🇮🇷مادران میدان🇮🇷
💠 بشقاب املت یا چلوکباب؟! قسمت سوم...🌱 یکی از راهها، وارد کردن ماهواره به خانه های ایرانی هاست. ت
💠 بشقاب املت یا چلوکباب؟!
قسمت چهارم...🌱
و در آخر هم گفتم :
یک تفکری هست که نگاهش به غربه، تمایلش به غربه. همه راه حل های مشکلات ایران رو توی تواضع در برابر غرب می بینه و همه چیز رو به تحریم گره میزنه.
یک مدل تفکری که ما این رو در دولت آقای روحانی ۸ سال تجربه کردیم و نتیجه اش رو دیدیم...
نتیجه ی این تسلیم و تواضع این بود که اونها جری تر شدن، بیشترین آمار تعطیلی کارخانه ها در این دولت بود،بیشترین آمار تحریم ها در این دولت اتفاق افتاد،مثلا عدم رسیدگی و ساخت منزل برای قشرمحروم در این دولت اتفاق افتاد...
و بعد آیت الله رئیسی اومدند چون کارخانه ها تعطیل شده بودند، تلاش کردند که تازه کارخانه ها دوباره راه بیفتند...
در حالی که اگر در دولت روحانی کارخانهها تعطیل نمیشد شهید رئیسی میتوانست آن فرصت و هزینه را صرف راه اندازی کارخانجات جدید یا بالا بردن کیفیت محصولات کارخانه ها بکند.
بعد گفتم این که میگن همه مثل هم هستن و آدرس غلط به مردم میدن،راه حل مشکلات مردم رو طور دیگه ای نشون میدن،شانتاژ می کنن، هوچی گری می کنن و فقط دارن مشکلات مردم رو لیست می کنن .
اگر دلسوز ما هستین،بگین برنامه تون برای از بین بردن این مشکلات چیه؟
آیا برنامه ای دارین برای از بین بردن اینها؟؟
ما باید بیدار باشیم...
نانزدهای ریاست جمهوری رو باهم مقایسه کنیم.
یک عده میگن همشون سر و ته یک کرباسن...واقعا اون رئیس جمهوری که مثل آقای رئیسی میره تو دل سیل ،زلزله،لباسش گلی میشه میره به مردم سر میزنه با اونی که بعد از یه اتفاق بزرگ توی کشور تازه از زیر پتو بلند میشه، یکیه؟؟
اون مسئولی که با تواضع میره کمرش رو خم می کنه که حرف پیرزن روستایی یا پیرمرد روستایی رو گوش کنه با اونی که با کفش ما میشه رو فرش مردم میره که مثلا ازش سر بزنه اینا هیچ تفاوتی بین شون نیست؟
کسی که نگاهش به غربه یا اون کسی که میگه ما همین مردم خودمون همین روستاها رو می تونیم احیا بکنیم اینها نگاهشون یکیه؟ اینها مثل همند؟
ما باید توی انتخابات حضور آگاهانه داشته باشیم.
پایان...🍃
#روایت
#مادرانه_سبزوار
#مادرانمیدانجمهوری
@madaranemeidan
💠 چرا غذا میخورین؟!
واحد نبیین مادرانه سبزوار، از زمان زن زندگی آزادی،برنامه ی پخش مستند رو بصورت هفتگی داشتیم.
که جمعیت نسبتا زیادی شرکت میکنند...
دوستانی که میان و مستند هارو میبینن براشون سوال میشه که چطوری میتونن کنش گری داشته باشن.
ما بجز تجزیه و تحلیل مستند یه قسمت دیگه به برنامه اضافه کردیم که در آخرِ برنامه در مورد روشنگری صحبت کنیم.
من قبول کردم که برم و در مورد دولت روحانی و کارهایی که باید انجام میشده و نشده صحبت کردم.
حضار هم گفتن بله درسته...هیچ کاری برای ما نکردن و...
من نقش رو برگردوندم به حضار...گفتم ما توی این نظام، یه مثلث داریم مردم،رهبر،دولتمردان...
هر کدوم از این سه تا باید وظایفشون رو درست انجام بدن...
اگر یکی درست انجام نده دلیل نمیشه بقیه هم انجام ندن...
ما که توی قانون گذاری ها نیستیم،توی بحث اقتصاد چجوری میتونیم وظیفه مونو درست عمل کنیم؟
هر کسی یه چیزی میگفت...یکی میگفت با صرفه جویی،یکی میگفت با خرید کالای ایرانی...
در مورد سیره ی حضرت زهرا (س) و اینکه ۴۰ روز به روشنگری میرفتن...توی این ۴۰روز هیچکس باهاشون همراهی نکرد اما ما اگر یکبار به کسی بگیم رای بده و رای نده ناراحت میشیم...
