراف داریوش همایون، وزیر اطلاعات و گردشگری پهلوی را، راجع به عمق بی درایتی های عجیب دوران پهلوی کشتی ها برای ایران بار می آوردن اما این بارها به خاطر نبود زیر ساخت، همه نابود می شد…. وقتی ۲۰۰۰کامیون باری white از خارج خریداری شد و وارد ایران شد اما زیر آفتاب و باران زنگ زد و پوستید. https://eitaa.com/madaranemeidan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رکورد بی عرضه ترین ارتش دنیا بنام ارتش رضا شاه رکورد بی عرضه ترین ارتش دنیا به ارتش رضا شاه پهلوی اختصاص یافته بخاطر اینکه حتی یک روز هم نتوانست مقابل تهاجم بیگانگان مقاومت کند… بطور کلی در زمان پهلوی در ارتش ایران هیچ درون مایه ای برای ایستادگی و مقاومت وجود نداشت چرا که مردم پشتوانه حکومت نبودند و اشراف دو پادشاه پهلوی بر این موضوع باعث شد در زمان آنها بخش های از ایران مثل بحرین، بدون مقاومت نظامی از ایران جدا شوند… https://eitaa.com/madaranemeidan
🇮🇷مادران میدان🇮🇷
✌🇮🇷 بانوان همیشه در صحنه " ۹ پیشنهاد برای فعالیت های انتخاباتی بانوان " قسمت ۳ از ۶ 🔵 وقتی از دیگ
✌🇮🇷 بانوان همیشه در صحنه " ۹ پیشنهاد برای فعالیت های انتخاباتی بانوان" قسمت ۴ از ۶ 🟢 عمارت مجازی/ آجرت را بالا بینداز امروزه فضای مجازی هم قد دنیای حقیقی برای خودش عمارتی دست و پا کرده. با کلی اتاق، حیاط خلوت و شلوغ و مهمان خانه. جایی که روزانه آدم ها در مورد مسائل مختلف هزاران مطلب به اشتراک می گذارند. شما هم می توانید یک ملک برای خودتان در این فضا تهیه کنید. سپس با تولید محتوا در موضوعات مرتبط با فضای انتخابات و مشارکت، دیگران را به خانه خود دعوت کرده و پای بحث هایتان بنشانید. از برگزاری جلسات مجازی با کارشناسان و افراد با تجربه تا کارهای دیگر مثل تهیه انواع عکس نوشته، کلیپ، پادکست. با محتوایی مثل اهمیت مشارکت در انتخابات، پاسخ به شبهات، دستاوردها و پیشرفت های کشور در حوزه های مختلف و... . 🇮🇷 @khamenei_reyhaneh
✌🇮🇷 بانوان همیشه در صحنه " ۹ پیشنهاد برای فعالیت های انتخاباتی بانوان" قسمت ۵ از ۶ ⚪ بندهای نامریی به اسم خانواده انس و الفت بین اعضای یک خانواده همیشه آن ها را برای به نتیجه رساندن کارها یک گام جلوتر می برد. این فرصت همدلی را غنیمت بشمارید. دورهمی را به سمت موضوعات انتخاباتی بچرخانید. فقط حواستان باشد فرمان را جوری نپیچید که کلی تلفات روی دستتان بماند.*خلاقیت و همدلی را چاشنی کارتان کنید. می توانید محتوای موردنظرتان را در قالب بازی های خانوادگیٍ، طرح انواع معما، قصه، چالش و... بریزید. سپس سعی کنید دیگران را وارد گود کنید. از تحمیل نظر خود به دیگران بپرهیزید. به طور کلی سعی کنید بیشتر به دنبال ایجاد فضایی جهت گفت و گو و تبادل نظر باشید. این نکته ها را در تمام موارد ذکر شده قبلی هم می توانید مورد توجه قرار دهید. 🔴 کاغذها به خط شاید گمان کنید. دوران توزیع *محتواهای کاغذی به سررسیده. اما فراموش نکنیم این کاغذها هنوز هم جایگاه خودش را در بین مردم دارد. شما می توانید با تهیه محتواهای کوتاه و جذاب یک عملیات رقم بزنید. این کاغذها می تواند در تجمعات مردمی مثل نمازجمعه و جماعت، راهپیمایی ها، روضه ها و جشن ها و... در بین مردم توزیع شود. 🇮🇷 @khamenei_reyhaneh
