eitaa logo
کانون مداحان
27.1هزار دنبال‌کننده
22.2هزار عکس
22.8هزار ویدیو
215 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی اهلبیت علیهم السلام خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
در علقمه از لحظه ای که آن قمر افتاد امنیت طفلی سه ساله در خطر افتاد مشغول گریه بود و با احوال غمبارش در کنج خیمه ناگهان یاد پدر افتاد رو سوی مقتل کرد ، قدری آب هم برداشت دنبال یار تشنه اش با چشم تر افتاد تا دید بابا را به زیر نیزه ها غش کرد تا گفت: " ای عمه بیا من را ببر " افتاد لکنت زبان گاهی دلیلش خشکی لبهاست از تشنگی طفلک زبانش از اثر افتاد   با سر به خاک کربلا آنقدر زد آن طفل از گیسوانش عاقبت سنجاق سر افتاد جعفر ابوالفتحی *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
نیست کوچک او بزرگ عالم است کی سه ساله ؟ پیر بازار غم است وای اگر می ماند ، اگر قد میکشید دلبر عالم در این عمر کم است مُحرم حج حسین بن علیست در حریم کبریایی مَحرم است کسب فیض از دامن عباس کرد پس یقین مانند او صاحب دم است در مسیر جذب عشاق حسین بر سر دوش رقیه پرچم است روز محشر دستگیر ما همه است دست او در دستهای فاطمه است سیدحسین میرعمادی *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
اشک روان بغض مرا آه نهان گرفته چشم مرا اشک روان گرفته از بس زمین خوردم رمق ندارم حتی دلم از آسمان گرفته عمه سپر شد لیک تازیانه بر پیکرم یک در میان گرفته سخت است دشوار است گریه دار است شیرین زبان لکنت زبان گرفته عطر سرت خیلی گرسنه ام کرد ویرانه ام را بوی نان گرفته قطعاً مرا دیگر نمی شناسی از بسکه باغم را خزان گرفته درد سرم درد سر بزرگی است آن قدر که از من امان گرفته خیلی به من گفتند که یتیمم خیلی دلم از این و آن گرفته با بوسه فارغ از جراحتم کن جانم بگیر از درد راحتم کن خوب است ساز گریه ساز کردن یک گوشه ای راز و نیاز کردن ای قبله ام زیباست در خرابه رو بر سرت خونین نماز کردن چیزی نمانده شام فتح گردد وقتش شده فتح حجاز کردن بی روسری هم بی حجاب بودن یعنی سرت را سرفراز کردن اصلاً همان بهتر که من بمیرم سختاست وقتی چشم باز کردن شانه بزن موی مرا که امشب باید عَلم در احتزاز کردن ابرو شکسته گونه نیلگون است محتاج ابزار است ناز کردن با بوسه فارغ از جراحتم کن جانم بگیر از درد راحتم کن اصلاً نگفت این خسته پا ندارد این زخمی مجروح نا...ندارد از پشت سر موی مرا کشیدند این زجر انگاری خدا ندارد ترسیدم و تبخال زد لب من حالا لبم میل غذا ندارد دوری زتو درد آور است اما اینجا سخن از درد جا ندارد سیلی محکم خوردم و پس از أن گوشم دگر زنگ صدا ندارد پیش خودم باشی برات امن است سر...طاقت سرنیزه را ندارد از ناقه افتادن اگرچه سخت است از عزت افتادن دوا ندارد با بوسه فارغ از جراحتم کن جانم بگیر از درد راحتم کن سعید توفیقی *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
غزل اول جلسه ای شب سوم محرم خانه زادیم در این خانه که بیت النّور است قبله گاه مَلَک و جنّ و پری و حور است گریه کردیم و به ما اذن زیارت دادند اشک ما را به حرم بُرد، حرم کِی دور است؟ اشک ارثی است به هر بی سر و پایی ندهند طعم شیرینی محض است اگر چه شور است مجلس روضه بساطی است که بر خادمی اش از فرشته چِقَدَر دور و بَرش مأمور است شب سوم که رسیدیم تأمّل کردیم بین عُشّاق شب قدر شبی مشهور است دست هر کَس که به دامان رقیّه نرسد نوهء فاطمه چون مادر خود مستور است چقَدَر بهر دفاع از حرمش جان دادند هر که شد مُنکر آن بُقعه یقینا کور است هر کسی خوب نداند که رقیّه چه کشید روضه چیز دگری با نفس منصور* است گفته منصور که مو شعله بگیرد سخت است گره اش وا نشود سوختگی ناجور است *حاج منصور ارضی(حفظه الله) مجتبی صمدی شهاب محرم ۱۳۹۸ *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