آیا شرایط ما بغرنج تر از حضرت زهرا (س) هستش؟
در ادامه چند روش از راه های تبیین رو گفتم...مثل چاپ بروشور،نوشتن جملات انتخاباتی روی هدیه های غدیر،پخش مستند های مادرانه و روایت کردن فعالیت هاشون...
و سوالاتی پرسیدم که حضار انگیزه ی حرکت کردن پیدا کنند:
از مهمانها پرسیدم شما چرا غذا میخورین؟!
+خب برای اینکه زنده بمونیم!!!
_خب دیگه؟؟!
+برای سلامتی...
_خب زنده و سالم بمونین که چی بشه؟!
+جسممون سالم باشه که حرکت کنیم.
_احسنت،حالا این حرکت باید توی چه مدار و مسیری باشه؟!قطعا توی مداری که خدا برامون مشخص کرده...یعنی همه باید بسمت خدا حرکت کنیم و دست همدیگر رو بگیریم بیاریم توی این مدار و کانال.پس شد ما به جسممون غذا میدیم که بتونه حرکت کنه.
حالا این مطالب و مستند ها و ... که این روزا داره بهتون میرسه اینها غذای روح شماست.وقتی به شما رسید دیگه حجت بر شما تمام هستش و دلیلی برای حرکت نکردن ندارید...شما تغذیه شدید که کاری انجام بدین...
حالا میخواین برای نگه داشتن انقلاب چیکار کنید؟!
#روایت
#مادرانه_سبزوار
#مادرانمیدانجمهوری
@madaranemeidan
💠باید یه قدم بزرگتر بردارم...
گروه روشنگری رو که هر روز چک میکردم میدیدم که دوستام باهم قرار میزارن و میرن به محله های مختلف و روشنگری میکنند.
من با خودم میگفتم: کاش منم میتونستم. ولی شرایط من جوری نبود که بتونم همراهی شون کنم از یه طرف بچه ام رو کسی نبود نگه داره و از طرفی همسر پایه ای نداشتم!
ولی نباید از صحنه خارج شد ....
هر از گاهی به جایی که میرفتم سعی میکردم سر صحبت انتخابات رو بکشم وسط...
پارک،مسجد،توی فضای مجازی با دوستانم،صف نانوایی و ...
ولی اینا منو راضی نمیکرد.
به دوستام سپرده بودم کار مجازی داشتین بدین من انجام میدم... ولی ازشون خبری نشد!
به یکی دیگه از بچه ها گفتم هر کاری داشتی که با گوشی میشد انجام بدی بهم بده من انجام بدم،گفت میتونی صوت رو تبدیل به متن کنی؟! گفتم آره 😍
و برام صوت فرستاد،من تا شب اونو تبدیل به متن کردم و براش فرستادم.
کمی دلم آرام شد ...
یه پیام هم از یه دوستی بهم رسید که به بخاطر یسری دلایل به این کاندید رای میدم.
منم تصمیم گرفتم که برا همه مخاطبینم این پیام رو بفرستم، حالا هر کسی مخالف باشه یه سر صحبتی باز میشه یا قانع میشه یا نه...
ولی این مزیت رو داره که من میتونم مجازی صحبت میکنم حالا نمیتونم حضوری با مردم صحبت کنم 😌
من تا حالا توی هیچ پیامرسانی پست و استوری نمیذاشتم، تصمیم گرفتم این چند روز باقی مانده ، راجع به انتخابات زیاد بذارم ✅
#روایت
#مادرانه_سبزوار
@madaranemeidan
💠فعالیت گروه نو پای ما امشب ما برای جشن ولایت و انتخابات
روایت شروع ماجرا یه کم طولانیه سرتون رو بدرد نمیارم...
خلاصه بگم که چند وقتی هست خانم های دغدغه مندهای روستامون تصمیم گرفتن یک پاتوق برای دخترهای نوجوان و جوانمون بزنند و جوان هارو جذب کنیم... یک اردو برای روز دختر برگزار کردیم که کلی خوش گذشت بهشون و الان هم یک اردو برای عید غدیر برنامه ریزی کردیم...
در همین گیرودار اردو،با خبر شدیم که توی قراره یک جشن عمومی برای عید غدیر برگزار بشه...
گفتیم ما هم به این مناسبت،توی جشن یک فعالیتی برای انتخابات و غدیر انجام بدیم...شروع کردیم به کار کردیم،جملات انتخاباتی نوشتیم،کاردستی درست کردیم و ...
#روایت
#مادرانه_سبزوار