✌🇮🇷 بانوان همیشه در صحنه " ۹ پیشنهاد برای فعالیت های انتخاباتی بانوان" قسمت ۶ از ۶ 🔻در این یادداشت کوتاه تلاش شد تا ایده‌هایی برای حرکتی از جنس زنانه و مادرانه در میدان انتخابات ذکر شود. شما هم می توانید این لیست را وسط بگذارید و با هم فکری یکدیگر تکمیلش کنید. بخش زیادی از این ایده ها توسط مادران در زمان‌ و مکان های مختلف به اجرا در آمده و امتحانش را پس داده. نمونه ای از این تجربه ها را در قالب روایت در کتاب مادران میدان جمهوری گردآوری شده است. 🔺️مادران میدان جمهوری روایتی‌ست مادرانه از دعوت به انتخابات که در قالب ۹۴ ماجرای واقعی به بیان این تجربیات می پردازد. ✏به قلم سرکار خانم مریم برزویی نویسنده ی کتاب مادران میدان جمهوری 🇮🇷 @khamenei_reyhaneh
مقایسه انقلاب های مهم دنیا! یه مطلب برام فرستاده شد درباره مقایسه انقلاب‌های مهم دنیا که باهاشون کلیپ درست کنم. مطالبش خیلی برام جالب بود. موضوعشم جذاب بود. گفتم خدایا خودت کمک کن کلیپ خوب بشه و زحمت کسی که اینا رو تنظیم کرده هدر نره و مهم‌تر اینکه موثر باشه. وقت کم بود و فقط یه شب تا صبح وقت داشتم. کلیپ نیاز به ضبط صدا داشت و پسرم هم یک لحظه آروم نمی‌گرفت که بتونم ضبط کنم. باز تو دلم سپردم به خودش و گفتم خدایا خودت حلش کن. اخرشب که همه خوابیدن بیدار موندم و ضبط رو انجام دادم. بعد از نماز صبح هم کلیپ رو درست کردم و نفس راحتی کشیدم که به موقع رسوندم. الحمدلله خروجی هم خیلی خوب شده بود. @madaranemeidan
وسط اسباب کشی و حضور در میدان چند هفته درگیر اسباب‌کشی بودم. هر روز که روایت‌ها رو میدیدم تو کانال حس بدی داشتم که تو این برهه زمانی خاص نمیتونم کاری کنم. تا اینکه وسط شلوغی‌ها و بهم‌ریختگی های اسباب‌کشی،از بچه های مادرانه بهم زنگ زدن و گفتن باید یه پوستر طراحی کنی. اون لحظه برام وسیله‌هایی که وسط سالن ریخته بود مهم نبود...با خودم گفتم خونه دیرتر جمع شه مشکلی نیست... خوشحال بودم که یه کار هر چند کوچیک تونستم انجام بدم! @madaranemeidan
جا گذاشتن همیشه هم بد نیست!! طبق معمول پناهنده شده بودم به مادرم. بیمار و تب‌دار بودم. حس می‌کردم از میدان روشنگری پرتم کرده‌اند بیرون. مادرم طبق معمول چادر مادری‌اش را روی سرم کشید و دعای مادرانه‌اش را نثارم کرد و گفت بیا تا لااقل هوای بچه‌هایت را داشته باشم، بلکه بتوانی استراحت کنی. روی تختش جایم داد. سرم را بردم زیر پتو. بدنم داغ بود ولی می‌لرزیدم. بچه‌ها کمتر دوروبرم می‌پلکیدند. با خودم گفتم: من که نمیتوانم بروم روشنگری، ولی چند نفری هستند که خُبره‌اند و جُور مرا می‌کشند. برای راه انداختن بقیه هم، نکات اصلی و ایده‌های روشنگری را به صورت صوت توی گروه "مادران میدان جمهوری" می‌گذارم، تا گوش کنند. دیگر با این شرایط من، فرصت جلسه حضوری و توجیه نیروها نیست. فرصت را غنیمت شمردم. با همان صدای گرفته شروع کردم به ضبط کردن. یکی از ایده‌های تبیین انقلاب را مدتها قبل اجرا کرده بودم و جزئیاتش توی ذهنم نبود. باید به یادداشتهایم مراجعه می‌کردم. دفترها و دفترچه‌هایی که با خودم آورده بودم زیر و رو کردم ولی آنجا نبود. در دفترچه دیگری نوشته بودمش که توی خانه جا گذاشته بودم. خیلی حسرت خوردم. اگر الان می‌بود، کار تمام می‌شد و خیالم، راحت. ولی الان.... روز بعد با اینکه هنوز کامل روبراه نشده بودم ولی برای پیدا کردن آن دفترچه یادداشت هم که بود، دلم می‌خواست زودتر به خانه برگردم. داشتم با شوهرم هماهنگ می‌کردم که چطوری و کِی به خانه بروم. همین طور که مشغول صحبت با تلفن بودم، دخترم جَستی زد و به لبه قفسه کتاب آویزان شد و چیزی برداشت و گفت: مامان! من این دفترچه‌تو اینجا گذاشتم. تلفن را قطع کردم و گفتم: کدوم دفترچه؟ دفترچه را از دستش قاپیدم و صفحاتش را ورق زدم. خودش بود. ایده را توی همین دفترچه نوشته بودم. با خوشحالی گفتم اگه بدونی چه کمکی به من کردی؟ اینو از کجا آوری؟ جواب داد: دفعه قبل که اومدیم خونه مادرجون، از کیفت افتاده بود، من گذاشتمش اینجا. دفترچه را قبلا اینجا جا گذاشته بودم. جا گذاشتن همیشه هم بد نیست. @madaranemeidan
رفتن به دانشگاه با نیت روشنگری این ترم مصمم شدم کلاس های دانشگاه رو برم اما به نیت روشنگری☺️ اولین کلاس سر ظهر بود و منم خسته از کارای خونه و بچه ها🤕 امیدی نداشتم سر ظهری همسرم همراهی کنه و بذاره برم این ساعت اما چون کوچیکه خواب بود گفت سریع حاضرشو میبرمت🤩🤩 وارد کلاس شدم چقدرم شلوغ بود🤓 رفتم آخر یه صندلی پیدا کردم نشستم استاد مشغول درس دادن بود و منم دنبال سوژه 🤪 رسیدیم به نظریه مزلو که میگه نیاز های فیزیکی انسان در قاعده هرم و نیاز های اولیه هستن و خیلی مهم هستن و پله پله هرم رو بالا رفت که..... یه حسی در وجودم بالا گرفت و تونستم سکوتم رو بشکنم گفتم استاد مثال نقضش هم هست!! مثل بچه های فلسطین که نیاز های اولیه شون برآورده نمیشه اما کماکان روی اعتقادشون هستن، نیاز های ابتدایی برآورده نشده شون، مانع حرکتشون نشده و دارن از اعتقاداتشون دفاع میکنن👊 یا مثل ایران خودمون که زمان جنگ با عراق خیلی هایی که رفتن و دفاع کردن سطح مالی خوبی نداشتن و قاعدتا از شکم سیری نبود که دنبال جهاد و دفاع از مملکت باشن اون ایمان و عقیده شون بود که باعث شد برن! قلبم داشت کنده میشد از استرس که الآن چی میگه استاد بهم😰 گفت بله اینجوری هم میشه🙂 دوباره استاد اومد داشت توضیح میداد از مدل تربیت ایرانی ها که بچه ها رو وابسته بزرگ میکنن ... هی ایراد میگرفت گفت به نظرتون مشکل کجاس بلند گفتم : ما ایرانی ها خود تحقیریم 😬 و اینبار قیامم توسط یه عده دانشجو نما سرکوب شد🤪 گفتن : نه راست میگه ما فلانیم و بهمانیم و.... ادامه ندیدن واقعیات! دشمن کاری کرده در مجازی که شرایط رو کلا جور دیگه ای ببینیم 😞😞 @madaranemeidan
🇮🇷مادران میدان🇮🇷
توسل به حضرت زهرا(سلام الله علیها) یه چند روزی بود مجبور بودم هرروز برم بیرون...بخاطر همین قبلش کارهای خونه رو سروسامون میدادم تا نبود من زیاد به چشم نیاد... دوشنبه شب گروه مادران میدان جمهوری رو که چک میکردم دیدم یکی از بچه های تئاتر پیام گذاشته که برای سه شنبه نیروی کمکی میخواد. من واسه چهارشنبه عصر بهش قول کمک رسوندن و نگهداری از بچه شیرخوارشو داده بودم،فهمیدم که روش نشده دوباره بیاد به خودم بگه... بهش پیام دادم که من فردا هم صبح هم بعدازظهر میام دخترت رو نگه میدارم. سه شنبه صبح زودتر بیدار شدم و اوضاع خونه رو سروسامون دادم و ساعت ۸ زدم بیرون. بین راه به حضرت زهرا (س) توسل کردم که بتونم درست کارمو انجام بدم و بچه اذیت نشه و مامانش با خیال راحت بتونه تمرین کنه... خدارو شکر برنامه هر دو روز عالی پیش رفت... ازینطرف به دخترم قول جشن میلاد حضرت علی اکبر رو داده بودم. به پسرم گفتم شب خودت برای جشن بیا و به دخترم گفتم با من بیا سالن تئاتر تا بتونیم بچه ی یکی دیگه از مامانهایی که توی تئاتر نقش دارن رو نگه داریم. ده دقیقه آخر تئاتر پسرم زنگ زد و گفت من نمیتونم بیام جشن و توی خونه میمونم.