غزل مصیبت حضرت رقیّه سلام الله علیها بی تو بابا رَمق بال و پرم را بردند شادی زندگی مختصرم را بردند تا که خاموش شوم رأس تو را آوردند سود کردم تو رسیدی ضررم را بردند عوض اینکه بخوانند برایم قصّه بسکه فریاد کشیدند سَرَم را بردند بی تو هر صبح لگد بود که بیدارم کرد خوشیِ اوّل صبح و سحرم را بردند تار صوتی من از ناله زدن بسته شده غصّه ها جوهر و نای جگرم را بردند پای پُر آبله نگذاشت به نیزه برسم قدرت آمدنِ تا گُذرم را بردند نوک انگشت شناساند به من روی تو را مُشت ها سوی دو چشمان تَرم را بردند ساعد دست نحیفم وسط کوچه شکست سنگ ها رنگ سفید سِپَرم را بردند گَردنم بسکه چپ و راست شده با سیلی حالت خیره شدن از نظرم را بردند مانده مویم به زیر ناخُن زجر ای بابا گیسوی بافته تا به کمرم را بردند بین این قافله همبازی من اصغر بود نیزه ای دُزد شد و همسفرم را بردند هیچ کس مثل من از فاطمه ارثیه نبُرد روضه خوان های پریشان خبرم را بردند مجتبی صمدی شهاب محرم ۱۳۹۸ *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
ابتا یا حسین(ع) بر روی نیزه نشستی پا به پایت آمدم دخترت را می زدند و در هوایت آمدم گاه از پیشِ دو چشمانم چرا گم می شدی؟ گاه در بازارها پشتِ صدایت آمدم صوتِ قرآنت نجاتم داده در شهرِ شلوغ گم شده بودم با شوقِ نوایت آمدم خاطراتِ کوفه و شامِ بلا پشتم شکست جان به لب بودم وَلیکن پابه پایت آمدم با تهِ نیزه کتک خوردم بریدم ای پدر.. مرهمی...که در پی درد و دوایت آمدم از همان بالای نیزه یک نگاهی کن به من هیچ می دانی به عشقِ چشمهایت آمدم زلف هایت را پریشان کرده است بادِ صبا موپریشانم که باباجان فدایت آمدم نامِ تو بردن عجب جرمی ست ای نورِ دو عین نامِ تو گفتم کبود و بینوایت آمدم  محسن راحت حق *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
کاش بمانی دیر به دادم رسیدی ای سر زخمی کاش بمانی کنار دختر زخمی باز بسوزان مرا به سوز صدایت باز صدایم بزن زحنجر زخمی نذر تو کردم تمام بال و پرم را حال ببین حال این کبوتر زخمی چیز زیادی نمانده از من خسته نیمه ی جانی میان پیکر زخمی طاقت برخاستن ز خاک نمانده نای پریدن نمانده با پر زخمی پرپر و پژمرده ام خودم ولی امشب مست تو ام ای گل معطر زخمی نور تو در کنج آن تنور چه می کرد ای سر خاکستری شده ، سر زخمی ای به فدای سرت بیا که ببندم زخم جبین تو را به معجر زخمی  هادی ملک پور *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
نازنین من ای دختر سه ساله ی من،نازنین من ای یادگار سوخته ی سرزمین من دستی نبود تا که نوازش کنم تو را وقتی که در خرابه شدی هم نشین من دیدی چگونه لشکر دشمن نشسته بود یا در کمین گوش تو یا در کمین من دیدی سرم جدا شده و پیکرم رهاست دور از هم است فاصله (حاء) و (سین) من عمه هنوز پشت سرت ایستاده است این خواهر شکسته ی مرد آفرین من ای کهکشان شیری چشم تو دلنواز خورشید من ستاره ی من مه جبین من جبریل هم ملازم پا در رکاب توست ای بر رکاب سرخ شهادت نگین من  احمد علوی *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
ای یاورم ای یاورم شکسته شدی نیست باورم باید برای پای تو مرهم بیاورم با اینکه سوختم دو سه جا بین خیمه ها داغی شبیه زخم تو آتش نزد مرا دیگر رعایت دل ما را نکن بس است تو درد داری ، از حرکاتت مشخص است زارِ سه ساله از چه غمی زار میزنی؟ زودست اینکه دست به دیوار میزنی هرچند با تمام توان راه میروی داری شبیه پیرِزنان راه میروی خاکستر است روی سرت یا که موی توست؟ مویت سفید گشت و کبودی به روی توست تو آه میکشی جگرم پاره میشود تسبیح عمر پر خطرم پاره میشود تو آه میکشی دل من تیر میکشد اشکت به روی خاک علمگیر میکشد خاک خرابه سرد تر از قلب دشمن است سردی این «خورابه» تورا مثل من شکست شب سرد و خاک سرد و تن زخمی تو سرد سرما امان نداده بخوابی و یا که درد!؟ تقصیر زجر شد که سرت درد میکند بال و پرت ، سرت ، کمرت درد میکند تقصیر زجر شد که صدایت گرفته است زخم است دست تو ، چه به پایت گرفته است؟ بابا می آید از سفر امشب به هوش باش خیلی مواظب رگ زیر گلوش باش رگ های او بریده بریده بریده است این سر هزار مرتبه سرنیزه دیده است بابا می اید ای نفس عمه! صبر کن فکری به حال رویت و این لکه ابر کن گفته امانتی تو ، خجالت نده مرا چیزی به او نگو ز غم گوشواره ها حرفی به او ز حمله‌ی اشرار هم نگو از گریه هایمان سر بازار هم نگو اما بگو که معجر عمه تکان نخورد آری بگو که ابرو از شام و کوفه برد  عماد بهرامی *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
یا بنت الحسین(ع) می زنی؟..قدری تامّل کن ببین افتاده ام؟ زجر...بدجوری در این صحرا کمین افتاده ام ضربه ای با پا زدی و سینه ام تنگ آمده.. یک نظر کن بی حیا ..آخر زمین افتاده ام صبر کن تا که نَفَس تازه کنم ..بعداً بزن زیرِ پاهایت ببین مثلِ نگین افتاده ام دست بر معجر نزن بدجور نفرین می کنم رحم کن نامرد!من که دل غمین افتاده ام خواب بودم از روی ناقه نمی دانم چه شد؟ گوئیا بر خاک از عرشِ برین افتاده ام مثلِ بابایم شدم آن لحظه ای که زخم داشت چون پدر انگار من از صدرِ زین افتاده ام آمده مادر بزرگم فاطمه ...بر دیدنم غصّه ها را برده است و دلنشین افتاده ام لعنتِ هفت آسمان بر تو پلیدِ بی حیا... می زنی؟..قدری تامّل کن ببین افتاده ام؟  محسن راحت حق *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
پا به پایت آمدم بر روی نیزه نشستی پا به پایت آمدم دخترت را می زدند و در هوایت آمدم گاه از پیشِ دو چشمانم چرا گم می شدی؟ گاه در بازارها پشتِ صدایت آمدم صوتِ قرآنت نجاتم داده در شهرِ شلوغ گم شده بودم که شوقِ نوایت آمدم خاطراتِ کوفه و شامِ بلا پشتم شکست جان به لب بودم وَلیکن پابه پایت آمدم با تهِ نیزه کتک خوردم بریدم ای پدر.. مرهمی...که در پی درد و دوایت آمدم از همان بالای نیزه یک نگاهی کن به من هیچ می دانی به عشقِ چشمهایت آمدم زلف هایت را پریشان کرده است بادِ صبا موپریشانم که باباجان فدایت آمدم نامِ تو بردن عجب جرمی ست ای نورِ دو عین نامِ تو گفتم کبود و بینوایت آمدم  محسن راحت حق *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
چه معراجی دلم میخواست معراجت ببینم چه معراجی عجب رنگین کمانی نرو دیگر! تو رفتی سنگ خوردم بیا قولی بده دیگر بمانی تورا با زخم صورت میشناسم مرا بشناس با قد کمانی نمیدانم چرا این زجر نامرد بدش می آید از شیرین زبانی عبایت روی دوش نیزه داری عقیق تو بدست ساربانی چه مویی داشتی بابا زمانی چه مویی داشتم بابا زمانی اگر مال منی پس پیش من باش چرا دائم بدست این و آنی؟! نشد غارت پدر جان!چادرم را.. خودم دادم به آن دختر امانی! نفهمد هیچکس بازار رفتم بماند بین ما راز نهانی رخت را سیر دیدم سیر گشتم تو بودی آن غذای آسمانی سرت خاکی شده دراین خرابه شدم شرمنده ازین میزبانی سید پوریا هاشمی *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*