شما برین. نگراتش بودم..اما به دخترم قول داده بودم و نمیتونستم جشن رو کنسل کنم. توی همین فکر بودم که همسرم زنگ زد و گفت من خسته ام و نمیتونم به جشن بیام، میرم خونه شما خودتون برین... خیلی خوشحال شدم از اینکه پسرم تنها نیست. با خودم گفتم کاش به پسرم میگفتم سیب زمینی سرخ کنه که من برسم خونه شاممون نیمه آماده باشه و سریع کارهای شام پیش بره. توی همین فکر بودم که پسرم زنگ زد و گفت من سیب زمینی سرخ کردم یه چیزی بخر تا کنارش بخوریم. جشن تا ساعت ۱۰:۳۰ طول کشید با خودم گفتم دیگه دیروقته به خرید نمیرسم. دوباره پسرم زنگ زد گفت مامان من برنج هم درست کردم. تعجب کردم...تا حالا ازین کارا نکرده بود!!! تشکر کردم و قطع کردیم. وقتی رسیدیم خونه دیدم سفره پهنه... غذا و مخلفات چیده شده!!! فکر میکردم برنج یا سفته یا شفته اس.تعجب کردم وقتی دیدم بدون آموزش و برای اولین بار اونقدر خوب برنج رو درست کرده!!! بهترین غذای عمرم بود... با خودم فکر کردم توسل به حضرت زهرا(س) چقدر راهگشاست و چقدر خوبه که ما ائمه رو داریم... من خودم به عینه شاهد هستم کاری که برای انقلاب و با توسل به ائمه پیش بره واقعا تو زندگی اثرات خودش رو چقدرررر خوب و به موقع داره! همچنین شاهد سختی هایی که بچه های تئأتر می‌کشیدن بودم، غیر از خندوندن مردم واقعا دغدغه داشتن که کارشون تاثیری روی جامعه داشته باشه... خدا خیرشون بده. @madaranemeidan
درست کردن پازل با یک عدد کوچولوی کنجکاو 👶🏻 برای جشن نیمه ی شعبان قرار بود گروه مادر مدرسه هم برنامه ی ای رو برای دانش اموزا تدارک ببینه که هم ولادت اقا جانمون رو جشن بگیریم و هم باتوجه به نزدیکی به انتخابات یه سری کار در حد فهم دانش اموزا انجام بدیم تا یاد بگیرن و از الان تو ذهنشون این مفهوم نهادینه بشه ، که هر ایرانی چقدر میتونه تو سرنوشت کشورش مهم باشه 🌱 ساده کردن این مفهوم تو ذهن بچه ها نیاز به یک کار عملی داشت که با همفکری گروه قرار به این شده بود که یک پازل از نقشه ی ایران درست بشه🇮🇷🧩🧩 و هر دانش آموز با حضورش تو مراسم جشن کامل کننده ی یک تکه از این پازل باشه و کسی هم که حضور نمی‌داشت تو جشن جای خالی اون بعد از مجلس تو نقشه حسابی خودنمایی کنه و به بچه ها این مفهوم رو برسونه که حضور همه ی اونا برای کامل شدن نقشه ضروری بوده و عدم حضورشون باعث چه چیزی میشده که البته این کار خیلی راحت مفهوم شرکت کردن و عدم شرکت تو انتخابات رو به بچه ها میرسونه🍃 منم که عاشق اینجور کارا مسئولیت درست کردن پازل رو به عهده گرفتم البته که با وجود یک کوچولوی کنجکاو تو خونه باید زمانهایی رو برای درست کردن پازل انتخاب میکردم که ایشون خواب میبودن که نمدونم چرا بر حسب اتفاق حتی همون زمان‌ها هم حس کنجکاویه این کوچولوی ما خواب رو از چشماش می‌گرفت😉 و می‌خواست بل مادرش همکاری کنه🤪 تا جایی که تکه ها ی مقوایی پازل رو گهگاه باید از تو دهان مبارک ایشون درمیاوردم و خیسی اون رو با سشوار خشک میکردم 😅 کنار تمام این دغدغه های شیرین اما درست کردن پازل همچنان برام شیرین بود و هر لحظه در کنار کامل کردنش دعا میکردم که این کار به لطف خود خدا برای بچه ها اثرگذار باشه انشاالله🤲🍀 @madaranemeidan